در خطبههای گذشته دربارهی مهمترین صفات همسر خوب، سخن گفتیم و به نقش آنها در سعادت و آرامش خانوادگی اشاره کردیم. اکنون بحث در این است که چگونه و از چه راههایی مطمئن شویم که این صفات در همسری که میخواهیم انتخاب کنیم وجود دارد یا نه؟
بیتردید بهترین و سنجیدهترین راه، برای شناخت همسر آینده، «مشورت» است. در این باره اندکی توضیح میدهیم:
انسان به تنهایی قادر نیست که بر جوانب یک موضوع، مسلّط شود و اطلاعات لازم را به دست آورد، از اینرو به مشورت و مشاور نیاز دارد تا او را در این مسیر کمک کنند.
در آیات و روایات، امر به مشورت و پرهیز از خودرأیی فراوان دیده میشود. در فرهنگ قرآنی، امور مؤمنان با مشورت سامان مییابد: «وَأَمْرُهُمْ شُورى بَینَهُمْ».[1] حتی خداوند متعال به عقل کاملی چون پیامبر عظیمالشأن اسلام(ص) دستور میدهد که در کارها با مؤمنان و اهل بصیرت، مشورت کن: «وَشاوِرْهُمْ فِى الأَمْرِ».[2]
در احادیث نیز دربارهی اهمیت مشورت و از نقشِ گرهگشای آن در کارها، بسیار سخن رفته است، امیرمؤمنان علی(ع) میفرماید: «هیچ پشتیبانى چون مشورت نیست.»[3]
استبداد به رأی و تکیه بر عقل فردی، زیانبار و هلاکت آفرین است، همچنان که علی(ع) فرمود: «هركس استبداد رأى داشته باشد، هلاك مىشود».[4]
پسران و دختران یا پدران و مادرانی که بدون شور و مشورتِ با اهل اطلاع، در مورد آیندهی خود و فرزندانشان، تصمیم میگیرند غالباً به دردسرها و مشکلات فراوانی برخورد میکنند. برخی از جوانان با طرح این که ما دیگر بچه نیستیم، از مشورت با پدر و مادر و دلسوزان دیگر، سرباز میزنند! حال آن که مشورت، اوجِ عاقل بودن یک انسان است نه بچه بودن او.
اصلِ پذیرش مشورت، کافی نیست، بلکه باید به «مشاور» هم اهمیت دهیم؛ یعنی کسی که میخواهیم با او شور و مشورت کنیم چه شرایطی باید داشته باشد؟ با هر کس نمیتوان مشورت کرد: نادان و بیاطلاع، بخیل، حسود، ترسو و حقپوش نباید مشاور ما باشد. پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود:
ای علی، با ترسو مشورت مکن، زیرا او راهحل مشکل را بر تو تنگ میکند و با بخیل مشورت مکن، زیرا او تو را از هدفت بازمیدارد و با آدم حریص مشورت مکن، زیرا او آزمندی را در نظرت، نیکو جلوه میدهد.[5]
باز آن بزرگوار(ص) فرمود:
مشورت با نصیحتگر عاقل، باعث رشد و خوشیمنی و توفیقی از جانب خداست، پس اگر چنین شخصی به تو مشاوره داد بپرهیز از اینکه برخلاف آن عمل کنی، اگر چنین کنی، به رنج و تعب میافتی.[6]
در امر ازدواج باید افراد و منابعی که به فرد موردنظرِ ما نزدیکند، مورد مشورت قرار گیرند؛ مثلاً همسایگان، دوستان، معلم و مدیر و کادر اداری مدرسه یا دانشگاه و محل کار.
پدر و مادر و دختر و پسر، پس از انجام تحقیقات و گرفتن اطلاعات باید دادهها را با هم در میان بگذارند و به شور و مشورت بنشینند.
دختر و پسر یا پدر و مادر، در مورد صفات فرد موردنظرشان، بیاطلاع هستند و واقعاً چون تشنهای که به دنبال آب است، یا گمگشتهای که راه را میجوید، دست نیاز به سوی فرد مطلعی به عنوان «مشاور» دراز میکنند، در اینجا مشاور، وظیفه دارد در نقشِ یک انسان خیرخواه و دلسوز، حق را بگوید و چیزی را کتمان نکند. امام زینالعابدین(ع) فرمود:
حقِ مشورت کننده این است که اگر برای راهنمایی او نظری داری راهنماییاش کن و اگر اطلاعی نداری، او را به کسی که آگاهی دارد راهنمایی کنی.[7]
مشاور اگر مطلبی را میداند و با مشورتکننده، درمیان نگذارد و بخل ورزد، به تدریج عنصر دانایی از او سلب میشود، چنان که امام صادق(ع) فرمود:
هر کس با برادر خود مشورت کند و او خالصانه راهنماییاش نکند، خداوند اندیشهاش را از وی میگیرد.[8]
و امیرمؤمنان علی(ع) فرمود:
کسی که با مسلمانان در مشورت، غش و فریب کند، من از او بیزارم.[9]
پس دختران و پسران و خانوادهها به امر خدای متعال و تأکید پیشوایان دین، وظیفه دارند در امر مهمی چون ازدواج، مشورت کنند و صفات نیک را از طریق مشاوره به دست آورند، سپس به هر نتیجهای که رسیدند به خداوند توکل کنند. پس از رأی مثبت مشاوران، وسواسیگری کار اشتباهی است.
برخی برای ازدواج یا خرید و فروش خانه، اتومبیل، مغازه و یا هر تصمیم دیگری، فوراً استخاره میکنند و به مشورت و شور و گفت و گو، توجه ندارند. این روش، اشتباه است، زیرا استخاره، پس از مشورت و در هنگامی است که دچار تحیّر و سرگردانی شدهایم. آنچه فرهنگ دینی و اسلامی از ما خواسته است تعقل، اندیشهورزی و مشورت است و استخاره در موقعی، ضرورت مییابد که بعد از همهی مشورتها و تحقیقات ـ بدون وسواس ـ هنوز یک طرف قضیه برایمان قطعی نشده است.
برای شناخت همسر ـ یا هر تصمیم دیگری ـ نمیتوان قبل از همه چیز به استخاره متوسل شد، این تقلید غلطی است که نتایج ناگواری را برای آیندهی افراد، درپی دارد و قرآن و استخاره را هم ناکارآمد، جلوه میدهد.
دربارهی استخاره باید اندکی توضیح دهم:
استخاره در لغت به معنای طلب خیر کردن از خداوند است. اما در اصطلاح یعنی: دعا و توکل بر خدا در انجام دادنِ امری که خیر و شرّ آن بر انسان پوشیده است.
استخارهی واقعی، درواقع دعاست و آنچه که از معصومین(ع) دربارهی توصیه به استخاره رسیده، مربوط به خیرخواهی از خداوند از طریق دعا و انابه است. پیامبر گرامی اسلام(ص)، بنابه روایات عامه و خاصه، به اصحاب خود، روش استخاره را بیان میکرد و میفرمود: «در هر كارى ـ چه كوچك و چه بزرگ ـ استخاره را ترك نكنید». در این مورد، احادیث فراوانی وجود دارد.
آنچه که از این روایات به دست میآید این است که طلب خیر کردن از خدا (استخاره) از طریق «دعا» به دست میآید.
امام سجاد(ع) با دعای خود، اینگونه از خدا طلب خیر میکند و مفهوم استخاره را به ما آموزش میدهد:
الهی، هرگاه دو خاطره در دلم خطور میکند و یا دو کار به نظرم میآید: کاری که رضای تو در آن است و کاری که سخط تو در آن میباشد، خدایا ارادهی مرا بر طبق رضای خودت بگردان.[10]
در روایات، از شش نوع استخاره، نام برده شده که به اختصار آنها را نقل میکنیم:
این استخاره در واقع نوعی طلب دعا و طلب خیر کردن است. امیرمؤمنان علی(ع) در چگونگی این استخاره فرمود:
ابتدا دو رکعت نماز بخوان، بعد صد بار بگو: اَستخیرُ الله؛ (یعنی از خدا طلب خیر میکنم)، آنگاه دعا کن و سپس کار خود را انجام بده.[11]
به سندهای معتبر از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود:
هرگاه یکی از شما کاری را اراده کند با کسی مشورت نکند تا آنکه پیش از آن با خداوند، مشورت نماید. راوی پرسید: چگونه با خدا مشورت کند؟ فرمود: اول از حق تعالی، خیر خود را طلب نماید، بعد از آن با مؤمنان مشورت کند تا خدا آنچه را خیر او در آن است به زبان ایشان جاری گرداند.[12]
مرحوم مجلسی(رحمه الله) مینویسد: کلینی، شیخ طوسی، سید بن طاووس و طبرسی(رحمه الله) به سند صحیح، روایت کردهاند:
ابن اسباط، تصمیم داشت به مصر سفر کند، اما مردّد بود که از راه دریا سفر کند یا صحرا، حضرت امام رضا(ع) به او فرمود: دو رکعت نماز بگزار و بعد از آن به سجده برو و صد مرتبه، خیر خود را از خدا طلب کن و آنچه به قلبت میافتد به همان عمل نما.[13]
در احادیث به سه نوع استخارهی دیگر نیز اشاره شده است:
1. استخاره با قرآن.
2. استخاره با تسبیح.
3. استخاره ذات الرقاع.
ولی به دلیل عدم ضرورت، از تفصیل آنها صرفنظر میکنیم.
موضوع خطبه این بود که در امر ازدواج یا هر کار دیگری، ابتدا باید جوانب قضیه را سنجید و با مشورت، اطلاعات لازم را پالایش و زیر و رو کرد، اگر به نتیجه رسیدیم، استخاره با قرآن یا تسبیح لازم نیست. همان دعای همیشگی و خیر خواستن از خدا و توکلِ دائمی بر او کافی است.
یکی دیگر از راههای شناخت همسر آینده، گفت و گوی مستقیم دختر و پسر است. این گفت و گوها میتواند به دو صورت انجام بگیرد: یکی با اجازه و اشراف پدر و مادر و در منزل، دوم بدون اجازهی آنها و در پارکها و خیابانها یا گفت و گوهای تلفنی. در مورد هر یک از این دو نوع، توضیح میدهیم:
این گفت و گو، در واقع نوعی تحقیق و کسب اطلاعات بیشتر دختر و پسر از هم است. در این نوع تحقیق، پس از کسب موافقت پدر و مادر، جلسهای در خانه پدر و مادرِ دختر یا پسر تشکیل میدهند و به گفت و گو مینشینند و دربارهی مسائلی از قبیل: هدف ازدواج، توقعات هر یک از دیگری، محل زندگی، شغل، درآمد، اخلاق، روش برخورد با مشکلات یا اشتباهات و مسائل دیگری از این دست، صادقانه با هم گفت و گو کنند. اگر جلسات متعدد لازم شد میتوانند در چند جلسه، حرفها و خواستهها را ادامه دهند.
به دختران و پسران، توصیه میکنم که صادقانه برخورد کنند و واقعیتها را بگویند و امور مهم و سرنوشتساز را کتمان نکنند. اگر باهم در همان جلسات اول، صادق باشند و از خصوصیات یکدیگر مطلع شوند از دو حال خارج نیست: یا با همان وضع، یکدیگر را میپذیرند و ازدواج میکنند و بعدها کمتر با هم اختلاف میکنند و کار به جدایی و طلاق کشیده نمیشود. یا اینکه ازدواج، واقع نمیشود و این بهتر است از وقوع ازدواج و طلاق و اختلافات شدید خانوادگی.
بهترین روش گفت و گو همان نوعی است که اول، اشاره کردیم، اما اگر به هر دلیل امکان چنین ملاقاتی وجود نداشت و پدر و مادر، چنین امکانی را فراهم نساختند و دختر و پسر خودشان تصمیم گرفتند در خیابانها و پارکها و یا نقاط خلوت دیگر با هم گفت و گو کنند، صلاحشان در چیست؟ در این باره به چند نکتهی مهم اشاره میکنیم:
1. این ارتباط باید با اطلاع قبلی پدر و مادر و توافق بر ازدواج باشد وگرنه امکان دارد که پسر و دختر به توافق برسند و حتی یکی از آنها یا هر دو، دلباختهی یکدیگر شوند ولی پدر و مادرشان موافقت نکنند اگر ازدواج کنند از کمکهای پدر و مادر، محروم میشوند و اگر صرفنظر کنند ناچارند تا آخر عمر، قرینِ حزن و اندوه شوند.
2. مقدار مجاز این ارتباطها باید در حدِّ شناخت باشد و از این مرز، تجاوز نکنند، چون حتی لذتهای گفتاری نیز شرعاً جایز نیست و پیآمدهای خوبی ندارد.
3. از خلوت کردن و گفت و گوهای تحریکآمیز، جداً اجتناب نمایند، زیرا علاوه بر حرمت شرعی، امکان انحرافِ جنسی نیز وجود دارد، کنترل غریزهی جنسی دشوار است، چه بهتر که سعی کنند در چنین موقعیت خطرناکی قرار نگیرند.
4. جوانان ـ مخصوصاً دختران ـ به این نکتهی مهم توجه نمایند همهی پسرانی که به بهانهی ازدواج با دختران ارتباط برقرار میسازند در گفتارشان صادق نیستند و چه بسا به قصد تفریح و خوشگذرانی، با دختری تماس میگیرند و از سادهلوحی دختر، سوءاستفاده میکنند و با انواع حیلهها او را فریب میدهند، غریزهی جنسی او را تحریک میکنند و به وادی فساد میکشند و پس از چندی او را رها میسازند، آبروی دختر ریخته میشود و در ازدواج با مشکل روبهرو میشوند چون اکثر پسرها اگر بدانند یا گمان داشته باشند دختری قبلاً با پسری ارتباط داشته حاضر نمیشوند با او ازدواج کنند و حتی اگر بعد از خواستگاری یا ازدواج هم بفهمند همسرشان قبلاً با پسری در ارتباط بوده بدبین میشوند و چه بسا به طلاق و جدایی، کشیده شود.
بنابراین، همسریابیِ خیابانی یا تلفنی و اینترنتی، به صلاح دختران و پسران نیست و سلامت خانواده و جوانان را تهدید میکند و مسئولانِ مربوط باید برای حل آن، چارهاندیشی کند.
در یک نظرسنجی، در مورد آشنایی دختر و پسر، قبل از ازدواج گفتهاند:
42 درصد اعلام کردهاند از هر ده نفر فقط یک مورد به ازدواج منتهی میشود.
46 درصد گفتهاند: به هیچ وجه با دختر و پسری که قبلاً ارتباط داشتهاند ازدواج نمیکنند.
1- بهترین و سنجیدهترین راه، برای شناخت همسر آینده چیست؟
2- با چه کسانی باید مشورت کنیم؟
3- به چه دلیل تقدم استخاره بر مشورت اشتباه است؟
[1]. شورى، آیهی 36.
[2]. آل عمران، آیهی 159.
[3]. نهج البلاغه، حكمت 54: «لا ظهیر كالمشاوره».
[4]. همان، حكمت 161: «مَن استبدَّ بِرأیه هلك».
[5]. علل الشرائع، ج 1، ص 559: «یا علىُّ لا تُشاوِرْ جَباناً فَإنّه یضیقُ علیك المخرجَ وَ لا تشاوِرِ البخیلَ فَانّهُ یقصُرُ بك عن غایتكَ وَ لا تُشاوِرْ حریصاً فَانَّهُ یزَینُ لك شَرَها».
[6]. بحار الأنوار، ج 72، ص 102: «مشاورةُ العاقلِ الناصِحِ رشدٌ و یمنٌ و توفیقٌ مِن اللهِ فَإذا أشارَ علیك الناصحُ العاقلُ فإیاكَ و الخلافَ فَإنّ فِى ذلك الْعَطَبَ».
[7]. خصال صدوق، ج 1، ص 570: «حَقُّ المستشیرِ إنْ عَلِمْتَ أنَّ لَهُ رَایاً أشرتَ علیه وَ إنْ لَم تعلم أرشَدتَهُ إلى مَن یعلم».
[8]. بحار الأنوار، ج 75، ص 102 و محاسن، ج 2، ص 438: «مَنِ استشارَ أخاهُ فَلَمْ ینْصَحْهُ مَحضَ الرّأى سَلَبَهُ اللهُ رَأیهُ».
[9]. بحار الأنوار، ج 75، ص 99: «مَن غَشَّ المسلمینَ فى مشورةٍ فقد برئتُ منه».
*تاریخ ایراد خطبه: ۳۱/۱/۸۶.
[10]. صحیفهی سجادیه، دعاى نهم: «وَ إذا هممنابِهَمَّین: یرْضیك أحَدُهما عَنّا و یسْخِطكَ الاخَرُ علینا فَمِلْ بنا إلى ما یرْضیك عَنّا».
امینى، ابراهیم، ازدواج، موانع و راه حلها، 1جلد، بوستان كتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: دوم، 1390
[11]. علامه مجلسى، مفاتیح الغیب، ص 17، در مكارم الاخلاق، ص 373 و بحار الأنوار، ج 91، احادیثى در مورد كیفیت این نوع استخاره آمده است.
[12]. مفاتیح الغیب، ص 41؛ محاسن برقى، ص 598 و بحار الأنوار، ج 91، ص 252.
[13]. مفاتیح الغیب، ص 34.
*تاریخ ایراد خطبه: 21/2/86.
*تاریخ ایراد خطبه: ۱/۳/۷۷.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله ابراهیم امینی