یکی از علمای مبارز و برجستهی عصر مرجعیّت آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری(ره) شخصی به نام آیت الله شیخ محمّد تقی بافقی(ره) بود، این مرد از وارستگان با شهامت بود و جریان رودرروئی او با رضا خان، معروف است، حتّی رضا خان شخصاً او را به جرم اینکه از ورود همسر و دختران بیحجاب خود به حرم حضرت معصومه(س) جلوگیری نموده بود، دستگیر کرد، و عمّامهاش را از سرش گرفت، و در حرم دستور داد آن عالم متّقی را، دمر خوابانیدند و با عصای ضخیم بر پشت او میزد، و او میگفت: «ای امام زمان به فریادم برس».
سرانجام رضاخان، آیت الله شیخ محمّد تقی بافقی(ره) را به شهر ری تبعید کرد، و او در همانجا بود تا در سال 1322 شمسی در سن 72 سالگی از دنیا رفت، قبر شریفش در مسجد بالاسر، در جوار مرقد حضرت معصومه(س) قرار گرفته است.
حضرت امام خمینی(ره) در همان عصر، در درس اخلاق خود، گاهی از آیت الله بافقی(ره) یاد میکرد و میفرمود: :هر کس بخواهد در این عصر، مؤمنی را دیدار کند که شیاطین، تسلیم او و بدست وی ایمان میآورند، مسافرتی به شهر ری کند و بعد از زیارت حضرت عبدالعظیم(ع)، «مجاهد بافْقی» را زیارت کند، خود امام، شخصاً ماهی یکی دو بار به شهر ری برای زیارت آن مجاهد پاکباز میرفت، و گاهی این شعر معروف را به یاد او، ترنّم میکرد:
چه خوش بود که بر آید ز یک کرشمه دو کار
زیارت شه عبدالعظیم و دیدن یار[۱]
اکنون این واقعهی عجیب را در رابطه با مرحوم آیت الله شیخ محمّد تقی بافقی(ره) در اینجا بخوانید:
یکی از علمای حوزهی علمیّه قم نقل کرد: مرجع تقلید شیعیان، حضرت آیت الله العظمی آقای حاج سید محمّد رضا گلپایگانی (دامَ ظِلُّهُ) نقل فرمود:
در عصر آیت الله آقای حاج شیخ عبد الکریم حائری(ره) چهار صد نفر طلبه، در حوزهی قم، جمع شده بودند، آنها متّحداً از مرحوم حاج شیخ محمّد تقی بافقی(ره) که مقسّم شهریّه حضرت آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری(ره) بود عبای زمستانی خواستند، آقای بافقی(ره) به مرحوم حاج شیخ عبدالکریم(ره)، جریان را میگوید؛
حاج شیخ عبدالکریم(ره) میفرماید: «چهار صد عبا از کجا بیاوریم؟!»
آقای بافقی(ره) میگوید: از حضرت ولیّ عصر (اَرْواحُنا فَداهُ) میگیریم.
حاج شیخ عبدالکریم(ره) میفرماید: «من راهی ندارم که از آن حضرت بگیرم».
آقای بافْقی(ره) میگوید: «من انشاء الله از آن حضرت میگیرم.»
شب جمعه آقای بافقی(ره) به مسجد جمکران رفت و خدمت حضرت رسید، و روز جمعه به مرحوم حاج شیخ عبدالکریم(ره) گفت: حضرت صاحب الزّمان(ع) وعده فرمودند:
«فردا روز شنبه چهار صد عبا مرحمت بفرمایند».
روز شنبه دیدم، یکی از تجّار، چهار صد عبا آورد و بین طلاّب تقسیم کرد.[۲]
[۱]. برگزیدهای از مجلّه حوزه، سال ۳، شمارهی ۴، ص ۴۰ تا ۴۷ ـ ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج ۱ ص ۶۸ و ۶۹.
[۲]. ملاقات با امام زمان(عج)، ج ۱، ص ۱۰۸.