یکی از علل مهم بیکاری عدم وجود اقتصاد سالم و پویا و آزاد در ابعاد مختلف فعالیتهای اقتصادی و از جمله بخش کشاورزی است، و راهحل آن هم زمینهسازی دولت و دادن تسهیلات لازم برای فعالیت آزاد و پویای اقتصادی در بخشهای مختلف و از جمله توسعه کشاورزی است.
با این کار میتوان از مهاجرت روستاییان به شهرها جلوگیری کرد.
مهاجرت روستاییان به شهرها دو مشکل به همراه دارد: یکی اینکه فرصتهای شغلی را از شهرنشینان میگیرند و باعث بیکاری آنان میشوند. دوم اینکه روستاها از نیروهای جوان و کارآمد تخلیه و به تدریج کشاورزی تضعیف میشود.
بیجهت نیست که اسلام به کشاورزی اهمیت فراوان داده و مردم را به آن تشویق کرده است، چرا که این شغل شریف، میتواند آبروی فرد و نیز مملکت را نجات دهد و از وابستگی برهاند. پیشوایان معصوم(ع) ارزندهترین شغل را زراعت میدانستند و کشاورزان را گنجهای خدا در زمین معرفی کردهاند. یزید بن هارون میگوید از امام جعفر صادق(ع) دربارهی کشاورزان سؤال کردم، ایشان فرمودند:
زارعین، گنجهای خدا در زمین هستند و از میان کارها هیچ شغلی در نزد خداوند، دوستداشتنیتر از زراعت نیست.[1]
پیامبر گرامی اسلام(ص) هم فرمود:
مسلمان هنگامی که نهالی را غرس میکند تا زمانی که از آن انسان یا جنبنده یا پرندهای میخورد، خداوند تا روز قیامت برای او صدقه مینویسد.[2]
این تشویقها و تأکیدهای پیشوایان معصوم(ع)، همهی رهبران صادق و دل سوزِ امروز جامعهی اسلامی را هم بر آن میدارد که مردم مسلمان را به امر فلاحت و کشاورزی، ترغیب نمایند، از همینرو بود که امام خمینی(ره) ـ معمار بزرگ انقلاب اسلامی ـ از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی، همیشه از کشاورزان تجلیل میکرد و اهمیت این شغل را گوشزد میفرمود؛ یک نمونه از سخنان ایشان را نقل میکنیم:
کشاورزان و کارگران، اساس استقلال کشورند، اگر این قشر به طور دلخواه عمل کنند گرفتاریهای کشور انشاءالله رفع میشود.[3]
سخنان امام خمینی(ره) در این باره فراوان است. با همین تأکید و سفارشهای امام، جهادسازندگی وارد عمل شد و به عمران و آبادانی روستاها پرداخت و بسیاری از قریهها دارای آب لولهکشی، برق، تلفن و راههای آسفالت شد.
امام خمینی(ره) در این حرکت ارزنده، پنج هدف داشت:
ـ تأمین عدالت اجتماعی؛
ـ جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها؛
ـ توسعهی کشاورزی و تولید مواد مورد نیاز؛
ـ ایجاد اشتغال در روستاها؛
ـ توسعهی صادرات غیر نفتی؛
این اهداف امام بود، اما به درستی محقق نشد و فقط امکانات رفاهی مثل آب، برق و تلفن به روستاها آمد و این امکانات نتوانست جلویِ مهاجرت روستاییان را بگیرد. به نظر من علت عمدهی این عدم موفقیت، سرمایهگذاری نکردنِ جدیتر در کشاورزی و عدم ایجاد بسترها و ابزار و وسایل اشتغال برای روستاییان بود.
جوانان روستایی، قبل از آب و برق و تلفن به شغل نیاز دارند، چون در روستا با کمبود شغل مواجه میشوند و برای یافتن کار به شهرها هجوم میآورند. بنابراین اگر دولت در توسعهی کشاورزی و ایجاد کار بیشتر سرمایهگذاری کرده بود میتوانست از مهاجرت روستاییان جلوگیری کند.
من منکر تلاش دولت برای توسعهی کشاورزی نیستم، در این باره به موفقیتهایی هم دست یافته، از جمله خودکفایی در تولید گندم، ولی باید در این امر مهم بیشتر سرمایهگذاری میشد.
کشاورزان در ابعاد مختلف به کمک نیاز دارند، اگر به قدر کافی سرمایهگذاری شده بود، قطعاً با مشکل بیکاری کمتر مواجه بودیم و مشکلات مهاجرت را نداشتیم. برخی کشورها از جمله «چین»، در جلوگیری از مهاجرت موفق بوده و میتوانیم از تجربهی آنها استفاده کنیم.
چین در مدت بیست سال اخیر 204 میلیون شغل جدید به وجود آورد که حدود 135 میلیون شغل در روستاها به وجود آمد. 80% مردم چین در روستاها زندگی میکنند که 73% آنها در بخش کشاورزی اشتغال دارند.
چین برای نگهداشتن روستاییان در روستا دو کار مهم انجام داد: یکی توسعهی کشاورزی و دیگری توسعهی صنایع دستی.
در اینجا یادآور میشوم که تنها راه صحیح توسعهی کشاورزی و کمک به کشاورزان زحمتکش و عزیز، زمینهسازی دولت و دادن تسهیلات لازم به بخش خصوصی جهت سرمایهگذاری در بخش کشاورزی و اجازهی فعالیت آزاد به آنها میباشد. نه دادن وام به کشاورزان، یا خرید برخی محصولات و احیاناً کمکهای بلاعوض به آنان.
بیتردید توسعهی کشاورزی، فواید زیادی برای فرد و جامعه دارد؛ در اینجا سه فایدهی مهم آن را یادآور میشویم:
ـ جلوگیری از مهاجرت روستاییان؛
ـ خود کفایی در تأمین مواد غذایی؛
ـ افزایش صادرات غیرنفتی.
با توجه به این فواید واضح و آشکار و نیز تأکیداتی که امام خمینی(ره) در این مورد داشتند، اما متأسفانه بخش کشاورزی مورد بیمهری قرار گرفت و به مقدار کافی در آن سرمایهگذاری نشد. از همینرو، کشاورزان زحمتکش همواره با مشکلات فراوانی مواجه بودند و هستند.
گفتیم که کشاورزان، امروزه با مشکلات چندی، دست و پنجه نرم میکنند، در این جا به دو مشکل آنها اشاره میکنم:
الف) پرداخت نکردن به موقع طلب کشاورزان از سوی دولت:
زارعین ناچارند برخی از محصولات خود مانند چغندر قند و گندم را به دولت نسیه بفروشند، اما متأسفانه دولت، طلبِ آنها را به موقع نمیپردازد. روزنامهی جمهوری اسلامی در تاریخ 23/11/83 از قول معاون وزیر جهاد کشاورزی نوشت که: «دولت، بابت خرید چغندر قند و گندم، مبلغ دویست میلیارد تومان به كشاورزان بدهكار است».
دولت، محصولات کشاورزان را حدود هشت ماه قبل خریده، ولی هنوز پولش را نداده است. کشاورز که از خودش سرمایه ندارد، لذا مجبور بوده برای تأمین هزینهی کشت، از بانکها وام بگیرد، بانکها نیز اقساط خود را مطالبه میکنند و برای دیر کرد، جریمه میکنند. به علاوه، کشاورز، برای کشت بهارهی خود، نیاز به پول دارد ولی فریادش به جایی نمیرسد، نتیجهاش این میشود که از کشت چغندر، منصرف شود و آمار بیکاران بالا رود.
ب) پشتیبانی نکردن از صادرات محصولات و عدم ارزیابی از مقدار مورد نیاز کاشت:
مشکل دیگر آن است که دولت، به درستی از صادرات، حمایت نمیکند؛ به طوری که مثلاً کسانی که سیبزمینی و پیاز میکارند با مشکلات بزرگی مواجهاند و هزاران تن از این محصول، روی دستشان مانده است؛ نه خریدار داخلی دارد و نه دولت، وسیلهی صادرات آن را فراهم میسازد. با این که کشورهای همسایه نیاز به این محصول دارند، ولی باز در صادرات، مشکل داریم.
غیر از مسئلهی صادرات، چرا ارزیابیِ درستی از مقدار موردنیاز انواع محصولات، صورت نمیگیرد و زمینها متناسب با نیازها، کشت نمیشوند تا حاصل زحمات زارعین، روی دست آنها نماند و باعث بدهکاری و ورشکستگی آنان نشود.[4]
یکی دیگر از راههای مبارزه با بیکاری و ایجاد اشتغال، توسعهی صنایع کوچک است. شاهدیم که دولت به این امر اهتمام دارد، ولی باید بیشتر و بهتر صورت گیرد.
اساساً سرمایهگذاری در بخش صنعت به دو صورت میتواند انجام بگیرد: یکی این که هدف، تولید فراوان و سود بیشتر باشد؛ گرچه اشتغالاتِ کمتری ایجاد کند. در این صورت، تسهیلات و تشویقهای دولت و بانکها به صنایع و کارخانههای بزرگ و پیشرفته اختصاص مییابد که به کارگران کمتری نیاز دارند. این گونه برنامهریزی برای کشورهایی خوب است که با کمبود کارگر مواجهاند نه برای کشوری مانند ایران که نیروی کار فراوانی در اختیار دارد و با مشکل بیکاری مواجه است.
صورت دوم این که در سرمایهگذاری در بخش صنعت، هدف فقط تولید و سود بیشتر نباشد، بلکه علاوه بر سود، ایجاد اشتغال بیشتر نیز منظور باشد، در این صورت، اولویت تسهیلات دولت و بانکها به صنایعی تعلق میگیرد که اشتغال بیشتری به وجود میآورد.
کشورهایی مثل چین و ژاپن که با نیروی کار فراوانی مواجهاند، از این سیاست پیروی میکنند، این کشورها از ایجاد صنایع و کارگاههای کوچک و قطعهسازی حمایت میکنند. به طور مثال در ژاپن حدود صد هزار واحد پیمانکار با شرکت بزرگ «تویوتا» در زمینهی قطعهسازی همکاری دارند. این کمپانی بزرگ با استفاده از حاصل کار این کارگاههای کوچک در بازارهای جهانی شرکت فعال دارند. چین و بسیاری از کشورهای اروپایی از همین روش استفاده میکنند برای کشور ما هم که با مشکل اشتغال مواجه است این روش میتواند یکی از بهترین راهحلها باشد.
به هر جهت، بنگاههای کوچک صنعتی، مزایایی دارد که به اجمال به آنها اشاره میکنیم:
ـ ایجاد اشتغال بیشتر؛
ـ عدم نیاز به سرمایههای کلان؛
ـ مدیریت ساده؛
ـ بازده بیشتر و تولید ارزانتر؛
ـ رقابت بهتر در بازارهای جهانی؛
ـ جذب سرمایههای پراکنده؛
ـ امکان احداث آنها در روستاها و جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها.
1- مشکلات مهاجرت روستاییان به شهرها را بیان کنید.
2- چرا اسلام به کشاورزی اهمیت فراوان داده و مردم را به آن تشویق کرده است؟
3- فواید توسعهی کشاورزی را نام ببرید.
[1]. وسائل الشیعه، ج 17، ص 41: «الزارعونَ كنوزُ اللهِ فى ارضهِ وَ ما فى الاعمالِ شیءٌ أحَبُّ إلى اللهِ مِن الزارعةِ».
[2]. مستدرك الوسائل، ج 13، ص 26: «ما مِن مسلمٍ یغرِسُ غرساً یأكلُ منه انسانٌ أو دابّةٌ أوْ طیرٌ إلّا أنْ یكْتَب له صدقةٌ الى یوم القیامةِ».
[3]. صحیفهی امام، ج 1، ص 328.
* تاریخ ایراد خطبه: ۲۱/۱۲/۸۳.
[4]. مطالب و آمار مذكور مربوط به زمان ایراد خطبههاست، و بعد از آن تغییراتى به وجود آمده ولى به هر حال وضع كشاورزى با همهی اهمیتى كه دارد وضع مطلوبى نیست. از مسئولان محترم انتظار مىرود در این امر مهم عنایت بیشترى مبذول دارند.
* تاریخ ایراد خطبه: ۱۲/۱/۸۴.
* تاریخ ایراد خطبه: ۲۳/۲/۸۴.
* تاریخ ایراد خطبه: ۱۰/۴/۸۴.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله ابراهیم امینی