تجملگرایی در هر جا که باشد، یکی از مصادیق اسراف و تبذیر است و اسلام آن را بسیار نکوهش کرده است. این موریانه، پایههای ایمان و زندگی را میخورد و آن را نابود میسازد. ما در آینده به طور مفصل دربارهی آن بحث میکنیم. اما در اینجا به مناسبت بحث علل تأخیر در ازدواج میگوییم که: عامل اصلی تأخیر در ازدواج، تجملگرایی است و همهی مشکلات دیگر هم، از آن سرچشمه میگیرد. متأسفانه این بلای خانمانسوز، روزبهروز در حال گسترش و ریشه دواندن است. تقیّد به تشریفات و تجملگرایی، ازدواج را که یک نیاز طبیعی و ساده است و باید به صورت معمولی برگزار شود به یک کار مشکل تبدیل ساخته است.
توقع مهریهها و جهیزیههای سنگین، مراسم عقد و عروسیِ تشریفاتی و پرهزینه، یک شیوهی غیرعقلانی و غیرضروری است که در بین طبقاتِ مردم به صورت رقابت و چشم و همچشمی و مسابقهای غلط و دستوپاگیر و کمرشکن درآمده و آسایش را از والدین پسر و دختر، سلب کرده است و باعث تأخیر در ازدواج جوانان شده است.
طبقهی مرفّه و ثروتمند بدون ملاحظهی سایر طبقات در مراسم عقد و عروسیِ فرزندانشان هرچه بخواهند خرج میکنند تا ثروت خود را به دیگران نشان دهند، طبقهی متوسط هم به آنها نگاه میکنند و میکوشند خود را شبیه آنان سازند. طبقات پایین هم سعی میکنند با مشکلاتِ فراوان خود را شبیه طبقهی متوسط سازند.
تنها راه حل آن هم مبارزهی جدّی و همگانی با این بلیّه، هدایت جامعه به سوی تعادل است. این کار با فعالیت گستردهی فرهنگی توسط همهی نویسندگان و گویندگان، روزنامهها و مجلات، صدا و سیما، ائمهی جمعه و جماعات و همهی مسئولان عالیرتبهی نظام، میسور خواهد بود.
از موانع دیگر ازدواج، تجملگرایی است. امروزه متأسفانه مردم در برگزاری مراسم عقد و عروسی، از روی چشم و همچشمی به تشریفات و تجملگرایی روی آوردهاند: خرید زیور آلات بیش از حد معمول، هدیه دادن طلا و سکه به وسیلهی خویشان و دوستان، لباسهای مخصوص عقد و عروسی برای یک شب، برگزاری مجلس در تالار با هزینهی سنگین، پذیرایی از مهمانان با انواع شیرینی و میوه، غذاهای متعدد و متنوع و کارها و هزینههای دیگری از این قبیل.
این نوع هزینهها غالباً از مصادیق بارز اسراف و تبذیر است که شارع مقدس اسلام آنها را نهی کرده است. البته در اسلام، ولیمه دادن به هنگام عقد و عروسی توصیه شده ولی در حد معمول آن هم به منظور مبارکی ازدواج نه به عنوان خودنمایی و فخرفروشی.
اینگونه مجالس به صلاح جامعه نیست و ازدواجها را دشوار میسازد؛ به گونهای که خانوادههای کمبضاعت را در مضیقه قرار میدهد.
امروزه این تجملگرایی و هزینههای غیرضروری متأسفانه از لوازم ازدواج به شمار میروند؛ در صورتی که غیرضروریاند. چه لزومی دارد که برای یک شب عروسی، این همه هزینهی غیرعقلایی بکنیم. آیا بهتر نیست که والدین عروس و داماد، این مراسم را ساده بگیرند و پول نقد آن را در اختیار عروس و داماد قرار دهند تا آنها را در تهیهی منزل یا سرمایهی کسب و کار، صرف نمایند.
این هزینههای غیرلازم از مصادیق بارز اسراف است و خداوند متعال، اسرافکنندگان را دوست ندارد: «وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یحِبُّ المُسْرِفِینَ».[1]
بر سر راه ازدواج، دو گونه مشکل وجود دارد: یک دسته مشکلات واقعی است، مثل نداشتن توان مالی، بیکاری و بیمسکنی دستهی دوم، مشکلات غیرواقعی و خودساخته است که مصیبتها و رنجهای آن، بیشتر است. تجملات و تشریفات از مشکلات نوع دوم است که مانع بزرگی در مسیر ازدواج میباشد.
امکانات مرد به حدی است که میتواند ازدواج سادهای برگزار کند ولی قدرت تأمین هزینههای تشریفاتی مراسم عقد و عروسی و خرید لباسهای گرانقیمت برای عروس و داماد و بستگان آنها را ندارد. جوّ حاکم بر جامعهی ما اینگونه مراسم ساده را نمیپسندد، خانوادهی عروس و داماد هم به بهانهی حفظ آبرو با ازدواجهای ساده موافق نیستند، دختر و پسر هم تحت تأثیر آنها قرار میگیرند و ناچار میشوند ازدواج را تا زمانِ فراهم شدنِ امکان تشریفات به تأخیر اندازند.
این کار، خطاست، زیرا ازدواج و ارضای غریزهی جنسی همانند نیاز به غذا، یک نیاز طبیعی است، انسان گرسنه غذا میخواهد و هرچه پیدا کرد میخورد و تقیّدی به نوع غذا، میز و تشریفات دیگر آن ندارد. ازدواج هم باید همین گونه باشد. تهیهی مقدمات چنین ازدواجی، چندان دشوار نیست.
صلاح جوانان و خانوادههایشان این است که ازدواج را ساده بگیرند و خود و فرزندانشان را از تشریفات زاید نجات دهند. این تشریفات و قید و بندهای ویرانکننده و گناهآلود را مرفّهین، برای به رخ کشیدن ثروت خود به وجود آوردهاند و روز به روز هم در حال تزاید است. طبقات متوسط و پایین جامعه هم ناچارند به هر طریق ممکن ولو با وام و قرض خود را همانند ثروتمندان نشان دهند.
چنین وضعی، دختران و پسران را با مشکلات فراوان مواجه کرده است. حل این مشکل نیاز به عزم ملی و تصمیم عمومی دارد و به خصوص باید از طبقات بالا و ثروتمندان و مسئولان شروع شود.
تشریفات مراسم ازدواج ما متأسفانه از کشورهای دیگر به مراتب، بیشتر است؛ به عنوان مثال، در لندن بنده را به مراسم عقد ازدواج دعوت کردند. عروس و داماد، مسلمان و از خانوادهی متوسطی بودند، وقتی خواستم عقد را بخوانم از داماد پرسیدم: مهریه چقدر است؟ گفت: دویست پوند. گفتم: کم است اگر حداقل چهارصد پوند باشد بهتر است، داماد قبول کرد ولی عروس گفت: همان مقدار کافی است. مراسم عقد در یک مرکز فرهنگی انجام گرفت، پاکتهای شیرینی را به افراد تعارف میکردند و آنها مختصری برمیداشتند. ولیمهی عروسی هم برنج و خورشی بود که در ظرفهای یکبار مصرف ریخته بودند. فرش آن مکان هم موکت بود. در آنجا هیچ یک از مظاهر تجمل و اشرافیگری و کردارهای اسرافآمیز دیده نمیشد و همه چیز ساده و عقلانی بود.
امام خمینی(ره) به حق، معمار بزرگ انقلاب اسلامی بود که بر جنبههای مختلف زندگی فردی و اجتماعی مردم تأثیر گذاشت و توانست تعالیم اسلامی را در عمل نشان دهد. یکی از ارزشهایی که امام خمینی(ره) دائماً آن را ترویج میکرد سادهزیستی و دوری از تجملات بود. ایشان به همگان توصیه میکرد که خود را به سادهزیستی عادت دهید و از تجملگرایی و رفاهطلبی اجتناب نمایید. آن بزرگوار، تجملگرایی و زندگی اشرافی را یکی از بزرگترین و خطرناکترین آفتهای جامعه معرفی میکردند که اگر بدان مبتلا شد آسایش روانی خود را از دست خواهد داد و با صدها مشکل اجتماعی و سیاسی مواجه خواهد شد و میفرمود:
تجملگرایی یکی از موانع مهم تحقق استقلال سیاسی و اقتصادی است و جامعه را همچنان به کشورهای استعمارگر، وابسته نگه میدارد و جامعه را از مبارزه با استکبار بازمیدارد.
امام در تحلیل این سخن میفرمود:
آمال و آرزوهای انسان، نامتناهی است و همین امر، منشأ زیادهخواهی نوعی انسان است.[2]
روشن است که امام با این توصیهها مردم را به ترک دنیا و زهد و گوشهگیری و ترک لذتهای دنیوی از خوراک و پوشاک و مسکن و اسباب و لوازم زندگی دعوت نمیکرد، بلکه میفرمود: در عین اینکه از لذایذ دنیوی در حد متوسط استفاده میکنید، تجملگرایی و زیادهطلبی و مادیگری را هدف زندگی و ارزش قرار ندهید، چون اگر ارزشی محسوب شود اکثر مردم به آنتوجه پیدا خواهند کرد و به یک مسئلهی همگانی تبدیل خواهد شد.
تجملگرایی غالباً از طبقات ثروتمند و مرفّه همانند یک بیماری مسری به سایر طبقات، سرایت خواهد کرد. ثروتمندان و مرفّهین چون از امکانات فراوان برخوردارند با تجملگرایی و تشریفات سعی میکنند زندگی اشرافی خود را در معرض دیدِ دیگران قرار دهند و بدین وسیله برتری خود را با خانههای مجلل، لوازم لوکس زندگی، اتومبیلهای گرانقیمت، میهمانیهای پرخرج، مراسم عقد و عروسی مجلّلِ فرزندان و امثال اینها به اثبات برسانند.
به تدریج چنین زندگیها به صورت ارزش درمیآید و طبقات متوسط جامعه نیز به اینها نگاه میکنند و میکوشند حداقل، سطح زندگی خود را شبیه مرفّهین سازند. اینان چون امکانات ثروتمندان را هم ندارند تلاش میکنند از هر طریق ممکن به مال و منال دست یابند و از همینرو، کسبهای غیرمشروع، رشوهگیری، سوءاستفاده از اموال عمومی و دهها فساد دیگر در طبقات متوسط به وجود آید.
طبقات پایین و محروم جامعه نیز به طبقه مافوق خود یعنی افراد متوسط نگاه میکنند و میخواهند تا حدودی مراسم عقد و عروسی و میهمانیهای خود را شبیه آنها کنند، اما چون توان مالی ندارند به مشکل میافتند و برای خود و اجتماع، ناهنجاریهای زیادی به وجود میآورند.
اکثر دزدیها، کلاهبرداریها، آلوده شدن به کسبهای غیرمشروع مانند خرید و فروشِ مواد مخدر و حتی مفاسد اخلاقی و جنسی در اثر همین تجملگرایی به وجود میآید.
نتیجهی چنین مسابقهای در تجملگرایی و پیآمدهای آن، نارضایتی طبقات محروم و سرانجام، شورش، اعتراض و بدبینی به مسئولان خواهد بود. به علاوه، در چنین جامعهای چون امکانات دولت، محدود و توقعات مردم زیاد است و تورّم هم بالاست، رسیدن به استقلال اقتصادی امکانپذیر نیست.
در پایان به یکی دیگر از سخنان امام خمینی(ره) استناد میکنم که میفرمود:
اگر میخواهید بیخوف و هراس در مقابل باطل بایستید و از حق دفاع کنید و ابرقدرتان و سلاحهای پیشرفتهی آنان و شیاطین و توطئههای آنان در روح شما اثر نگذارد و شما را از میدان به در نکند خود را به سادهزیستن عادت دهید و از تعلّقِ قلب به مال و منال و جاه و مقام بپرهیزید.[3]
1- عامل اصلی تأخیر در ازدواج چیست؟
2- چرا تأخیر در ازدواج تا زمانِ فراهم شدنِ امکان تشریفات خطاست؟
3- نتیجهی مسابقهی تجملگرایی را بیان کنید؟
[1]. اعراف، آیهی 31.
* تاریخ ایراد خطبه: 27/6/83.
[2]. صحیفه امام، ج 16، ص 30.
[3]. صحیفه امام، ج 18، ص 471.
* تاریخ ایراد خطبه: 2۶/۴/83.
* تاریخ ایراد خطبه: ۲۲/۱۲/۷۶.
* تاریخ ایراد خطبه: ۲۷/۹/۸۸.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله ابراهیم امینی