اجرای حکم خدا بدون قید و شرط
زنی از قبیلهی اشرافی، دزدی كرده بود. پس از آن كه نزد پیغمبر اکرم(ص) ثابت شد كه دزدی كرده است، دستور دادند دستش را ببرند. به حكم آیهی قرآن:
وَ السَّارِقُ وَ السّارِقَةُ فَاقْطَعُوا ایدِیَهُما...؛[1]
تا این دستور رسید تحمّل این حكم برای آن قبیلهی متشخّص سخت بود، به همین خاطر، از هر طرف وساطتها شروع شد. پدرش آمد، برادرش آمد، دیگران از نزدیكان و آشنایان آمدند كه یا رسول الله! این زن، دختر فلان آدم است و از اشراف است. اگر دست این زن بریده بشود، قبیلهی او از دین بر میگردند و برای شما گران تمام میشود. فرمود: ممكن نیست. شما میگویید: من حكم خدا را تعطیل كنم، به خاطر اینكه این زن از اشراف است. اگر این زن از ضعیفان بود دستش را میبریدید ولی چون از اشراف است باید رها شود. دستور داد مردم جمع شدند و بالای منبر رفت. فرمود: كسانی كه قبل از شما به هلاكت رسیدند برای این بود كه وقتی كسی از اشراف دزدی میكرد او را رها میكردند و اگر از ضعیفان كسی دزدی میكرد، دستش را میبریدند. از این جهت به هلاكت افتادند. جملهی آخر عجیب است كه فرمود: «قسم به خدایی كه جانم به دست اوست اگر فاطمه(س) دختر من هم بود، دستش را میبریدم». وقتی پیامبر اكرم(ص) این جمله را فرمود و به گوش فاطمه(س) رسید، اندكی تكدّر خاطر پیدا كرد. آن چنان روح مطهرّشان تنفّر از گناه دارد كه كوچكترین نسبتی هر چند به گونهی «اگر» موجب كدورت قلبشان میشود. همین كه خاطر پاك و لطیف زهرا(س) مکدّر شد، فوراً آیه نازل شد كه ای رسول!
... لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَیحْبَطَنَّ عَمَلُكَ...؛[2]
اگر تو هم مشرك بشوی تمام اعمالت در نزد ما ناچیز و بیارزش میگردد. این خطاب هم برای پیغمبراكرم(ص) سنگین است. زیرا شرك گناه بزرگی است. محال است كه پیغمبر(ص) مشرك گردد. ولی «اگر» است كه نشان میدهد گناه بزرگی است. اگر تو هم مشرك بشوی اعمالت حبط میشود و در اثر نزول این آیه رسول اكرم(ص) نیز تكدّر خاطر پیدا كرد. بار دیگر آیه نازل شد كه:
لَوْ كانَ فِیهِما آلِهَةٌ إلاّ اللهُ لَفَسَدَتا...؛[3]
اگر من هم شریك داشته باشم، عالم مختل میشود و این مفهوم بالاتر از همه است، زیرا بزرگترین نقص و عیب، شریك داشتن خداست. هیچ نقص و عیبی به این پایه نمیرسد كه خدا دارای شریك باشد. ولی در هر سه مورد به صورت «اگر» است؛ یعنی، من محال است شریكدار باشم. تو هم محال است مشرك بشوی. فاطمه(س) هم محال است گناهی مرتكب بشود. برای اینكه تكدّر خاطر فاطمه(س) برطرف بشود، خدا هم نسبت «اگر» به پیامبرش داد و هم به خودش.[4]
[1]ـ سورهی مائده، آیهی ۳۸.
[2]ـ سورهی زمر، آیهی ۶۵.
[3]ـ سورهی انبیا، آیهی ۲۲.
[4]ـ صفیر هدایت (انفال/۱۰).
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت