از مدّتها پیش دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت اقدام به انتشار شرححال و زندگی معصومین(ع) نمود، ابتدائاً مختصری بهصورت چند جزوه درباره پیامبر اکرم(ص) بسنده کرد و بعد از آن چند جزوه درباره شخصیت والای حضرت امیرالمؤمنین(ع)، اولین جانشین به حقّ پیامبر(ص) و اولین امام عرضه شد، البته ما ادعا نداریم که توانستیم تمام شئون و جوانب زندگی حضرت پیامبر(ص) و حضرت امام امیرالمؤمنین(ع) را عرضه کنیم، بلکه چندین بار تذکّر دادیم که برگ مختصری از کتاب پربرگ و گوشهای از خاطرات تلخ و شیرین زندگی آن دو شخصیت بزرگ عالم بشریت را در اختیار دوستان و ارادتمندان آن بزرگان بگذاریم و اینک پس از پایان جزوههایی که در شرح زندگی امام اوّل خود نگاشتیم بر آن شدیم که قلم به دست بگیریم و گوشهای از زندگی اوّل بانوی جهان - شخصیتی که گرچه در قالب زن بود ولی اگر انسان کاملی چون حضرت امیرالمؤمنین(ع) خلق نشده بود، کفو و همسری برای حضرتش وجود نداشت- یعنی حضرت فاطمه زهرا(س) بنویسیم و به دوستان و ارادتمندانش تقدیم کنیم. باشد که این شناخت مختصر انگیزهای برای عزیزانمان باشد تا به منظور شناخت بیشتر، سیر مطالعاتی خود را درباره آن حضرت گسترش دهند، و ما نیز با این اقدام و این حرکت ناچیز، مشمول الطاف بیکران فرزندشان حضرت بقیهالله الاعظم امام زمان ارواحنا فداه قرار گیریم.
بانوی بزرگی که از نظر آفرینش در رده بالای آفریدگان و همتا و همسنگ اولینهای خلقت قرار دارد و در خیل نسوان بینظیر است. شخصیت انسانی مانند فاطمه زهرا (س) دارای خصوصیّاتی است که او را نشانه قدرت بالغه و توانایی بدیع و عجیب پروردگار قرار میدهد. خدای متعال، محمّد(ص) را خلق کرد تا نشانه قدرت او در بین انبیاء باشد. سپس پاره تنش و دخت گرانمایهاش حضرت فاطمه زهرا(س) را آفرید تا نشانه و علامت قدرت خدا در بین زنان باشد یعنی زنی که عصاره فضایل و کرامتهاست، خانمی که مجموعهای از موهبتهاست، خانمی که پروردگارش به او بهرهای از عظمت و نصیبی از جلالت عطا کرده که هیچ زنی نمیتواند به منزلت او برسد.
آری او از خانواده اولیاءالله است که آسمان، بیش از اهل زمین به عظمت آنها اعتراف دارد و دربارهی آنها آیات محکمی از قرآن مجید نازل شده و از هنگام نزول تا روز قیامت، شب و روز خوانده میشوند.
شخصیتی که هرقدر فهم بشر در شناخت حقایق، بیشتر شود و بر مسائل حل نشده مطلعتر گردد، عظمت این شخصیت بهصورت وسیعتر، آشکار و امتیازها و معانی آن بیشتر نمایان میشود.
بلی او فاطمهی زهرا(س) است که خدا ثنایش میگوید و به رضای او راضی و از خشم او خشمناک است و رسول خدا(ص) از عظمت مقامش سخن میفرمودند.
امیرالمؤمنین(ع) با عزّت و بزرگی به او مینگرد، ائمّه اهلبیت(ع) او را با تقدیس و احترام پاس میدارند.
کسی است که پیامبر خدا، حضرت رسول اکرم(ص)، دربارهاش میفرماید:
هی حوراءٌ إنسیّةٌ کُلّما إِشتَقتُ إِلی الجنّةِ قبَّلتُها
فاطمه حوریهای است بهصورت انسان، هرگاه مشتاق بهشت میشوم او را میبوسم.[1]
و در مجموع به این نتیجه میرسیم که فاطمهی زهرا(س) را جز خداوندی که او را آفریده و پدر و همسرش، کسی نشناخته و دیگری جز فرزندان معصوم آن حضرت به آستان جلال و قداست او راه نخواهد یافت. البته فرمایش وجود مقدس پیامبر گرامی(ص) و حضرت امیرالمؤمنین(ع) و فرزندان معصومشان(ع) در باب جلالت قدر حضرت فاطمه(س) بسیار است که در طی بحثهای آینده به برخی از آنها برخورد خواهیم کرد.
از اموری که از قدیم و جدید ثابت بوده و هرچه بیشتر از عمر علم و آگاهی بشر میگذرد حقیقت و واقعیت آن روشنتر میشود این است که صفات و خصوصیات اخلاقی و ظاهری پدر و مادر به فرزند منتقل میشود و همراه با انعقاد نطفه از صُلب پدر به رحم مادر آمده و در دوران زندگی در رحم، آن خصوصیات، یا به زبان علم، ژنها تأثیر خود را در اندام طفل ظاهر مینماید و پس از ولادت، صفات پدر و مادر بهتدریج در او آشکار میشود و همچنین مسئلهی شیر و شیرخوارگی و حالات مادر به هنگام شیر دادن در او مؤثر است، حضرت امیرالمؤمنین(ع) در حدیثی به این نکته اشاره فرموده و میفرمایند: از زنان احمق برای شیر دادن استفاده نکنید زیرا حماقت از طریق شیر به فرزند سرایت میکند.
با توجه به قانون وراثت، شایسته است که در شرح حال این بانوی بزرگ یعنی حضرت فاطمه زهرا(س) توجه داشته باشید که پدر او، رسول خدا(ص) یعنی سرور مخلوقات عالم و سیّد انبیاء و رسل، حضرت محمّد بن عبدالله(ص) آن کسی است که خدای متعال همه موجودات عالم را به طفیل وجود او آفریده و جامه هستی پوشانده و کسی است که تمام فضیلت و کمال و شرافت در او جمع است.
اما خدیجه کبری، بانوی سپید چهره، بلندقامت، زیباروی از خاندانی نجیب و شریف، عاقل، باهوش و با ذکاوت کمنظیر، در کارها بصیر و آگاه بود و اعتماد به نفس داشت، در امر تجارت نیز قوی بود و اصول و مبانی اقتصادی صادرات و واردات را خوب میدانست. آنچه گذشت توصیف وی بهعنوان یک انسان یا یک زن بود.
اما بهعنوان همسر، بانویی فداکار بود که هزاران دینار از اموال خود را که در طیّ زندگیاش جمعآوری کرده بود به همسر خود بخشید که طبق نظر خود در آن تصرّف کند.
رسول خدا(ص) فرمودند هیچ مالی مانند اموال خدیجه برای من پرمنفعت نبود، پیامبر اکرم(ص) بهوسیلهی همین مال، درماندگان و رنجدیدگان را دستگیری میکرد و آنها را یاری میفرمود و یاران فقیر خود را تا وقتیکه در مکه بودند مهمان میکرد و زندگیشان را اداره میفرمود و مهاجران را از آن خرج سفر میداد و پیامبر(ص) تا خدیجه زنده بود آنچه را خواست، از اموال او انفاق میکرد و پس از مرگ او نیز آنچه مانده بود، برای رسول خدا(ص) و فرزندانش به ارث باقی ماند.
رسول خدا(ص) نیز به او علاقهی زیادی داشتند بهطوریکه روزی از خدیجه یاد کردند، عایشه گفت، وی پیرزنی چنین و چنان بود و خدا بهتر از او را به تو داد (یعنی خودش) پیامبر(ص) فرمودند: هرگز بهتر از او نصیب من نشد. او زمانی که هیچکس مرا نپذیرفته و تصدیق نکرده بود، تصدیق کرد و ایمان آورد، آن زمانی که مالی نداشتم، او مرا در مال خود شریک کرد و فقط از او فرزند نصیبم شد و از دیگر زنان، فرزندی نصیبم نشد.[2]
رسول گرامی اسلام(ص) در سن ٢٥ سالگی یا به قولی ٢٦ و یا ٢٨ سالگی با خدیجه کبری که چهل سال داشت ازدواج کرد.
گفته شده که این بانو قبل از ازدواج با پیامبر(ص) دو بار دیگر ازدواج کرده و قولی دیگر آن است که او هرگز ازدواج نکرده بود، برخی از محققان قول دوم را پذیرفتهاند. اینجانب با یکی از آن عزیزان گفتگویی داشتم، گفتم اینکه مشهور گفتهاند که حضرت خدیجه قبلاً دو بار ازدواج فرموده بود، دلیلی قوی و برهانی محکم بر این امر است که رسول خدا(ص) برخلاف آنچه برخی از غربیها او را متهم ساختهاند، هرگز «زنباره» نبوده و ازدواجهای ایشان براساس مصالح کلی جامعه اسلامی بوده، به دلیل آنکه اولین ازدواج آن حضرت در سن ٢٥ سالگی با خانمی ٤٠ ساله که قبلاً دو بار ازدواج نموده میباشد، آن عزیز در پاسخ، مطلبی گفت که برایم بسی جالب آمد، گفت البته اگر سند تاریخی برای این جهت نداشته باشیم، اصراری بر اثبات آن نداریم و حالا که قولی غیرمشهور بدین مضمون در تاریخ مطرح شده که حضرت خدیجه قبلاً ازدواج نفرموده، ما بدان استناد میجوییم تا بگوییم خانمی که در آینده به شرف همسری برترین آفریدهی خدا مشرف میشود، و آن رحم پاک و طاهرهای که باید محل پرورش و رشد نطفه مطهرهای چون حضرت صدّیقهی کبری(س) باشد، برتر از آن است که دست دیگری به او برسد و به همین مقدار او را آلوده سازد و بالاخره مرا قانع کرد.
ازدواج رسول خدا(ص) با خدیجه کبری شبیه هیچ یک از ازدواجهای معمولی نبود، بلکه در نوع خودش بینظیر بود، چون انگیزهی این پیوند، عشق و امور مادی و نیز انگیزههایی که معمولاً در ازدواج بزرگان عالم از نظر سیاسی وجود دارد، نبود. بلکه از نظر زندگی اقتصادی نیز هیچگونه تناسبی بین رسول خدا(ص) و این بانوی بزرگوار(خدیجه) وجود نداشته، چون آن حضرت، در آن زمان که به پیامبری مبعوث نشده بودند، تحت کفالت عموی فقیر خود، ابوطالب زندگی میکرد و خدیجه کبری زنی ثروتمند بلکه غنیترین زنان مکه بود و از نظر سطح زندگی بین این دو شخصیت تفاوت زیادی به چشم میخورد.
ولی چون خدیجه میدانست یا شنیده بود که آیندهی درخشانی در انتظار این جوان خواهد بود و غلامش، میسره، شاید آن چیزی که در سفری که با او در راه شام داشت دیده بود برای خدیجه بیان کرده بود، یا کلام راهب دیر، بُصْری، که نزدیک شام بود و درباره محمّد(ص) گفته بود شنیده بود، با وجودی لبریز و سرشار از عشق پاک و دور از آمیزههای مادی از حضرتش خواست که او را از پدرش (خویلد) یا به قولی از عمویش خواستگاری فرماید.
امّا رسول خدا ترجیح میدادند که با زن فقیری که از لحاظ معیشت و زندگی با پیامبر(ص) هماهنگی و تناسب داشته باشد ازدواج کند و به همین جهت از خدیجه معذرت خواستند، لیکن بانوی عاقل و فاضلی چون خدیجه عرض کرد که حاضر است جانش را فدای او کند، چه رسد به اموالی که در اختیار دارد و با اصرار از حضرتش خواست عموهایش را در جهت خواستگاری نزد بستگان خدیجه روانه فرماید. عموها از این خبرِ بینظیر به شگفت آمده و شاید عمّههای آن حضرت برای مدّتی مبهوت شدند. خدایا خدیجهای که دهها و صدها نفر عامل تجارت اویند و از برکت سود اموال او زندگی میکنند و تجارت او دائماً در تابستان و زمستان بین شام و یمن در حال گسترش است، بانویی که بسیاری از بزرگان و اشراف، خواستگار او بوده ولی به تمام آنها پاسخ منفی داده، چگونه حاضر شده با جوان فقیری که تحت تکفل عموی خود زندگی میکند ازدواج کند؟
این سوال، خانواده عبدالمطلّب را واداشت تحقیق بیشتری داشته باشند و به همین منظور صفیه، دختر عبدالمطلّب، عمّهی پیامبر(ص)، برای تحقیق بهسوی خانهی خدیجه رفت و آنجا صدق خبر را دریافت و باور کرد.
1- حدیثی از حضرت امیرالمؤمنین(ع) درباره (علم) وراثت بیان کنید.
2- چه کسانی فاطمهی زهرا(س) را شناختهاند؟
3- چرا ازدواج رسول خدا(ص) با خدیجه کبری شبیه هیچ یک از ازدواجهای معمولی نبود، بلکه در نوع خودش بینظیر بود؟
[1] تاریخ خطیب بغدادی، ج ٥/٨٦.
[2] استيعاب.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله علی تهرانی