کد مطلب: ۶۴۰۸
تعداد بازدید: ۲۶۰
تاریخ انتشار : ۰۳ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۷:۴۰
پیامبری و پیامبر اسلام | ۹
خدا به او کتاب، حکمت، تورات و انجیل آموخت و او را به عنوان پیامبر به سوی بنی‌اسرائیل برانگیخت. حضرت عیسی به آنان گفت: من با نشانه‌ی آشکار و روشنی از سوی پروردگار به سوی شما آمده‌ام؛ من از گِل در مقابل شما مجسمه‌ی پرنده‌ای می‌آفرینم و در آن می‌دمم و آن گِل بی جان به اذن خدا پرنده‌ای می‌گردد، مریض‌های پیس و جذامی را شفا می‌دهم. مردگان را به اذن خدا زنده می‌کنم و از آنچه که می‌خورید و در منزل ذخیره می‌کنید خبر می‌دهم، در همه‌ی این کارها آیه و نشانه‌ی روشنی است، اگر مؤمن و پاکدل باشید.

بخش اوّل: پیامبری (نبوت عامه) | ۹


پیامبران و وحدت راه و هدف


در طول تاریخ، هزاران پیامبر از جانب خدا برای ارشاد و هدایت مردم آمده‌اند. تعدادی از آنان دارای دین و شریعت مخصوصی بوده و جمعی دیگر مبلغ و ترویج کننده‌ی دین پیامبر قبلی بوده‌اند. منتها اصول ادیان آسمانی و برنامه همه پیامبران یکی بوده و همه‌ی آنان انسان‌ها را به سوی یک هدف دعوت می‌نمودند. به طور کلی تمام ادیان آسمانی بر این سه اصل اساسی استوار بودند:
اول: شناخت خدای یگانه و جهان‌آفرین و ایمان به او (توحید)؛
دوم: ایمان به معاد و جهان آخرت و آینده‌ی جاودانه‌ی انسان (معاد)؛
سوم: ایمان به پیامبران و یگانگی راه و هدف آنها (نبوت)؛
پیامبران انسان‌ها را به پذیرش این سه اصل اساسی فرا خوانده و از آنان می‌خواستند تا برنامه‌های هدایتگر الهی را در زندگی خود به کار بندند و در مقابل فرمان خدای حکیم تسلیم باشند و برنامه‌ی زندگی خویش را تنها از دین الهی بگیرند. همه‌ی پیامبران از آدم تا خاتم، انسان‌ها را به همین حقیقت دعوت کرده‌اند. آنها راه و روشی را که خدای متعال برای زندگی انسان‌ها برگزیده و پسندیده است «دين خدا» نامیده‌اند که تنها یک دین است، نه بیشتر.
در اصول و کلیات دعوت پیامبران کوچک‌ترین اختلافی وجود نداشته و هر یک از آنها پیامبران گذشته را به بزرگی و احترام یاد می‌کرده و شیوه‌ی کار و متن دعوتش را تأیید می‌نموده است. هم چنین به آمدن پیامبر آینده مژده و بشارت می‌داده و به پیروانش سفارش و تأکید می‌کرده که به پیامبر آینده ایمان آورند و دعوتش را بپذیرند. خدا نیز در قرآن می‌فرماید:
هنگامی که به پیامبران کتاب و حکمت می‌دادیم تأکید می‌نمودیم که هرگاه بعد از او رسولی از سوی ما آمد حتماً به او ایمان آورید و یاریش کنید.[1]
قرآن کریم درباره‌ی ایمان به پیامبران و یگانگی راه و هدف آنان چنین می‌فرماید:
بگو به خدا و آنچه به سوی ما نازل شده و نیز آنچه به ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، یعقوب و نوادگان آنها و موسی، عیسی و دیگر پیامبران نازل نموده ایمان داریم و هیچ تفاوتی بین آنان قائل نیستیم و ما همگی تسلیم خدا هستیم، و هرکسی که غیر از اسلام دینی بپذیرد هرگز از او پذیرفته نگردد و او در آخرت از زیان‌کاران است.[2]
اسلام یعنی در برابر امر و دین خدا تسلیم بودن. پیامبران بدین معنا همه «مُسلِمْ» بوده‌اند؛ هر چند که «اسلام» به معنای مخصوصش به آخرین دین آسمانی و دینی که حضرت محمد(ص) از سوی خدا آورده اطلاق می‌شود، مُسلم به فردی گفته می‌شود که این دین الهی را پذیرفته باشد.
حضرت ابراهیم(ع) هنگام دعا و مناجات این گونه از خدا تقاضا می‌کند:
پروردگارا! من و فرزندم اسماعیل را مُسلم قرار ده و از نسل من امتی به وجود آور که در برابر تو مسلم باشند، عبادت‌های ما را به ما بنما و توبه‌ی ما را بپذیر که تو توبه‌پذیر و مهربانی. پروردگارا! در ذریه و فرزندان من رسولی را مبعوث کن که آیات تو را بر آنان بخواند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد و آنان را تزکیه کند و رشد دهد که تو خدای عزیز و حکیمی. کیست که از دین و ملت ابراهیم بازگردد؟ مگر کسی که نابخردی کند. ما نیز او را در دنیا برگزیدیم و البته در آخرت در زمره‌ی صالحین خواهد بود.
بیاد آر که پروردگارش به او فرمود: اسلام آور؛ گفت: من در مقابل پروردگار جهانیان اسلام آوردم. و این نکته را ابراهیم به فرزندانش و به یعقوب سفارش نمود و فرمود: خدا این دین را برای شما برگزیده است، تا هنگام مرگ از اسلام دست برندارید و مبادا بمیرید و مسلم نباشید.
آیا شما هنگامی که یعقوب، هنگام مرگ به فرزندانش وصیت می‌کرد، حاضر بودید؟ هنگامی که از فرزندانش پرسید: بعد از من چه می‌پرستید؟ گفتند: خدای تو و پدران تو؛ ابراهیم، اسماعیل و اسحاق، آن خدایی که یگانه است و ما همگی تسلیم او هستیم.[3]
بنابراین خدا پیامبران را با یک هدف، که همان تسلیم در برابر خداست، معرفی می‌کند و کسی که از راه و روش آنان رو برتابد نابخرد و نادان می‌شمرد؛ مثل این آیات:
خدا به او کتاب، حکمت، تورات و انجیل آموخت و او را به عنوان پیامبر به سوی بنی‌اسرائیل برانگیخت. حضرت عیسی به آنان گفت: من با نشانه‌ی آشکار و روشنی از سوی پروردگار به سوی شما آمده‌ام؛ من از گِل در مقابل شما مجسمه‌ی پرنده‌ای می‌آفرینم و در آن می‌دمم و آن گِل بی جان به اذن خدا پرنده‌ای می‌گردد، مریض‌های پیس و جذامی را شفا می‌دهم. مردگان را به اذن خدا زنده می‌کنم و از آنچه که می‌خورید و در منزل ذخیره می‌کنید خبر می‌دهم، در همه‌ی این کارها آیه و نشانه‌ی روشنی است، اگر مؤمن و پاکدل باشید.
به تورات که پیش از من نازل شده ایمان دارم و آن را تصدیق می‌کنم و برخی از آنچه که بر شما حرام بوده حلال اعلام می‌نمایم و من آیه‌ی روشن و آشکاری از سوی پروردگار برای شما آورده‌ام. تقوا پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید بدانید که خدا پروردگار من و پروردگار شماست، او را اطاعت کنید که این راه، راه مستقیم است.
اما وقتی عیسی(ع) احساس کرد که سخنش را نمی‌پذیرند و به او نمی‌گروند، گفت: یاران من در راه خدا کیانند؟
حواریین گفتند: ماییم یاران خدا، ما به خدا ایمان آورده‌ایم و تو گواه باش که ما همگی مُسلم هستیم. پروردگارا! ما به آنچه نازل کرده‌ای ایمان آورده و این رسول را متابعت نموده‌ایم، اسم ما را در زمره‌ی شاهدان بنویس.[4]
انبیای الهی، همانند معلمان مدرسه، یکی پس از دیگری مبعوث شدند تا بشر را به تسلیم در برابر دین الهی دعوت کنند و با رهنمودهای خود او را در مسیر رشد و تکامل قرار دهند که همان صراط مستقیم است. دین و هدف انبیا مشترک بوده و همه‌ی آنها برای کسب رضایت خدا و تقرب به او تلاش می‌کردند. در بین ادیان آسمانی پیامبران هیچ اختلافی جز در احکام فرعی ادیان، که آن هم به علت شرایط و اوضاع زمان و استعداد افراد بوده، وجود نداشته است، شرایط زمان و مراتب درک و استعداد مردم در همه‌ی زمان‌ها یکسان نبوده است، لذا پیامبران با توجه به سطح درک و استعداد مردم با آنان سخن می‌گفتند و به تدریج فهم و درک آنان را در پذیرش معارف دین، رشد و تکامل می‌بخشیدند تا این که نوبت به آخرین پیامبر آسمانی، حضرت محمد(ص) رسید؛ او با معارف و احکام وسیع و بسیار دقیق، که چنین وسعت و دقتی را در ادیان پیشین نمی‌توان یافت، برای هدایت مردم مبعوث شد و به علت گستردگی و عظمت معارف و فراگیر بودن احکامی که برای مردم آورده و راه تفکر و تحقیق و استنباط را در متون دین باز گذارده، به عنوان آخرین و برترین دین آسمانی از طرف خداوند متعال اعلام شده است. خدای کریم در مورد محتوای دین اسلام و ارتباط آن با ادیان پیشین، چنین می‌فرماید:
از [احکام] دین، آن چه را که به نوح درباره‌ی آن سفارش کرده، برای شما تشریع کرد و آن چه را به تو [ای پیامبر] وحی نمودیم و آن چه را هم که درباره‌ی آن به ابراهیم، موسی و عیسی سفارش کرده بودیم برگزیدیم [از همه‌ی اینها این دین را برای شما تشریع کردیم] که: دین را به پا دارید و هرگز در آن تفرقه‌اندازی نکنید.[5]


خودآزمایی


1- تمام ادیان آسمانی بر کدام اصول اساسی استوار بودند؟
2- علل اختلاف در احکام فرعی ادیان چیست؟

 

پی نوشت ها


[1]. آل‏عمران (3) آيه‌ی 81: «وَ إِذ أَخَذَ اللهُ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ لَما آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ قالَ أَ أَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلى‏ ذلِكُمْ إِصْرِى قالُوا أَقْرَرْنا قالَ فَاشْهَدُوا وَأَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشّاهِدِينَ».
[2]. همان، آيات 84 ـ 85: «قُلْ آمَنّا بِاللهِ وَما أُنْزِلَ عَلَيْنا وَما أُنْزِلَ عَلى‏ إِبْراهِيمَ وَ إِسْمعِيلَ وَ إِسْحقَ وَيَعْقُوبَ وَالأَسْباطِ وَما أُوتِىَ مُوسى‏ وَعِيسى‏ وَالنَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ * وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلامِ دِينَاً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِى الآخِرَةِ مِنَ الخاسِرِينَ».
[3]. بقره (2) آيات 128 ـ 133: «رَبَّنا وَاجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَأَرِنا مَناسِكَنا وَتُبْ عَلَيْنا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوّابُ الرَّحِيمُ * رَبَّنا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ * وَمَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهِيمَ إِلّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْناهُ فِى الدُّنْيا وَ إِنَّهُ فِى الآخِرَةِ لَمِنَ الصّالِحِينَ * إِذ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ العالَمِينَ * وَوَصّى‏ بِها إِبْراهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يا بَنِىَّ إِنَّ اللهَ اصْطَفى‏ لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ * أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذ قالَ لِبَنِيهِ ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِى قالُوا نَعْبُدُ إِلهَكَ وَ إِلهَ آبائِكَ إِبْراهِيمَ وَ إِسْمعِيلَ وَ إِسْحقَ إِلهاً واحِداً وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ».
[4]. آل‏عمران (3) آيات 48 ـ 53: «وَرَسُولاً إِلى‏ بَنِى إِسْرائِيلَ أَنّى قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنّى أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِ اللهِ وَأُبْرِى‏ءُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِى المَوْتى‏ بِإِذْنِ اللهِ وَأُنَبِّئُكُمْ بِما تَأْكُلُونَ وَما تَدَّخِرُونَ فِى بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِى ذلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ * وَمُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَىَّ مِنَ التَّوْراةِ وَلِاُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِى حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَجِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللهَ وَأَطِيعُونِ * إِنَّ اللهَ رَبِّى وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ * فَلَمّا أَحَسَّ عِيسى‏ مِنْهُمُ الكُفْرَ قالَ مَنْ أَنْصارِى إِلى اللهِ قالَ الحَوارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللهِ آمَنّا بِاللهِ وَاشْهَدْ بِانّا مُسْلِمُونَ * رَبَّنا آمَنّا بِما أَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنا مَعَ الشّاهِدِينَ».
[5]. شورى (42) آيه‌ی 13: «شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصّى‏ بِهِ نُوحاً وَالَّذِى ‏أَوْحَيْنا إِلَيْكَ وَما وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهِيمَ وَمُوسى‏ وَعِيسى‏ أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى المُشْرِكِينَ ما تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللهُ يَجْتَبِى إِلَيْهِ مَنْ يَشاءُ وَيَهْدِى إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ».

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله ابراهیم امینی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: