کد مطلب: ۶۴۱۸
تعداد بازدید: ۱۵۳
تاریخ انتشار : ۰۴ خرداد ۱۴۰۲ - ۲۳:۰۱
پندهای امام صادق(ع) | ۷
خداوند در این آیات كلمه‌ی «اعجاب» را به كار برده است. «اعجاب» مفهومى عمیق‌تر از این دارد كه انسان فقط از چیزى خوشش بیاید. هرگاه چیزى انسان را تحت تأثیر قرار دهد و او را منفعل كند، مى‌گوییم او را به اعجاب واداشته است. خداوند به پیامبرش(ص) مى‌فرماید: كثرت اموال و اولاد آنها تو را دچار دل‌مشغولى نكند. آنها طعم زندگى و شیرینى آن را نخواهند چشید.

درس چهارم | ۲

 

شرف رزق خداوند بر روزى‌هاى دنیوى


این نكته را باید توجه داشت كه از یك نظر، همه‌ی رزق‌ها رزق خدا است، اما آنچه تشریفاً منسوب به او است از ارزشى والا برخوردار است؛ مثل این‌كه كعبه را «بیتى»[1] معرفى مى‌كند، در حالى كه همه‌ی بیوت متعلَّق به او است. چنین اضافه‌اى را «اضافه تشریفى» مى‌گویند؛ یعنى، به دلیل شرافتى كه برخى چیزها دارند، خداوند آنها را به خودش منتسب مى‌كند. نمونه‌ی دیگر این مطلب در عبارت «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی»[2] است. هر جنبنده‌اى كه روحى دارد روحش از آنِ خدا است، اما خداوند فقط روح انسان را روح خودش نامیده است.
بنابراین اولاً، نعمت‌هاى دنیوى، همه وسیله‌ی آزمایش انسان است. ثانیاً، هیچ‌كدام از آنها را نمى‌توان رزق الهى دانست؛ رزق خدایى، كه مورد نظر خداى متعال است، آن است كه در آخرت نصیب بندگان خاصش مى‌كند:

تُرِیدُونَ عَرَضَ الدُّنْیا وَ اللهُ یُرِیدُ الْآخِرَةَ؛[3] شما متاع دنیا را مى‌خواهید و خدا آخرت را مى‌خواهد.
با همین مضمون (تحت تأثیر قرار نگرفتن از برخوردارى دنیایى دیگران) دو آیه‌ی دیگر هم در قرآن داریم: خداوند مى‌فرماید:

وَ لا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ وَ أَوْلادُهُمْ إِنَّما یُرِیدُ اللهُ أَنْ یُعَذِّبَهُمْ بِها فِی الدُّنْیا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ؛[4] مبادا از (كثرت) اموال و اولاد آنها به شگفت ‌آیى؛ خدا مى‌خواهد آنها را در زندگى دنیا بدان‌ها عذاب كند و در حالى‌كه كافرند جان آنان را بستاند. آیه‌ی دیگر هم آیه‌ی 85 سوره‌ی توبه است كه با یكى دو كلمه اختلاف، دقیقاً شبیه همین آیه است. این آیات درباره‌ی منافقان نازل شده است.
خداوند در این آیات كلمه‌ی «اعجاب» را به كار برده است. «اعجاب» مفهومى عمیق‌تر از این دارد كه انسان فقط از چیزى خوشش بیاید. هرگاه چیزى انسان را تحت تأثیر قرار دهد و او را منفعل كند، مى‌گوییم او را به اعجاب واداشته است. خداوند به پیامبرش(ص) مى‌فرماید: كثرت اموال و اولاد آنها تو را دچار دل‌مشغولى نكند. آنها طعم زندگى و شیرینى آن را نخواهند چشید. اولین دردسر و زحمت افراد مال‌دوست در جمع كردن مال است، سپس در نگه‌دارى آن. به همین دلیل، شیرینى زندگى را درك نمى‌كنند. هنگام مردن هم وقتى مى‌بینند تمام آنچه را جمع كرده و با زحمت از آن محافظت نموده بودند از دست مى‌دهند، هرچه بیش‌تر نگران و افسرده مى‌شوند! اموالى را كه با یك عمر زحمت، ظلم و ستم، حق‌كشى و تجاوز به حقوق دیگران فراهم كرده بودند، همه را یك‌جا از دست مى‌دهند. آن‌گاه در حالى از دنیا مى‌روند كه كافرند. در مقام تعبیر از مردن چنین كسانى، خداوند نمى‌فرماید: یموتون، بلكه مى‌فرماید: «تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ» یعنى جانشان درمى‌آید و بدترین ناراحتى‌ها را متحمل ‌مى‌شوند. این ‌همان نتیجه‌ی سوء آزمایش است كه در هنگام مرگ ظاهر مى‌شود. خداوند این تعابیر را به كار مى‌برد تا انسان را از دل بستن و خیره شدن به زر و زیور دنیا بر حذر دارد.
این‌كه چرا خداوند كشش و تمایل به سمت این‌گونه ظواهر دنیا را دردل انسان قرار داده بحث دیگرى است، اما در هر حال روشن است كه این‌گونه آیات و روایات درصدد تحذیر مردم از چشم‌دوختن به مظاهر مادى زندگى است.


غبطه‌ی ممدوح نسبت به مال دنیا


باید توجه داشت كه نعمت‌هاى دنیا مخصوص كفّار نیست، بلكه برخى بزرگان و اولیاى خدا هم نعمت‌هاى زیادى در اختیار داشته‌اند؛ مثلاً، حضرت سلیمان(ع) به قدرى از نعمت‌هاى خداوند بهره‌مند بود كه قرآن درباره‌اش تعبیر «مُلكاً لا یَنبعى لاحدٍ مِن بَعدى»[5] را به كار برده است. در احوال آن حضرت آمده كه جن و انس و حتى حیوانات وحشى و پرندگان هم در اختیارش بودند. بنابراین، چنین نیست كه هركسى نعمتى دارد، حتماً آدم بدى است و این نعمت‌ها مایه‌ی عذاب او خواهد شد، بلكه این‌گونه نعمت‌ها اسباب آزمایش‌اند؛ برخى از آن سربلند بیرون مى‌آیند و برخى سرشكسته. كسانى كه خدا را فراموش نكنند و از آن براى آخرتشان بهره گیرند سربلند خواهند بود و كسانى كه در جمع كردن این اموال و استفاده از آنها موازین شرع را رعایت نكنند سرشكستگانند. بنابراین عیبى ندارد كه انسان از خدا بخواهد از اموال دنیایى در اختیار او قرار دهد تا در راه آخرت خود از آن استفاده كند. نعمت‌هایى كه در دست مؤمنان است، اگر موجب غبطه ما بشود در این‌كه آنها را در راه خدا صرف مى‌كنند، اشكالى ندارد؛ مانند اموالى كه در دست حضرت خدیجه(س) بود و آنها را در راه نشر و احیاى اسلام صرف كرد. آنچه خطرناك است این است كه به داشته‌هاى دنیایى كافران و اموالى كه در اختیار كسانى است كه از آن براى آخرت خود استفاده نمى‌كنند حسرت بخوریم. خداوند در قرآن، براى ما مثال مى‌زند تا ببینیم كسانى كه از مال و مُكنت خود براى آخرتشان استفاده نكردند سرانجامشان چه شد.
قارون كسى بود كه به قدرى از گنج‌هاى فراوان در اختیارش قرار داده شده بود كه عده‌اى پهلوان نیرومند باید فقط كلیدهاى گنج‌هایش را حمل مى‌كردند:

آتَیْناهُ مِنَ الْكُنُوزِ ما إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُولِی الْقُوَّةِ.[6] او تمام دارایى‌اش را در برابر قومش به نمایش گذاشت. عده‌اى از پیروان حضرت موسى(ع) با خود گفتند: اى كاش، ما هم از این نعمت‌ها بهره‌اى داشتیم. آنان با این گفته، كار خلافى نكردند و مرتكب حرامى نشدند، فقط وقتى این همه جواهرات و دارایى را دیدند به هوس افتادند:

یا لَیْتَ لَنا مِثْلَ ما أُوتِیَ قارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِیمٍ.[7]
وقتى قارون از اطاعت حضرت موسى(ع) سرپیچى كرد و با عذاب خداوند، خود و تمام دارایى‌اش در زمین فرو رفتند، آنها كه آرزو مى‌كردند كه دارایى او را داشته باشند، به خود آمدند و گفتند: عجب اشتباهى كرده بودیم، اگر ما هم اموالى مثل او داشتیم امروز به همین وضع مبتلا مى‌گشتیم؛ گویى خدا بر هر كه بخواهد رزقش را گشاده مى‌گرداند و گویى خدا كافران را سعادت‌مند نمى‌كند:

وَ اَصبحَ الّذینِ تَمنَّوا مكانَه بالأمسِ یَقولونَ ویكأنّ الله یَبسطُ الرّزَقَ لِمن یشاءُ مِن عبادهِ و یَقدِرُ لَولا اَن مَنَّ اللهُ علینا لخَسفَ بِنا وَیكأنّه لا یُفلحُ الكافرونَ.[8]
قرآن مجید این‌گونه داستان‌ها را براى این نقل مى‌كند كه ما تأمّل كنیم و بفهمیم نعمت‌هایى را كه خدا در اختیار دیگران قرار مى‌دهد چنان ارزش ندارد كه بخواهیم به آنها خیره شویم و دل ببندیم. بله، اگر انسان از راه صحیح مالى به دست آورد و در راه خدا هم مصرف كند خوب است، اما خود مال ارزش دل بستن ندارد، بلكه صرفاً یك وسیله‌ی آزمایش است، یك برگ امتحان است و ارزش آن بستگى به این دارد كه در آن چه پاسخى بنویسیم. پس «خوشا به حال بنده‌اى كه نسبت به گنه‌كاران غبطه نخورد براى آنچه از نعمت‌ها و زیورهاى دنیا به ایشان داده شده است! خوشا به حال بنده‌اى كه آخرت را برگزید و در راه آن كوشش نمود! خوشا به حال آن كه آرزوهاى دروغین و آرزوهاى غیر واقعى فریبش نداد!»


خودآزمایی


1- وسیله‌ی آزمایش انسان کدام است؟
2- رزق خدایى، كه مورد نظر خداى متعال است، چیست؟

 

پی نوشت ها

 

[1]. بقره (2)، 135.
[2]. حجر (15)، 29.
[3]. انفال (8)، 67.
[4]. توبه (9)، 55.
[5]. پادشاهى پس از حضرت سلیمان سزاوار هیچ‌كس نخواهد بود و به هیچ‌كس داده نخواهد شد: ص (38)، 35.
[6]. قصص (28)، 76.
[7]. قصص (28)، 79.
[8]. قصص (28)، 82.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله محمدتقی مصباح یزدی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: