بخش اول: صفات امام | ۲
امامت يعنى پيشوايى و امام به كسى گفته مىشود كه مردم از افكار و رفتارش پيروى مىكنند؛ چه از صالحان و نيكوكاران باشد يا از بدانديشان و بدكاران، هم به پيشواى خوبان امام گفته مىشود، هم به پيشواى بدكاران و گمراهان. در قرآن نيز در هر دو معنا استعمال شده است.
قرآن مىگويد: ما از آنان امامانى برگزيديم تا به امر ما مردم را هدايت كنند، چون صبر كردند و به آيات ما يقين داشتند.[1]
و دربارهی پيشوايان بد مىفرمايد: ما آنان را امامانى قرار داديم تا مردم را به آتش دوزخ دعوت كنند و در قيامت يارى نخواهند شد.[2]
امامت يكى از عقايد بنيادين اسلامى است كه از صدر اسلام همواره در ميان مسلمانان مطرح بوده است و امت اسلام را به دو گروه، اهل سنت و شيعه، تقسيم كرده است و هر كدام، تعريف و تفسير جداگانهاى از امامت دارند. عبدالرحمان لاهيجى از علماى اهل سنت، در تعريف امامت مىگويد:
امامت نزد ما از عقايد و اصول دين نيست، بلكه از فروع و مربوط به افعال مكلفين است، برخلاف شيعه كه آن را از اصول دين مىدانند. گروهى امامت را به زمامدارى و رياست عامّه در امور دين و دنيا تعريف كردهاند، ولى بهتر است در تعريف آن بگوييم: خلافت پيامبر در برپاداشتن دين و حفظ حوزهی مسلمانان مىباشد. به گونهاى كه اطاعت از او بر عموم مسلمانان واجب است.[3]
چنان كه ملاحظه مىفرماييد اهل سنت، امامت را به معناى زمامدارى و يك مقام دنيوى مىدانند كه از فروع دين مىباشد. آنان وجوب نصب او را يك مسئله فقهى مىشمارند كه انتخاب او بر عهده امت نهاده شده است. بر خلاف شيعه كه امامت را يكى از اصول دين و در رتبهی دوم نبوّت مىداند، و در تعريف آن مىگويد: نيابت و خلافت از رسول خدا در همهی شئون نبوّت، جز ارتباط با عالم غيب و دريافت وحى، كه از اختصاصات پيامبر مىباشد.
در كتابهاى كلام به اثبات رسيده كه پيامبر در زمان حيات خود داراى چند مقام و منصب بود:
1. ارتباط با عالم غيب و دريافت وحى از جانب خداى متعال.
2. حفظ و نگهدارى مجموع علوم و معارف و احكام و قوانين شريعت كه به وسيلهی وحى دريافت كرده بود.
3. تبليغ و ترويج آنها در ميان مردم و پاسخ به پرسشها و مبارزه با خرافات.
4. اجراى احكام و قوانين سياسى، اجتماعى، قضايى، اقتصادى، حقوقى و جزايى اسلام و دفاع از حوزهی اسلام و مسلمانان، يعنى بر پاداشتن حكومت اسلامى و ادارهی آن.
اين وظايف بر عهده پيامبر بود و در همهی مراحل از خطا، اشتباه و فراموشى مصونيت كامل داشت. يعنى معصوم بود و از ارتكاب گناه و خلاف نيز صد در صد مصونيت داشت. چون پيامبر اگر معصوم نباشد احكام و قوانين شريعت، تضمين كافى ندارد، و الطاف الهى به اتمام نخواهد رسيد.[4]
شيعيان نظير اين بيان را در مسئلهی امامت دارند و مىگويند: به همان دليل كه بشر در تأمين سعادت دنيوى و اخروى خود نياز به احكام و قوانين و علوم و معارف الهى و ارسال پيامبر دارد، درست به همان دليل در زمان فقدان پيامبر، و در طول تاريخ نياز به شخص معصومى دارد كه مسئوليتهاى پيامبر را بر عهده بگيرد و اهداف او را دنبال كند. وگرنه رسالت پيامبر در ارشاد و هدايت بشر عقيم و ناتمام خواهد ماند. نياز بشر به علوم و معارف دين اختصاص به مردم عصر پيامبر نداشت بلكه بشر در طول تاريخ و در همهی زمانها بدين لطف الهى نياز دارد. دوران كوتاه رسالت پيامبر گرامى اسلام در تأمين اين نيازِ هميشگى كفايت نمىكند؛ مخصوصاً با توجه به خاتميت پيامبر اسلام و اين كه بعد از او پيامبرى نخواهد آمد.
شيعيان، امام را انسان كامل و ممتازى مىدانند كه بعد از پيامبر جانشين او مىشود و همهی مسئوليتهاى او را، جز دريافت وحى بر عهده مىگيرد.
ويژگىها و مسئوليتهاى امام عبارت است از:
1. همهی علوم و معارف و احكام و قوانين شريعت را مىداند ولى نه از راه وحى بلكه به وسيله تعليم پيامبر و منابع ديگرى كه بعد از اين بدانها اشاره خواهيم كرد.
2. در نشر و تبليغ علوم و معارف و احكام و قوانين اسلام مىكوشند و با انحرافات مبارزه مىنمايد.
3. احكام و قوانين سياسى، اجتماعى، قضايى، حقوقى، جزايى و اقتصادى اسلام را به اجرا مىگذارد؛ يعنى حكومت اسلامى پيامبر را بر طبق موازين اسلام ادامه مىدهد.
4. امام نيز همانند پيامبر در انجام اين مسئوليتها، از خطا، اشتباه، فراموشى و خلاف عمدى كاملاً مصونيت دارد و معصوم است. وگرنه منظور حق تعالى در ارشاد و هدايت مردم و معرفى صراط مستقيم انسانيت و تأمين سعادت دنيوى و اخروى انسانها ناتمام و عقيم مىماند و لطف الهى به اتمام نخواهد رسيد. شيعيان در مسئلهی نياز به امام و علم و عصمت و وجوب نصب او از جانب خداى متعال به دليل معروفِ «لطف» استناد مىكنند و وجود و نصب امام را از الطاف الهى مىدانند.
علامه حلى مىنويسد:
وجود امام لطف الهى است، و تعيين و نصب او بر خداى متعال واجب است تا منظورش حاصل گردد![5]
اماميه امام را انسان ممتازى مىدانند كه از جهت عقيده و ايمان، التزام به مكارم و فضائل اخلاقى، شناخت صحيح احكام و قوانين واقعى اسلام، تعبّد و عمل به وظايف دينى، سرآمد انسانهاى عصر خويش بوده و در رتبهی بعد از پيامبر مىباشد. همانند پيامبر از خطا، اشتباه، نسيان، ارتكاب خلاف و گناه مصونيت كامل داشته و معصوم است. چنين انسانى مىتواند جانشين پيامبر و پيشواى مردم باشد. ولى اهل سنّت وجود چنين شرايطى را براى جانشين پيامبر لازم نمىدانند و احتمال خطا و اشتباه و حتى فسق را از او نفى نمىكنند. در اينباره به صلاحيت براى زمامدارى و ادارهی امور دنيوى اكتفا مىنمايند. در عين حال، اطاعت او را بر مردم واجب و مخالفتش را حرام و گناه مىدانند.
در تعريف و توصيف امام و امامت، احاديث فراوانى داريم كه به يكى از آنها اشاره مىشود:
امام رضا(ع) فرمود: امامت جايگاه پيامبران و ميراث جانشينان آنان مىباشد. امامت خلافت خدا و رسول و مقام اميرالمؤمنين و حسن و حسين مىباشد، امامت زمامدارى دين و نظام مسلمين و صلاح دنيا و عزت مؤمنان است. امامت اساس اسلامِ بالنده و شاخههاى برآمده آن مىباشد. به وسيلهی امام نماز و زكات و روزه و حج و جهاد و توسعه اموال دولتى و صدقات و اجراى حدود و احكام و نگهدارى از مرزها، به خوبى انجام مىگيرد.
امام، امين خدا در ميان خلق و حجت بر بندگان و خليفه او در بلاد و دعوتكننده به سوى خدا و مدافع از حريم الهى مىباشد. امام مطهّر از گناه و منزّه از عيوب، مخصوص به علم و حلم، نظام دين، عزت مسلمين، باعث اندوه و خشم منافقان و هلاكت كافران است. امام يگانه عصر خويش مىباشد و هيچ كس به مقام او نمىرسد، هيچ دانشمندى با او برابرى نمىكند، جاىگزين و همانندى ندارد. فضائل و كمالات امام اكتسابى نيست بلكه با لطف و تفضل خدا بدان مقام رسيده است.[6]
۱- تفاوت معنی و تفسیر امامت از نظر شیعه و اهل سنت را شرح دهید.
۲- ويژگىها و مسئوليتهاى امام را بیان کنید.
[1]. سجده، آيه 24: «وَجَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا وَكانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ».
[2]. قصص، آيه 41: «وَجَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النّارِ وَيَوْمَ القِيامِةِ لا يُنْصَرُونَ».
[3]. شرحالمواقف، ج 8، ص 344.
[4]. ر. ك: همين قلم، پيامبرى و پيامبر اسلام.
[5]. شرح تجرید، ص ۲۸۴.
[6]. اصول كافى، ج 1، ص 200: عن الرضا(ع) (في حديث) قال: إنّ الإمامة هي منزلة الأنبياء، وارث الأوصياء، إنّ الإمامة خلافة الله، و خلافة الرسول(ص)، و مقام أميرالمؤمنين، و ميراث الحسن و الحسين(ع)، إنّ الإمامة زعامة الدين و نظام المسلمين و صلاح الدنيا و عزّ المؤمنين. إنّ الإمامة أسّ الإسلام الناحي و فرعه السامي بالإمام تمام الصلاة و الزكاة و الصيام و الحجّ و الجهاد، و توفيرا الفيء و الصدقات و إمضاء الحدود و الأحكام، و منع الثغور و الأطراف ... الإمام أمين الله فى خلقه و حجّته على عباده، و خليفته في بلاده، و الداعي إلى الله، و الذابّ عن حرم الله. الإمام المطهّر من الذنوب و المبرأ عن العيوب، المخصوص بالعلم، الموسوم بالحلم، نظام الدين و عز المسلمين، و غيظ المنافقين و بوار الكافرين. الإمام واحد دهره، لايدانيه أحد، و لا يعادله عالم، و لا يوجد منه بدل، و لا له مثل، و لا نظير، المخصوص بالفضل كلّه من غير طلب منه، و لا اكتساب، بل اختصاص من المفضّل الوهّاب.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله ابراهیم امینی