کد مطلب: ۶۴۸۳
تعداد بازدید: ۱۶۶
تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۸:۴۳
فرهنگ سخنان حضرت فاطمه زهرا (س) | ۳۵
پس از آنکه ابوبکر در برابر استدلال‌های روشن قرآنی حضرت زهرا(س) جوابی برای غصب فدك نداشت، و برای اثبات حدیث جعلی به شهادت عایشه و عمر متوسل شد، لازم بود در برابر شهادت دروغین آنها از شهادت شاهدان صادق استفاده شود.

فدك میراث پیامبر و اموال فاطمه(س) است


مطالبه‌ی میراث پیامبر(ص)


جابر بن عبدالله انصاری نقل می‌کند که حضرت زهرا(س) پس از غصب فَدَك به ابوبکر فرمود:


حدیث 


قالت: أعْطِنی میِراثی مِنْ أَبی رَسُولِ الله(ص).
میراث پدرم را به من بازگردان.
ابوبکر گفت: پیامبر ارث نمی‌گذارد: «النّبیّ لا یورّث»
فقالت: ألامْ یَرِثْ سُلَیمانُ داوُدَ؟
آیا سلیمان (پیغمبر) از داوود پیغمبر ارث نبرده است؟[۱]
ابوبکر عصبانی شد و پاسخ داد: «پیامبر ارث نمی‌گذارد»
فقالت: ألامْ یَقُلْ زَکَرِیّا فَهَبْ لی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیَّاً یَرِثُنی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ؟[۲]
آیا زکریای پیامبر نفرمود که خدایا فرزندی به من عطا فرما تا از من و آل یعقوب ارث ببرد؟
ابوبکر تکرار کرد که «پیامبر ارث نمی‌گذارد.»
فقالت: أَلَمْ یَقُلْ یُوصِیکُمُ فِی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْاُنْثَییْنِ؟[۳]
حضرت زهرا(س) ادامه داد که: ای ابوبکر! آیا قرآن کریم نفرموده است که خدا وصیت کرده در فرزندان شما، پسر دو برابر دختر ارث می‌برد؟ (پس ارث دختر از پدر غیر قابل انکار است).
و ابوبکر همان سخن اول خود را که مخالف آیات قرآن بود تکرار کرد که «پیامبر ارث نمی‌گذارد».[۴]


اثبات ارث با آیات قرآن


حضرت زهرا(س) وقتی غصب فدك را محکوم کرد، از ابوبکر پرسید: «چرا ارث مرا از رسول خدا غصب کردید؟»
ابوبکر پاسخ داد: «پیامبر ارث نمی‌گذارد.»
حضرت فاطمه(س) با آیات قرآن ادعای او را مردود شمرد و فرمود:


حدیث 


قالت: أکَفَرْتَ بِاللهِ؟ وَ کَذَّبْتَ بِکِتابِهِ؟ قالَ اللهُ: یُوصِیکُمُ اللهُ فِی أوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَییْنِ.
(ابوبکر!) آیا به خدا کافر شده‌ای و کتاب خدا را تکذیب کرده‌ای؟ خداوند در قرآن کریم فرموده است: وصیت می‌کند خداوند شما را درباره‌ی فرزندانتان که پسر دو برابر دختر ارث می‌برد.[۵]


اثبات ارث با مناظره و استدلال عقلی و شرعی


حضرت زهرا(س) پس از غصب فدك در یک مناظره‌ی کوبنده از ابوبکر سئوال کرد:

قالت: یا ابابکر مِن یِثُکَ اِذا مِتَّ؟
ای ابوبکر چه کسی از تو ارث می‌برد، هنگامی که مُردی؟.
ابوبکر پاسخ داد: «زن و فرزندانم»
حضرت زهرا(س) ادامه داد:
فَمالِیَ لا أَرِثُ رَسُول اللهِ(ص)؟
پس چه شده است که من (دختر رسول خدا) از پدرم ارث نمی‌برم؟
ابوبکر پاسخی نداشت. فقط ادعای خود را مطرح کرد که «پیامبر ارث نمی‌گذارد».
حضرت زهرا(س) در حالی که خشمی مقدس همه‌ی وجود او را گرفته بود، فرمود:

قالت: وَ اللهِ لَأَدْعُونَ اللهَ عَلَیْکَ وَ اللهِ لاُکَلِّمُکَ بِکَلِمَةٍ ما حَییتُ.
سوگند به خدا تو را نفرین می‌کنم، سوگند به خدا تا زنده‌ام کلمه‌ای با تو صحبت نخواهم کرد.[۶]


مناظره‌ی کوبنده و اولین شهادت باطل


امام صادق(ع) نقل فرمود: پس از غصب فدك با ادعای ساختگی ابوبکر که «پیامبر ارث نمی‌گذارد»، حضرت زهرا(س) خطاب به ابوبکر فرمود:

قالت: یا ابابکر اِدَّعَیتَ اَنَّکَ خَلیفَةُ أَبی وَ جَلَسْتَ مَجْلِسهُ وَ أَنَّکَ بَعَثْتَ اِلی وَکِیلی فَاَخْرَجْتَهُ مِنْ فَدَکٍ وَ قَدْ تَعْلَمُ اَنَّ رَسُولَ اللهِ(ص) تَصَدَّقَ بِها عَلَیَّ وَ اَنَّ بِذلِکَ شُهُوداً.
قالَ ابوبکر: اِنّ النبیّ لا یورّث.
قالت: زَعَمْتَ اَنَّ النَّبِیَّ(ص) لا یُوَرِّثُ،
«وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ»[۷]، وَ وَرِثَ یَحْیی زَکَرِیّا، وَ کَیْفَ لا أرِثُ أَنَا أبی؟
ای ابوبکر! ادعای خلافت و جانشینی پدرم را داری و بر جای او نشسته‌ای و آنگاه افرادی را به سوی وکیل من در فدک فرستادی و او را بیرون کردی! در حالی که خوب می‌دانی رسول خدا(ص) فدک را به من بخشیده است و من بر این بخشش گواهانی دارم.
ابوبکر گفت: پیامبر ارث نمی‌گذارد.
حضرت زهرا(س) برای اثبات ارث بردن پیامبران از یکدیگر از آیات قرآن استفاده کرد و فرمود:
و گمان داری که پیامبر ارث نمی‌گذارد. در صورتی که در قرآن آمده است: «حضرت سلیمان از داوود پیامبر ارث برد» و حضرت یحیی از زکریا ارث برده است، چگونه من از پدرم ارث نمی‌برم؟
ابوبکر که جوابی نداشت، گفت: عایشه و عمر شهادت می‌دهند که رسول خدا(ص) فرمود: پیامبر ارث نمی‌گذارد.
ناگهان از حدیث جعلی به شهادت آن دو تن تنزّل کرد.
حضرت زهرا(س) جواب داد:[۸]

قالَت: هذا اَوَّلُ شَهادَةِ زُورٍ شَهِدا بِها فِی الْاِسْلامِ، فَاِنَّ فَدَکاً اِنَّما هِیَ تَصَدَّقَ بِها عَلیَّ رَسُولُ اللهِ(ص) وَلِیَ بِذلِکَ بَیِّنَةٌ.
این اولین شهادت باطل است که آن دو تن در اسلام گواهی دادند. زیرا فدک به من بخشیده شده و رسول خدا آن را به من عطا فرمود و بر این بخشش دلیل و مدرک دارم.


اثبات ارث با شهادت شاهدان


پس از آنکه ابوبکر در برابر استدلال‌های روشن قرآنی حضرت زهرا(س) جوابی برای غصب فدك نداشت، و برای اثبات حدیث جعلی به شهادت عایشه و عمر متوسل شد، لازم بود در برابر شهادت دروغین آنها از شهادت شاهدان صادق استفاده شود.
از این رو، ام ایمن و اسماء بنت عمیس به نفع حضرت زهرا(س) در اعطای فدك از طرف رسول خدا به دخترش گواهی دادند؛ اما عمر و ابوبکر تسلیم نمی‌شدند.
حضرت فاطمه(س)فرمود:

فقالت: أَلَمْ تَسْمَعا مِنْ رَسُولِ اللهِ(ص) یَقُولُ:
أَسْماءُ بِنْتِ عُمَیْسٍ وَ اُمُّ أیْمَنَ مِنْ اَهْلِ الْجَنَّةِ؟
قالا بلی.
فقالت: اِمْرَ أَتانِ مِنَ الْجَنَّةِ تَشْهَدانِ بِباطِلٍ؟
ثم قالت: قَد أَخْبَرنی أَبی بِأَنّی اَوَّلُ مَنْ یُلْحَقُ بِهِ فَوَاللهِ لَأشْکُونَّهُما.
آیا مگر از پدرم رسول الله(ص) نشنیده‌اید که فرمود: اسماء و اُمّ ایمن از اهل بهشتند؟[۹]
ابوبکر و عمر گفتند: «آری شنیدیم.»
حضرت فاطمه(س) فرمود: (پس چرا با گواهی آن دو نفر فدک را تحویل من نمی‌دهید؟) آیا دو زن بهشتی به باطل شهادت داده‌اند؟
(و چون پاسخ مثبتی از آن دو نفر نشنید در حالی که دردآلود، رسول خدا را می‌خواند)، فرمود: «پیامبر خدا مرا خبر داده است، من اول کسی هستم که به آن حضرت ملحق می‌گردم. پس سوگند به خدا که از ابوبکر و عمر در حضور پیامبر شکایت می‌کنم.»
و در روایت دیگری آمده است که پس از گواهی عائشه و عمر در اثبات حدیث ادعایی ابوبکر، حضرت زهرا(س) از امیرالمؤمنین(ع) و ام ایمن که گواهان صادق اعطای فدک از طرف رسول خدا(ص) به دخترش بودند، درخواست گواهی نمود.
امام علی(ع) و ام ایمن شهادت دادند که «فدک را رسول خدا(ص) به فاطمه بخشیده است».
آن‌گاه حضرت زهرا(س) به ابوبکر فرمود:
«دیگر چه می‌گویید؟»

فقالت: عَلِیٌّ(ع) وَ اُمُّ أَیْمَنَ یَشْهَدانِ بِذلِکَ.
علی(ع) و ام ایمن شهادت می‌دهند که فدک را رسول خدا(ص) به من بخشیده است.[۱۰]
اگر شهادت ملاک است، پس فدک را به من برگردانید.
اما متاسفانه پاسخ شنید که:
ای دختر رسول خدا! فدک را فقط با شهادت دو مرد یا یک مرد و دو زن می‌توانیم به شما برگردانیم.[۱۱]
و یادشان رفته بود که اسماء بنت عمیس و اُم ایمن قبلا شهادت داده بودند و ابوبکر قول داده بود «اگر ام ایمن شهادت دهد، فدک را بر می‌گردانم.»[۱۲]
اما پس از گواهی او بهانه‌ی دیگری مطرح کرد که (دو زن با یک مرد باید شهادت دهند)

 

پی نوشت ها


[۱]. النمل/ 16.
[۲]. مریم/ 6.
[۳]. نساء/ 11.
[۴]. کشف‌الغمه، ج 2، ص 37 و الغدیر، ج 7، ص 191.
[۵]. وسائل‌الشیعه، ج 17، ص 439 و تفسیر نورالثقلین، ج 450.
[۶]. کشف‌الغمه، ج 2، ص 37 و بحارالانوار، ج 8، ص 107 و مسند احمد، ج 1، ص 10.
[۷]. نمل/ 16.
[۸]. اختصاص، ص 178 و بحارالانوار، ج 8، ص 103 و کشف‌الغمه، ج 2، ص 478.
[۹]. کتاب عوالم، ج 11، ص 436 و تفسیر نورالثقلین، ج 4، ص 186.
[۱۰]. بحارالانوار، ج 28، ص 297 و 302 والاحتجاج، ص 58.
[۱۱]. الغدیر، ج 7، ص 191 و فتوح‌البلدان، ص 38.
[۱۲]. الطبقات‌الکبری، ج 2، ص 315 و کنزالعمال، ج 5، ص 622.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

محمد دشتی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: