بخش دوّم: حقوق و وظایف زن در آینه پرسش و پاسخ | ۵
در اشتغال بانوان چرا حضرتعالی به رشتههای پزشکی تأکید دارید؟
اینکه بر رشتههای پزشکی و توابع آن برای بانوان تأکید دارم به سبب این است که رشتههای پزشکی همیشه و برای همه مورد نیاز است و لازمهی تشخیص بیماری غالباً انجام معاینات پزشکی است که گاهی مستلزم مشاهده و حتی لمس بدن بیمار است و اسلام مشاهده یا لمس بدن نامحرم را بر زن و مرد، هر دو حرام دانسته است. چراکه این امر، زمینهساز انحراف است. پس باید شرایط لازم برای جلوگیری از انحراف را به وجود آورد تا احکام الهی و مصالح مورد نظر دین، به آسانی بتواند پیاده و تأمین شود.
چندی پیش یکی از دانشجویان سال آخر پزشکی، با ناراحتی زیاد پیش من آمد و گفت: میخواهم تغییر رشته بدهم. پرسیدم: چرا؟ پاسخ داد: چون بعد از فارغالتحصیل شدن اگر بخواهم خانمهای بیمار را نپذیرم مشکل است و اگر هم بخواهم بپذیرم که انجام معاینات مستلزم حرام است پس چه بهتر که من از الان تغییر رشته دهم و از این مشکل نجات پیدا کنم. خود بانوان هم این مشکل را دارند. آنهایی که متدین باشند و بخواهند شئون اسلامی را رعایت کنند در غیر مواقع ضرورت نمیتوانند به پزشک مرد مراجعه کنند. و مادامی که خانم پزشک در شهر باشد و بتواند معاینه کند، خانمها شرعاً نمیتوانند به پزشک مرد مراجعه کنند. پزشک مرد هم در این شرایط حق ندارد خانمها را معاینه کند. من با توجه به این مسئله احساس کردم که در این زمینه نیاز شدیدتر است که خانمها حضور جدی و فعال داشته باشند و مستقل شوند.
قوانین اسلام شرایط را طوری مهیا میکند که فرد و جامعه در مسیر اهداف بلند انسانی دچار کندی و رکود و انحراف نشود و در راه رشد و تعالی با مانع برخورد نکند. به هر حال طبع زن و مرد طوری است که برای هم جاذبیّت دارند. وقتی که در اثر تماس و معاشرت بیضابطه، تمایل و گرایشی در وجود فرد ایجاد شود یا ممکن است به انحراف کشیده شود که این خیلی بد است و اگر هم دسترسی به آن نداشته باشد یا متدین باشد و نخواهد مرتکب خلاف شود ناراحتی روحی برایش به وجود میآید. علاوه بر این، عوارض منفی دیگری هم میتواند پیش بیاورد؛ مثلاً ممکن است که شخص نسبت به همسر خود علاقه و احساسی را که سابقاً داشت از دست بدهد و زندگی خانوادگی آنها به مشکل برخورد کند. از این جهت اسلام روی این موضوع تأکید کرده است.
ثمرهی دیگر استقلال خانمها در این امور آن است که سبب میشود آنها در محیط خود بتوانند آزادانه لیاقت و شخصیت خود را در همهی سطوح به اثبات برسانند. علاوه بر این، خانمهایی هم که به مراکز مستقلی که مال خودشان است مراجعه میکنند از آرامش روانی بهتر و بیشتری برخوردارند، زیرا آنجا را از خودشان میدانند و به آن افتخار میکنند و در آنجا اطمینان و آرامش دارند؛ مثلاً بیماری که روی تخت خوابیده آرامش دارد، احتمال نمیدهد که هر از گاهی مردی به عنوان پرستار یا پزشک به او سر بزند. خود مردها هم از حضور همسران و دخترانشان در اینگونه محیطها دغدغه و نگرانی نخواهند داشت. این برای کل جامعه بهتر و زیباتر است. اگر این کار بشود ما میتوانیم حتی به کشورهای دیگر نیز الگو بدهیم و لیاقت زنان را اثبات کنیم.
آیا جداسازی مرد و زن را که در بعضی مراکز اعمال میشود میتوان پذیرفت؟ آیا این جداسازیها باعث حساسیت بیش از حد زن و مرد نسبت به هم نمیشود؟ برخی میگویند حساسیتی که زن و مرد در جوامع اسلامی به هم دارند در فرهنگ غربی به این شدت وجود ندارد و این به دلیل نوع برخورد و محدودیتهایی است که از حیث شرعی رعایت میشود. آیا اصل شدیدتر بودن جاذبه میان زن و مرد در جوامع شرقی و اسلامی را تأیید میکنید و عاملش را هم چنین چیزی میدانید؟
زن و مرد نسبت به هم جاذبه دارند. و این جاذبه هم اگر ضابطهای نداشته باشد معمولاً منجر به ارتباطات نامشروع و مفاسد اخلاقی و اجتماعی میشود، ولی در غرب به دلیل بیقیدی کاملی که بر ارتباط میان زن و مرد حاکم است، دیگر این مفاسد را مفسده نمیدانند. آنها با این همه آثار سوء بیبندوباریها که در اخلاق و معنویت و در اجتماعشان پدید آمده است، خو گرفتهاند و برایشان عادی شده است. گاهی انسان اگر روی صحت و سلامتی را نبیند به نقص و اعوجاج عادت میکند. اما واقعیت دیگری هم که در اینجا میتوان به آن اشاره کرد این است که از نظر تأثیر شرایط جغرافیایی و اقلیمی، تحریک غرایز در محیطهای مرطوب کمتر از محیطهای گرم و خشک است.
این جداسازی، تبعیض نیست بلکه استقلال است و استقلال به معنای تبعیض نیست. در گذشته تبعیض بوده و ما در صددیم که از آن جلوگیری کنیم. زنان اگر مستقل شوند به نفع خودشان است و میتوانند لیاقت خود را در این موارد به اثبات برسانند و آزادانه پیشرفت کنند. علاوه بر اینکه من مرادم این نیست که بانوان اصلاً به بیمارستان مردها مراجعه نکنند و بالعکس. چه اشکالی دارد اگر بانوان مستقل شوند؛ مثلاً خودشان بیمارستان و دانشگاه پزشکی و غیره داشته باشند، مستقل هم باشند و در عین حال خانمی میل دارد که به پزشک مرد مراجعه کند و بیماریاش هم یک بیماری است که نیاز به معاینه و لمس و اینها پیدا نمیکند. چه اشکالی دارد که مراجعه کند؟! هیچ اشکالی ندارد. ما جدایی را این طور نگفتیم که اصلاً روی همدیگر را نبینند بلکه منظور، پزهیز از معایناتی است که محذور شرعی دارد.
در خصوص سایر رشتههای علمی نظرتان چیست؟
خانمها استعداد هرگونه تحصیلی را دارند و اگر میل داشته باشند به هر کدام بپردازند هیچ حرمت و منعی ندارد. در این جهت تردید نیست و خانمها میتوانند در هر رشتهای که دوست دارند تحصیل کنند، اما با توجه به این که تحصیل معمولاً برای اشتغال است، تحصیل در بعضی رشتهها را برای خانمها مناسب نمیدانم؛ البته نمیگویم حرام است اما مناسب نمیدانم، چون بعد که خواستند اشتغال پیدا کنند، با مشکل مواجه میشوند. رشتههایی هست که اشتغال در آنها با وضع خانمها تناسب ندارد، مانند رشتههای سنگین فنی، معادن، کشتیرانی و امثال اینها. اولاً: زیبایی و ظرافت و لطافت برای خانمها ارزش بزرگی است و آنان هر چه بتوانند این زیبایی را نگه دارند در زندگی بهتر موفق میشوند. اگر خانمی بخواهد در دل شوهرش نفوذ داشته باشد، باید سعی کند زیباییاش را نگه دارد، حالا هر تخصصی هر درآمدی که میخواهد داشته باشد، ولی طراوت و شادابیاش نقش مؤثری در خانواده دارد. لذا در اسلام تأکید میشود که خانمها آرایش کنند، لباس خوب بپوشند و زیبایی خود را حفظ کنند. حتی در روایات داریم که ، زن همانند یک شاخه ریحان و گل است، قهرمان نیست. و در روایات هست که کارهایی که فوق طاقت خانمها است به آنها واگذار نکنید.
بنابراین خانمها باید برای حفظ زیبایی خود عنایت کافی داشته باشند. البته مسئلهای نیست که در جامعه اشتغال داشته باشند، اما خوب است که سعی کنند شغلهایی بگیرند که به زیبایی آنها لطمه نزند. فرض کنید خانمی مهندس شود و کار او در بیابانها بیفتد، در این صورت باید آفتاب بخورد و عرق بریزد یا برود در استخراج معادن نفت و امثال آن با همه مشکلاتی که دارد. در این صورت دیگر زیباییاش باقی نمیماند. هرچند درآمد خوبی دارد اما جاذبهی لازم را برای شوهرش ندارد، لذا من این شغلهایی که این حالت را دارد به نفع بانوان و اصلِ نهاد خانواده نمیدانم.
ما حفظ خانواده را یک اصل واقعی و نیاز اجتماعی میدانیم. کانون خانواده بهترین جایگاه زن و مرد و برای پرورش فرزند است. فرزنددار شدن یک واقعیت و نیازی است که هم مرد دارد و هم زن. تحصیلاتی که خانمها میخواهند ادامه دهند، باید ببینند آیا شغل آیندهشان با استحکام خانواده سازگار است یا نه، شغلی نباشد که خانواده را متلاشی کند و او را در تربیت فرزندان، ناموفق سازد.
این واقعیت قابل انکار نیست که فرزندان آن مقداری که به مادر نیاز دارند به پدر نیاز ندارند. پدر، بیشتر هزینه زندگی آنان را تأمین میکند، اما عواطف مادر و صبر و حوصله و روش تربیتی اوست که برای بچه خیلی مهم است.
این، نقص نیست، بلکه کمالی است که خانمها دارند و همان کمال عاطفی است و همین است که میتوانند بچهها را نگه دارند. تعبیری هست که میگویند: مادر حتی در خاکستر، بچههایش را طوری میتواند اداره کند که مرد در ناز و نعمت نمیتواند این کار را انجام دهد! خانمها باید رشتهای را انتخاب کنند که بتوانند به بچههایشان هم برسند. اگر کاری و رشتهای باشد که مثلاً بخواهد شش ماه در کشتی باشد یا فرضاً روزها در مسافرت به سر ببرد، طبیعی است که بچهها مشکل پیدا میکنند. پس باید شغلی انتخاب کنند که به زیبایی آنها و به تحکیم خانواده و به تربیت فرزندانشان لطمهای نرساند.
کلاً به نظر من رشتههایی هستند که برای خانمها خیلی مناسبند، مثل رشتههای تربیتی که معمولاً خانمها در این مورد بهتر از مردها هم هستند؛ مثلاً دبیری، آموزگاری، روانشناسی، جامعهشناسی، ریاضی، کامپیوتر و امثال اینها که با طبیعت و وضع خانمها هم میسازد و مشکل هم ایجاد نمیکند.
این را هم بگویم که بعضی وقتها هم هست که اگر خانمها کار نکنند زندگی اداره نمیشود. در میان عشایر یا در محیط روستایی و کشاورزی و دامداری خانمها پا به پای مردها و گاهی حتی بیشتر کار میکنند، به علاوه، در کارهای داخل خانه مثل قالیبافی و امثال اینها کمک میکنند. البته این کمککردنها اشکالی ندارد و خوب هم هست و باید آن را یکی از خوبیهای زنان دانست. اما من به مردها توصیه میکنم در صورتی که ضرورت اقتضا نکند از خانمها کارهایی که به شادابی خود و تربیت فرزندانشان لطمه میزند انتظار نداشته باشند، زیرا زن از نظر اسلام، همانند ریحان و گل است و او را فوق طاقتش نباید به کارهای سنگین واداشت. من به مردها توصیه میکنم که به نفعشان است که از خانمها تقاضا نکنند که در کارهای سنگین وارد شوند، ولی اگر بخواهند کار کنند و البته ضوابط شرعی و حجاب را هم رعایت کنند اشکالی ندارد.
شایسته است که از طرف دولت و سایر نهادهای مربوط، کارهای فرهنگی و غیره انجام گیرد که کارهای سخت بر عهدهی خانمها گذاشته نشود. من خود شاهد بوده و هستم که گاهی کارهای خیلی سختی بر عهدهی خانمها گذاشته میشود، بعضی جاها در همین ایران خودمان مثل برخی مناطق شمالی مردها خیلی وقتها بیکارند و خانمها کارهای سخت مثل کشاورزی را انجام میدهند وقتی هم که به خانه میآیند، مرد مینشیند و باز خانم کار میکند و حقاً زنها خیلی دشواریها را تحمل میکنند. باید طوری شود که سختیهای خانمها کمتر شود، مخصوصاً مردان باید توجه داشته باشند و رعایت حال خانمها را بکنند.
1- در اشتغال بانوان چرا به رشتههای پزشکی تأکید شده است؟
2- کدام رشتهها برای خانمها خیلی مناسب میباشد؟
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله ابراهیم امینی