کد مطلب: ۶۸۲۲
تعداد بازدید: ۴۰۰
تاریخ انتشار : ۲۲ مهر ۱۴۰۲ - ۱۳:۰۰
فرهنگ سخنان حضرت فاطمه زهرا (س) | ۴۵
حضرت زهرا(س) مشکلات اقتصادی و سختی‌های بچه‌داری را با صبر و بردباری تحمل می‌فرمود، و نزد کسی افشا نمی‌کرد، گاهی که رسول خدا(ص) مصرانه می‌پرسید: «چرا رنگ تو پریده است؟ چرا رنگ فرزندانم حسن و حسین دگرگون شده است؟»

مشکلات زندگی


فاطمه و تحمل گرسنگی‌ها


الف ـ شکوه از گرسنگی

پیامبر گرامی اسلام روزی وارد منزل فاطمه(س) شد و فرمود: «دخترم در چه حالی و چگونه زندگی می‌کنی؟»
پاسخ شنید که:

حدیث 

قالت: اِنّی لَوَجِعَۀٌ وَ اَنَّهُ لَیَزیدُنِی مالِیَ طَعامٌ آکُلُهُ.
درد گرسنگی بی‌تابم کرده و هر لحظه رو به فزونی است و غذایی ندارم تا رفع گرسنگی کنم.
رسول گرامی اسلام فرمود:
یا بُنَیَّۀُ أَلا تَرضِینَ اَنْ تَکُونی سَیِّدَةَ نِساءِ الْعالَمین؟
دخترم آیا راضی نیستی که بزرگ زنان جهانیان باشی؟
فاطمه(س) پرسید:
قالت: یا أَبَۀَ فَأَیْنَ مَریَمُ بِنْتُ عمْرانَ؟
پس حضرت مریم چه مقامی دارد؟
قال: تِلْکَ سَیِّدَةُ نِساءِ عالَمِها وَ اِنَّکِ سَیِّدَةُ نِساءِ الْعالَمینِ وَ اللهِ زَوَّجْتُکِ سَیِّداً فِی الدُّنیا وَ الآخِرَة.
فرمود: حضرت مریم بزرگ زن جهان خود بود، و تو بزرگ زنان جهانیان هستی، سوگند به خدا، تو را همسر کسی قرار داده‌ام که در دنیا و آخرت از بزرگ مردان جهان است.[۱]

ب ـ گرسنگی طاقت فرسا

پیامبر اسلام، یک روز صبح وارد منزل دخترش فاطمه شد، سلام کرد و فرمود: «دخترم چگونه صبح کردی؟»
پاسخ شنید:

حدیث 

فقالت: وَ اللهِ أَصْبَحْتُ وَجِعَۀً وَ قَدْ أَضَرَّبی الْجُوعُ.
سوگند به خدا صبح کردم در حالت گرسنگی شدید، به گونه‌ای که گرسنگی به من زیان رسانده (و توان جسمی مرا کاسته است).[۲]

ج ـ شکوه از فقر و نداری با پدر

فاطمه(س) مشکلات زندگی و فشار گرسنگی‌ها را تحمل می‌کرد، و هرگز با همسایگان و دوستان راز زندگی خویش را مطرح نمی‌فرمود، اما هرگاه کاسه‌ی صبرش لبریز می‌شد، و درد و ضعف گرسنگی تاب و توان او را می‌ربود، خدمت پیامبر می‌رفت و سفره دل می‌گشود.
روزی بر پدر وارد شد و عرض کرد:

حدیث 

قالت: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللهِ.
وَ اللهِ ما اَصْبَحَ یا نَبِیَّ اللهِ فی بَیْتِ عَلِیٍّ طَعامٌ وَ لا دَخَلَ بَیْنَ شَفَتَیَّ طَعامٌ مُنْذُ خَمْسٍ وَ لا لَنا ثاغِیَۀٌ وَ لا رصاغِیَۀٌ وَ لا أصْبَحَ فِی بَیْتِهِ سَفَۀٌ.
سلام بر تو ای رسول خدا! سوگند به خدا در خانه‌ی علی(ع) پنج روز است که بدون غذا صبح کرده‌ام، و هرگز غذایی را در دهان نگذاشته‌ام، نه گوسفندی داریم و نه شتری، و نه غذایی و نه آبی.[۳]


تحمل فقر و نداری


روزی امام علی(ع) فرمود:
«فاطمه جان آیا غذایی موجود است که بیاوری؟»
پاسخ شنید:

حدیث 

قالت: وَ الَّذی عَظَّمَ حَقَّکَ ما کانَ عِنْدَنا مُنْذُ ثَلاثٍ اِلاّ شَیْءٌ آثَرْتُکَ بِهِ.
سوگند به خداوندی که حق و قدر تو را بزرگ شمرد، سه روز است که غذای کافی در منزل نداریم و همان مقدار ناچیز خوراکی را به شما بخشیدم و خود گرسنگی را تحمل نمودم.
امام علی(ع) فرمود: «چرا اطلاع ندادی؟» پاسخ داد:

حدیث 

قالت: کانَ رَسُولُ اللهِ(ص) نَهانی أَنْ أَسْأَلَکَ شَیْئاً فَقالَ(ص) لا تَسْأَلی اِبْنَ عَمِّکِ شَیْئاً اِنْ جاءَكِ بِشَیْءٍ عَفْواً وَ اِلّا فَلا تَسْأَلِیهِ.
رسول خدا(ص) مرا نهی فرمود که چیزی از تو درخواست نمایم و به من سفارش فرمود: چیزی از پسر عمویت درخواست مکن، اگر چیزی برای تو آورد بپذیر و الا تو درخواست چیزی نداشته باش.[iv]
پس از شنیدن سخنان و مشاهده‌ی ایثارگری فاطمه(س) امام از منزل خارج شد، و با وام گرفتن از دوستان، مشکلات خانواده را برطرف نمود.


تحمل کمبودهای رفاهی


حضرت زهرا(س) روزی در خدمت پدر از مشکلات زندگی، و کمبودهای رفاهی، سخن به میان آورد و فرمود:

حدیث 

قالت: اِنِّی وَ ابْنَ عَمِّی ما لَنا فِراشٌ اِلّا جِلْدُ کَبْشٍ نَنامُ عَلَیْهِ بِاللَّیْلِ وَ نَعْلِفُ عَلَیْهِ ناضِحَنا بِالنَّهارِ.
من و پسر عمویم چیزی از وسائل رفاهی نداریم، مگر پوست گوسفندی که شب‌ها بر روی آن می‌خوابیم و روزها بر روی آن شتر خود را علف می‌دهیم.
رسول گرامی اسلام(ص) فرمود:
«یا بُنَیَّۀُ اِصْبِری فَاِنَّ مُوسَی بْنَ عِمْرانَ أَقامَ مَعَ اِمْرَأَتِهِ عَشْرَ سِنِینَ مالَهُما فِراشٌ اِلّا عَباءَةٌ قِطْوانِیِّۀٌ؛
دخترم عزیزم! صبر و تحمل داشته باش، زیرا موسی بن عمران ده سال با همسرش زندگی کرد و فرشی جز یک قطعه عبای قطوانی نداشتند.»[۵]


تحمل فشارهای سخت زندگی


الف ـ وسائل ساده‌ی زندگی


رسول گرامی اسلام(ص) روزی بر دخترش فاطمه(س) وارد شد و از نزدیک فشارهای سخت زندگی را بر خانواده‌ی عزیزانش مشاهده کرد.
در حالی که دخترش را نگران می‌دید، پرسید: «فاطمه جان در چه حالی به سر می‌بری و چرا نگرانی؟»
پاسخ شنید:

حدیث 

قالت: حالُنا کَما تَری فی کِساءٍ نِصْفُهُ تَحْتَنا وَ نِصْفُهُ فَوْقَنا.
حال و وضع ما همین است که می‌نگرید. با عبایی زندگی می‌کنیم که نصف آن فرش زیر ماست و بر روی آن می‌نشینیم و (هم روانداز ما است که) نصف آن را بر روی خود می‌کشیم.

ب ـ شکوه از گرسنگی

و در روایت سلیمان بن بریده، نقل شده است که رسول خدا(ص) پرسید: «دخترم چرا نگران و ناراحتی؟» در جواب پدر گفت:[۶]

حدیث 

قالت: قِلَّۀُ الطَّعْمِ وَ کَثْرَةُ الْهَمِّ وَ شِدَّةُ السُّقْمِ.
(فشار گرسنگی) و کمی طعام و غذا، و فراوانی اندوه و شدت بیماری و گرفتاری مرا نگران کرده است.[۷]


 مشکلات اقتصادی و بچه‌داری


الف ـ همدردی با شوهر

علی(ع) در یکی از روزهای گرم شهر مدینه وارد منزل شد و از فاطمه(س) پرسید: «غذایی در منزل موجود است تا رفع گرسنگی نمایم؟»
حضرت زهرا(س) پاسخ داد:


حدیث 


قالت: ما عِنْدَنا شَیْءٌ وَ اِنَّنی مُنْذُ یَوْمَیْنِ اُعَلِّلُ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْن(ع).
در خانه چیزی نداریم و من دو روز است که با بهانه‌های مختلف فرزندانم حسن و حسین(ع) را به گونه‌ای سرگرم می‌کنم، تا بی‌تابی زیاد نکنند.[۸]

ب ـ درد دل با پدر

روزی دیگر فرزندان فاطمه(س) جدّ بزرگوارشان را جلوی درب منزل مشاهده کردند.
سوی پیامبر(ص)، شتافتند و کمی بعد بر روی دوش رسول خدا جای گرفتند و زبان به شکوه گشودند که:
«یا رسول الله! گرسنه‌ایم، به مادر بگو قرص نانی به ما دهد، تا رفع گرسنگی نمائیم.»
پیامبر(ص) در همان حالت، به فاطمه(س) فرمود: «دخترم! به دو فرزندم طعام ده.»
پاسخ شنید:

حدیث

قالت: ما فی بَیْتی شَیْءٌ اِلّا بَرَکَۀُ رَسُولا اللهِ(ص).
در خانه‌ی ما چیزی به جز برکت وجود رسول خدا(ص) وجود ندارد.[۹]

ج ـ سپاس در تنگدستی

اسماء بنت عمیس می‌گوید:
رسول خدا(ص) درب خانه‌ی فاطمه(س) را کوبید و فرمود: «کجا هستند حسن و حسین من؟»
فاطمه زهرا(س) فرمود:

حدیث 

قالت: أَصْبَحْنا وَ لَیْسَ فِی بَیْتِنا شَیْءٌ یَذُوقُهُ ذائِقَتی وَ اِنّا لَنَحْمَدُ اللهَ تَعالی.
صبح کردیم در حالی که چیزی در خانه ما نیست تا رفع گرسنگی نماییم و ما در هر حال خدای بزرگ را سپاسگزاریم.

د ـ درخواست از شوهر

گاهی تهیدستی و گرسنگی آنچنان به فاطمه(س) فشار می‌آورد که برای بچه‌داری و تربیت فرزند ناچار به امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمود:

حدیث 

قالت: یا عَلِیٌّ اِذْهَبْ اِلی أَبی فَأْتِنا مِنْهُ شَیْئاً.
علی جان! به خانه‌ی رسول خدا برو و چیزی جهت رفع گرسنگی از پدرم بطلب.[۱۰]

ﻫ ـ شکوه‌ها با پدر

حضرت زهرا(س) مشکلات اقتصادی و سختی‌های بچه‌داری را با صبر و بردباری تحمل می‌فرمود، و نزد کسی افشا نمی‌کرد، گاهی که رسول خدا(ص) مصرانه می‌پرسید: «چرا رنگ تو پریده است؟ چرا رنگ فرزندانم حسن و حسین دگرگون شده است؟» ناچار می‌شد وضعیت زندگی را با پدر در میان بگذارد و می‌فرمود:

حدیث 

قالت: یا أَبَۀَ اِنَّ لَنا ثَلاثاً ما طَعِمْنَا وَ اِنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ اِضْطَرَبا عَلَیَّ مِنْ شِدَّةِ الْجُوعِ ثُمَّ رَقَدا کَانَّهُما فَرْخانِ مَنْتُوفانِ.
پدر جان! سه روز است که غذا نخورده‌ایم و فرزندانم حسن و حسین از شدت گرسنگی بی‌تاب شده‌اند، هم اکنون مانند جوجه‌های پراکنده از گرسنگی به خواب رفته‌اند.[۱۱]

 

پی نوشت ها


[۱]. حلیة‌الاولیاء، ج 2، ص 42 و مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 323 و بحارالانوار، ج 43، ص 37.
[۲]. احقاق‌الحق، ج 4، ص 348 و حلیة‌الاولیاء، ج 2، ص 42 و الاسیتعاب، ج 2، ص 750.
[۳]. احقاق‌الحق، ج 17، ص 23 و دلائل الامامه، ص 3 و 4 و مناقب، ص 380.
[۴]. بحارالانوار، ج 14، ص 197 و احقاق‌الحق، ج 10، ص 314 و البدایة و النهایة، ج 6، ص 111.
[۵]. سنن ابن ماجه، ج 2، ص 3 و تذکره‌الخواص، ص 316و ص 16 و ذخائرالعقبی، ص 34 و 49.
[۶]. بحارالانوار، ج 37، ص 44 و امالی شیخ، ص 259 و امالی طوسی، ج 2، ص 20.
[۷]. مناقب خوارزمی، ص 106 و بحارالانوار، ج 38، ص 19 و تاریخ دمشق، ج 1، ص 242.
[۸]. بحارالانوار، ج 41، ص 257؛ کشف‌الیقین، ص 173 و 174؛ و مناقب ابن شهر آشوب، ج 2، ص 74.
[۹]. بحارالانوار، ج 35، ص 252 و تفسیر فرات، ص 527.
[۱۰]. بحارالانوار، ج 36، ص 60؛ و کنز جامع‌الفوائد (مخطوط).
[۱۱]. احقاق‌الحق، ج 10، ص 320 و 321؛ بحارالانوار، ج 43، ص 72 و تفسیر عیاشی، ج 1، ص 171.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

محمد دشتی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: