1ـ «پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم»:
لایَجتَمِعُ الحَسَدُ وَ الایمانُ فی قَلبِ امْرِیءٍ.
حسد و ایمان (هرگز) در دل یک نفر با هم جمع نمیشوند. (مستدرک، ج 12، ص18)
2ـ «مولی امیرالمؤمنین(علیهالسلام)»:
الحَسَدُ مَقنَصةُ اِبلیسَ الكُبری!
حسد، بزرگترین دام شیطان است! (فهرست غرر، ص 67)
3ـ امام حسن مجتبی(ع):
هَلاكُ الناسِ فیثلاثٍ: اَلكِبرُ و الحِرصُ وَ الحَسَد.
این سه چیز مردم را به هلاکت رسانده است: تکبر، حرص و حسد. (بحار، ج 78، ص 111)
4ـ «پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم»:
اَقَلُّ النّاسِ لَذّةً اَلحَسود.
آدم حسود كمترین لذت و خوشی را از زندگی میبرد. (بحار، ج 77، ص 112)
5ـ «مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
الحَسَدُ یُذیبُ الجَسدِ.
حسد، بدن آدمی را آب و گداخته میکند. (فهرست غرر، ص 67)
6ـ «پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم»:
الحاسِدُ مُغتاظٌ علی مَن لاذَنبَ لَه!
آدم حسود بر کسی غیظ و غضب دارد که گناهی نکرده است! (بحار، ج 77، ص 165)
7ـ «مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
الحسودُ غضبانُ علیالقَدَر!
آدم حسود (در حقیقت) از مقدّرات الهی غضبناک و خشمگین است! (فهرست غرر، ص 67)
8ـ «امام جعفرصادق(علیهالسلام)»:
الحاسدُ یَضُرُّ بِنَفسِه قَبلَ أَن یَضُرَّ بِالمحَسودِ.
آدم حسود پیش از آنکه به طرف مقابل زیان برساند به خودش زیان رسانده است. (مستدرک، ج 12، ص 18)
9ـ «مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
یَكفیكَ مِنَ الحاسِدِ اَنَّهُ یَغتَمُّ وَقتَ سُرورِك!
کیفر آدم حسود برای تو همین بس که در وقت سرور و خوشحالی تو، او غمگین و غصّهدار است! (بحار، ج 73، ص 253)
10ـ «مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
وَیحَ الحَسدَ ما أعدلهَ بَدَأ بصاحِبِه فَقتَلَه!
به راستی که حسد چه بزرگ دادگری است! از همان اوّل به سراغ خود حسود میرود و در پایان، به زندگی او خاتمه میدهد! (فهرست غرر، ص 68)
11ـ امام حسنمجتبی(ع):
الحسدُ رائدُ السُّوءِ و مِنهُ قَتَل قابیلُ هابیلَ.
حسد، پیش قراول تمام شرور و بدیها است. از روی همین حسد بود که قابیل برادرش هابیل را به قتل رسانید. (بحار، ج 78، ص 111)
12ـ «پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم»:
الحاسدُ جاحِدٌ لأنّهُ لَم یَرضَ بِقضاءِ الله.
آدم حسود ـ در حقیقت ـ یک آدم لَجوج و ستیزهجو است. زیرا او به قضا و مقدرات الهی تن نمیدهد. (لئالیالاخبار، ج 2، ص 191)
13ـ «مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
اَلحسدُ داء عَیاءٌ لایزولُ اِلاّ بِهَلْكِ الحاسِدِ أَو مَوتِ المَحسود!
حسد یک بیماری علاجناپذیری است که جز با از پای درآمدن حسود یا مرگ طرف مقابل زوال نمیپذیرد! (فهرست غرر، ص 67)
14ـ «امام جعفرصادق(علیهالسلام)»:
النَّصیحةُ مِن الحاسِد محال!
توقع نصیحت و خیرخواهی از آدم حسود محال است! (خصال، ج 1، ص 127)
15ـ «مولی امیرالمؤمنین(علیهالسلام)»:
الحسودُ دائمُ السُّقمِ و إنْ كانَ صحیحَ الجَسَدِ.
آدم حسود همیشه مریض است هرچند (به ظاهر) بدنی سالم و تندرست دارد. (فهرست غرر، ص 67)
16ـ «امام جعفرصادق(علیهالسلام)»:
آفةُ الدّینِ: اَلحَسدُ وَالعُجْبُ وَالفَخرُ.
سه خصلت آفت دینند: حسد، خودپسندی و فخرفروشی به دیگران. (اصول کافی، ج 3، ص 418)
17ـ «مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
حَسدُ الصّدیقِ مِن سُقمِ المَوَدَّةِ.
دوستی که به دوستش حسد بِبَرَد دوست سالمی نیست. (نهجالبلاغه، کلمة 209)
18ـ «امام محمدباقر(علیهالسلام)»:
إنَّ الحَسَد یَأكُلُ الایمانَ كما تَأكُل النّارُ الحَطَبَ الیابسَ.
حسد مانند آتشی که هیزم خشک را با حرص و وَلَع میخورد، ایمان آدمی را به سرعت تباه و نابود میسازد. (بحار، ج 75، ص 252)
19ـ «مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
الحَسدُ لایَجلِبُ اِلاّ مَضَرَّةً وَ غَیظاً، یُوهِنُ قَلبَكَ وَ یُمرِضُ جِسمَكَ و شرُّ ما استَشَعَر قلبَ المرءِ الحَسدُ.
حسادت جز غیظ و ضرر برای تو نتیجه نمیدهد. قلبت را ضعیف و بدنت را رنجور میكند و از بدترین عارضههای قلبی به شمار میرود. (مستدرک، ج 12، ص 17)
20ـ «امام جعفرصادق(علیهالسلام)»:
إنَّ المُؤمِنَ یَغبِطُ وَ لایَحسُدُ و المُنافِقُ یحسُدُ ولایَغبِطُ.
مؤمن بر نعمتهای دیگران غبطه میخورد اما حسودی نمیکند در حالی که منافق بر آنها حسودی میکند ولی غبطه نمیخورد. (اصول کافی، ج 3، ص 418)
21ـ «مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
صِحَّةُ الجَسَدِ مِن قِلّةِ الحَسَدِ.
هر چقدر حسد کمتر باشد تن آدمی سالمتر است. (سفینه، ج 1، ص 251)
22ـ «امام جعفرصادق(علیهالسلام)»:
لِلحاسِد ثلاثُ علاماتٍ: یَغتابُ اِذا غابَ وَ یَتَمَلَّقُ اِذا شَهِدَ وَ یَشمَتُ بِالمُصیبَة.
آدم حسود سه علامت دارد: در پشت سر غیبت میکند، هنگام حضور تملّق میجوید. و در وقت بلا و مصیبت انسان را شماتت مینماید. (خصال، ج 1، ص 60)
23ـ «مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
اَلحاسدُ یَری أنَّ زَوالَ النِّعمةِ عَمَّن یَحسُدُهُ نِعمةٌ علَیه!
آدم حسود، زوال نعمت از طرف مقابل را برای خود یک نعمتی به حساب میآورد!(فهرست غرر، ص 67)
24ـ «مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
الحاسدُ لایَشفیهِ اِلاّ زَوالُ النِّعمَةِ.
درد آدم حسود را جز زوال نعمت از دیگران، درمان نمیبخشد! (فهرست غرر،ص 67)
25ـ امام حسن مجتبی(ع):
ما رَأَیتُ ظالمِاً أَشبَهُ بِمظلومٍ مِن حاسِدٍ!
هیچ ظالمی که تا این اندازه به مظلوم شباهت داشته باشد مانند آدم حسود ندیدم!(کشفالغُمَّةـ ج 2، ص 196)
26ـ مولی امیرالمؤمنین (ع):
العَجَبُ لِغَفلَةِ الحُسّادِ عَن سلامَةِ الأَجسادِ!
عجبا، که حسودان تا چه اندازه از سلامتی جسم و بدن خود غافل و بیخبرند! (نهجالبلاغه، کلمة 216)
27ـ «پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم»:
اِستعینوا عَلی حَوائِجِكُم بِالكِتمانِ فاِنَّ كُلَّ ذی نِعمةٍ مَحسودٌ.
تا میتوانید امور و خواستههای خود را از دیگران کتمان بدارید که هر صاحب نعمتی (همواره) مورد رشک و حسادت دیگران است.(میزانالحکمة، ج 2، ص 425)
28ـ «مولی امیرالمؤمنین(علیهالسلام)»:
كفی لِلحُسودِ مِنَ الحَسَدِ!
برای آدم حسود، همان حسادت برای (هلاكت) او كافیست! (مواعظ عددیه، ص 24)
29ـ «امام جعفرصادق(علیهالسلام)»:
اَلحَسدُ أصلُهُ مِن عَمَی القَلبِ وَالجْحودِ بِفَضِل اللهِ تَعالی و هُما جَناحان لِلكُفرِ.
اصل و مَنشأ حَسَد از کوردلی و ناسپاسی الطاف الهی است که این خود، دو بال کفر وبیدینی به شمار میروند. (مصباحالشریعة،ص 285)
30ـ «مولی امیرالمؤمنین(علیهالسلام)»:
لا عَیشَ لِحسودٍ.
آدم حسود هیچگاه در زندگی راحتی ندارد. (تحفالعقول، ص 215).
31ـ «امام جعفرصادق(علیهالسلام)»:
مَن حَسَدَ مؤمناً اِنماثَ الایمانُ فی قَلبِهِ كمایَنماثُ المِلحُ فیالماءِ!
کسی که به یک مؤمن حسودی کند ایمان خود را مانند نمک که در آب حل میشود به کلی از دست داده است! (تحفالعقول، ص 313)
32ـ «مولی امیرالمؤمنین(علیهالسلام)»:
الحاسِدُ یُظهِرُ وُدَّهُ فی اَقوالِهِ وَ یُخفی بُغضَهُ فی اَفعالِهِ.
آدم حسود دوستی خود را به زبان اظهار میکند ولی بُغض و کینهاش را در رفتارش پنهان مینماید. (فهرست غرر، ص 67)
33ـ امام هادی(ع):
اَلحَسَدُ ما حیالحَسَناتِ جالِبُ المَقتِ.
حسد، حَسَنات انسان را نابود میکند و بُغض و دشمنیها را باعث میگردد.(اعیانالشیعة، ج 2، ص 39)
34ـ «مولی امیرالمؤمنین(علیهالسلام)»:
مَن تَرَكَ الحَسَدَ كانت لَهُ المَحبَّةُ عِنْدَ النّاسِ.
کسی که اصلاً حسودی نمیکند همیشه مورد علاقه و محبّت دیگران است. (تحفالعقول، ص 93)
35ـ «پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم»:
أَعداءُ نِعَمِ اللهِ اَلّذینَ یَحسُدونَ النّاسَ علی ما آتاهُمُ اللهُ مِن فَضلِهِ.
دشمنان نعمتهای خدادای آن کسانی هستند که به مردم در آنچه خداوند از فضل خود به آنان مرحمت کرده حسودی میکنند. (جامعالاخبار، ص 186)
36ـ «مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
مَنِ اتّقی قَلبُهُ لَم یَدخُلْهُ الحَسَدُ.
کسی که قلبی متقی و پرهیزگار دارد حسد بدان راه ندارد. (فهرست غرر، ص 68)
37ـ امام هادی(ع):
ایّاكَ وَ الحَسَدَ فِإِنَّه یَبینُ فیكَ و لایَعمَلُ فی عَدُوِّكَ.
برحذر باش و از حسادت شدیداً بپرهیز و این را بدان که اثر آن تنها در خودت آشکار میشود و اثری در دشمنت نخواهد داشت. (بحار، ج 78، ص 370)
38ـ «مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
الحَسدُ مَرَضٌ لایوُسی!
حسادت یك مرضی است كه قابل علاج نیست! (مستدرك، ج 12، ص 22)
39ـ «مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
الَحسودُ كثیرُ الحَسَراتِ مَتضاعَفُ السَّیِّئاتِ!
آدم حسود همیشه حسرت و اندوهش زیاد و گناهانش مضاعف و دوچندان است! (مستدرك، ج 12، ص 12)
40ـ «مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
دَعِ الحَسَدَ وَ الكِذبَ وَ الحِقدَ فَإنَّهُنَّ ثلاثةٌ تُشینُ الدّینَ وَ تُهلِكُ الرَّجُلَ.
حسد و دروغ و کینه را از خودت دور کن، این سه خصلت دین انسان را لکّهدار میکند و منجر به نگونبختی او میگردد. (مستدرک، ج 12، ص 23)
منبع: شکوفه های حکمت
تفقه درمعانی
ونشانه هاروشن است
حسدوایمان دریک قلب جمع نمی شود
پس اگر قناعت داشته باشیم
وبپذیریم
انهایی که دیگران دارند ومانداریم
اگر نعمت الهی اند
خدای عزه اسمه وحکیم شایستگی داشتن نعمت رابرای انها دیده
ومطلب مهمتر
غبطه خوب است
لکن حسادت نه
ساده عرض کنم
غبطه یعنی تلاش کنیم وشخص مورد نظر راالگوی خودمان قراردهیم ..
.تابه اوبرسیم
لکن درحسادت تلاش نمیکنیم بلکه به زمین خوردن او شاد ومنتظریم شکست بخورد
نقطه مقابل صفت رذیله حسادت
ایمان توکل بخدا وحکمت های الهی وخیرخواهی مردم
وباتوضیحی که عرض شد صفت پسندیده غبطه
ومن الله توفیق
چنارا ن مشهدالرضا سیدموسوی
گاهی صاحبان نعمت مقصرن.
احادیث خوب و جذاب و بسیار عالی هستند. ما اینها رو سرلوحه زندگی خویش میکنیم تا از آفات و پلیدی های دنیا در امان بمانیم....
از شما عزیزان کمال تشکر را دارم...
سرنوشت ھر کسی معلول نگاھی است که به دیگران دارد . حسد معلول بدخواھی است . بشریت به
تجربه درک کرده که بخل و حسد براستی از جنس یک آتش نامرئی است که روح را بلاوقفه می گدازد و
سیاه می کند و لذا یک عذاب عظیم در وادی کفر و گناه می باشد . حسد در یک کلمه یعنی میل به
بدبختی دیگران.
آنانکه رحمت خدا و نعماتش را قدر نمی دانند و حقوقش را که ھمان اطاعت از احکام اوست رعایت نمی
کنند بناگاه دچار قحطی عاطفه و عزّّت و آرامش می شوند و سپس نسبت به کسانی که این نعمات را
دارا ھستند به عداوتی جنون آمیز می رسند و در صدد بر می آیند که این نعمات را در دیگران ھم نابود
سازند. و این جنگ تن به تن با خداست . کسی که عاشق بدبختی دیگران است طبعاً به آن بدبختی ھا
دچار می شود . ھمانطور کسی که عاشق سعادت دیگران است سعادتمند می شود .
علی (ع) ھمه امراض روانی بشر را حاصل حسد می داند . حسد دل را سیاه می کند و وجدان را می
میراند و عقل را زائل می کند و لذا صاحبش را به جنون و خود – براندازی می کشاند . و اینست که قرآن
می فرماید:« کافران نسبت بخودشان بخیل ھستند »در واقع بخل به دیگران منجر به عداوت با خود می
شود و عذابی بزرگتر از این نیست . چنین کسانی بتدریج پا به ھمه امکانات و شرایط باعزّت زندگی خود
می زنند و خود را به غایت خفّت و ذلّت می اندازند و نسبت بکل مردم به کینه ای حیرت آور می رسند و
چشم دیدن ھیچکس را که دارای عزّت و آرامش باشد ندارند . آدمی ھر چه را که برای دیگران بخواھد
برای خودش خواسته است . برای حسد بعنوان یک بیماری روانی ، علاجی نیست چرا که عذاب الھی
چون فرود آید شفاعتی ندارد و باید دورانش بسر آید و خود حسد در مرحله خود براندازی فرد موجب
ھلاکت نفس اماره و کافرش می شود . در واقع آتش حسد ، درمان کفر بشر است .
از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی - جلد دوم ص 231
عالی
متشکرم
ممنون از لطفتون
و من شر الحاسد اذا حسد
حسادت ایمان انسان را نابود می کند
همچنان که آتش چوب را نابود می کند
پس کار ارزشمند خود را کامل کنید و راهکارهایی برای دور شدن از این صفت ناپسند رو هم بیان کنید.
با تشکر ******
لطفا" اگر راهکاری دارید ارائه کنید.
يا دل افراد را ميسوزانند و باعث حسرت و كفر و حسادت ميشوند
بايد عرض كنم كه كاملا اشتباه ميفرمايند و اصلا صاحبان نعمت مقصر نيستند.
در اين انتقاد به صاحبان نعمت از چند كلمه استفاده شد كه جواب ميدهم:
١- فرمودند دل ديگران را ميسوزانند با نعمتشون.
جواب: ما دو فرد داريم يكي صاحب نعمت و ديگري طرف مقابل كه نعمت را ميبيند.
دل سوزاندن كار بسيار بدي است و ناپسند ولي اين دليل نميشود كه طرف مقابل حسادت بورزد. حسادت ورزيدن در مقابل دل سوزاندن اصلا تقابل صحيحي نيست و شخص حسود مريض است و تعريف آدم حسود را از ياد نبريد كه ميخواهد زوال نعمت كند از صاحب نعمت.
اينكه يك جاهلي دل طرف مقابلش را بسوزاند كار پسنديده اي نيست و اين ربطي به اين ندارد كه حالا كه گفته من دارم تو نداري من داراييش را بگيرم يا بكشمش.
روش انتقام گرفتن اين است كه خود تلاش كني تا به آن جايگاه برسي نه اينكه به او ضرر بزني يا از او عبور كني و محل نذاري يا رابطه ات را با آدم دل بسوزون قطع كني و خودت را از درون غني كني كه زرق و برق و نعمتهاي ديگران در تو تأثيري نگذارد حتي اگر دلت را سوزاندن تو انقدر از لحاظ إيماني و درون بزرگ باشي كه در دلت حتي خنده اي بزني و عبور كني و بگویي اين دنيا گذرا است پس اگر كسي با دل سوزوندن حسوديي كرد در واقع از درون ضعيف و حقير است كه اين دلسوزوندن در او تاثير گذاشته و در صدد انتقام بربيايد پس مشكل خود حسود است.
در مورد فخر فروشي هم همينطور او فخر ميفروشد به مقام و دارایي و ... چه ربطي دارد كه من حسادت كنم؟ اين كه او اينكار را نبايد بكند يه بحثي است ولي اينكه من حسودي نكنم يه بحث ديگه و اين رفتار، حسادت ورزيدن را توجيه نميكند و اين دليل نميشود كه حسادت ورزيد يا اينكه بعضي ميگويند افراد صاحب نعمت مقصرند، نخير اگر إنسان مستعد حسادت باشد حسود ميشود پس روي خودش كار نكرده است.
و همچنين كلمه حسرت و كفر ورزي و ...
آدم صاحب نعمت روي رفتار جاهلانه خود هر كاري هم كه بكند هر اشتباهي هم كه بكند اين توجيه نميشود براي حسادت.
در واقع ادم حسود بالقوه استعداد حسادت را در خود پرورانده كه با كمترين فخر فروشي يا دل ديگران را آب انداختن يا غيره سريع حسادت ميكند.
عزيزاني كه فرموديد حسادت توجيه دارد بخاطر عمل طرف مقابل كاملا اشتباه فرموديد.
مثل اين ميماند كه من بگويم چون حجابش بد بود من گناه كردم.
چون ثروتش را جلو دست گذاشته بود من دزديدم.
چون فحش داد چاقو زدم.
چون بيكار بودم معتاد شدم.
چون بهم شراب تعارف كرد خوردم.
چون بهم چشمك زد باهاش رفيق شدم.
و ....
یعنی هرکسی که مریض باشه حسوده؟؟
من اینو نمی تونم قبول کنم
هر مريضي حسود نيست
اما هر حسودي گرفتار بيماري تن ميشود
بحث راجع به این موضوع زیاد هست ولی برای کامل تر شدن اون در پاسخ آقایی که گفتن هر کس مریض باشه حسوده اینطور نیست هر مریضی حسود نیست ولی شکاک مریض هست نمیشه تمامی مریضی ها رو به حسادت ربط داد مریضی در پی علتی به وجود میآد غذای اشتباهی خوردی مریض شدی خیلی ساده اما بخواهید هر مریضی را به حسادت ربط بدید این انصاف نیست چون علم پزشکی رو زیر سوال میبرید
شما اگر مشکوک هستی برو ببین چیکار کردی مریض شدی رفتی ده سال ساندویچ و روغن صنعتی خوردی بعد شدی مریض حالا اومدی اینجا مریضیتو ربط میدی به حسادت شاید هم حسود باشی ولی این رو باید از دوستانت بپرسی همینطور که من مشکوک شدم حسودم و اومدم تا ببینم واقعا حسودم یا نه بعد دیدم نه حسود نیستم طرف مقابل من هم حسود نیست چرا چون هیچکدوم از این نشانه ها در ما نیست فقط چون داریم در مورد یک چیز مشترک با همدیگه صحبت میکنیم شیطان دامی پهن کرد تا ما رو امتحان کنه همان طور که علی ابن ابی طالب میفرمایند حسادت بزرگترین دام شیطان هست یعنی اینکه شیطان میاد در بین دوستان و خانواده رخنه میکنه و باعث به وجود اومدن کدورت میشه وگرنه صحبت در مورد یک خواسته مشترک که ایرادی نداره برای مثال که جا بیفته میزنم
برادر من و خانمش با برادر دیگم با خانمش رفتن کیش تا حالی عوض کنن بدون اینکه به ما بگن رفتن اما وقتی برگشتن با روی خوب ما مواجهه نشدن یا به عبارتی کدورتی پیش اومد حالا من تصمیم گرفتم تا برای اینکه رقابتی به وجود بیاد و انتقامی گرفته باشم با خودم قرار گذاشتم تا یک سفر خارجی داشته باشم اونم نه از روی حسادت بلکه از روی رقابت و کل کل تا دنیا دیده بشم بعد این وسط کی مقصره هیچ کس
فقط داریم خودمون رو زجر کش میکنیم به خاطر هیچی
دنیا دو روزه و لازم نیست کیهان رو فتح کنیم ما اومدیم تا باشیم برای اینکه به دوستان و خانواده قوت قلب بدیم
یا علی
حدیث فوق با اعتقادات شیعه نمیسازد. چون این حدیث حسد و حسادت را یک بیماری ناعلاج و غیر ممکن میداند. این نشان میدهد که حسادت یک امر اکتسابی نیست؛ بلکه امری ذاتی است و این ما را به سوی اعتقاد به «جبر» هدایت میکند.
واقعا چه احادیث قشنگی از امام علی به یادگار مونده.
اما چه غم انگیزه که حسادت درمانی نداره و علاج ناپذیره در حالیکه هست ......
واقعا چه باید کرد ؟؟؟؟؟
چیکار کنم ته دلم عذاب وجدانه ولی باز انگار حسودی میکنم .
لطفا یه راهکاری بگید بتونم ترک کنم.