برچسب ها
قصه‌های قرآن| ۶۷
عصر حضرت داوود(ع) بود. در میان بنی‌اسرائیل عابدى بود بسیار عبادت می‌کرد به‌ گونه‌ای كه حضرت داوود(ع) از آن ‌همه توفیق او شگفت‌زده شد، خداوند به داوود(ع) وحى كرد: «از عبادت‌های آن عابد تعجّب نكن او ریاكار و خودنما است.»
کد خبر: ۲۹۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۷

قصه‌های قرآن| ۶۶
حضرت داوود(ع) چهل روز گریه كرد، و از خداوند خواست كه وسیله‌ای براى او فراهم سازد كه از بیت‌المال مصرف نكند، خداوند آهن را براى او نرم كرد، او هر روز با آهن یك زره می‌ساخت، و آن را می‌فروخت، به ‌طوری ‌که در سال، 360 زره بافت، و از بیت‌المال بی‌نیاز گردید.
کد خبر: ۲۹۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۳۱

قصه‌های قرآن| ۶۵
حضرت داوود(ع) بسیار خوش‌صوت بود، به‌ طوری ‌که وقتى صدایش به مناجات بلند می‌شد، پرندگان به ‌سوی او می‌آمدند و حیوانات وحشى گردن می‌کشیدند تا صداى دل‌نشین او را بشنوند. او کوتاه‌ قد و كبود چشم و كم مو بود.
کد خبر: ۲۹۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۴

قصه‌های قرآن| ۶۴
طالوت پیشنهاد دوستش را پذیرفت و باهم به شهر صوف نزد اشموئیل آمدند همین‌که چشمان طالوت و اشموئیل به همدیگر افتاد، مابین دل‌هایشان آشنایى برقرار شد. اشموئیل در همان لحظه طالوت را شناخت، دریافت كه این شخص همان است كه خداوند او را به‌عنوان فرمانده لایق نزدش فرستاده است.
کد خبر: ۲۹۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۰

قصه‌های قرآن| ۶۳
هارون برادر موسى(ع) از پیامبران مرسل بود، نام مباركش بیست بار در قرآن آمده است، بیشتر زندگى او همراه موسى(ع) است، او شریعت موسى(ع) را تبلیغ می‌کرد، خداوند بر موسى و هارون(ع) سلام و درود فرستاده است.
کد خبر: ۲۹۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۰

قصه‌های قرآن| ۶۲
وقتی‌ که كار كندن قبر تمام شد، موسی(ع) وارد قبر گردید و در میان آن خوابید تا ببیند اندازه لحد قبر، درست است یا نه، در همان لحظه خداوند پرده را از جلو چشم او برداشت، موسى(ع) مقام خود در بهشت را دید، عرض كرد: خدایا روحم را به سویت ببر. همان‌دم عزرائیل روح او را قبض كرد.
کد خبر: ۲۸۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۳

قصه‌های قرآن| ۶۱
از داستان‌های جالب زندگى موسى(ع) ماجراى شیرین او با حضرت خضر(ع) است كه در قرآن سوره كهف آمده و داراى نكات و درس‌های آموزنده گوناگونى است...
کد خبر: ۲۸۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۷

قصه‌های قرآن| ۶۰
امام صادق(ع) فرمود: خداوند به حضرت موسى بن عمران(ع) وحى كرد: اى موسى! آیا می‌دانی كه چرا تو را براى هم‌کلامی خودم برگزیدم، نه دیگران را؟! (با تو هم‌سخن شدم و تو به مقام کلیم‌الله نائل شدى).
کد خبر: ۲۸۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۰

قصه‌های قرآن| ۵۹
بلعم باعورا از علماى بنی‌اسرائیل بود، و كارش به ‌قدری بالا گرفت كه اسم ‌اعظم می‌دانست و دعایش به استجابت می‌رسید.
کد خبر: ۲۸۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۱۳

قصه‌های قرآن| ۵۸
پس از هلاكت فرعون و فرعونیان، بنی‌اسرائیل از چنگال آن‌ها نجات یافتند. خداوند به بنی‌اسرائیل فرمان داد تا به سرزمین مقدّس فلسطین حركت كنند و آنجا را محل سكونت خود قرار دهند. موسى(ع) فرمان خداوند را به آن‌ها ابلاغ كرد.
کد خبر: ۲۸۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۰۶

قصه‌های قرآن| ۵۷
بر اثر وزش باد از سوراخ‌های بدن این مجسمه صدایى همچون صداى گوساله بیرون آمد و به ‌این ‌ترتیب اكثریت قاطع جاهلان بنی‌اسرائیل، از راه توحید خارج شده و گوساله‌پرست شدند.
کد خبر: ۲۸۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۳۰

قصه‌های قرآن| ۵۶
هر بار كه بلا می‌آمد، فرعونیان دست به دامن موسى(ع) می‌شدند تا از خدا بخواهد بلا برطرف گردد و قول می‌دادند كه در صورت رفع بلا، ایمان بیاورند، چندین بار بر اثر دعاى موسى(ع)، بلا برطرف شد ولى آن‌ها پیمان‌شکنی كردند و به كفر خود ادامه دادند...
کد خبر: ۲۸۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۲۳

قصه‌های قرآن| ۵۵
فرعون فرمان داد دست‌ها و پاهاى آسیه را به چهارمیخى كه در زمین نصب كرده بودند بستند. و او را در برابر تابش سوزان خورشید نهادند، و سنگ بسیار بزرگى را روى سینه‌اش گذاشتند. او نیمه نیمه نفس می‌کشید و در زیر شكنجه بسیار سختى قرار داشت.
کد خبر: ۲۶۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۲۶

قصه‌های قرآن| ۵۴
فرعون با کمال غرور و گستاخى به وزیرش هامان گفت: قصر و برجى بسیار بلند، براى من بساز، تا بر بالاى آن روم و خبر از خداى موسى بگیرم، به گمانم موسى از دروغ‌گویان است.
کد خبر: ۲۶۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۱۹

قصه‌های قرآن| ۵۳
موسى(ع) با کمال آسایش در مَدین ماند و با صفورا ازدواج كرد و به چوپانى و دامدارى پرداخت و به بندگى خود ادامه داد تا روزى فرا رسد كه به مصر بازگردد و در فرصت مناسبى، بنی‌اسرائیل را از یوغ طاغوتیان فرعونى رهایى بخشد.
کد خبر: ۲۶۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۱۲

قصه‌های قرآن| ۵۲
موسى(ع) به یارى مظلوم شتافت و مشتى محكم بر سینه مرد فرعونى زد، اما همین یک ‌مشت كار او را ساخت، او بر زمین افتاد و مُرد.
کد خبر: ۲۶۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۰۵

قصه‌های قرآن| ۵۱
مادر موسى(ع) طبق الهام الهى، تصمیم گرفت، كودكش را به دریا بیفكند، به‌ طور محرمانه به سراغ یك نفر نجّار مصرى كه از فرعونیان بود آمد و از او درخواست یك صندوقچه كرد.
کد خبر: ۲۶۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۲۷

قصه‌های قرآن| ۵۰
فرعون در حالی ‌که بسیار وحشت‌زده شده بود، از خواب برخاست و در غم و اندوه فرو رفت، ساحران، كاهنان و دانشمندان تعبیر خواب را به حضور طلبید و به آن‌ها رو كرد و گفت: چنین خوابى را دیده‌ام، تعبیرش چیست؟
کد خبر: ۲۶۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۲۰

قصه‌های قرآن| ۴۹
از بعضى از روایات استفاده می‌شود كه موضع‌گیری قوم بت‌پرست شُعَیب(ع) در برابر آن حضرت، به ‌قدری شدید بود كه چند نفر از نمایندگان آن حضرت را مظلومانه و بسیار جانسوز كشتند...
کد خبر: ۲۵۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۱۲

قصه‌های قرآن| ۴۸
خداوند از میان مردم مَدْین، حضرت شُعَیب(ع) را به پیامبرى برانگیخت تا آن‌ها و مردم اطراف را از لجنزارها و تباهی‌ها برهاند و به‌ سوی توحید و صفا و صمیمیّت دعوت نماید.
کد خبر: ۲۵۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۰۵

پایگاه اطلاع رسانی دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت