کد مطلب: ۲۴۸۷
تعداد بازدید: ۳۳۸۳
تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱۳۹۷ - ۰۷:۴۵
پاسخ به سوالات اعتقادی| ۳۸
چرا در نماز ظهر و عصر باید حمد و سوره آهسته خوانده شود و در نماز مغرب و عشا و صبح بلند خوانده شود؟
سؤال: مکرّر می‌پرسند: که چرا در نماز ظهر و عصر باید حمد و سوره آهسته خوانده شود، و در نماز مغرب و عشا و صبح بلند خوانده شود؟
پاسخ: نماز از عبادات است، همان‌گونه که از تعبیر عبادت، پیدا است یعنی پرستش و امتثال فرمان خدا، درست است که ما باید در تمام امور از عبادی و غیرعبادی از خداوند اطاعت کنیم، ولی این امور عبادی؛ در ما یک نوع کنترل و مراقبت و خداپرستی به وجود می‌آورد که در سایه آن‌ها در سایر کارها نیز از خدا اطاعت می‌کنیم.
به ‌عنوان‌ مثال می‌پرسند: که چرا، سر را زیر آب بردن، روزه را باطل می‌کند؟ پاسخ آن که این دستور اگر هیچ مصلحتی پشت پرده نداشته باشد اقلّاً این نتیجه را دارد که انسان را مراقب بار می‌آورد، انسانی که حتی در حمام در میان آب، مواظب است که سر را زیر آب نبرد؛ اراده‌ی او قوی می‌شود، نیروی مراقبت در او به وجود می‌آید و تمرین مراقبت می‌کند.
در موضوع نماز هم هرگاه ما تسلیم فرمان حق باشیم که طبق فرمان حق، در نماز ظهر و عصر، حمد و سوره را آهسته بخوانیم، مراقبیم که بلند نخوانیم و در نماز صبح و مغرب و عشا به ‌عکس، همین تصمیم مراقب بودن در هرروز یک نوع تلقین معنوی است که عملاً اراده ما را بارور می‌کند، در نتیجه مسلمانی هستیم با اراده، نه چون افراد بی‌اراده‌ای که پیچ زندگی‌شان به دست مد و محیط و شهوت و فرهنگ غرب باشد که به هر جا چرخید، به همان ‌جا بچرخند.
مادر امور عبادی، صرف ‌نظر از پرستش خدای بزرگ و خضوع در برابر تمام ریزه‌کاری‌های فرمان او، بیش از این، مصلحتی نمی‌خواهیم.
مثلاً اربابی به غلام خود می‌گوید: این لیوان (مخصوص) را ببر آب بیاور، اگر غلام با لیوان دیگری آب بیاورد، ارباب معترضانه به غلام می‌گوید: گفتم با این لیوان آب بیاور، در واقع ارباب از غلامش اطاعت و مراقبت می‌خواهد، آب آوردن و لیوان، ابزار اطاعت است، با توجه به اینکه اطاعت خدا، موجب سعادت بنده است.
وانگهی همان‌طوری که در کتاب علل الشرایع و بعضی از کتب حدیث[۱] مذکور است، همین سؤال را از امام رضا(ع) کردند، امام در پاسخ به این مضمون (به توضیح نگارنده) فرمود: «نماز علاوه بر اینکه عبادت است، دارای جنبه تبلیغی هم است.»
پرواضح است که هرگاه در محیطی یا در خانه‌ای نمازخوان باشد؛ دیگران تحت تأثیر قرار می‌گیرند و به نماز متمایل می‌شوند، معمولاً نماز صبح و مغرب و عشا در تاریکی واقع می‌شود، مردم هیئت نمازگزار از رکوع و سجود و قیام او را نمی‌بینند، برای اینکه نماز، جنبه تبلیغی خود را حفظ کند با بلند خواندن حمد و سوره، مردم می‌فهمند و متمایل به نماز می‌شوند، ولی در نماز ظهر و عصر، چون هوا روشن است، جنبه تبلیغی نماز محفوظ است؛ افرادی که در نزدیک نمازگزار هستند، هیئت قیام و رکوع و سجود او را که دیدند، می‌فهمند که او نماز می‌خواند؛ در نتیجه اگر آمادگی داشته باشند به یاد خدا می‌افتند و خود نیز به انجام نماز مبادرت می‌کنند.
در اینجا ناگزیر باید برای توضیح بیشتر این حقیقت را خاطرنشان سازم: شخصی در بیمارستانی در اطاق پنج تختخوابی بستری شد، چون پابند به دین بود، با اینکه حتی نمی‌توانست نشسته نماز بخواند، خوابیده نماز خود را می‌خواند، پس از چندی روزی؛ بیماران آن اطاق که خود را سالم‌تر می‌دیدند، به غیرت آمدند و نماز خود را می‌خواندند.
یکی از بیماران به آن شخص پابند به دین گفت: فلانی، پیش از آنکه شما به این اطاق بیایید، جای شما شخصی بستری بود، همواره با ساز و آواز رادیو و گرامافون سروکار داشت، اطاق به ‌صورت رقص و دانس درآمده بود، اصلاً نه نمازی نه یاد خدا و نه عبادتی، اینک در این چند روز شما آمده‌اید نماز می‌خوانید، این‌ها هم نماز می‌خوانند.
با این واقعه تا حدودی اثر تبلیغی نماز، مجسّم شد؛ برای اینکه این جنبه، در همه نمازها محفوظ شود، حمد و سوره در نماز ظهر و عصر، آهسته، و در نماز مغرب و عشا و صبح بلند خوانده می‌شود.
در اینجا سؤال می‌شود که بنابراین در جایی که چراغ پر نوری اطراف نمازگزار را روشن کرده و یا نماز مغرب و عشا و نماز صبح در آن وقتی ‌که هوا روشن‌ شده اگر خوانده شود جنبه‌ی تبلیغی آن حفظ می‌شود، دیگر لازم نیست، حمد و سوره‌اش بلند خوانده شود، وانگهی؛ همان بلند خواندن ذكر تشهّد و ذکر سجده و رکوع، جنبه‌ی تبلیغی آن را حفظ خواهد کرد.
پاسخ آنکه: اولاً همین مقدار که در بعضی از موارد، جنبه‌ی تبلیغی خود را حفظ کند برای جعل این قانون کافی است، نهایت اینکه برای اینکه این قانون محفوظ بماند دیگر تبصره نمی‌خورد، مثلاً در آیین رانندگی می‌گویند در فلان دایره یا فلان پل گردش و حرکت به چپ قدغن است.
این قانون برای حفظ نظم و عدم تصادف است، حال اگر نصف شب که اصلاً ماشینی نیست و گردش ‌به‌ چپ هیچ‌گونه خللی به نظم وارد نمی‌آورد و کسی هم نیست تا تصادف واقع شود، راننده‌ای خواسته باشد گردش ‌به ‌چپ کند، قانون جلو او را می‌گیرد؛ زیرا حریم قانون باید حفظ گردد که اگر حریم شکسته شد، قانون سست خواهد شد.
اما در مورد ذکر رکوع و سجود و تشهّد، چون بلند خواندن آن‌ها واجب نیست و نمازگزار در همه نمازها تصمیم بر بلند خواندن آن‌ها ندارد، جنبه تبلیغی در همه نمازها حفظ نمی‌شود.
توضیح بیشتر اینکه: همه عباداتی که خداوند به آن دستور داده، دارای مصالح و فلسفه است، فلسفه بعضی از آن‌ها از زبان امامان(ع) ذکر شده است، به‌ عنوان نمونه از حضرت رضا(ع) نقل شده: اگر بپرسند: چرا خداوند در همه نمازها امر کرده تا سوره حمد خوانده شود، در پاسخ می‌گوییم: برای اینکه قرآن مهجور و متروک نگردد، همواره نمازگزاران با قرآن ارتباط داشته باشند و آن را از یاد نبرند و انتخاب این سوره از این ‌روست که همه معارف و مفاهیم قرآن، در سوره حمد، جمع است و سوره حمد با محتوای بلند و وسیعی که دارد، همه اصول و ارکان قرآن را درون خود جای داده است...
«فَقَد اِجْتَمَعَ فِيهِ مِنْ جَوَامِعِ اَلْخَيْرِ وَ اَلْحِكْمَةِ مِنْ أَمْرِ اَلْآخِرَةِ وَ الدُّنْيَا، مَا لَا يَجْمَعُهُ شَيْءٌ مِنَ اَلْأَشْيَاءِ» ؛
«در سوره حمد، همه برنامه‌های کلّی نیک و حکمت، در امور دنیا و آخرت، جمع شده (و این سوره کانون همه ابعاد قرآن شده است) ولی در سوره‌های دیگر، چنین جامعیّتی وجود ندارد.»[۲]
و یا شخصی در مورد فلسفه نماز جماعت، از امام رضا(ع) سؤال نمود، آن حضرت شش فلسفه برای آن، ذکر کرد که به‌ طور خلاصه عبارت‌اند از: ۱- آشکار شدن خلوص، توحید، اسلام و عبادت ۲- اتمام‌ حجّت برای عموم مردم ۳- نمایش قدرت و پیروزی مسلمین بر منافقان ۴ - گواهی مردم به اسلام، در حضور اجتماع مسلمانان ۵ ۔ همکاری و مساعدت مسلمین نسبت به همدیگر در پرتو اجتماع و اتّحاد. ۶- همیاری برای انجام کارهای نیک و پاک‌سازی و بهسازی.[۳]
 
پی‌نوشت‌ها:
[۱] . بحار، ج ۸۵، ص ۸۳.
[۲] . اقتباس از بحار، ج ۸۵، ص ۵۴. علل الشّرایع، ج ۱، ص ۲۴۷.
[۳] . عیون اخبار الرّضا، ج ۲، ص ۱۰۹.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: