شاید آنچه باعث پیش آمدن این شبهه شده، آیه 34 سوره نساء است که خداوند میفرماید:« الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبِیلًا إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیًّا کَبِیراً»[1] (مردان، سرپرست زناناند، به خاطر برترىهایى که خداوند (ازنظر نظام اجتماع) براى بعضى نسبت به بعضى دیگر قرار داده است، و به خاطر انفاقهایی که از اموالشان میکنند. و زنان صالح، زنانى هستند که متواضعاند، و در غیاب (همسر خود،) اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقى که خدا براى آنان قرار داده، حفظ میکنند. و (اما) آن دسته از زنان را که از سرکشى و مخالفتشان بیم دارید، پند و اندرز دهید! و (اگر مؤثر واقع نشد) در بستر از آنها دورى نمایید! و (اگر تأثیر نکرد) آنها را تنبیه کنید! و اگر از شما پیروى کردند، راهى براى تعدى بر آنها نجویید! (بدانید) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترین قدرتهاست).
بنابراین، این آیه تنبیه کردن زنانی که برخی حقوق خود را انجام نمیدهند و نافرمانی میکنند را بیان میکنند؛ پس معدودی از زنان بر اثر نافرمانی نسبت به حقوق خود و فقط در شرایط خاص و تنها بهصورت ملایم تنبیه میشوند. برای توضیح بیشتر لازم است اصطلاح «نشوز» روشن گردد.
دین اسلام جهت استحکام بنیان خانواده مقرراتی وضع نموده و برای عدم تزلزل و پیشگیری از ناسازگاری و اختلاف، زوجین را به آنها توصیه کرده است. این ناسازگاری در فقه «نشوز» نام دارد و اختصاصی به زن ندارد و شامل مرد هم میشود. حال اگر حقوقی را که مرد به عهده زن دارد از ناحیه زن رعایت نشود، زن ناشزه میشود. در مقابل مرد هم درصورتیکه از رعایت حقوق زن سرباز زند، نشوز کرده است.
مرحوم امام خمینی(ره) در تحریرالوسیله نشوز زن را چنین بیان میکند: «نشوز در زن به معنای تمرد از حقوق واجب شوهر است، مانند تمکین نکردن، برطرف نکردن آنچه مایه انزجار و مانع کامجویی شوهر میباشد، ترک نمودن نظافت و آرایش دلخواه همسر و خارج شدن از منزل بدون اجازه شوهر»[2]همچنان که ایشان در مقام بیان نشوز مرد میگوید: «نشوز مرد با تعدی بر زن و تمرد از حقوق واجب مانند نفقه، همخوابی واجب و امثال آن محقق میشود.»[3]لازم به ذکر است که نشوز منحصر در حقوق واجب شوهر است و بیشتر از آن را شامل نمیشود. لذا، اگر زن کارهای منزل را انجام ندهد و خواستههای دیگر شوهر که ربطی با کامجویی از او ندارد را برآورده نکند مانند جارو کردن منزل، خیاطی، آشپزی و... ناشزه نمیشود، حتی آب به دست شوهر دادن و رختخواب پهن کردن نیز به عهده او نیست و زن میتواند برای انجام آن مطالبه دستمزد کند.
در این آیه راهحل نشوز زن و حتی پیشگیری از نشوز و مخالفت آنها با بروز علائم خود را ارائه میدهد. گام اول در این مسیر موعظه و پند و اندرز است. اگر مردی به خاطر برخی مسائل پیشآمده ترس از نشوز زن را داردو یا متأسفانه زن از حقوق مرد تمرد نماید، در وهله نخست باید با زبان ملایم و اندرزهای لازم همسر خود را به مسیر اصلی و انجام وظایف زناشویی برگرداند. اگر این مرحله افاقه نکرد گام دوم را باید بپیماید. باید همسر خود را در بستر مهجور کند. یعنی از او دوری کند. در روایتی که در تفسیر برهان از امام باقر(ع) آمده: «هَجْرُ الْمُضَاجَعَةِ هُوَ أَنْ يُحَوِّلَ ظَهْرَهُ إِلَيْهَا» (دوری در بستر آن است که مرد در بستر پشت خود را به همسر کند.)[4]
اگر هیچیک از این دو راه مؤثر واقع نشد و زن از حقوق شوهر نکول کرد، قرآن در مقام تنبیه و نهی از منکر عبارت «واضربوهن» را آورده است. «ضرب» معانی مختلفی دارد. در اینجا ممکن است ترجمه شود: از ایشان دوری کنید؛ چرا که یکی از معانی ضرب، سفر رفتن و طی مسیر است. همچنان که خداوند در داستان جنگ احد میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كَانُوا غُزًّى لَوْ كَانُوا عِنْدَنَا مَا مَاتُوا وَمَا قُتِلُوا لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذَلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ وَاللَّهُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ»[5] (ای اهل ایمان! مانند کسانی نباشید که کفر ورزیدند و درباره برادرانشان هنگامیکه آنان به سفر رفتند [و در سفر مُردند] و یا جهادگر بودند [و شهید شدند]، گفتند: اگر نزد ما مانده بودند نمیمردند و شهید نمیشدند. [شما به کافران اعتنا نکنید] تا خدا این [اعتقاد و گفتار] را حسرتی در دلهایشان قرار دهد. و خداست که زنده میکند و میمیراند؛ و خدا به آنچه انجام میدهید، بیناست.) در اینجا عنوان میکند پس از موعظه و روی برگرداندن در بستر اگر زنان در انجام وظایف زناشویی اصرار ورزیدند از ایشان دوری کنید؛ زیرا در ادامه میفرماید اگر از شما اطاعت کردند بر ایشان تعدی نکنید. این دستور احتیاطی نیز با این ترجمه سازگار است.
یکی دیگر از معانی ضرب، زدن میباشد. در این صورت خداوند میفرماید اگر پند و اندرز و دوری در بستر مفید واقع نشد آنها را تنبیه بدنی کنید. اما محدوده این تنبیه چه مقدار است؟ در برخی روایات ما تصریحشده که بهگونهای نزنید که دردآور و شدید باشد. پیامبر در حجهالوداع(حج پایانی) خطبهای غراء خواندند و در قسمتی فرمودند: «... وَ تَهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَ تَضْرِبُوهُنَّ ضَرْباً غَيْرَ مُبَرِّح...»[6] (... و ایشان(همسرانتان که شما را اطاعت نکردهاند) را در بسترها از ایشان روی برگردانید و آنها را بهصورت غیر شدید و ملایم تنبیه کنید...) در روایت دیگری از امام رضا(ع) آمده: «...وَ الضَّرْبُ بِالسِّوَاكِ وَ شِبْهِهِ ضَرْباً رَفِيقا... »[7] (و تنبیه کردن بهوسیله چوب مسواک[8] و مانند آن باشد که تنبیهی ملایم باشد.)
محدوده زدن نیز تا حدودی مشخص است. در حدیث حولاء[9] از پیامبر اکرم(ص) آمده است: « فأىّ رجلٍ لطم امرأته لطمة أمر اللّه عزّ و جلّ مالك خازن النيران فيلطمه على حرّ وجهه سبعين لطمةً في نار جهنّم»[10] (مردی که بهصورت همسرش، سیلی بزند، خداوند عزوجلّ به مالک دوزخ دستور میدهد، در آتش جهنم، بهصورت او هفتاد مرتبه سیلی وارد کند.) همچنین قطعاً اگر زدن و تنبیه کردن بیشازحد باشد که باعث خونریزی و از بین رفتن بافت گردد، موجب قصاص میگردد و مرد ضامن خواهد بود.
پرواضح است که اگر «واضربوهنّ» را به تنبیه کردن معنا کنیم با بیاناتی که از معصومین علیهمالسلام واردشده بسیار خفیف بوده و درواقع اثر روانی دارد. دو نفر که در کنار یکدیگر زندگی میکنند، اگر زن از وظایف زناشویی تمرد کند و با موعظه و جدایی در بستر از سوی همسر باز هم به کار ناشایست خود ادامه دهد، برای تنبیه و مجازات بهقدر ملایم با چوب سواک او را بزند تا همسرش متنبه گردد. والا در اسلام که ارزش زن بسیار عظیم و والاست، و به تعبیر امیرالمؤمنین که فرمودند: «فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَيْحَانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَة»[11] (زن همانند گل است و نمیتواند در امور بهتنهایی کارها را انجام دهد(کنایه از آن است که زنان را تنها نگذارید و به آنها یاری دهید).
در حدیثی از پیامبر اسلام(ص) آمده است: «إِنِّي أَتَعَجَّبُ مِمَّنْ يَضْرِبُ امْرَأَتَهُ وَ هُوَ بِالضَّرْبِ أَوْلَى مِنْهَا لَا تَضْرِبُوا نِسَاءَكُمْ بِالْخَشَبِ فَإِنَّ فِيهِ الْقِصَاص وَ لَكِنِ اضْرِبُوهُنَّ بِالْجُوعِ وَ الْعُرْيِ حَتَّى تَرْبَحُوا فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.»[12] (من تعجب میکنم از کسی که زن خود را کتک میزند؛ درحالیکه او به کتک خوردن اولویت دارد تا زنان. زنان خود را با چوب نزنید که قصاص را به دنبال دارد (بلکه) آنها را به گرسنگى و برهنگى بزنید تا فایده دنیا و آخرت نصیبتان شود.)
پیامبر(ص) بیان میکنند که اگر میخواهید زنانتان را تنبیه کنید آنها را با غذا و لباس ادب کنید نه با ضربوجرح. منظور ایشان گرسنگی و برهنگی دادن به زنان نیست بلکه منظور کم کردن لباس و غذاست. زیرا اصل تهیه لباس و غذا بر مرد واجب است؛ اما میتواند برای تنبیه زنان(در مورد خاص) به حداقل اکتفا کند تا ایشان دست از ناسازگاری بردارد.
بر اساس این حدیث اصلِ زدنِ زنان منع شده، لذا درنهایت میتوان گفت که کتک زدن زنان در اسلام نیست؛ بلکه در مورد خاص با شرایط خاص و دستور خاص آنهم به مقدار ملایم صرفاً جهت تنبیه و مجازات انجام شود. همچنان که برخی امور کیفری نیز در اسلام برای متخلفین در نظر گرفتهشده است.
پینوشتها:
[1] سوره نساء، آیه 34
[2] تحریر الوسیله ، ج2، ص 305
[3] همان، ص 306
[4] تفسیر برهان، ج1، ص 367
[5] سوره آلعمران ، آیه 156
[6] تحف العقول، ص 33
[7] فقه المنسوب الی الامام الرضا علیهالسلام، ص 245
[8] سواک یا چوب مسواک، چوب باریکی به طول حدوداً 20 سانتیمتر است که از درخت سواک گرفته میشود و برای مسواک دندان مورداستفاده واقع میشود.
[9] حولاء یا زینب العطاره بانویی است که در صدر اسلام پیرو مشکلات خانوادگی با همسرش دستوراتی را از پیامبر اکرم ص دریافت کرد.
[10] مستدرک الوسائل، ج 14، ص 250
[11] کافی ، ج 5، ص 510
[12] جامع الأخبار ، ص 184
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
صادق تهرانی