کد مطلب: ۲۷۸۰
تعداد بازدید: ۱۵۰۰
تاریخ انتشار : ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۱:۴۵
حجاب و عفاف| ۲۴
تحمیل کارهای مخالف طبیعت، روحیه و جایگاه زن، نه‌تنها موجب بیماری (اعمّ از بیمارهای روحی و جسمی) او می‌شود بلکه تمام اعضای خانواده‌ی او را نیز درگیر خواهد کرد، و طبیعتاً از چنین خانواده‌ای نمی‌توان انتظار داشت فرزندانی سالم و صالح تربیت کنند...

فلسفه‌ی حجاب| ۴

 
اصلاح و رشد جامعه
رعایت حجاب و عفّت ورزی علاوه بر خانواده، در جامعه نیز اثرات قابل‌توجهی از خود به‌جای می‌گذارد، به عبارت بهتر، رعایت حریم حجاب و عفاف در جامعه، یکی از عوامل ضمانت کننده‌ی سلامت آن جامعه و رشد و تعالی روزافزون آن می‌باشد. عکس قضیه نیز صادق است، یعنی تضعیف بنیان حجاب و عفّت در جامعه، آن را به‌سوی نابودی ارزش‌های انسانی و انهدام تعالی اخلاق سوق می‌دهد. پیش‌ازاین درباره‌ی تأثیر حجاب و عفاف بر تقویت کانون خانواده و تربیت صحیح فرزندان بحث کردیم. هر اجتماعی از کنار هم قرار گرفتن خانواده‌های مختلف به وجود می‌آید. وقتی خانواده‌ها بر اثر رعایت حجاب و عفّت و سایر عوامل دیگر، از فساد و گمراهی فاصله گرفته و به سمت رشد و کمال حرکت کنند، ناگزیر حرکت اجتماعی که از همین خانواده‌ها شکل‌گرفته است نیز به سمت کمال و بالندگی سرعت خواهد گرفت. در واقع هر فرد با اصلاح خود و خانواده، گام بزرگ و استواری در جهت اصلاح جامعه برمی‌دارد.
جوامع غربی که مادیّات و کسب درآمد را در دنیا اصل قرار داده و آن را سنگ محک هر چیز می‌دانند، با این ملاک هرگونه بهره‌وری از انسان و مخصوصاً جنس مؤنّث را برای دست یافتن به این مقصود جایز بلکه لازم دانسته و بر همین اساس، هر آن چیزی را که مانع از هدف ایشان شود به‌نوعی محدودیّتِ غیر صحیح تلقّی می‌کنند و برای رفع آن از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌نمایند. از نگاه آن‌ها برخی محدودیت‌ها که از سوی دین بر انسان و مخصوصاً قشر زنان در قالب واجبات و محرّمات سفارش شده است، دقیقاً از همین دسته می‌باشد، لذا با آن به مقابله می‌پردازند. حجاب و رعایت عفّت نیز به همین جهت در لیست سیاه آن‌ها قرارگرفته و به شدّت مورد هجمه‌ی آن‌ها واقع‌شده است. آن‌ها معتقدند که حجاب موجب تضعیف بخش عظیمی از نیروی علمی و کاری اجتماع یعنی زنان می‌شود و این یعنی رکود و نزول در عرصه‌ی دانش و کار.
ولی از نظر دین مبین اسلام، حجاب با تعریفی که از آن مطرح گردید و حریمی که در اسلام برایش تعریف‌شده است، نه‌تنها موجب تضعیف نیست، بلکه در عین سلامت جسمی و روحی بانوان محترم، باعث رشد و پیشرفت در زمینه‌های علمی و کاری جامعه نیز می‌گردد. اسلام پیش از هر چیز ظرفیت و توانایی و استعدادهای افراد را در نظر گرفته و بر اساس آن و با توجّه به نیازهای اساسی انسان و جوامع انسانی، تکالیفی را بر عهده‌ی آن‌ها نهاده و سفارشاتی می‌نماید و در مقابل بعضی را از برخی امور پرهیز می‌دهد. اسلام هرگز قبول ندارد که به بهانه‌ی کار بیشتر و یا کسب درآمد، کارهای سنگینی که با طبیعت بانوان از حیث روح و جسم سازگاری ندارد، به ایشان محوّل شود و یا بدین منظور به اماکن و محیط‌هایی راه یابند که با شأن بانوی مسلمان و سلامت روح و جان و پاک‌دامنی او در تعارض است. اسلام هرگز اجازه نمی‌دهد که شخصیت ارزشمند زنان، معرکه‌ی سوءاستفاده‌ی تشنگان قدرت و ثروت و شهوت شود.
از امام صادق علیه السّلام روایت شده است که فرمودند: در نامه‌ی امیرالمؤمنین علیه السّلام به حضرت حسن علیه السّلام چنین آمده است: «لَا تُمَلِّكِ الْمَرْأَةَ مِنَ الْأَمْرِ مَا يُجَاوِزُ نَفْسَهَا فَإِنَّ ذَلِكَ أَنْعَمُ لِحَالِهَا وَ أَرْخَى‏ لِبَالِهَا وَ أَدْوَمُ‏ لِجَمَالِهَا فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَيْحَانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَةٍ». زنان را بر اموری که طاقتش را ندارند تکلیف نکن، که این کار برای حال ایشان بهتر و آسان‌تر و گواراتر است و برای جمال و زیبایی‌شان بادوام‌تر می‌باشد، به‌درستی که زن گُل است و قهرمان و تنومند نیست.[1]
یعنی جنس زن را خداوند متعال همچون گُل لطیف و شکننده قرار داده است و به همین خاطر نباید با او همان‌طوری برخورد کرد که با مردان و قهرمانان برخورد می‌شود. بنابراین ورود زنان در کارهای به‌اصطلاح مردانه که با روحیه و توان جسمی ایشان تناسب ندارد، کار بسیار نادرست و ظلم بزرگی در حق ایشان محسوب می‌شود و باعث لطمه‌های زیاد و در برخی موارد غیرقابل‌جبران می‌گردد. استفاده از بانوان گرامی در این دسته از کارها، نه‌تنها باعث رشد اجتماع نمی‌شود، بلکه پس از مدّتی آثار سوء آن گریبان گیر اجتماع شده و مخارج مالی، جانی و اخلاقی فراوانی را به آن تحمیل می‌کند. دلیل این سخن آن است که، جمعیت کثیری از زنان شاغل را مادران و همسرانی تشکیل می‌دهند که یکی از دو رکن اصلی خانواده محسوب شده و سلامت روحی و جسمی ایشان در سلامت تمام اعضای خانواده بسیار تأثیرگذار است.
لذا تحمیل کارهای مخالف طبیعت، روحیه و جایگاه زن، نه‌تنها موجب بیماری (اعمّ از بیمارهای روحی و جسمی) او می‌شود بلکه تمام اعضای خانواده‌ی او را نیز درگیر خواهد کرد، و طبیعتاً از چنین خانواده‌ای نمی‌توان انتظار داشت فرزندانی سالم و صالح تربیت کنند تا در آینده به‌عنوان نیروی نخبه و کارآمد و صالح بتوانند به جامعه‌ی خویش خدمت کرده و در پیشرفت آن سهیم باشند.
از سوی دیگر آلوده شدن جامعه به اختلاط زن و مرد، به‌ضمیمه‌ی بی‌حجابی و بی‌عفتی، نه‌تنها موجب رشد جامعه نیست، بلکه به شدّت از میانگین ساعات مفید علمی و کاری افراد می‌کاهد. شهید مطهّری در این رابطه می‌گوید: «كشانيدن تمتّعات جنسى از محيط خانه به اجتماع، نيروى كار و فعاليت اجتماع را ضعيف می‌کند. برعكسِ آنچه مخالفين حجاب خرده‌گیری کرده‌اند و گفته‌اند: "حجاب موجب فلج كردن نيروى نيمى از افراد اجتماع است" بی‌حجابی و ترويج روابط آزاد جنسى موجب فلج كردن نيروى اجتماع است. اسلام نه می‌گوید كه زن از خانه بيرون نرود و نه می‌گوید حقّ تحصيل علم و دانش ندارد -بلكه علم و دانش را فریضه‌ی مشترك زن و مرد دانسته است- و نه فعاليت اقتصادى خاصى را براى زن تحريم می‌کند. اسلام هرگز نمی‌خواهد زن بیکاروبیعار بنشيند و وجودى عاطل و باطل بار آيد. پوشانيدن بدن به‌استثنای وجه و كفّين مانع هیچ‌گونه فعاليت فرهنگى يا اجتماعى يا اقتصادى نيست.
آنچه موجب فلج كردن نيروى اجتماع است، آلوده كردن محيط كار به لذت‌جویی‌های شهوانى است. آيا اگر پسر و دخترى در محيط جداگانه‌ای تحصيل كنند و اگر فرضاً در يك محيط درس می‌خوانند، دختران بدن خود را بپوشانند و هیچ‌گونه آرايشى نداشته باشند بهتر درس مى‏خوانند و فكر می‌کنند و به سخن استاد گوش مى‌كنند يا وقتی‌که كنار هر پسرى يك دختر آرایش‌کرده نشسته باشد؟ آيا اگر مردى در خيابان و بازار و اداره و كارخانه و غيره با قیافه‌های محرّك و مهيّج زنان آرایش‌کرده دائماً مواجه باشد بهتر سرگرم كار و فعاليت می‌شود يا در محيطى كه با چنين مناظرى روبرو نشود؟ هر مؤسسه يا شركت يا اداره‌ای كه سخت مايل است كارها به‌خوبی جريان يابد، از اين نوع آمیزش‌ها جلوگيرى مى‌كند.
آرى بايد زن ايرانى به بهانه‌ی «تجدّد» و «تقدّم» و «مقتضيات زمان» هر روز و هر ساعت با وسائلى كه در دنياى سرمایه‌داری تهيه مى‌شود، خود را در معرض نمايش بگذارد تا بتواند چنين مصرف كننده ی لايقى براى كارخانه‏ هاى اروپايى باشد. اگر زن ايرانى بخواهد خود را فقط براى همسر قانونى و يا براى حضور در مجالس اختصاصى زنان بيارايد، نه مصرف كننده ی لايقى براى سرمايه داران غربى خواهد بود و نه وظيفه و مأموريت ديگرش را كه عبارت است از انحطاط اخلاق جوانان و ضعف اراده ی آنان و ايجاد ركود در فعاليت اجتماعى، به نفع استعمار غرب انجام خواهد داد. در جامعه ‏هاى غيرسرمايه دارى با همه ی احساسات ضدّ مذهبى كه در آن جا وجود دارد، كمتر شنيده مى‌شود كه چنين رسوايي ها به نام آزادى زن وجود داشته باشد».[2]
اسلام با طرح پوشش زن در حقیقت حضوری سازنده در اجتماع برای او رقم می‌زند و با دستورهای حکیمانه و ره گشایی که در چگونگی منش و روش او ارائه داده، از یک‌سو این نیروی عظیم را از تباه شدن و بی‌اثر ماندن نجات داده، و از سوی دیگر جلوی فسادگستری و ناهنجاری‌های ناشی از اختلاط مرد و زن را گرفته است. همه‌ی آحاد جامعه در مقابل سلامت جامعه مسئول‌اند و در این میان نقش بانوان بسیار پررنگ‌تر و تأثیرگذارتر می‌باشد. دقّت در آنچه بیان شد، بی‌پایه و اساس بودن تفکّر هوسران‌هایی را که حجاب را حصار تلقّی کرده و برای نیل به مقاصد شوم خود، زنان را برای شکستن این حصار دعوت می‌کنند، روشن می‌سازد و به‌خوبی دانسته می‌شود که حجاب عملاً عامل مهمی است در جهت آزادی زن نه اسارت او، مهم این است که تلقّی ما از آزادی دقیقاً روشن باشد.[3]
 
تقویت امنیت اجتماعی
اسلام، تنها راه سعادت و نجات آدمی است و باورهای دینی و احکام اخلاقی و فقهی در راستای این غایت مهم نازل‌شده‌اند. این آموزه‌ها از خالق حکیمی تجلّی می‌یابد که به نیازهای روحی و جسمی، مادی و معنوی، فردی و اجتماعی بشریت، کاملاً آگاه است. احکام الهی مربوط به حجاب و عفاف نیز با این فلسفه و حکمت مدبرانه صادر گردیده است. افراد جامعه مخصوصاً زنان با عنصر حجاب، نه‌تنها به تهذیب نفس پرداخته و قرب الهی را برای خویش فراهم می‌سازند، بلکه باعث گسترش روزافزون امنیت اجتماعی و ایجاد زمینه‌ای جهت رشد معنوی دیگران می‌گردند؛ خداوند سبحان، خطاب به پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله می‌فرماید: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى‏ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما يَصْنَعُونَ». به مؤمنان بگو چشم‌های خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگيرند، و عفاف خود را حفظ كنند، اين براى آنان پاکیزه‌تر است، خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است.[4]
و در آیه‌ی بعد (آیه 31) می‌فرماید: «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ ... وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ». و به زنان با ايمان بگو چشم‌های خود را (از نگاه هوس ‏آلود) فروگيرند، و دامان خويش را حفظ كنند و زينت خود را -جز آن مقدار كه نمايان است- آشكار ننمايند و (اطراف) روسری‌های خود را بر سينه خود افكنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود)، و زينت خود را آشكار نسازند مگر براى شوهرانشان، يا پدرانشان ... و هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانی‌شان دانسته شود (و صداى خلخال كه برپا دارند به گوش رسد) و همگى به‌سوی خدا بازگرديد اى مؤمنان، تا رستگار شويد.[5]
همچنین در سوره‌ی احزاب می‌فرماید: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلابِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً». به زنان و دختران خود و به زنان مؤمن بگو که خویشتن را با چادرهای خود بپوشانند که این کار برای آن‌که آن‌ها (به عفّت) شناخته شوند تا (از تعرّض و جسارت) آزار نکشند (و در امنیت کامل باشند) بهتر است؛ خداوند در حقّ خلق، آمرزنده و مهربان است.[6]
با توجه به آیات قرآن مجید، به‌خوبی مشخص می‌گردد که هدف از تشریع وجوب حکم حجاب، دست‌یابی به تزکیه نفس، عفّت و پاک‌دامنی و گسترش امنیت اجتماعی است.
همان‌گونه که ذکر گردید، حجاب و پوشش اسلامی برای مردان و زنان، تنها کارکرد فردی ندارد بلکه از کارکرد اجتماعی نیز برخوردار است؛ غرایز را کنترل نموده، بر تحکیم نظام خانواده می‌افزاید. همچنین از انحلال کانون مستحکم و پایدار زناشویی جلوگیری نموده و بدین ترتیب امنیت اجتماعی را فراهم می‌سازد. چون نگاه، باعث تحریک جنسی و درنتیجه منجر به فساد و ریشه‌کن نمودن امنیت اجتماعی می‌شود، به همین جهت خداوند در کنار دستور حجاب و پوشش بدن به بانوان، مردان را نیز امر به حجاب و پوشش چشم داده و نگاه به نامحرم را بر ایشان، حرام کرده است.
چنان‌که دراین‌باره از امام رضا علیه السّلام نقل‌شده است: «حُرِّمَ‏ النَّظَرُ إِلَى‏ شُعُورِ النِّسَاءِ الْمَحْجُوبَاتِ بِالْأَزْوَاجِ وَ إِلَى غَيْرِهِنَّ مِنَ النِّسَاءِ لِمَا فِيهِ مِنْ تَهْيِيجِ الرِّجَالِ وَ مَا يَدْعُو التَّهْيِيجُ إِلَيْهِ مِنَ الْفَسَادِ وَ الدُّخُولِ فِيمَا لَا يَحِلُّ وَ لَا يَجْمُلُ‏ وَ كَذَلِكَ مَا أَشْبَهَ الشُّعُورَ». نگاه به موهای زنانِ باحجابِ ازدواج‌کرده و بانوان دیگر، از آن جهت حرام شده است که مردان را برمی‌انگیزد و این برانگیختن آنان را به فساد و داخل شدن در آنچه نه حلال است و نه شایسته، فرامی‌خواند و همچنین است هر چیزی که (در تحریک شهوت مردان) مانند موها باشد.[7]
بنابراین یکی از فلسفه‌های حجاب، مصونیت جامعه از فساد و عمق و معنا بخشیدن به امنیت اجتماعی و توسعه آن می‌باشد.[8]
 
خودآزمایی
1- چگونه حجاب و عفاف موجب اصلاح و رشد جامعه می‌شود؟
2-ارتباط حجاب و عفاف با تقویت امنیت اجتماعی را بیان کنید؟

پی‌نوشت‌ها
[1] الكافي (ط - الإسلامية) ج ‏5 ص 510.
[2] مجموعه ‏آثار استاد شهيد مطهّرى (مسأله حجاب) ج ‏19 ص 439 تا 441.
[3] برگرفته از کتاب: حجاب حریم پاکی ها ص 91.
[4] سوره نور/ آیه 30 (ترجمه مکارم).
[5] همان/ آیه 31.
[6] سوره احزاب/ آیه 59.
[7] عيون أخبار الرضا عليه السّلام ج ‏2 ص 97.
[8] برگرفته از (سایت) پایگاه اطّلاع رسانی حوزه (گنجینه معارف/ حجاب و امنیّت اجتماعی 2) به نقل از: مجله ی درسهایی از مکتب اسلام/ شماره 7/  سلطانی رنانی، مهدی.
 
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
مسلم زکی‌زاده
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: