خودآگاهى و احساس مسئوليّت(يقظه)
دوّمين گام براى سالك إلى اللّه يقظه است، يعنى بيدارى از خواب غفلت و احساس مسئوليّت به اين كه در اين جهان با عظمت انسان بيهوده آفريده نشده است، كه فرمود:
«أ فَحَسِبْتُم أنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ أنَّكُمْ إلَيْنا لا تُرْجَعُونَ.»[1]
«آيا گمان میکنید ما شما را بيهوده آفريديم و شما به سوى ما باز نمیگردید؟»
و فرمود:
«... رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا ...»[2]
«... پروردگارا! اين همه آسمان و زمين و اين دستگاه با عظمت را بيهوده و باطل نيافريدهای ...»
ولى افسوس كه بسيارى از مردم تا دم مرگ از خواب غفلت بيدار نمیشوند، كه:
«النَّاسُ نِيامٌ، إذا مَاتُوا انْتَبَهُوا.»[3]
«مردم در خوابند، وقتى مردند بيدار میشوند.»
لكن چه فايده كه هشيارى پس از مرگ تنها موجب ندامت و حسرت است و خداوند متعال انسانها را از چنين روزى بيم میدهد، آنجا كه میفرماید:
«وَ أنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ اذْ قُضِىَ الْأمْرُ وَ هُمْ في غَفْلَةٍ ...»[4]
«بيم ده آنان را از روز حسرت، آن هنگام كه كار از كار گذشته و آنها در غفلت فرو رفتهاند ...»
و در جاى ديگر مىفرمايد:
«قُتِلَ الخَرّاصُونَ الَّذينَ هُمْ في غَمْرَةٍ ساهُونَ.»[5]
«مرگ بر دروغگويان، همانها كه در جهل و غفلت فرو رفتهاند.»
و نيز میفرمايد:
«يا أيُّها الَّذينَ امَنُوا لا تُلْهِكُمْ أمْوالُكُمْ وَ لا أوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللّهِ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَأولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ.»[6]
«اى كسانى كه ايمان آوردهاید! اموال و فرزندانتان شما را از ياد خدا غافل نكند و هر كس چنين كند زيانكار است.»
امير مؤمنان عليه السّلام در مقام پند و اندرز میفرمايد:
«أمَا مِن دَائكَ بُلُولٌ أم لَيسَ مِن نَومِكَ يَقظَةٌ ... وَ كَيفَ لَا يُوقِظكَ خَوفٌ بَيات نِقمَةٍ وَ قَد تَوَرَّطتَ بِمَعاصِيهِ مَدارِجَ سَطَواتِهِ فَتَداو مِن دَاء الفَترَةِ فِي قَلبِكَ بِعَزيمَةٍ وَ مِن كَرَى الغَفلَةِ فِي نَاظِرِكَ بِيَقظَةٍ ...»[7]
«آيا درد تو را بهبودى و خواب تو را بيدارى نيست؟ ... پس چگونه ترس شبيخون خشم الهى تو را بيدار نمیکند و حال آن كه در اثر نافرمانى از دستورهاى او به مدارج قهر و غضب او در افتادهاى؟ پس سستى خود را به تصميم و قاطعيّت، و خواب غفلتت را به بيدارى و حركت درمان كن ...»
و در جاى ديگر میفرماید:
«فَاستَصبَحُوا بِنُورِ يَقظَةٍ فِي الاَبصَارِ وَ الاَسمَاعِ وَ الأفئِدَةِ يُذكِّرُونَ بِاَيَّامِ اللّهِ.»[8]
«اهل ذكر كسانى هستند كه نور بيدارى در ديدهها و هشيارى در گوشها و دلها را فرا راه خويش قرار دادهاند و ايام اللّه را هميشه به ياد میآورند (يعنى سراپا بيدارى و هشيارى هستند و ايّام اللّه را فراموش نمیکنند).»
و نيز آن حضرت فرمود:
«اليَقظَةُ نُورٌ، اليَقظَةُ اِستِبصَارٌ، التَّيقُّظُ فِي الدِّينِ نِعمَةٌ عَلَى مَن رُزِقَهُ.»[9]
«بيدارى نور است، بيدارى بينايى و بصيرت است، بيدارى و آگاهى در دين نعمتى است بر كسى كه [اين بيدارى] به او روزى شده است.»
و نيز در مقام موعظه میفرماید:
«ألَا مُستَيقِظٌ مِن غَفلَتِهِ قَبلَ نَفادِ مُدَّتِهِ[10]، ألَا مُنتَبِهُ مِن رَقدَتِهِ قَبلَ حِينِ مَنِيَّتِهِ.»[11]
«آيا كسى نيست كه قبل از پايان عمرش از خواب غفلت بيدار شود؟»
و نيز فرمود:
«ايّاكَ وَ الغَفلَةَ فَفِيهَا تَكُونُ قَساوَةُ القَلبِ.»[12]
«زنهار از غفلت كه قساوت قلب تنها در بستر غفلت نشو و نما میکند.»
امام سجّاد عليه السّلام در مقام دعا، از حالت غفلت، به خدا پناه میبرد و میگوید:
«اللّهمَّ إنِّى أعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَسَلِ وَ الفَشَلِ وَ الهَمِّ وَ الجُبنِ وَ البُخلِ وَ الغَفلَةِ ...»[13]
«خدايا! به تو پناه میبرم از تنبلى و سستى و اندوه و ترس و بخل و غفلت ...»
و در دعاى صباح میخوانیم:
«يَا مَن أرقَدَنِى فِي مِهادِ أمنِهِ وَ أمَانِهِ وَ أيقَظَنِى إلَى مَا مَنَحَنِى بِه مِن مِنَنِهِ وَ إحسَانِهِ ...»
«اى آن كه در گاهواره امن و امان به خوابم بردى و براى رسيدن به نعمتها و احسانهایت از خواب گران بيدارم كردى ...»
پس- اى برادر و اى خواهر مسلمان!- تا دير نشده از خواب بيدار شو و راه آخرت در پيش گير كه فردا دير است و پيك اجل به ناگاه فرا میرسد.
خودآزمایی
1- دوّمين گام براى سالك إلى اللّه چیست؟ مفهوم آن را شرح دهید.
2- مطابق فرمایش حضرت علی (ع)، اهل ذكر چه كسانى هستند؟
3- آیه «يا أيُّها الَّذينَ امَنُوا لا تُلْهِكُمْ أمْوالُكُمْ وَ لا أوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللّهِ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَأولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ.» به چه مفهومی اشاره دارد؟
پینوشتها.[1] مؤمنون- 115.
.[2] آل عمران- 191.
.[3] لئالى الاخبار، چاپ سنگى شيخ محمّد نبى تويسركانى، سال 1312، ص 386.
.[4] مريم- 39.
.[5] ذاريات- 10 و 11.
[6]. منافقون- 9.
.[7] نهج البلاغه فيض الاسلام، خطبه 214.
.[8] همان، خطبه 213.
.[9] فهرست موضوعى غرر، ص 431.
.[10] همان.
[11]. شرح غرر، ج 2- ص 328، احاديث 2751 و 2752.
.[12] بحار الانوار، ج 75- ص 164.
.[13] دعاى أبو حمزه ثمالى.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله محمدرضا مهدوی کنی