آسایش خاطر
بشر در صفحه پر غوغای زندگی بیش از هر چیز به آسایش خاطر نیازمند است. در میدان نبرد زندگی کسی که بدون این سلاح مشغول پیکار شود مبارزهاش منتهی به شکست میشود و بایستی در نظر داشت که آسایش خاطر با پول، مقام، زور و قدرت تحصیل نمیشود.
به قول «اپیکتوس» فیلسوف نامی یونان که میگوید: «باید به مردم آموخت که سعادت و نیکبختی را در آنجایی که آنها کورکورانه جستجو میکنند نمیتوان به دست آورد. سعادت حقیقی در قدرت و قوّت نیست. زیرا (میمیرد) و (اقیلوس) با وجود توانایی فوقالعاده خوشبخت نبودند. سعادت در ثروت و تموّل بسیار نیست. زیرا«کروسوس» با همه گنج ها و خزاین بیشمار خویش سعادتمند نبود. در اقتدارات دولتی و اختیارات سیاسی نیست. زیرا «کنسولهای روم» با همه اقتدارات وسیع خود خوشبخت نبودند. در مجموع تمام این مزایا و عطایا هم نیست. زیرا «نرو» و «ساردناپال» و «آگامتن» با آن که تمام آنها را در حیطه تصرّف خود داشتند معذلک همیشه آه میکشیدند و میگریستند و بازیچه دست حوادث و اتفاقات بودند. سعادت حقیقی را هر کس باید در نفس و ضمیر خویش جستجو کند».
افزایش و تکمیل تجهیزات زندگی و خلاصه زندگی ماشینیسم امروز نه تنها نتوانسته آسایش فکر برای ما به وجود آورد بلکه بیشتر ما را دچار اضطراب گردانیده است. همان طور که آسایش جسمانی از انواع بیماریها مختل میگردد، آسایش فکری نیز در اثر عوامل گوناگون، عادات و صفات مذمومی اختلال پیدا میکند. یکی از عواملی که به آسایش فکری کمک میکند، حس خوشبینی و اعتماد به مردم است. برای کسی که در میدان زندگی قرار دارد، خوشبینی یک نوع تضمین و اطمینان است.
امیرالمؤمنین(علیهالسّلام) فرمود:
«حُسْنُ الظَّنِ رَاحَةُ الْقَلْبِ وَ سَلَامَةُ الْبَدَن»[1]؛
«خوشبینی آسایش دل و سلامتی دین را به بار میآورد.»
و نیز فرموده است:
«مَنْ كَذَّبَ سُوءَ الظَّنِ بِأَخِيهِ كَانَ ذَا عَقْلٍ صَحِيحٍ وَ قَلْبٍ مُسْتَرِيحٍ.»[2]؛
«هر کس بدبینی خود را نسبت به برادر ایمانی تکذیب کند دارای فکر صحیح و دل آرامی خواهد بود.»
برخلاف بدبینی که فعالیّت فکری را متوقّف و از تظاهر کمال قدرت آن میکاهد، خوشبینی همچون برقی است که در ظلمات حیات میدرخشد و بدین وسیله در طرز جهانبینی شخص پیشرفت حاصل میگردد. دنیا در جلوهگاه چشم خوشبین رنگ دلپذیرتری دارد. اگر انسان در زندگی به افراد خوشبین نباشد، حسّ اعتماد او از جامعه سلب میشود و زندگی اجتماعی برای او مشکل میشود.
«دکتر ماردن» میگوید: «خود را مجبور کنید که با هر کس تماس بگیرید، فقط خصائص خوب و مزایای اخلاقی و روحی او را ببینید. این خصائص و مزایا را در مغز خود بزرگترین کنید. اگر بتوانید به دقّت این موضوع را در مغزتان جای دهید زندگیتان خیلی خوشتر میشود و هر کس به شما قیافه صلح و صفا نشان خواهد داد و هر کس خواهد کوشید که با شما روابط دوستان پیدا کند».
و باز در جای دگر میگوید: «هیچ چیز به اندازه خوشبینی نمیتواند زندگی را زیباتر بسازد و از رنجهای آن بکاهد و راه موفقیّت را هموار سازد. همانطور که از بیماری و عوارض خطرناک وحشت دارید، از افکار اندوهبار نیز بترسید و درهای فکرتان را برای افکار خویشبینانه باز بگذارید. به این ترتیب از دیدن این که به چه آسانی از قید افکار سیاه نجات یافتید تعجّب خواهید کرد.»
امام رضا(علیه السّلام) فرمود:
«لَا یتِمُّ عَقل امرِءٍ مُسلِمٍ حَتَّی یَکونَ فِیهِ عَشرِ خِصالٍ اِلَی اَن قَالَ العَاشِر قِیلَ لَهُ مَا هِیَ؟ قَال(علیه السّلام): لَایَرَی اَحداً الاَقَلّ هُوَ خَیرٌ مِنِّی وَ اتقَی.»
«نیروی فکری انسان آن هنگامی تکمیل میشود که در او ده خصلت به وجود بیاید یکایک آنها را شمرد تا به خصلت دهمی رسید فرمود صفت دهم از همه اهمیّت زیادتر است، از جناب سوال شد آن چیست؟ حضرت فرمود: آن خصلت خوشبینی است که انسان همه را از خود بهتر و پرهیزکارتر ببیند.»
«ساموئیل اسمایلز» میگوید: «ثابت شده است که هر کس دارای طبیعتی قوی و روحی بزرگ باشد، بالطبع شادمان و مسرور و امیدوار میشود و به همه چیز و به همه کس به نظر اعتماد و اطمینان مینگرد. خردمندان و صاحبنظران در پس هر ابر ظلمانی و تیرهای آفتابی درخشنده و نورانی میبینند، در پشت هر بدبختی و محنتی دورنمای اقبال و سعادتی مشاهده میکنند. از هر درد و مصیبتی زور و قوتی تازه میگیرند و هر غم و رنج و اندوهی جرأت و معرفت و دانش جدیدی به آنها میبخشد. این گونه طبایع خوشبخت و سعادتمندند و به صاحبان آنها انصافاً بایستی رشک برد، زیرا همیشه در گوشه چشم آنها یک نور خوشحالی و مسرت در گوشه لبشان یک تبسّم فیلسوفانه دیده میشود. قلب این اشخاص مانند آفتاب میدرخشد و به هر چه که نظر بیاندازد آن را به رنگهای روشن و دلنشین رنگآمیزی میکنند».
اصلاً خوشبینی نسبت به مردم و اعتماد به افراد خود بزرگترین عاملی است که اگر آنها واقعاً در مسیر بدی خیانت باشند، آنها را به راه صلاح و خیر میکشاند. و روی این حساب وجود مقدّس امیرالمومنین(علیهالسّلام) میفرماید:
«حُسْنُ الظَّنِ يُنْجِي مِنْ تَقَلُّدِ الْإِثْمِ.»[3] ؛
«خوشبینی افراد را از همگردنی با گناه نجات میدهد.»
«ژیبرت روبن» میگوید: «به طفل اعتماد کنید. یعنی به او چنین وانمود کنید که گویی هیچ خلافی مرتکب نشده است. یعنی بر گذشته قلم فراموشی بکشید. یعنی فراری مختلس یا شخص کثیفی که قواعد بهداشتی را مراعات نمیکند. و یا بالاخره کسی را که مخلّ نظم عمومی است، عهدهدار وظائف مهمّی کنید. گذشته از این دقّت کنید تا افعال وی نشان دهد که منش اصلی او بهتر شده و واقعاً شایسته آن اعتماد بوده است. با خوش رفتاری و اعتماد میتوان موانع را از بین برد. از این رو میتوان گفت که بیشتر اعمال ناپسند عکسالعملهایی است که جهت جبرانت وضعی به وجود آمده است.»
«سریل برانت» راههای بسیار عالی برای رفتار با غرایز پیشنهاد میکند. او معتقد است که باید به طفلی که دزدی میکند پول سپرد کسی را که علاقه به ولگردی دارد باید به کاری گماشت که فعالیت بدنی داشته باشد و مطابق با ذوق او باشد.
«عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ(علیه السّلام) قَالَ: قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ الرَّجُلُ مِنْ إِخْوَانِي بَلَغَنِي عَنْهُ الشَّيْءُ الَّذِي أَكْرَهُهُ فَأَسْأَلُهُ عَنْهُ فَيُنْكِرُ ذَلِكَ وَ قَدْ أَخْبَرَنِي عَنْهُ قَوْمٌ ثِقَاتٌ فَقَالَ لِي يَا مُحَمَّدُ كَذِّبْ سَمْعَكَ وَ بَصَرَكَ عَنْ أَخِيكَ وَ إِنْ شَهِدَ عِنْدَكَ خَمْسُونَ قَسَامَةً وَ قَالَ لَكَ قول [قَوْلًا] فَصَدِّقْهُ وَ كَذِّبْهُمْ وَ لَا تُذِيعَنَّ عَلَيْهِ شَيْئاً تَشِينُهُ بِهِ وَ تَهْدِمُ بِهِ مُرُوءَتَهُ فيكون [فَتَكُونَ] مِنَ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَة»
«محمّد بن فیضل - که یکی از شیعیان است- میگوید: خدمت امام هفتم موسی بن جعفر(علیه السّلام) عرضه داشتم: فدایت گردم، عدّهای از افراد مورد اطمینان به من مراجعه کردند و درباره یکی از دوستانم بدگویی کردند و به وی چیزی را نسبت دادند که من خیلی از او بدم آمد. به او اظهار داشتم: درباره تو مردم چنین و چنان میگویند. او انکار کرد. من نمیدانم سخن او را قبول کنم یا حرف دیگران را درباره وی بپذیرم. امام(علیه السّلام) فرمود: در مقابل بدیهایی که درباره دوستت شنیدی نیروی سامعه خود را تکذیب کن و انکار وی را بپذیر و هیچگاه چیزی را به مخاطره مده که موجب بشود او تجرّی به گناه پیدا کند و انسانیّت را به مخاطره اندازد. که اگر بر خلاف دستورم رفتار کنی از جمله کسانی خواهی بود که خداوند در قرآن میفرماید: دوست دارند فحشاء و جنایات شایع شود».
از این بیانات امام هفتم استفاده میکنیم که بدبینی گذشته از آن که در روح خود انسان اثر دارد، اثر سوئی نیز در روحیّه و اخلاق دیگران میبخشد و ممکن است افرادی که مورد سوء ظنّ واقع شدند طبیعت و اخلاقشان از جادّه راستی منحرف شود. لذا امام علی(علیهالسّلام) میفرماید:
«سُوءُ الظَّنِ يُفْسِدُ الْأُمُورَ وَ يَبْعَثُ عَلَى الشُّرُورِ.»[4]؛
«بدبینی امور اجتماعی را فاسد میگرداند و افراد جامعه را به بدرفتاری وادار میکند.»
«دکتر ماردن» میگوید: «بعضی نوکرها هستند که پیوسته اربابشان نسبت به آنها سوءظنّ دارند و احتمال دزد بودنشان را میدهد. چنین نوکرانی بالاخره دست به دزدی میزنند. چنین سوءظنّی اگر هم به زبان نیامده باشد تأثیر خود را میبخشد و روح او را مسموم میسازد و او را به سوی دزدی سوق میدهد».
زیان بدبینی و بهداشت
اثر سوء بدبینی تنها مربوط به روح نیست، بلکه بر روی جسم نیز اثر سوئی میگذارد و درمان بیماریها را مشکل میسازد. یکی از پزشکان برجسته اظهار میدارد معالجه کسی که با هر کس و هر چیزی مخالف است از کوشش برای نجات کسی که با تصمیم به انتحار خود را به دریا میافکند، مشکلتر است. دارو دادن کسی که تا خشنودی و هیجان مداوم زندگی میکند مثل این است که انسان در روغن زیتون جوشانی آب بریزد. زیرا برای این که هر دارویی تأثیر لازم را ببخشد بیمار باید دارای روح اعتماد باشد و آرام فکر خود را حفظ نماید.
«دکتر کارل» میگوید: «بعضی عادات نیز وجود دارد که از قدرت زندگی میکاهد. مثل عادت به تنقید از همه چیز و بدبینی، زیرا این عادات منفی روانی روی دستگاه سمپاتیک بزرگ و غدد داخلی اثر میکند و میتوانند اختلالات عملی و حتّی عضوی شوند.»
لذا امام علی(علیهالسّلام) میفرماید:
«لَا يُلْقَى الْمُرِيبُ صَحِيحاً»[5]؛
«فرد شکّاک و بدبین صحّت را درک نخواهد کرد.»
«دکتر مارن» میگوید: «بدبینی صحّت را از بین میبرد و مشخّصات اخلاقی را ضعیف میسازد. یک روح متوازن هرگز در انتظار بدی نیست. امیدوار است که پیوسته با نیکی روبرو شود. زیرا میداند که نیکی یک حقیقت ابدی است و بدی چیزی جز ضعف نیکی نیست. همان طوری که تاریکی در نفس خویش چیز مستقلّی شمرده نمیشود، بلکه عبارت از نبودن روشنایی است».
امیرالمؤمنین(علیهالسّلام) میفرماید:
«إِيَّاكَ وَ التَّغَايُرَ فِي غَيْرِ مَوْضِعِهِ فَإِنَ ذَلِكَ يَدْعُو الصَّحِيحَةَ إِلَى السَّقَمِ وَ الْبَرِيئَةَ إِلَى الرَّيْبِ.»[6]
«از تغییر عقیده و در غیر مورد، گمان بیجا بپرهیزید زیرا این عمل سلامتی را به مرض و اطمینان را به شکّ منجر میکند.»
خودآزمایی
۱. اثرات سوء بدبینی بر جسم و روح انسان چیست؟
۲. خوشبینی نسبت به مردم چگونه زمینه اصلاح در افراد جامعه را منجر میشود؟
پینوشتها .[1] غررالحکم، ص 344.
.[2] غررالحکم، ص 632.
.[3] غررالحکم، ص 345.
.[4] غررالحکم، ص 399.
[5]. تصنیف غررالحکم، ص 72.
[6]. عیون الحکم و المواعظ، ص 98.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
سیداحمد علم الهدی