کد مطلب: ۳۲۱۸
تعداد بازدید: ۱۰۷۰
تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۸:۲۴
شرح دعای مکارم‌الاخلاق| ۶۷
در برابر انفاق و تصدّقی که با آلودگی های منّت و آزار و ریا، باطل و نابود می شود، انفاقی قرار دارد که تنها مقصود آن کسب رضای پروردگار متعال است و این مهمّ حاصل نمی گردد مگر از کسی که دلی سرشار از ایمان به خدای متعال داشته باشد.

اخلاص در انفاق


در برابر انفاق و تصدّقی که با آلودگی های منّت و آزار و ریا، باطل و نابود می شود، انفاقی قرار دارد که تنها مقصود آن کسب رضای پروردگار متعال است و این مهمّ حاصل نمی گردد مگر از کسی که دلی سرشار از ایمان به خدای متعال داشته باشد. هر قدر درجه‌ی ایمان بالاتر رود، خلوص فرد بیشتر می شود. خدای تبارک و تعالی در توصیف این مؤمنین فرموده است: «وَ مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبِيتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصابَها وابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَها ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَمْ يُصِبْها وابِلٌ فَطَلٌّ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ». و (كار) كسانى كه اموال خود را براى خشنودى خدا، و تثبيت (ملكات انسانى در) روح خود، انفاق مى ‏كنند، همچون باغى است كه در نقطه‌ی بلندى باشد، و باران هاى درشت به آن برسد، (و از هواى آزاد و نور آفتاب، به حدّ كافى بهره گيرد،) و ميوه‌ی خود را دو چندان دهد (كه هميشه شاداب و با طراوت است.) و خداوند به آن چه انجام مى‏ دهيد، بيناست.[1]
در این آيه خدای متعال مثال زيباى ديگرى براى نقطه‌ی مقابل گروهی که با منّت و آزار انفاق می کنند بيان مى ‏كند، آن ها كسانى هستند كه در راه خدا روى ايمان و اخلاص، انفاق مى ‏كنند. جمله‌ی: «ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبِيتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ» انگيزه‏ هاى انفاق صحيح و الهى را بيان مى‏ كند و آن دو چيز است: طلب خشنودى خدا و تقويت روح ايمان و ايجاد آرامش در دل و جان. اين جمله مى‏ گويد: انفاق كنندگان واقعى كسانى هستند كه تنها به خاطر خشنودى خدا و پرورش فضائل انسانى و تثبيت اين صفات در درون جان خود و همچنين پايان دادن به اضطراب و ناراحتي هايى كه بر اثر احساس مسئوليت در برابر محرومان در وجدان آن ها پيدا مى ‏شود اقدام به انفاق مى ‏كنند. جمله‌ی: «وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ» كه در آخر آيه ذكر شده، هشدارى است به همه‌ی كسانى كه مى ‏خواهند عمل نيكى انجام دهند، كه مراقب باشند كوچك‏ ترين آلودگى از نظر نيّت يا طرز كار پيدا نكنند، زيرا خداوند كاملاً مراقب اعمال آن ها است.[2]
 

اهل بیت علیهم السّلام الگوی انفاق


سرور و آقای کسانی که در انفاقِ خود جز خداوند متعال را در نظر نمی گیرند، همان کسانی هستند که در آیات سوره‌ی انسان خداوند متعال از ایشان با نام ابرار یاد می کند و در وصفشان می فرماید: «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً * إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً». و غذاى (خود) را با اين كه به آن علاقه (و نياز) دارند، به «مسكين» و «يتيم» و «اسير» مى‏ دهند * (و مى ‏گويند:) ما شما را به خاطر خدا اطعام مى‏ كنيم، و هيچ پاداش و سپاسى از شما نمى ‏خواهيم.[3]
 از حضرت امام باقر عليه السّلام روایت شده است که فرمودند: حسن و حسين عليهما السّلام بيمار شدند، و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در معيّت اصحابش به عيادت آن دو رفت و به على عليه السّلام فرمود: اگر در باره‌ی دو پسر خود نذر كنى خدا آن ها را عافيت مى ‏بخشد. على عليه السّلام عرض كرد: سه روز، روزه مى‏ گيرم و بدين سان فاطمه سلام اللّه عليها و حسن و حسين عليهما السّلام و كنيز آن ها فضّه نيز گفتند: ما هم سه روز، روزه مى‏ گيريم‏. حسنين عليهما السّلام‏ بهبود يافتند. بامداد روز بعد را با روزه آغاز كردند، امّا غذا و خوراكى در اختيار نداشتند [كه به هنگام در رسيدن شب با آن افطار كنند]. لذا على عليه السّلام به سوى مردى يهودى- كه او را «فنحاص بن حارا»، و به روايتى «شمعون بن حارا» مى ‏ناميدند- روان شد تا از او وام ستاند. وى مردى پشمباف بود، مقدارى پشم و سه صاع جو به على عليه السّلام داد و گفت: به عوض اين سه صاع گندم، دختر محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اين پشم ها را بريسد. حضرت آن ها را به منزل آورد. فاطمه‌ی زهراء سلام اللّه عليها يك سوّم اين پشم ها را ريسندگى كرد، آن گاه يك صاع از آن جو را آسيا كرده و خمير ساخت و پنج قرص نان پخت و آماده كرد.
 

 مسكين و بينوا:


وقتى اين پنج نفر [كنار غذا] نشستند، نخستين لقمه ‏اى كه على عليه السّلام پاره كرد، مرد مسكين و بينوائى كنار در خانه آمد و گفت: «السلام عليكم يا اهل بيت محمّد»، من يكى از مساكين و بينوايان مسلمان هستم، مرا به غذا مهمان كنيد كه خداوند شما را بر سر خوان بهشتى به مهمانى فرا خواند. على عليه السّلام لقمه از دست بر روى زمين نهاد و گفت:
فاطم ذا المجد و اليقين/ يا بنت خير النّاس اجمعين‏
اما ترين البائس المسكين/ قد قام بالباب له حنين‏
يشكو الينا جائع حزين/ كلّ امرى بكسبه رهين‏
- اى فاطمه كه برخوردار از عظمت و يقين در ايمان هستى، اى دختر كسى كه از همه‌ی مردم بهتر مى ‏باشد.
- آيا اين دردمند بينوا را نمى ‏بينى كه كنار در منزل ايستاده و مى ‏نالد؟
- فردى گرسنه و اندوهگين شكوه نزد ما آورده، بايد بدانيم هر فردى در گرو اعمال خود مى ‏باشد.
فاطمه‌ی زهرا سلام اللّه عليها در پاسخ عرض كرد:
امرك سمعا يابن عمّ طاعة/ ما فىّ من لوم و لا وضاعة
اطعمه و لا ابالى السّاعة/ ارجو اذا اشبعت ذا مجاعة
ان الحق الاخيار و الجماعة/ و ادخل الخلد و لى شفاعة
- اى پسر عمو! گوشم به فرمان تو است، و از امر تو اطاعت مى ‏كنم، در من بخل و فرومايگى وجود ندارد.
- او را اطعام خواهم كرد تا در سايه‌ی آن مرا نسبت به لحظه‌ی وقوع قيامت باكى نباشد، اين اميد را در سر مى ‏پرورانم كه آن گاه گرسنگى زده ‏اى را سير مى ‏گردانم.
- به نيكان و جماعت [پاكان‏] بپيوندم و بر بهشت جاويد درآيم و مرا براى ديگران شفاعت باشد.
فاطمه‌ی زهراء سلام اللّه عليها محتواى سفره را به آن مرد بينوا داد، و شب را در حالي كه گرسنه بودند به سر بردند و بامدادان را با روزه افتتاح كردند و جز آب چيزى نچشيده بودند.
 

يتيم:


صبحگاهان فاطمه سلام اللّه عليها يك سوّم ديگر از پشم ها را ريسندگى كرد و يك صاع ديگر از جو را آسيا و آن گاه خمير نمود و از آن، پنج قرص نان تهيه كرد، وقتى اين پنج نفر بر سر غذا نشستند و على عليه السّلام لقمه ‏اى را پاره كرد، در اين هنگام يتيمى بر كنار در منزل پديدار شد و مى ‏گفت: «السّلام عليكم اهل بيت محمّد»، من يتيمى از ايتام مسلمان هستم، مرا از آن چه تناول مى ‏كنيد اطعام نمائيد تا خدا شما را از موائد و اطعمه‌ی بهشتى بهره‏ مند سازد. على عليه السّلام لقمه از دست نهاد و گفت:
فاطم بنت السّيّد الكريم/ بنت نبىّ ليس بالذّميم‏
قد جاءنا اللّه بذا اليتيم/ من يرحم اليوم فهو رحيم‏
موعده فى جنّة النّعيم/ حرّمها اللّه على اللّئيم‏
- اى فاطمه، و اى دختر سرور بزرگوار و آبرومند، و اى دختر پيامبرى كه سزاى نكوهش نيست.
- خداوند اين يتيم را كنار منزل ما آورد، اگر كسى مهر ورزد، بايد بداند كه خداوند نسبت به او مهر مى ‏ورزد.
- وعده‏ گاه او بهشت سرشار از نعمت است، بهشتى كه خداوند آن را از افراد لئيم و بخيل دريغ داشته و آنان را از آن محروم مى‏ سازد.
فاطمه‌ی زهراء سلام اللّه عليها در پاسخ گفت:
انّى اعطيه و لا ابالى/ و اوثر اللّه على عيالى‏
امسوا جياعا و هم اشبالى
- من نان ها را به اين يتيم خواهم داد و بيمى هم ندارم، و خدا [و رضاى او] را بر [رضاى‏] اهل و عيالم ترجيح مى ‏دهم.
- اهل و عيال شب را با گرسنگى به سر بردند در حالي كه اينان فرزندان محبوب من هستند.
آن گاه فاطمه سلام اللّه عليها آن چه روى سفره قرار داشت به آن يتيم داد و خود با گرسنگى شب را گذراندند، در حالي كه جز آب چيزى نچشيده بودند.
 

اسير:


بامدادان آن روز يك سوّم باقي مانده‌ی پشم را رشت، و بازمانده‌ی جو را آرد و خمير كرد و از آن پنج قرص نان تهيه نمود. وقتى كنار غذا نشستند [تا افطار كنند] اوّلين لقمه ‏اى را كه على عليه السّلام پاره كرد، ناگهان اسيرى از اسراء مشركين كنار در خانه آمد و مى ‏گفت: «السّلام عليكم يا اهل بيت محمّد»، شما ما را به اسارت مى‏ گيريد و در بند مى‏ آوريد، ولى به ما غذا نمى ‏رسانيد. على عليه السّلام لقمه را از دست نهاده و گفت:
فاطم يا بنت النّبى احمد/ بنت نبىّ سيّد مسوّد
هذا اسير للنّبىّ المهتدى/ مكبّل فى غلّة مقيّد
يشكوا الينا الجوع قد تقدّد/ من يطعم اليوم يجده فى غد
عند العلى الواحد الممجّد
- فاطمه! اى دختر پيامبر خدا، پيامبرى كه چون ستوده خصال است به «احمد» نامبردار مى ‏باشد، اى دختر پيامبرى كه سرور است و سرورى او نيز مورد تأييد مى ‏باشد.
- اين كسى كه كنار در خانه‌ی ما آمده، اسير نبىّ اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مى ‏باشد، و به غل در بند است.
- و در حالي كه از شدّت گرسنگى تكيده و لاغر گشته است به سوى ما شكوه و ناله آورده.
- اگر كسى او را امروز اطعام كند، پاداش آن را فرداى قيامت مى ‏يابد.
- نزد خداوند والاى يگانه ‏اى كه داراى مجد و عظمت است.
فاطمه‌ی زهراء سلام اللّه عليها در پاسخ گفت:
لم يبق ممّا كان غير صاع/ قد دميت كفّى من الّذراع‏
و ما على رأسى من قناع/ الّا عباء نسجه ضياع‏
ابناى و اللّه من الجياع/ يا ربّ لا تتركهما ضياع‏
ابوهما للخير ذو اصطناع/ عبل الذّراعين شديد الباع‏
- از آن چه داشتيم چيزى جز به مقدار يك صاع از جو باقى نمانده است و كف دست من تا آرنج از پشم ريسى و كار خون ‏آلود گشته است.
- و بر سرم پوششى جز عبا و چادرى وجود ندارد كه تار و پود آن هم فرسوده است.
- دو پسرم سوگند به خدا از گرسنگى دارند از دست مى ‏روند، پروردگارا آن ها را فراموش مكن.
- پدر اين دو پسرم فرد نيكوكار است كه نيكى را در زندگانى گزين كرده و داراى بازوئى توانا و دستى گشاده در جود و كرم است.
لذا فاطمه‌ی زهرا سلام اللّه عليها آن چه روى سفره قرار داشت در اختيار اين اسير قرار داد و خود در حالي كه گرسنه بودند شب را به سر برده و بامدادان برخاستند در حالي كه چيزى نداشتند كه تناول نمايند. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آن ها را كه سخت در حال گرسنگى به سر مى ‏بردند مشاهده كرده بود و جبرئيل عليه السّلام نازل شد ... و سر انجام، «يوفون بالنذر» (آیات سوره‌ی انسان) نازل گرديد ... نزول سوره‌ی «هل اتى» روز بيست و پنجم ذى حجّه يعنى روز همان شبى كه اسير را اطعام كردند، صورت گرفت.[4]
آری اهل بیت علیهم السّلام، الگوی بشریّت، چراغ هدایت و کشتی نجات اند که تنها با تأسّی و اقتداء به ایشان در تمام شئون زندگی، انسان می تواند راه هدایت و کمال را در پیش گرفته و در صراط مستقیم قدم بردارد.
 

خودآزمایی


1- آیه ای در رابطه با انفاق خالصانه بنویسید؟
2- شأن نزول آیات سوره انسان در باره‌ی چه کسانی است؟ با اختصار توضیح دهید؟ 

پی‌نوشت‌ها


[1] سوره بقره/ آیه 265 (ترجمه مکارم).

[2] تفسير نمونه ج ‏2 ص 326 و 327.

[3] سوره انسان/ آیه 8 و 9 (ترجمه مکارم).

[4] مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام (لابن شهرآشوب) ج ‏3 ص 373 تا 375/ أسباب النزول (حجّتي) ص 33 تا 36.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
مسلم زکی‌زاده
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: