فلسفه احکام| ۱۳
سرورم! ابهاماتی درزمینه موسیقی برای این حقیر پیش آمده است، با شما در میان میگذارم تا این حقیر را راهنمایی فرمایید.
خداوند تبارک و تعالی هنرمند و زیباست و زیبایی و هنر را دوست دارد.
موسیقی، یکی از هنرهای دنیوی است که حتّی بسیاری از دانشمندان گذشته که به تمام علوم زمان خود آگاه بودند با این هنر نیز آشنایی کامل داشتند؛ چگونه میشود که این هنر زیبا اشکال شرعی پیدا میکند؛ یعنی به وجود آوردن آن - همان نواختن موسیقی باشد - و گوش دادن به آن حرام میشود و یا جایز نمیباشد؟ هنر، زیباست و انسان از زیبایی لذّت میبرد؛ در چه صورت این لذّت اشکال دارد؟
غنا، موسیقی مطرب و لهو و لعب چیست؟ چگونه باید اینها را تشخیص داد؟
آیا نواختن و به صدا درآوردن همه آلات موسیقی اشکال دارد؟
در چه صورت نواختن آلات موسیقی اشکال دارد؟
آیا نواختن «نی» و «سهتار» جایز هست؟
آیا چوپانها که «نی» یار آنها در تنهایی کوهها و دشتهاست، عمل حرام انجام میدهند؟
گوش دادن به چه نوع موسیقیهایی اشکال دارد؟
آیا گوش دادن به یک موسیقی آرام و آرمش بخش اشکال دارد؟
با فرض اینکه نواختن یکی از آلات موسیقی اشکال نداشته باشد، و با توجّه به این که خرید و فروش آلات موسیقی جایز نمیباشد؛ پس چگونه میشود آن را تهیّه کرد؟
از شما سرور بزرگوار خواستارم که در صورت امکان سؤالات این حقیر را پاسخ داده و این حقیر را - که جوانی جویای تقوا و سعادت دنیوی و اخروی هستم - برای ادامه زندگی راهنمایی بفرمایید.
نامه حاکی از علاقه و توجّه جنابعالی به امور دینی تعهّد اسلامی و علاقه به تقویّت معارف و ازدیاد بصیرت و بینش و رشد معنویات واصل شد.
از خداوند متعال مسألت مینمایم که شما و طبقه جوان معاصر را از مفاسد تبلیغات سوء و نشریّات و فیلمهای گمراهکننده مصون و محفوظ فرماید، و بر شعور دینی و احساسات و غیرت اسلامی شما بیفزاید.
عالم خلقت با مجموعه پهناوری که دارد و مساحت آن را جز خداوند خالق آن نمیداند و در تصوّر بشر نمیگنجد، همراه با ستارگان و منظومهها، کهکشانها، کائنات کوچک و بزرگش، اتم و الکترونها و هر چه بگویند و بفهمند، اقیانوسها و کوهها، جنبندگان، حیوانات، انسانها و نظامات بدیعی که در آنها وجود دارد، با سلولهای بدن و با همه اجزاء و افرادش - که هر کدام عالمی شگرف و جداگانه و جذّاب و جالب طبع جمال دوست بشرند - همه زیبا و دلربا و حیرتافزایند. همه جلوه جمال خالق یگانه ذیالجلال و ذیالکمال و ذیالجمال او میباشند. جمال آفتاب، جمال ماه، جمال انسان، جمال کوهها، دشتها، مرغزارها، صحراها، باغها و شکوفهها، و گلها و گلستانها، بستانها، جمال علم و قدرت و استعداد این بشر - ظاهر و باطنش و جسم و روحش - جمال شب و روز و نور حیات و حس و حرکت - که در کل اجزای این عالم برقرار است - همه جاذب و اعجابانگیز است.
از همه بالاتر و جالبتر، جمال محمّد(ص) و مهدی است که آیات جمال حقّ، و زیبایی مطلقاند و همه، شیفته و دلباخته آنهایند.
اگر گویم که عشق گل، فغانآموز بلبل شد/ خطا باشد که این نسبت بود بیاصل و بیمبدأ
نه بلبل عاشق گل شد، نه گل معشوق بلبل شد/ گل و بلبل شده هر یک به رویی واله و شیدا
هر آن کس زنگ بزداید ز مرآت ضمیر خود/ ببیند جمله هستی را به ذکر ایزد یکتا
همه عاشق به روی او همه مایل به سوی او/ همه خرّم به بوی او و او از جمله ناپیدا
نکته جالب در این عالم جمیل سراسر جمال این است که اگر چه میل به جمال و جمال دوستی و ذوق درک جمال مثل سایر استعدادها و امیالی که در بشر هست تکوینی و فطری است، امّا بدون هدایتهای تشریعی، این غریزه جمال دوستی نیز به واسطه این که انسان موجودی چند بعدی است مثل سایر غرایز منحرف میشود و یا امر بر او مشتبه میشود؛ مثلاً چیزی را از یک بعد و یک نگاه زیبا میبیند در صورتی که از نگاهها و ابعاد دیگر، زشت و نازیباست.
حضرت امیرالمؤمنین(ع) در مورد دنیا میفرماید: «مَثَلُ الدُّنْيَا كَمَثَلِ الْحَيَّةِ لَيِّنٌ مَسُّهَا وَ السُّمُّ النَّاقِعُ فِي جَوْفِهَا يَهْوِي إِلَيْهَا الْغِرُّ الْجَاهِلُ وَ يَحْذَرُهَا ذُو اللُّبِّ الْعَاقِلُ»[۱]؛ ظاهر مار، البتّه نرم است و کودک غافل به آن علاقه نشان میدهد؛ ولی شخص بالغ و عاقل از آن میپرهیزد.
جمال واقعی با جمال ظاهری، و جمال حقیقی با مجازی فرق دارد. صدای خوش و خوب، مثل چهره خوب و اندام زیبا جمال است؛ امّا چگونگی استفاده از این زیباییها گاه فساد و وبال است و با آن زیبا، زشت و حسن، قبیح میگردد.
اگر چه غنا و سرود - که آوازی است مشتمل بر ترجیع خاص و مناسب با مجالس لهو است - برحسب ذوق حیوانی و لهوگرایی بشر، زیبایی است، ولی در واقع زشت و خطرناک و آفتزا است و در روح، و بلکه جسم انسان - خصوصاً در دراز مدّت - خطرات بسیار دارد.
موسیقی که عبارت از استفاده از آلات طرب است همه از ملاهی بوده و بازدارنده انسان از یاد خدا و جمال حقیقی است. و هر چه انسان را از توجّه به آن جمال و پرستش او بازدارد، جمال نیست.
علاوه بر این موسیقی در اعصاب تأثیرات زیانبخشی دارد و چنانچه بررسی نمایید میبینید اشخاصی که به این امور گرفتارند از چه سعادات و لذایذ روحی و معنوی محروم میشوند و در چه درکات فسادی سقوط مینمایند؛ که از آن جمله؛ اعتیاد به مواد مخدّر و ... است. راجع به استفاده از موسیقی حتّی بیگانگان هم، نظر منفی دادهاند و آن را زیانبخش میدانند؛ و کتب بسیاری در مضارّ این ملاهی نوشته شده است.
خداوند متعال که این بشر را به این استعدادهای زیبا آفریده است بهتر از خودش مصالح او را میداند، و مانند طبیب که بیمار را از غذای بد برحذر میکند، از این اعمال بر حذر فرموده است.
در روایت است که: «أنتُم کَالمَرضَی وَ اللهِ رَبُّ العَالَمِینَ کَالطَّبِیبِ»[۲]؛ «شما مانند بیمار هستید و خدایی که جهانیان را تربیت میفرماید، مانند طبیب است»؛ و طبیب باید آنچه را موجب علاج بیماری و تندرستی او است دستور بدهد، و بیمار را از آنچه به آن مایل است - اگر برای او زیان دارد - منع نماید.
این نکته را هم در نظر داشته باشید که مسئله مهم در اسلام، تسلیم بودن شخص نسبت به هدایتهای دینی و الهی است؛ مانند بیماری که در برابر طبیب حاذق تسلیم است و دارهای تلخ، تند و شوری را که او نسخه میدهد میخورد.
در مجموع، این اسلام است؛ و این هم احکام و رشتههای مختلف همه نواحی زندگی و ابعاد روحی و معنوی و جسمی، سیاسی و اجتماعی و فردی، مالی و اقتصادی و جزایی که متضمّن جلب مصالح و دفع مفاسد هست و ما باید آنها را بپذیریم و در جزئیّات، چون و چرا ننماییم؛ و همان حالی را که شاعر میگوید داشته باشیم:
بنده آن باشد که بند خویش نیست/ جز رضای خواجهاش در پیش نیست
***
نی ز خدمت مزد خواهد نی عوض/ نی سبب خواهد زِ امرش نی غرض
گر بِبُرد خواجه او را پا و دست/ دست دیگر آورد کاین نیز هست
خداوند متعال، ما و امّت ما - بهخصوص جوانان کشور ما - را از اشتغال به موسیقی و ملاهی و مناهی و برنامهها و مسابقات پوچ و پوک - که سبب بر باد رفتن عمرو وقت میگردد - حفظ و حراست فرماید. والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
اگر شخصی به وسیله موسیقی یک حالت روحانی و تقرّب به خداوند پیدا کند (مثل این که از این دنیا پرواز میکند و به آن بیتوجّه میگردد)، آیا شنیدن و نواختن موسیقی برای او حرام است؟
شنیدن یا زدن آلات مذکوره برای همه حرام است؛ و برحسب ادلّه فقهی که در کتب مفصّله استدلالیّه ذکر شده، در این حکم تفاوتی بین شخص مفروض و غیر او نیست.
این اشتباه است که کسی فکر کند حالت مذکور، یک حالت روحانی و معنوی و قرب به خدا است؛ بلکه این یک حالت روانی است که معلول همان صدای تار و غیره است؛ یعنی اثر آن صدا به قدری روح شنونده را تحت تأثیر قرار میدهد که از بسیاری از امور غافل میشود و حتّی ممکن است حالت گریه پیدا کند. والّا چطور ممکن است عملی که طبق برهان، برخلاف شرع مقدّس، حرام و معصیّت خداست و از آن نهی شده است، موجب تقرّب به خدا شود.
علاوه بر این گاهی عملی که دارای مصلحت و فایدهای است، برای آن که ضرر و مفسدهاش بیشتر است حرام میشود؛ - زیرا خداوند متعال، عالم به تمام این جهات است. مثلاً در شراب و قمار برحسب قرآن مجید، منافع و فوایدی هست، امّا چون گناه و فساد آنها بیشتر است حرام شده است.
شخص مسلمان باید تسلیم احکام خدا باشد. در روایت است که شما مانند بیمارید و خداوند ربّ العالمین طبیب است؛ و طبیب آنچه را مصلحت و خیر بیمار است دستور میدهد، و اشتهای او را ملاحظه نمیکند.
بسیاری از غذاها و داروها است که برای بیمار از یک جهت بسیار مفید است، ولی از جهت مهمتری مضرّ هست. بنابراین طبیب او را منع میکند و بیمار هم باید به دستور طبیب عمل کند (و الله العالم).
پینوشتها
[1]. رک: نهجالبلاغه/حکمت119 .
[2]. بحار:4/107.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی