حضرت زهرا(س) پس از هجرت، در عصر پیامبر(ص)| ۷
فاطمه(س) پیشاهنگ کمالات
عصر امام صادق(ع) بود، بانویی به خاطر زهد و کسب کمالات اخلاقی، ازدواج نمیکرد، امام صادق(ع) از او پرسید: «چرا ازدواج نمیکنی؟» او گفت:
«اَلْتَمِسُ بِذلِکَ الْفَضْلَ:
میخواهم با ترک ازدواج به ارزشهای اخلاقی دست یابم».
امام صادق(ع) به او فرمود: از این عقیده دست بردار، اگر در ترک ازدواج، فضیلتی به دست میآمد، حضرت زهرا(س) سزاوارتر از تو بود که به خاطر کسب ارزشهای اخلاقی، ازدواج نکند زیرا:
«اِنَّهُ لَیْسَ اَحَدٌ یَسْبِقُها اِلَی الْفَضْلِ:
قطعاً هیچ کس در پیشدستی برای کسب کمالات، مانند حضرت زهرا(س) نیست».[1]
نامها و القاب حضرت زهرا(س)
برای حضرت زهرا(س) نامها و لقبهای بسیار ذکر شده، که هر کدام بیانگر بخشی از کمالات او است، در اینجا به ذکر تعدادی از آن نامها و لقبها میپردازیم:
۱- فاطمه ۲- بتول ۳- حَصان ۴- حُرّه ۵- سیّده ۶- عذراء ۷- زهراء ۸- حَوْراء ۹- مبارکه ۱۰- طاهره ۱۱- زکیّه ۱۲- راضیّه ۱۳- مرضیّه ۱۴- محدَّثه ۱۵- مریم کبری ۱۶- صدّیقه ۱۷- نوریّه ۱۸- حانیه ۱۹- رضیّه ۲۰- قانته ۲۱- عفیفه ۲۲- انسیّه[2]
یونسبن ظبیان میگوید: امام جعفر صادق(ع) فرمود:
«فاطمه(س) در پیشگاه خداوند، نُه نام داشت که عبارتند از: فاطمه، صدّیقه، مبارکه، طاهره، زکیّه، راضیّه، مرضیّه، محدَّثه و زهرا»، سپس فرمود: «آیا میدانی معنی «فاطمه» چیست؟
عرض کردم: ای سرور من، معنی آن چیست؟، فرمود:
«فُطِمَتْ مِنَ الشَّرِّ:
به خاطر آن که از هرگونه بدی، جدا شده است».[3]
توجّه حضرت زهرا(س) به مسألهی حجاب
یکی از ارکان سعادت زنان، که موجب بهرههای مادّی و معنوی بسیاری برای آنها خواهد شد «حجاب» است، حجاب نه تنها یک دستور اجتماعی، برای حفظ عفّت جامعه است، بلکه یک دستور انقلابی و جهتدار برای حفظ هویّت و شخصیّت بانوان از نظرات گوناگون است، از جمله این که زن را از عروسکی زیستن، و از زندگی برای بیرون از خانه نه برای خانه و شوهر، حفظ میکند و باعث گرمی کانون خانواده شده و حریم آن را از انحرافات و به هم پاشیدگی نگه میدارد.
حضرت زهرا(س) به مسأله حجاب، بسیار اهمیّت میداد، هرگز مو و بدن او را مرد نامحرم ندید، و با اینکه در صحنهها حضور داشت، هرگز از مرز حریم مقدّس حجاب و پوشش صحیح اسلامی خارج نشد.
روزی پیامبر(ص) از او پرسید: «برای زن چه کار برترین کار است؟»، در پاسخ فرمود:
«اَنْ لا تَری رَجُلاً وَ لا یَراها رَجُلٌ:
نه او مرد بیگانه را ببیند و نه مرد بیگانه او را بنگرد».
پیامبر(ص) [به نشانهی تصدیق او] او را به سینهاش چسبانید و فرمود:
«ذُرِیَّةً بَعْضُها مِن بَعْضٍ:
اینها فرزندانی هستند که (از نظر پاکی و کمال) بعضی از بعضی دیگر گرفته شده بودند» (آل عمران – ۳۴).[4]
امیر مؤمنان(ع) فرمود: روزی مرد نابینایی اجازهی ورود به خانهی فاطمه(ع) گرفت، فاطمه(ع) خود را از او پوشانید، پیامبر(ص) به او فرمود: «با این که این مرد نابینا است، چرا خود را پوشاندی؟».
حضرت زهرا(س) در پاسخ عرض کرد: «اگر او مرا نمیبیند، من او را میبینم، وانگهی او بو را استشمام میکند».
رسول خدا(ص) [پاسخ زهرا(س) را پسندید، و به نشانه تصدیق او] فرمود:
«اَشْهَدُ اَنَّکَ بَضْعَةٌ مِنِّی:
گواهی میدهم که تو پارهی وجود من هستی».[5]
لبخند به خاطر تابوت پوشاننده!
اسماء بنت عُمیس میگوید: حضرت زهرا(س) در روزهای آخر عمر به من فرمود: «من از کار مردم مدینه در مورد چگونگی حمل جنازهی زنان، ناخرسندم زیرا آنها بدن زن را روی چوبی (بدون دیواره) مینهند به طوری که حجم بدن زن، نمایان است».
گفتم: «من آن هنگام که در حبشه بودم، تابوت آنها را دیدهام»، سپس شاخههای درختی را آوردم و تابوتی همانند تابوتهای حبشه درست کردم، حضرت زهرا(س) وقتی که آن را دید فرمود: «بسیار خوب و عالی است» [هنگامی که من از دنیا رفتم مرا با آن حمل کنید].
در ذیل این حدیث آمده، حضرت زهرا(س) بعد از وفات رسول خدا(ص) هرگز لبخند نزده بود، جز در این وقت که آن تابوت پوشاننده را دید از خوشحالی خندید و فرمود: «این تابوت چقدر زیبا است که مانع مشخص شدن حجم بدن میشود».[6]
برخورد مؤدّبانه حضرت زهرا(س) با پدر
حضرت زهرا(س) به پدرش رسول خدا(ص) بسیار احترام میکرد، و در برابر او به طور کامل حریم تواضع و ادب را رعایت مینمود، در اینجا به دو نمونه زیر توجّه کنید:
۱- روزی رسول خدا(ص) به خانهی فاطمه(س) وارد شد، فاطمه(س) در آن هنگام مشغول نماز مستحبّی بود، وقتی که صدای پیامبر(ص) را شنید، نمازش را قطع کرد و شتابان به استقبال پیامبر(ص) رفت و سلام کرد، پیامبر(ص) دست محبّت بر سر زهرا(س) کشید و فرمود:
«خدا تو را مشمول مهر و رحمتش قرار دهد حالت چطور است؟».[7]
۲- فاطمه(س) میگوید: هنگامی که آیه ۶۳ نور نازل شد:
«لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضاً:
رسول خدا را همانند خود نشمرید و به نام نخوانید» (بلکه یا رسولالله بخوانید).
من شرم کردم که به پدرم بگویم: «ای بابا!»، از اینرو، گفتم:
«ای رسول خدا!» آن حضرت، از من روی گرداند و این کار چند بار تکرار شد، سرانجام به من فرمود: «این آیه در مورد جفاکاران خشن و مغرور قریش نازل شده نه در مورد تو و نسل تو، تو از من هستی و من از توام.
«قولِی یا اَبَه! فَاِنَّها اَحْیی للْقَلْبِ وَ اَرْضی لِلرَّبِّ:
تو بگو «ای بابا!»، زیرا این گونه خطاب تو، دل را زنده کرده و مایهی خشنودی پروردگار میگردد».[8]
جدّیت حضرت زهرا(س) در راهنمایی و آگاهیبخشی
روزی بانویی به محضر زهرا(س) آمد و عرض کرد: مادر ناتوانی دارم، که دربارهی نماز، مسائلی را نمیداند، مرا نزد شما فرستاده تا آن سؤالات را از شما بپرسم».
فاطمه زهرا(س) فرمود: «بپرس»
او پرسید و پاسخ شنید، تا اینکه سؤالات او به ده سؤال رسید، از بسیاری سؤال خود شرمنده شد و عرض کرد: «ای دختر رسول خدا! بیش از این شما را زحمت نمیدهم».
فاطمه(س) فرمود: آنچه نمیدانی بپرس، آیا شخصی را میشناسی که در برابر صد هزار دینار (مثقال طلا) اجیر شود که فقط یک روز بار سنگینی را بالای بام ببرد، و اظهار خستگی کند؟!
او عرض کرد: نه.
فاطمه(س) فرمود: من نیز در پیشگاه خدا اجیر شدهام که در برابر هر مسألهای که میپرسی، و به تو پاسخ میدهم، پاداشی بگیرم که اگر بین زمین تا عرش را پر از مروارید کنند و به من بدهند، باز ارزش آن پاداش، بیشتر است، بنابراین من سزاوارتر از آن اجیر هستم، که اظهار خستگی نکنم، من از پدرم شنیدم که میفرمود: «علمای شیعهی ما وقتی در قیامت محشور میشوند به اندازهی علمشان، و به قدر تلاشی که در راهنمایی مردم کردهاند، به آنها پاداش و جایزه خواهند داد».[9]
دعای پیامبر(ص) برای بلال به خاطر مهربانی به فاطمه(س)
پیامبر(ص) و مسلمین در مسجد برای نماز جمع شدند و همه در انتظار بلال حبشی به سر میبردند تا بیاید و اذان بگوید، مدّتی طول کشید تا آمد، رسول خدا(ص) به او فرمود: «چرا دیر آمدی؟».
بلال گفت: به خانهی فاطمه(س) رفتم، دیدم پسرم حسن(ع) (که آن وقت کودک شیرخوار بود) گریه میکند، و خود مشغول دستاس (آسیا کردن گندم به آرد) میباشد، عرض کردم: «ای دختر رسول خدا! اجازه بده من دستاس کنم یا حسن(ع) را نگهدارم».
فرمود: من پسرم را نگه میدارم.
آنگاه او حسن(ع) را نگه داشت و من دستاس کردن مشغول شدم، و همین باعث تأخیر من شد.
پیامبر(ص) به بلال فرمود:
«رَحِمْتَها رَحِمَکَ اللهُ:
به زهرا(س) مهربانی کردی، خدا به تو مهربانی کند».[10]
مسلمان شدن ۸۰ نفر یهودی بر برکت لباس زهرا(س)
روایت شده: روزی فرا رسید که فاطمه(س) بر اثر نبودن عذا و نان در خانه، ناگزیر شد تا از خانهی یکی از همسایگان که یهودی بود، مقداری جو، قرض بگیرد، تا با آن نان تهیّه نموده و غذای خود و افراد خانوادهشش را تأمین نماید.
فاطمه(س) نزد همسر زید یهودی آمد، مقداری جو قرض گرفت و یکی از لباسهای خود را نزد او گرو گذاشت.
در آن هنگام زید در خانه نبود، هنگامی که به خانه آمد، نورهای درخشانی را در خانهی خود مشاهده کرد، از همسرش پرسید:
«این نورها در خانهی ما چیست؟»
همسر پاسخ داد: «این نورها از لباس حضرت زهرا(س) در اینجا پخش شده است».
زید و همسرش هماندم به حقانیّت اسلام پی بردند و مسلمان شدند، همسایگان آنها نیز آمدند و با مشاهدهی آن نورها، اسلام را پذیرفتند، و تعداد گروندگان به اسلام، در این حادثه به هشتاد نفر رسید.[11]
خودآزمایی
1- سه عدد از آن نامها و لقبها حضرت زهرا(س) را نام ببرید.
2- امام جعفر صادق(ع)، معنی «فاطمه» را چه بیان کردند؟
3- به فرموده رسول خدا(ص)، آیه ۶۳ سوره نور در مورد چه افرادی است؟
پینوشتها
[1] وسائلالشّیعه، ج ۱۴، ص ۱۱۷ و ۱۱۸.
[2] مناقب آل ابیطالب، ج ۳، ص ۳۵۷.
[3] اصول کافی، ج ۱، ص ۴۶۱.
[4] بحار، ج ۴۳، ص ۸۴.
[5] همان، ص ۹۱.
[6] کشف الغمّه، ج ۲، ص ۶۷ – ذخائر العقبی، ص ۵۴.
[7] بحار، ج ۴۳، ص ۴۰.
[8] بحار، ج ۴۳، ص ۳۳.
[9] مُنیة المرید شهید ثانی، ص ۲.
[10] بحار، ج ۴۳، ص ۷۶.
[11] بحار، ج ۴۳، ص ۴۶.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت