حضرت زهرا(س) پس از هجرت، در عصر پیامبر(ص)| ۱
اشاره:
پس از هجرت، فصل جدید و مرحلهی تازهای از زندگی حضرت زهرا(س) شروع شد، در این مرحله، حضرت زهرا(س) را در همهی صحنههای پیشبرد اسلام، شاهد و حاضر میبینیم؛ همسری مهربان برای علی(ع)، مادری توانمند و باتدبیر، برای تربیت فرزندان، بانویی امین و حافظ در خانهی امیرمؤمنان، و در عین حال پاسداری مسئول، و نگهبان مخلص برای حکومت نوپای اسلام، و پشتیبانی راستین برای رزمندگان و مدافعان حریم اسلام، اینک شایسته است با نگاهی بر زوایای زندگی درخشان فاطمه(س) با ذکر نمونههایی، با این بانوی بزرگ، بهتر آشنا شویم:
ازدواج پرشکوه حضرت علی(ع) با فاطمه(س)
یکی از شکوهمندترین حادثهای که در سال اوّل و دوّم هجرت در مدینه رخ داد، ماجرای خواستگاری حضرت علی(ع) از فاطمه(س) در سال اوّل هجرت، و ازدواج آن حضرت با فاطمه(س) در سال دوّم هجرت است.
توضیح این که: خواستگاران بسیاری از شخصیّتهای آن عصر، حضرت زهرا(س) را برای همسری خود، از پیامبر(ص) خواستگاری کردند، پیامبر(ص) به هیچ یک از آنها پاسخ مثبت نداد.
امام باقر(ع) فرمود: ابوبکر و عمر، و عبدالرّحمن بن عوف هر کدام جداگانه به محضر رسول خدا(ص) آمدند و از حضرت زهرا(س) خواستگاری نمودند، پیامبر(ص) از آنها روی گردانید، تا این که حضرت علی(ع) به محضر پیامبر(ص) آمد و خواستگاری کرد، پیامبر(ص) بیدرنگ پاسخ مثبت به او داد، و به او فرمود: چه چیز را مهریّه قرار میدهی؟
علی(ع) عرض کرد: «شمشیر و اسب و زره و شتر آبکش دارم».
پیامبر(ص) فرمود: امّا شمشیر و شتر آبکش و اسب برای تو لازم است، زیرا در جنگ با مشرکان لازم داری، فقط زره میماند که من آن را به عنوان مهریّه زهرا(س) میپذیرم.
حضرت علی(ع) آن زره را به ۴۸۰ درهم قَطَری فروخت و آن را به رسول خدا(ص) تحویل داد، و رسول خدا(ص) با آن پول، جهیزیّه حضرت زهرا(س) را فراهم نمود.[1]
***
در اینجا به این سخن امام صادق(ع) توجّه کنید که فرمود:
«لَوْلا اَنَّ اللهَ تَبارَکَ وَ تَعالی خَلَقَ اَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ لِفاطِمَةَ (س) ما کانَ لَها کُفْوٌ عَلی ظَهْرِ الْاَرْضِ مِنْ آدَمَ وَ مَنْ دُونَهُ:
اگر خداوند متعال، علی(ع) را برای فاطمه(س) نمیآفرید، در سراسر زمین از حضرت آدم(ع) گرفته تا هر انسانی بعد از او، همسر همتایی برای فاطمه(س) پیدا نمیشد».[2]
ازدواج حضرت علی(ع) با فاطمه(س) یک پیوند آسمانی و به فرمان خدا بود، که پیامبر(ص) فرمود:
«ما زَوَّجْتُ فاطِمَةَ اِلّا لَمّا اَمَرَنِیَ اللهُ بِتَزْویجِها:
من فاطمه(س) را به ازدواج علی(ع) در نیاوردم مگر آن هنگام که خدا آن را به من فرمان داد».[3]
بعضی از افراد مرموز، به پیامبر(ص) عرض کردند: «ای رسول خدا، به راستی فاطمه(س) را به مهریّهای اندک همسر علی(ع) نمودی؟».
پیامبر(ص) در پاسخ فرمود: «من او را تزویج ننمودم بلکه خداوند او را در کنار درخت طوبی در بهشت، همسر علی(ع) گردانید، فرشتگان در آنجا حاضر بودند، خداوند به درخت طوبی فرمان داد تا میوههای خود را بریزد، آن درخت، گوهر و یاقوت و زبرجد سبز فرو ریخت، فرشتگان برای برچیدن آنها از همدیگر پیشی میگرفتند، و آن فرشتگان تا روز قیامت آن برچیدهها را به همدیگر هدیه میدهند، و با کمال افتخار میگویند: «اینها شاباش عروسی فاطمه دختر رسول خدا(ص) است».[4]
بدرقهی حضرت زهرا(س) با تکبیر به سوی خانهی شوهر
شب عروسی فرا رسید، پیامبر(ص) قطیفهای را طلبید و بر پشت استر خود افکند، و به فاطمه(س) فرمود: «بر آن سوار شو»، فاطمه(س) سوار شد، سلمان زمام استر را گرفت، و بلال حبشی در پشت سر حرکت میکرد.
در مسیر راه جبرئیل و میکائیل با هفتاد هزار فرشته که فاطمه(س) را همراهی میکردند، تکبیرگفتند، رسول خدا نیز تکبیر گفت، و به این ترتیب، تکبیر گفتن در عروسیها، سنّت گردید.[5]
در روایت آمده: هنگام حرکت حضرت زهرا(س) به سوی خانهی داماد، پیامبر(ص) دست فاطمه(س) را گرفت و او را بر «اَسْتر شهباء» سوار کرد، سلمان پیرمرد محاسن سفید، زمام استر را گرفت، حمزه، عقیل و سایر جوانان بنیهاشم، از پشت سر رَجَز میخواندند همسران پیامبر(ص) و دختر عبدالملطّلب و زنهای مهاجر و انصار، در اطراف مرکب حلقه زده بودند و سرود میخواندند، پیامبر(ص) آنها را تا خانهی زفاف بدرقه نمود، و در آن خانه برای عروس و داماد دعا کرد، سپس از خانه بیرون آمد.[6]
گفتار و رفتار پیامبر(ص) در شب عروسی و روز بعد
پیامبر(ص) در شب عروسی زهرا(س)، دست او را در دست علی(ع) نهاد و به علی(ع) فرمود:
«بارَکَ لَکَ فِی اِبْنَةِ رَسُولِ اللهِ، یا عَلِیُّ نِعْمَتِ الزَّوْجَةُ فاطِمَةُ:
ای علی(ع) دختر رسول خدا(ص) بر تو مبارک باد، فاطمه(س) همسر نیکویی است»، سپس رو به فاطمه(س) کرد و فرمود:
«نِعْمَ الْبَعْلُ عَلِیُّ:
علی(ع) نیکو شوهری است».
پیامبر(ص) هنگام بدرقهی این دو همسر خوشبخت به خانهی زفاف، چنین دعا کرد:
«اَللّهُمَّ هذِهِ اِبْنَتِی وَ اَحَبُّ الْخَلْقِ اِلَیَّ، اَللّهُمَّ وَ هذا اَخِی وَ اَحَبُّ الْخَلْقِ اِلَیَّ...:
خدایا! این دختر من که محبوبترین خلق در نزد من است، و این برادر من که محبوبترین خلق به سوی من میباشد».[7]
از فاطمه(س) پرسید: «شوهرت را چگونه یافتی؟»
فاطمه(س) در پاسخ عرض کرد: «خَیْرُ بَعْلٍ: علی(ع) را بهترین شوهر یافتم».
آنگاه پیامبر(ص) چنین دعا کرد: «خدایا! پراکندگی این دو را جمع کن، و قلبهای این دو را پیوند ده، آنها و فرزندان آنها را از وارثان بهشت پرنعمت قرار بده، فرزندان پاک و پاکیزه و مبارک به آنها عطا کن، و آن فرزندان را امامان راهنما که مردم را به سوی اطاعت و خشنودی تو فرا خوانند قرار ده».
در روایت دیگر آمده: پیامبر(ص) فردای شب عروسی، کاسهای پر از شیر نزد علی (ع) و فاطمه(س) آورد، و به فاطمه فرمود:
«اِشْرِبِی فَداکِ اَبُوکِ:
پدرت به فدایت بنوش»، و به علی(ع) فرمود:
«اِشْرِبْ فَداکَ اِبْنُ عَمِّکَ:
پسر عمویت به فدایت بنوش».[8]
عبادت و انفاق حضرت زهرا(س) در شب عروسی
پیامبر(ص) در عروسی زهرا(س) یکدست پیراهن نو به زهرا(س) داده بود تا در شب عروسی بپوشد، هنگامی که فاطمه(س) به خانهی زفاف رفت، بر سجّادهی عبادت خود نشسته بود و با خدا مناجات میکرد، ناگاه مستمندی به در خانهی فاطمه(س) آمد و با صدای بلند گفت: «از درِ خانهی نبوّت یک پیراهن کهنه میخواهم».
فاطمه(س) در آن وقت دو پیراهن داشت، یکی کهنه و دیگری نو، خواست پیراهن کهنه را طبق تقاضای فقیر، به او بدهد، ناگاه به یاد این آیه (۹۲ آلعمران) افتاد که میفرماید:
«لَنْ تَنالُوا الْبِرََّ حَتّی تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ:
هرگز به حقیقت نیکوکاری نمیرسید مگر آنچه را دوست دارید انفاق کنید».
حضرت زهرا(س) که میدانست پیراهن نو را بیشتر دوست دارد، به این آیه عمل کرد، و پیراهن نو را به فقیر داد.
فردای آن شب هنگامی که پیامبر(ص) پیراهن کهنه را در تن او دید، پرسید:
«چرا پیراهن نو را نپوشیدهای؟»، حضرت زهرا(س) عرض کرد: آن را به فقیر دادم.
پیامبر(ص) فرمود: «اگر پیراهن نو را برای شوهرت میپوشیدی بهتر و مناسبتر بود».
فاطمه(س) عرض کرد: این روش را از شما آموختهام، در آن هنگام که مادرم خدیجه(س) همسر شما گردید، همهی اموال خود را در راه شما به تهیدستان بخشید، کار به جایی رسید که فقیری به در خانهی شما آمد و تقاضای لباس کرد، در خانه لباسی وجود نداشت، شما پیراهن خود را از تن بیرون آورده و به او دادی، از اینرو این آیه (۲۹ اسراء) نازل شد:
«وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً:
و بیش از حدّ دستت را مگشا تا مورد سرزنش قرار گیری و از کار فرو مانی».
پیامبر(ص) تحت تأثیر محبّتها و خلوص دخترش زهرا(س) قرار گرفت، قطرههای اشک از چشمانش سرازیر شد، فاطمه(س) را به نشانهی محبت، به سینهاش چسبانید.[9]
خودآزمایی
1- ازدواج با شکوه حضرت علی(ع) با حضرت فاطمه(س) در چه سالی صورت گرفت؟
2- چگونه تکبیر گفتن در عروسیها، سنّت گردید؟
3- حضرت زهرا(س) در شب عروسی چه چیزی را انفاق کردند؟ چرا؟
پینوشتها
[1] کشف الغمّه، ج ۱، ص ۴۹۷.
[2] اصول کافی، ج ۱، ص ۴۶۱.
[3] عیون اخبار الرّضا، ج ۲، ص ۵۹.
[4] ذخائر العقبی طبری، ص ۲ – مناقب ابن مغازلی شافعی، ص ۳۴۴.
[5] همان مدرک.
[6] کشف الغمّه، ج ۱، ص ۴۹۷ – بحار، ج ۴۳، ص ۹۶ به بعد.
[7] بحار، ج ۴۳، ص ۹۶.
[8] بحار، ج ۴۳، ص ۱۱۷.
[9] اقتباس از ریاحین الشّریعه، ج ۱، ص ۱۰۵ و ۱۰۶.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت