موضعگیریهای امام کاظم(ع) در برابر طاغوتها| ۴
از برکات حوزه علمیّه امام کاظم(ع)
آثار و برکات حوزه علمیّه امام كاظم علیهالسّلام در ابعاد گوناگون، بسیار بود، شخص امام و شاگردانش با بیانات و روشنگریهای علمی خود، بسیاری از بیگانگان و طرفداران عقاید باطل را به سوی اسلام ناب هدایت فرمودند كه در قسمتهای بعد، به ذكر نمونههایی از آن خواهیم پرداخت و در اینجا نظر شما را به یك نمونه از گرایش یك مقام بلند پایه مسیحی به اسلام، در پرتو رهنمودهای امام كاظم علیهالسّلام جلب میکنم:
مسلمان شدن دانشمند مسیحی در محضر امام کاظم(ع)
یكی از دانشمندان كنجكاو مسیحی به محضر امام كاظم علیهالسّلام آمد و گفت: سی سال است از پروردگارم خواستهام تا مرا به بهترین دینها و به ممتازترین بندگان خود، هدایت نماید، تا آن كه شبی در عالم خواب، شخصی مرا به مردی (به نام مطران) كه در «علیای دمشق» سكونت داشت معرّفی كرد، نزد او رفتم، پس از گفتگو، گفت: «اگر علم اسلام، تورات، انجیل و تمام كتابهای آسمانی و اخبار را میخواهی به مدینه برو و در آنجا بپرس «موسی بن جعفر» كیست، وقتی به خدمتش رسیدی، بگو كه فلان كس در علیای دمشق سلام رسانید و مرا به سوی تو فرستاده است... هر چه خواهی در نزد او است....»
دانشمند مسیحی، به مدینه مسافرت كرد و سرانجام به محضر امام كاظم علیهالسّلام رسید و سرگذشت و خواب خود را بیان كرد و گفت: مطران كه مرا نزد شما فرستاده، سلام رسانید، آنگاه گفت: «اگر اجازه بدهی تكفیر كنم (یعنی تواضع مخصوصی كه در برابر سلاطین مینمایند و اندكی خم میشوند و دو كف دست خود را در میان رانها پنهان مینمایند، انجام دهم).»
امام كاظم: اجازه نشستن میدهم، ولی اجازه تكفیر نمیدهم.
دانشمند مسیحی، نشست و كلاه نصرانیّت خود را از سر گرفت، آنگاه گفت: «آیا اجازه سخن گفتن و سؤال كردن به من میدهی؟»
امام کاظم: آری، تو برای همین کار به اینجا آمدهای.
دانشمند مسیحی: چرا جواب سلام دوستم (مطران) را ندادی؟
امام كاظم: جواب رفیقت این است كه خدا هدایتش كند، اما سلام بر او، آن هنگام روا است كه دین ما (اسلام) را بپذیرد.
دانشمند مسیحی: اكنون اجازه بده من چند سؤال مطرح كنم.
امام کاظم: آنچه میخواهی بپرس.
دانشمند مسیحی: موضوع نزول قرآن بر محمّد(ص) و هدف از نزول آن چیست؟
امام کاظم: «حم – وَ الْكِتَابِ الْمُبِینِ - إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِینَ ...:
حم – سوگند به این کتاب آشکار – که ما آن را در شبی پر برکت نازل کردیم، ما همواره انذار کننده بودهایم.» (دخان/1 تا 3)
دانشمند مسیحی: تفسیر باطنی این آیات چیست؟
امام کاظم: واژه «حم»، محمّد(ص) است، و این كلمه در كتابی كه بر هود پیامبر نازل شده، آمده است، و از حروفش كاسته شده است (دو حرف «م» و «د»، به جهت تخفیف یا به جهت دیگر، حذف شده است.)
امّا منظور از جمله «کتاب روشن»، امیر مؤمنان(ع) است.
و امّا منظور از «شب مبارک» فاطمه(ع) است.
و امّا این که میفرماید:
«فِیهَا یُفْرَقُ كُلُّ اَمْرٍ حَكِیمٍ:
در آن شب هر امری بر طبق حكمت خدا تنظیم میگردد.» (دخان/4)
یعنی فاطمه(ع) سرچشمه خیر بسیار است، و آن خیر، مرد حكیم و مرد حكیم و مرد حكیم است (یعنی امام حسن و امام حسین و امام سجّاد و امامان دیگرند.)
دانشمند مسیحی: اوّلین و آخرین نفر این مردان را معرّفی كن.
امام كاظم: اوصاف آنها به همدیگر شبیه است، و من سوّمی آنها (امام حسین) را معرّفی میکنم كه چه كسی (یعنی مهدی آل محمّد) از نسل او آشكار میگردد، اوصاف او در كتابهایی كه بر شما نازل شده است، اگر تحریف و تغییر نداده باشید مذكور است، ولی شما از قدیم آن كتابها را تحریف كردهاید.
دانشمند مسیحی: آنچه میگویید راست است و دروغی در كار نیست...
امام كاظم: اكنون مطلبی را به تو خبر دهم كه آن را جز اندكی از خوانندگان كتابهای آسمانی ندانند، به من بگو نام مادر مریم چه بود؟ و در چه روز و چه ساعتی (روح عیسی) در رحم مریم دمیده شد.
دانشمند مسیحی: نمیدانم.
امام كاظم: نام مادر مریم «مَرثا» بود، كه در زبان عرب «وَهیبَه» میباشد، امّا روزی كه مریم باردار شد، روز جمعه هنگام ظهر بود، همان روزی كه جبرئیل از آسمان فرود آمد، و برای مسلمانان عیدی مهمتر از روز جمعه نیست، خداوند و محمّد(ص)، آن روز را ارزشمند خواندند و دستور دادند تا مسلمانان، آن روز را عید خود قرار دهند.
امّا تولّد عیسی علیهالسلام از مریم، در روز سه شنبه بود، آن هنگام كه چهار ساعت و نیم از روز گذشته بود.
سپس فرمود: «آن نهری كه عیسی علیهالسّلام در كنار آن، از مریم متولّد شد، كدام نهر بود؟»
دانشمند مسیحی: نمیدانم.
امام كاظم: آن نهر، فرات بود كه درختهای انگور و خرما در كنار آن بود، هیچ نهری از جهت داشتن درخت انگور و خرما، مانند نهر فرات نیست، امّا آن روزی كه زبان مریم(ع) بسته شد، و «قیدُوس» (شاه یهودیان در آن زمان) فرزند و یارانش را احضار كرد تا از او یاری نمایند، دودمان عِمران را بیرون برد، تا بنگرند، و آنچه را در كتاب تو (انجیل) و كتاب ما (قرآن) ذكر كرده، بیان كردند، آیا آن را فهمیدهای؟
دانشمند مسیحی: آری همین امروز خواندهام.
امام كاظم: بنابراین، تا در این مجلس هستی، خداوند تو را هدایت خواهد كرد.
دانشمند مسیحی: بفرما! نام مادرم در زبان عربی و سریانی چیست؟
امام كاظم: نام مادرت به زبان سریانی «عَنقالِیّه» است، و نام مادر پدرت «عَنقُورَه» است، امّا نام مادرت به زبان عربی، «هُوَمیّه» است، و نام پدرت «عبدُالمسیح» میباشد كه به لغت عربی، عبدالله است، زیرا مسیح علیهالسلام دارای عبد (بنده) نیست.
دانشمند مسیحی: راست گفتی، و به خوبی بیان فرمودی، اكنون بفرما نام جدّم چیست؟
امام كاظم: نام جدّت «جبرئیل» بود و من در همین مجلس نام او را «عبدالرّحمن» گذاردم.
دانشمند مسیحی: آیا او مسلمان بود.
امام كاظم: آری و شهید شد، زیرا لشگری از مردم شام ناگهان به خانهاش ریختند و او را كشتند.
دانشمند مسیحی: نام من، قبل از آن كه كُنیهام را بگویم، چه بود؟
امام كاظم: نام تو عبدالصّلیب بود.
دانشمند مسیحی: شما مرا چه مینامید؟
امام كاظم: من شما را عبدالله مینامم.
دانشمند مسیحی: من هم به خدای بزرگ ایمان آوردم و گواهی میدهم كه معبودی جز خدای یكتا و بیهمتا نیست، و او آنگونه نیست كه مسیحیان تعریف میکنند، و هیچگونه شركی به او راه ندارد، و گواهی میدهم كه محمّد(ص) بنده و فرستاده خدا است كه او را به راستی فرستاد، و او حقّ را برای اهلش آشكار نمود، و اهل باطل در گمراهی و انحراف ماندند، و او رسول خدا(ص) به سوی همه مردم جهان از سرخ و سیاه بود، و همه مردم نسبت به او یكسان بودند، گروهی به راه هدایت رفتند، و گروهی در ضلالت و گمراهی ماندند.
و گواهی میدهم كه ولیّ و جانشین او، حكمت او را بیان كرد، و پیامبران قبل از او بیانگر حكمت كامل بودند و در راه اطاعت خدا كوشش نمودند، و از هرگونه باطل و پلیدی و اهل باطل، دوری كردند، خداوند نیز آنها را در راه اطاعتش، یاری فرمود... سپس آن دانشمند مسیحی زُنّار و صلیب طلایی را كه در گردن داشت برید و شكست و بیرون آورد و به امام كاظم علیهالسّلام عرض كرد: «زكات این صلیب طلا را به چه مصرفی برسانم؟»
امام كاظم: در اینجا برادری همکیش تو است و از قبیله «قیس بن ثعلبه» است كه مانند تو به اسلام گرویده، با او مواسات و همسایگی كنید (و از زكات به او بده) و من در ادای حق اسلامی شما كوتاهی نمیکنم.
دانشمند مسیحی: من در محلّ خود ثروتمند هستم و سیصد اسب نر و ماده، و هزار شتر دارم، و حقّ شما در نزد من، بیش از حق من است.
امام كاظم: «تو آزاد شده خدا و رسولش هستی، و نسب و نژادت به حال خود باقی است.»
از آن پس، آن مسیحی، رسماً در صف مسلمین قرار گرفت، و در راه اسلام به نیكی انجام وظیفه كرد و با زنی از قبیله بنیفهر، ازدواج نمود و امام كاظم(ع) از اوقاف امام علی(ع) پنجاه دینار مهریّه همسرش را پرداخت و برای او نوكر گرفت، و خانهای در اختیار او گذارد و او در خدمت امام كاظم(ع) بود، تا آن حضرت را از مدینه به سوی بغداد تبعید كردند، آن مسیحی تازه مسلمان 28 شب پس از تبعید امام كاظم(ع) از دنیا رفت.[1]
خودآزمایی
1- چرا امام كاظم(ع) جواب سلام مطران را نداد؟
2- امام کاظم(ع) تفسیر باطنی آیات «حم – وَ الْكِتَابِ الْمُبِینِ - إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِینَ: حم – سوگند به این کتاب آشکار – که ما آن را در شبی پر برکت نازل کردیم، ما همواره انذار کننده بودهایم.» (دخان/1 تا 3) را چگونه بیان کردند؟
3- آن نهری كه عیسی علیهالسّلام در كنار آن، از مریم متولّد شد، كدام نهر بود؟
پینوشت
[1] - اصول كافی، ج 1، ص 478 تا 481.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی