مقدّمه
سلامت و صلابت هر جامعه، منوط به اجرای دقیق و درست قوانین و مقررات حاکم بر آن است. هر اندازه که قوانین جامعه، کامل تر و با نیازهای روحی و جسمی انسان منطبق تر باشد، آن جامعه از سعادت و تکامل بیش تری برخوردار بوده و با سرعت بیش تری به سوی اهداف و آرمان های خود پیش خواهد رفت. پرواضح است که تنها وجود قانون کامل و همه جانبه، برای تحقّق این مهم کافی نیست؛ زیرا قانون به هر شکلی که باشد، نوعی محدودیت را برای انسان ها در پی دارد. از سوی دیگر، طبع و ساختار وجودی انسان به گونه ای است که از محدودیت اجرای قوانین گریزان است. از این رو، بررسی و یافتن روش های جلوگیری از قانون گریزی، از دغدغه های اساسی مصلحان و اندیشمندان جوامع به شمار می آید و تحقیقاتی نیز در این زمینه صورت گرفته است.
در اسلام، از فریضهی امر به معروف و نهی از منکر، به عنوان ضامن اجرای قوانین و دستورهای شرع مقدّس یاد شده است. آیات و روایات بسیاری دربارهی اهمیت و آثار و برکات آن وجود دارد تا آن جا که گفته می شود که همهی کارها حتّی پیکار در راه خدا، در مقایسه با این فریضه، همانند قطره ای آب در برابر دریایی پهناور است؛ زیرا دوام و بقای احکام دیگر، در گرو عمل به این فریضه است؛ امام باقر علیه السّلام در این باره می فرمایند: «إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَرِيضَةٌ عَظِيمَةٌ بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِض». همانا امر به معروف و نهی از منکر واجبی است که به وسیلهی آن واجبات دیگر اقامه می شود.[1] لذا شهید مطهری، از شهید ثانی نقل می کند: «آیات و روایات مربوط به امر به معروف و نهی از منکر، در حدّی است که کمر را می شکند».
آری این دو واجب الهی، دو رکن از احکام و فرایض الهی و دو حقیقت از عالی ترین و اساسی ترین مسائل نورانی دین مقدّس اسلام می باشند که همچون دو ستارهی پر فروغ، بین سایر تکالیف درخشیده، و همواره در اسلام مورد تاکید بوده اند و عمل به آن ها موجب بقای جامعهی اسلامی و ضامن سلامت آن می باشد، چنان چه قرآن کریم، شرط رستگاری و فلاح بشریّت را دعوت به خیر و اقامهی این دو فریضهی بزرگ می داند و می فرماید: «وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ». بايد از ميان شما، جمعى دعوت به نيكى، و امر به معروف و نهى از منكر كنند و آن ها همان رستگارانند.[2] همان طور که ملاحظه می شود، پايان آيه تصريح مى كند كه فلاح و رستگارى تنها از اين راه ممكن است.[3]
گسترهی شمول امر به معروف و نهی از منکر در مباحث نظری اسلام تا حدّی است که هر سه ساحت دین یعنی: 1-فقه و احکام، 2-کلام و عقاید، 3-و اخلاق و تربیت را در برمی گیرد و به همین دلیل مورد توجّه و تأکید خاصّ پروردگار متعال و انبیاء و اولیاء علیهم السّلام بوده است.
لقمان حکیم، فرزندش را به امر به معروف و نهی از منکر دستور می دهد: «يا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اصْبِرْ عَلى ما أَصابَكَ إِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ». پسرم! نماز را برپا دار، و امر به معروف و نهى از منكر كن، و در برابر مصايبى كه به تو مى رسد شكيبا باش كه اين از كارهاى مهمّ است.[4] پیشوای شهیدان حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السّلام یکی از مهم ترین آرمان های بلند قیام خویش را اجرای این دو فریضهی الهی و حرکت بر اساس سیرهی نبوی و علوی می شناسند، و به هنگام خروج از مدینه، ضمن وصیتی به برادر خود «محمّد بن حنفیه» می فرمایند: «انِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی ص أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَی عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی عَلِیِّ بْنِ أَبِیطَالِبٍ». من از سر شادى و سرمستى و تباهكارى و ستمگرى قيام نكردم، بلكه براى خواستار شدن اصلاح در امّت جدّم به پا خاستم، و اكنون مى خواهم امر به معروف و نهى از منكر كنم، و بر روش جدّم و پدرم على بن ابى طالب راه بروم.[5] حضرت سیّد الشّهدا علیه السّلام با این کلام هم شرافت قیام خود را به جامعهی اسلامی نشان دادند و هم اهمیت امر به معروف و نهی از منکر را متذکّر شدند.
و حضرت امام باقر علیه السّلام این دو فریضه را «أَسْمَى الْفَرَائِضِ وَ أَشْرَفَهَا»، یعنی: بالاترین واجبات و شریف ترین آن ها می دانند و در اهمیّت آن می فرمایند: «إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ سَبِيلُ الْأَنْبِيَاءِ وَ مِنْهَاجُ الصُّلَحَاءِ فَرِيضَةٌ عَظِيمَةٌ بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِضُ وَ تَأْمَنُ الْمَذَاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَكَاسِبُ وَ تُرَدُّ الْمَظَالِمُ وَ تُعْمَرُ الْأَرْضُ وَ يُنْتَصَفُ مِنَ الْأَعْدَاءِ وَ يَسْتَقِيمُ الْأَمْرُ». همانا امر به معروف و نهی از منکر راه انبیاء و خطّ مشی صالحان است؛ فریضهی بزرگی است که به سبب آن فرائض دیگر برپا و احیاء می شوند و (به وسیلهی آن) مذاهب ایمن، کاسبی ها حلال می گردد و مظالم به صاحبانش بازگشته، زمین آباد می شود و از دشمنان انتقام گرفته شده و امر (مسلمین) اصلاح می شود و در مسیر خود قرار می گیرد.[6]
مصلحان بزرگ اجتماع با تکیه بر این دو اصل اساسی به نشر معروف ها و نبرد با منکرات اجتماعی پرداخته اند و فقهای عظام به پیروی از قرآن و عترت، در بیان احکام عملی دین، این دو وظیفهی الهی را مدّنظر داشته و برخی در رساله ها و استفتائات به ابعاد مختلف آن پرداخته اند و پیوسته بر لزوم اقامهی این دو فریضهی مهم در تمامی جوامع تأکید داشته، اجرای آن ها را خواستار شده اند. نکته ای که شایان توجّه است آن است که امر به معروف و نهی از منکر در تقسیم بندی های متداول فقه، در جایگاه فقه سیاسی قرار می گیرد؛ زیرا هر چند انجام دادن این فریضه، ویژهی حکومت نیست، ولی اجرای برخی از مراتب آن و نیز پشتیبانی، فضاسازی و تهیهی ساز و کار لازم برای اجرای کامل و درست آن، از وظایف حکومت اسلامی به شمار می آید.
امّا با نهایت تأسّف، غباری که بر چهرهی این دو رکن رکین و دو حقیقت متین نشسته، اجرای آن ها را در گوشهی غربت فرو برده است. جای بسی تأسّف و تعجّب است که به رغم تأکیدات فراوان دین، این دو فریضه کم تر مورد عنایت قرار گرفته اند. باید بررسی کنیم که این قصور از کجا ناشی شده و چرا تاکنون کم تر در پی رفع موانع اجرای آن بوده ایم؟! در حالی که به وضوح شاهد آنیم که اردوگاه «کفر» و «نفاق» در پی «مدیریت منکرات» است تا فساد را به شریان های ملل دنیا، خصوصاً ممالک اسلامی تزریق نماید. خداوند متعال به این حقیقت در قرآن کریم تصریح داشته و می فرماید: «الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَ يَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنافِقِينَ هُمُ الْفاسِقُون». مردان منافق و زنان منافق، همه از يك گروهند! آن ها امر به منكر، و نهى از معروف مى كنند و دست هايشان را (از انفاق و بخشش) مى بندند، خدا را فراموش كردند، و خدا (نيز) آن ها را فراموش كرد (و رحمتش را از آن ها قطع نمود) به يقين، منافقان همان فاسقانند.[7]
يعنى درست بر عكس برنامهی مؤمنان راستين كه دائما از طريق امر به معروف و نهى از منكر در اصلاح جامعه و پيراستن آن از آلودگى و فساد كوشش دارند، منافقان دائما سعى مى كنند كه فساد همه جا را بگيرد، و معروف و نيكى از جامعه برچيده شود، تا بهتر بتوانند در چنان محيط آلوده اى به اهداف شومشان برسند.[8] پس بر «مؤمنین» لازم است که اقدامات متقابل و پیش گیرانه را انجام داده، در پی دفع اهداف کفر و نفاق بر آیند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند، چنان چه قرآن کریم درست چند آیه پس از آیهی قبلی می فرماید: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ يُطِيعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ». مردان و زنان باايمان، ولىّ (و يار و ياور) يكديگرند، امر به معروف و نهى از منكر مى كنند، نماز را برپا مى دارند و زكات را مى پردازند و خدا و رسولش را اطاعت مى كنند؛ به زودى خدا آنان را مورد رحمت خويش قرار مى دهد؛ خداوند توانا و حكيم است.[9]
خداوند متعال بعد از آن تذكّر و بيان حال منافقين، حال عامّهی مؤمنين را بيان مى كند و مى فرمايد: «مردان و زنان با ايمان اولياى يكديگرند»، تا منافقين بدانند نقطهی مقابل ايشان مؤمنين هستند كه مردان و زنانشان با همهی كثرت و پراكندگى افرادشان، همه در حكم يك تن واحدند، و به همين جهت بعضى از ايشان امور بعضى ديگر را عهده دار مى شوند. و به همين جهت است كه هر كدام ديگرى را به معروف امر مى كند و از منكر نهى مى نمايد. آرى، به خاطر ولايت داشتن ايشان در امور يكديگر است- آن هم ولايتى كه تا كوچك ترين افراد اجتماع راه دارد- كه به خود اجازه مى دهند هر يك ديگرى را به معروف واداشته و از منكر باز بدارد.[10]
بنا بر این مسلمین نسبت به یکدیگر مسئولند و نمی توانند در رابطه با پیشرفت و یا پسرفت همدیگر بی تفاوت باشند. پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله می فرمایند: «كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ». همهی شما (مانندِ) چوپان هستید و از همه شما از کسانی که تحت نظر شما هستند، بازخواست خواهد شد.[11] با نگاهی مدبّرانه می توان به امر به معروف و نهی از منکر به عنوان «ابزار کارآمد» و «فریضهی نجات بخش» و نیز «سیستم نظارتی مردم بر مردم» نگریست، تا بدین وسیله هم بتوان این دو حکم الهی را حیاتی دوباره بخشید و هم سایر قوانین آسمانی اسلام را به جریان انداخت. باشد که به این وسیله به ندای خداوند حکیم لبیک گفته، خود را مصداق «خَيْرَ أُمَّةٍ/ بهترین امّت» سازیم، چنان چه خداوند متعال فرمود: «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ ...». شما بهترين امّتى بوديد كه به سود انسان ها آفريده شده اند (چه اين كه) امر به معروف و نهى از منكر مى كنيد و به خدا ايمان داريد.[12] و بدین وسیله زمینه ساز ظهور حضرت ولیّ عصر عجّل الله تعالی فرجه الشّریف شویم.[13]
بیا با امر بر معروف کردن/ به فرهنگ شهادت آشنا شو
به نهی از منکر این کار خدایی/ خدا را جستجو کن با صفا شو
مبادا بی طرف یا بی تفاوت/ همه معروف و منکر واگذاری
میان کربلا باشی و لیکن/ امام خویش را تنها گذاری
خودآزمایی
1- روایتی از امام باقر علیه السّلام پیرامون محوریّت امر به معروف و نهی از منکر در اقامهی واجبات دیگر، بیان کنید؟
2- طبق آیهی 67 از سوره توبه، توضیح دهید که راهکار منافقان برای پیشبرد اهداف شومشان چه می باشد؟ و در برابر دسیسهی آن ها وظیفهی مؤمنین چیست؟
پینوشتها
[1] الكافي (ط - الإسلامية) ج 5 ص 55.
[2] سوره آل عمران/ آیه 104 (ترجمه مکارم).
[3] تفسير نمونه ج 3 ص 35.
[4] سوره لقمان/ آیه 17 (ترجمه مکارم).
[5] الحياة (ترجمه احمد آرام) ج 2 ص 323.
[6] الكافي (ط - الإسلامية) ج 5 ص 55 و 56.
[7] سوره توبه/ آیه 67 (ترجمه مکارم).
[8] تفسير نمونه ج 8 ص 30.
[9] سوره توبه/ آیه 71 (ترجمه مکارم).
[10] ترجمه الميزان ج 9 ص 455.
[11] جامع الأخبار(للشعيري) ص 119.
[12] سوره آل عمران/ آیه 110 (ترجمه مکارم).
[13] برگرفته از کتاب: راه اصلاح یا امر به معروف و نهی از منکر (آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی) ص 1/ امر به معروف و نهی از منکر در آیینه فتوا (جعفر ربّانی) ص 13 تا 15/ امر به معروف و نهی از منکر در آیینه قرآن کریم (محمّد عابدی میانجی) ص 11/ امر به معروف و نهی از منکر در آینه اجتهاد (محمّد رحمانی) ص 13 تا 15.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
مسلم زکیزاده