فصل دوّم: پیامهای اخلاقی| ۷
۱۱. غیرت
یکی ازخصلتهای پسندیده، «غیرت» است. درلغت، غیرت به معنای آن است که سرشت و طبیعت انسان از مشارکت غیر در امر موردعلاقهاش نفرت داشته باشد.[1]
در اصطلاح، آن است که کسی نسبت به ناموس خود وهمسر یا فرد مورد علاقهاش به حدّی اهتمام ورزد که به دیگری اجازه و تعرّض به حریم خویش ندهد. انسان غیور، نمیتواند تحمّل کند که دیگران با نگاههای ناپاک یا انگیزههای فاسد، به همسر و بستگان او نزدیک شوند و قصد سوء داشته باشند. غیرت ورزیدن، خُلقی ارزشمند و پسندیده است. «غیرت دینی» نیز سبب میشود که انسان از هر نوع سوءِ قصد و هجوم مخالفان به دین و ارزشهای مقدّس و معتقدات دینی برآشوبد و عکس العمل نشان دهد و در دفع تعرّض بکوشد.
پیامبر اکرم(ص) فرموده است:
غیرت از ایمان است؛ «اَلْغیرَةُ مِنَ الْاِیمانِ».[2]
غیرت، نشانهی ارزشمندی شخصیت یک انسان محسوب میشود. حضرت علی(ع) فرموده است: «ارزش انسان به قدر همّت اوست، صدق او به اندازه جوانمردی اوست، شجاعتش به اندازهی پاکدامنی اوست و عفّت او به قدر غیرت اوست:
... وَ عِفتهُ عَلَی قَدرِ غَیرَتِهِ.[3]
و خداوند نیز بندگان غیرتمند خویش را دوست میدارد:
«اِنَّ اللهَ یُحِبُّ مِنْ عِبادِهِ الغَیُور».[4]
بنیهاشم، غیرتمندان روزگار خویش بودند و برای عترت پیامبر حرمتی فوقالعاده قائل بودند. جوانان بنیهاشم نیز پیوسته اهل بیت امام حسین(ع) را در طول سفر به کربلا، محافظت میکردند. شبها نیز با حراست این جوانان، بویژه قمر بنی هاشم، زنان حرم آسوده و بیهراس میخفتند. حسین بن علی(ع) در رجز حماسی خویش در روز عاشورا از جمله بر حمایت از ذرّیهی پیامبر و خانواده پدرش تأکید میفرمود:
«اَحْمی عِیالاتِ ابی، اَمْضی عَلی دینِ النَّبی».[5]
آن حضرت، روز عاشورا خانواده و دختران و خواهر خود را توصیه کرد که پس از شهادتش، گریبان ندرند و چهره مخراشند و آه و زاری و واویلا سر ندهند و پیش دشمنان صدایشان را به گریه بلند نکنند. در واپسین لحظات هم که مجروح بر زمین افتاده بود، وقتی شنید که گروهی از سپاه دشمن قصد حمله به خیمهها و تعرّض به زنان و کودکان دارند، بر سرشان فریاد کشید:
«اِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دینٌ وَ کُنْتُمْ لا تَخافُونَ الْمَعادَ فَکُونُوا اَحْراراً فی دُنْیاکُمْ...»[6]،
ای پیروان آل ابوسفیان، اگر دین ندارید و از معاد نمیترسید، پس در دنیایتان آزاده باشید و اگر عربید، به اصل و تبار خویش برگردید... من با شما میجنگم و شما با من میجنگید، به زنان که نباید تعرّض کرد، تا وقتی من زندهام، طغیان گرانتان را از تعرّض نسبت به حرم من باز دارید:
«فَاْمنَعُوا عُتاتِکُم عَنِ التَّعرُّضِ لِحَرَمی ما دُمْتُ حَیّاً»[7]
از غیرت او بود که در همان حال هم از کار ناجوانمردانهی سپاه دشمن برآشفت و اعتراض کرد و تا زنده بود نتوانست تحمل کند که نامردان به حریم ناموس او نزدیک شوند. غیرت دینی او و یارانش نیز زمینه ساز آن حماسهی بزرگ شد. امام، کشته شدن را بر ننگ ذلّت و تسلیم، ترجیح داد و این از غیرت و حمیّت او بود. یاران شهیدش هم شب عاشورا و در فرصتهای دیگر تا پای جان ابراز وفاداری کردند و غیرتشان اجازه نداد که امام و اهل بیت او را در صحرا و میان انبوه دشمن رها کنند و خود، در پی زندگی و عافیت خویش روند. عباس، اماننامهی دشمن را ردّ کرد، خودش تیغها و شمشیرهای دشمن را بر خواری و مذلّت ترجیح داد.
امّا فرومایگان، برای کشتن او و به خاطر رضای خاطر والی کوفه و یزید طاغوت، همدست شدند و پس از کشتن عاشورائیان، خانواده آنان را به اسارت بردند.
برآشفتنِ عبدالله عفیف ازدی در کوفه بر ضد ابن زیاد و اعتراض به اسیر گرفتن خانوادهی حسین(ع) و عترت پیامبر، از غیرت او بود. اعتراض حضرت زینب به یزید در شام، که اهل بیت پیامبر را در معرض دید و تماشای مردم کوچه و بازار قرار داده[8]، ریشه در غیرت او داشت.
پیروان عاشورا، هم درس عفاف و حجاب را به عنوان «غیرت ناموسی» از کربلا میآموزند، هم دفاع از مظلوم و نصرت حق و مبارزه با باطل و بدعت را بعنوان «غیرت دینی» از حماسه آفرینان کربلا الهام میگیرند.
۱۲. فتوّت و جوانمردی
مردانگی و جوانمردی، از خصلتهای ارزشمندی است که انسان را به «اصول انسانی»، «شرافت»، «تعهّد و پیمان» و رعایت حال درماندگان پای بند میسازد. کسی که به حق وفادار بماند و از پستی و ستم گریزان باشد، از ضعیفان پشتیبانی کند، از خیانت و نیرنگ دوری گزیند، و به ظلم وحقارت و دنائت تن ندهد، اهل گذشت و ایثار و فداکاری باشد، «جوانمرد» است. «فتی» به جوانمرد گفته میشود و فتوّت، همان مردانگی است. در فرهنگ گذشته، به معنای عیّاری به کار میرفته که جنبهی اجتماعی داشته و عیّاران گروهی بودند که به خنجر و سلاح مجهز بودند و از دیگران مال میگرفتند و از محلی به محلی میرفتند، در عین حال، جانب مردانگی و بلند نظری را نگه میداشتند و گاهی دفاع یک قسمت از شهر یا محله به عهدهی آنان بود. به اهل محلّ دروغ نمیگفتند، تجاوز نمیکردند، اهل خیانت نبودند و به صفاتی همچون بخشش، آزادگی، شجاعت، مهماننوازی، بزرگ منشی و وفای به عهد آراسته بودند.[9] اینان برای خود آداب و عادات و فرهنگ خاصّی داشتند.[10]
در فرهنگ دینی، «فتوت» به نوعی بذل و بخشش، نیکی به دیگران، گشادهرویی، عفاف و خویشتن داری، پرهیز از آزار دیگران، و دوری از دنائت و پستی تفسیر شده است.[11] حضرت علی(ع) فرموده است:
نظام فتوت و جوانمردی، تحمل لغزشهای برادران و رسیدگی شایسته به همسایگان است.[12]
قرآن کریم از جوانان یکتاپرستی که در دوران حاکمیّت دقیانوس، از ظلم و شرک او گریختند و به غار پناه بردند (اصحاب کهف) با تعبیر «فتیه» (= جوانمردان) یاد میکند.
یاران امام حسین(ع) زیباترین جلوههای جوانمردی و فتوّت را در حماسهی عاشورا از خود نشان دادند، چه با حمایتشان از حق، چه با جانبازی در رکاب امام تا شهادت، چه در برخورد انسانی با دیگران، حتی دشمنان. ابا عبدالله الحسین(ع)، خود مظهر اعلای فتوّت بود. وی از یارانِ شهیدش و جوانمردانی از آل محمد(ص) که روز عاشورا به شهادت رسیدند، با همین عنوان یاد میکند.[13] و از زندگی پس از شهادت آن عزیزانِ به خون آرمیده، احساس دلتنگی میکند. به نقل تواریخ، حتی سر مطهّر امام حسین بر فراز نی، آیاتی از سوره کهف تلاوت کرد و از ایمان آن جوانمردان (فتیه) یاد نمود.[14]
عمل مسلم بن عقیل، درخانهی هانی مبنی بر ترور نکردن ابن زیاد را نیز میتوان از جوانمردی مسلم دانست.
هانی هم به نوبهی خود جوانمرد بود. وقتی او را به اتّهام پنهان کردن مسلم در خانهاش دستگیر کرده به دارالاماره بردند، ابن زیاد از او میخواست که مسلم را تحویل دهد. اما هانی این را نامردی میدانست، در پاسخ آنان گفت:
به خدا قسم هرگز او را نخواهم آورد. آیا مهمان خودم را بیاورم و تحویل بدهم که او را بکشی؟ به خدا قسم سوگند اگر تنهای تنها و بدون یاور هم باشم او را تحویل نخواهم داد، تا در راه او کشته شوم![15]
در مسیر راه کوفه، وقتی امام حسین(ع) با سپاه حرّ برخورد کرد و آنان راه را بر کاروان حسینی بستند، زهیر بن قین به امام پیشنهاد کرد که اینان گروهی اندکند و ما میتوانیم آنان را از بین ببریم وجنگ با اینها آسانتر از نبرد با گروههایی است که بعداً میآیند. امام فرمود:
«ما کُنْتُ لِأبْدأَهُمْ بِالْقِتالِ»[16]،
من شروع به جنگ نمیکنم. این یک گوشه از مردانگی امام است. صحنهی دیگر، آب دادن به سپاه تشنهی حرّ بود که از راه رسیده بودند. سیّدالشهداء(ع) دستور داد همه آن لشکر هزار نفری را حتّی اسبهایشان را سیراب کنند! یکی از آنان که دیرتر رسیده و تشنهتر و بیرمقتر بود، امام به دست خود او و اسبش را سیراب کرد.[17] روز عاشورا، همین حرّ، وقتی تصمیم گرفت به یاران امام بپیوندد، توبه کنان نزد امام آمد. امیدی نداشت که امام از گذشتهی او بگذرد، ولی جوانمردی امام او را پذیرا شد و توبهاش قبول گشت.[18] مردانگی و وفای اباالفضل نیز در کنار نهر علقمه جلوه کرد. وقتی تشنه کام وارد فرات شد و خواست آب بنوشد با یادآوری عطش برادر و کودکان خیمهها، آب ننوشید و لب تشنه از شریعهی فرات بیرون آمد.[19]
زندگی و مرگ و پیکار و شهادت حسین بن علی(ع) همه مردانه بود و از روی کرامت و بزرگواری. در زیارتنامهی آن حضرت آمده است که: «کریمانه جنگید و مظلومانه به شهادت رسید.»[20]
همهی یاران امام نیز که در صحنهی دفاع از حجت خدا و دین الهی تا پای جان ماندند و صحنه و میدان را رها نکردند و به امام خویش پشت نکردند و بر سر عهد و پیمان خود ماندند، جوانمردان فتوت پیشهای بودند که مردانگی را در مکتب اهل بیت آموخته بودند.
وقتی شمر برای حضرت اباالفضل امان نامه آورد، وی امانِ او را ردّ کرد و شمر را لعنت نمود و فرمود: برای ما اماننامه میآوری در حالی که پسر پیامبر، امان و امنیّت ندارد؟![21]
پایبندی عاشوراییان به اصول انسانی و حمایت از مظلوم و بیتفاوت نبودن در برابر جنایت و ستم و یاری رساندن به بی پناهان، از آنان چهرههایی درخشان و ماندگار پدید آورده است که در نسلهای بعد هم دلیران و آزادگان، رسم جوانمردی را از آنان آموختند.
خودآزمایی
1- امام حسین(ع) در روز عاشورا چه توصیهای به خانواده و دختران و خواهر خود کرد؟
2- جلوههایی از جوانمردی و فتوّت یاران امام حسین(ع) را که در حماسهی عاشورا از خود نشان دادند را بیان کنید.
پینوشتها
[1]. مجمع البحرین، واژهی «غیر».
[2]. من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 444.
[3]. نهج البلاغه، صبحی صالح، حکمت 47.
[4]. میزان الحکمة، ج 7، ص 357.
[5]. بحار الانوار، ج 45، ص 49.
[6]. همان، ص 51.
[7]. همان. در وقعة الطّف، ص 252، با عبارتی دیگر بیان شده است. «اِمنَعوُا رَحْلی و أهْلی مِن طُغاتِکُمْ و جُهّالِکُمْ».
[8]. حیاة الامام الحسین، ج 3، ص 378.
[9]. لغتنامه، دهخدا، واژه فتوت.
[10]. «فتوت نامه»، از ملاحسین واعظ کاشفی به آداب و رسوم جوانمردان پرداخته است.
[11]. میزان الحکمه، ج 7، ص 398.
[12]. نظام الفتوة احتمال عثرات الاخوان و حسن تعهد الجیران (غررالحکم).
[13]. ثم انی قد سئِمْتُ الحیوة بعد قتل الاحبّه و قتل هولاء الفتیه من آل محمد (موسوعة کلمات الامام الحسین، ص 482).
[14]. مناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 61. (آیه 13 کهف).
[15]. وقعة الطّف، ص 119.
[16]. ارشاد، مفید، ج 2، ص 82. (چاپ کنگره شیخ مفید).
[17]. حیاة الامام الحسین، ج 3، ص 74.
[18]. اعیان الشیعه، ج 1، ص 603.
[19]. موسوعة کلمات الامام الحسین، ص 472.
[20]. فقد قاتل کریما و قتل مظلوماً (مفاتیح الجنان، اعمال حرم مطهر امام الحسین، عمل چهارم).
[21]. وقعة الطّف، ص 190.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
جواد محدثی