کد مطلب: ۵۲۸۹
تعداد بازدید: ۷۷۲
تاریخ انتشار : ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۶:۱۸
شرح دعای مکارم‌الاخلاق| ۱۱۱
مفهوم سوء ظن آن است که هرگاه کارى از کسى سر زند که قابل تفسیر صحیح و نادرست باشد آن را به صورت نادرستى تفسیر کنیم، مثلًا هنگامى که مردى را با زن ناشناسى ببیند فکر کند آن زن نامحرم است و نیت آن‌ها ارتکاب اعمال خلاف مى‌‏باشد...

سوء ظنّ به مردم


در نوشتار قبل در باره سوء ظن به خود (نفس) بحث کردیم و اینک نوبت به قسم سوّم، یعنی سوء ظن به مردم رسیده است.


3- سوء ظنّ به مردم


مفهوم سوء ظن آن است كه هرگاه كارى از كسى سر زند كه قابل تفسیر صحیح و نادرست باشد آن را به صورت نادرستى تفسیر كنیم، مثلًا هنگامى كه مردى را با زن ناشناسى ببیند فكر كند آن زن نامحرم است و نیت آن ها ارتكاب اعمال خلاف مى ‏باشد، در حالى كه حسن ظن مى‏ گوید بگو حتماً محرم یا همسر او است. یا هنگامى كه شخصى اقدام به ساختن مسجد یا بناى خیر دیگرى مى ‏كند مقتضاى سوء ظن آن است هدفش ریاكارى یا اغفال مردم است، در حالى كه حسن ظن مى ‏گوید این عمل را با انگیزه الهى و نیت خیرخواهانه انجام داده است. از این جا روشن مى ‏شود كه دائره حسن ظن و سوء ظن بسیار وسیع و گسترده است و نه تنها در عبادات بلكه در مسائل اجتماعى، اخلاقى، اقتصادى و سیاسى نیز جارى مى ‏شود.[1]
ملا احمد نراقی در معراج السعاده سوء ظن را ناشی از ضعف نفس انسان دانسته و می نویسد: «صفت هشتم سوء ظن و بد دلى است به خدا و خلق. و این صفت رذیله نتیجه جُبن (ترس) و ضعف نفس است، زیرا كه هر جَبان (ترسو) ضعیف النفسى، هر فكر فاسدى كه به خاطرش مى ‏گذرد و به قوه واهمه او در مى ‏آید اعتقاد مى ‏كند و پى آن مى ‏رود. و این صفت خبیثه از مهلكات عظیمه است».[2] امیر المؤمنین علی علیه السّلام در روایتی می فرمایند:

«مَنْ‏ لَمْ‏ یحْسِنْ‏ ظَنَّهُ‏ اسْتَوْحَشَ مِنْ كُلِّ أَحَدٍ».

کسی که حسن ظن نداشته باشد، از هر کسی می ترسد.[3] بنا بر این بر خلاف تصور افراد بدگمان که خود را زیرک و باهوش پنداشته و سایرین را افراد ساده لوح می انگارند، این بدبینی و سوء ظن نشان دهنده ضعف نفس ایشان است. آن ها افرادی ضعیف النفس، بیمار دل و ترسو هستند و همین مشکل زمینه ساز بدگمانی آن ها نسبت به دیگران شده است.
قرآن کریم در آیات متعددی به موضوع سوء ظن پرداخته است. از جمله می فرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ...». اى كسانى كه ایمان آورده ‏اید! از بسیارى از گمان ها بپرهیزید، چرا كه بعضى از گمان ها گناه است.[4] منظور از «كَثِیراً مِنَ الظَّنِّ» گمان هاى بد است كه نسبت به گمان هاى خوب در میان مردم بیشتر است لذا از آن تعبیر به كثیر شده و گرنه حسن ظن و گمان خیر، نه تنها ممنوع نیست بلكه مستحسن است، چنان كه قرآن مجید در آیه 12 سوره نور مى ‏فرماید:

«لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَیراً/ چرا هنگامى كه آن نسبت ناروا را شنیدید مردان و زنان با ایمان نسبت به خود (و كسى كه همچون خود آن ها بود) گمان خیر نبردند؟!» (یعنى به جاى سوء ظن، مى‏ باید با حسن ظن و اعتماد عمومى نسبت به زنان و مردان مسلمان، شایعه ‏سازان را محكوم مى ‏ساختند و گفته آنان را صریحا و قاطعانه تكذیب مى‏ كردند تا دیگر جایى براى شایعه پردازى باقى نماند و آبروى مسلمانان محفوظ گردد[5]). قابل توجه این كه: نهى از «كثیرى» از گمان ها شده، ولى در مقام تعلیل مى‏ گوید: زیرا «بعضى» از گمان ها گناه است. این تفاوت تعبیر ممكن است از این جهت باشد كه گمان هاى بد بعضى مطابق واقع است، و بعضى مخالف واقع، آن كه مخالف واقع است مسلّماً گناه است، و لذا تعبیر به «إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ» شده است، بنا بر این وجود همین گناه كافى است كه از همه بپرهیزد.[6]
از آن جا که سوء ظن ها غالبا بدون علم و بر پایه احتمال و گمان به وجود می آیند، پروردگار متعال در سوره اسراء می فرماید:

«وَ لا تَقْفُ ما لَیسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً».

از آن چه به آن آگاهى ندارى، پیروى مكن، چرا كه گوش و چشم و دل، همه مسئولند.[7] در روایات بسیاری نیز سوء ظن نسبت به دیگران مورد مذمّت قرار گرفته است و به جز موارد استثنائی که در آینده بدان اشاره خواهد شد، پیوسته از سوی اهل بیت علیهم السّلام دستور به حسن ظن نسبت به مؤمنین، صادر شده است. امیر المؤمنین علیه السّلام در این باره می فرمایند: «ضَعْ أَمْرَ أَخِیكَ عَلَى أَحْسَنِهِ حَتَّى یأْتِیكَ مَا یغْلِبُكَ مِنْهُ وَ لَا تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَخِیكَ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِی الْخَیرِ مَحْمِلًا». امر برادرت را بر بهترین وجه آن حمل کن تا جایی که چیزی (دلیلی) به تو برسد که قابل حمل (بر وجه نیکو) نباشد. و هرگز از کلامی که از برادرت صادر می شود برداشت سوء نداشته باش در حالی که می توانی وجه خیر و نیکی برای آن بیابی.[8]


چه سوء ظنّی گناه است؟


بى ‏تردید نمى ‏توان مطلق گمان را بدون قید و شرط، گناه و حرام دانست، زیرا خاطرات زودگذر و تصورات ذهنى در برخورد با حوادثى كه در اطراف انسان مى ‏گذرد، امرى قهرى و طبیعى و خارج از دایره اختیار انسان است. این گونه خاطرات به هیچ وجه قابل اتصاف به حسن و قبح تكلیفى و اخلاقى نیست و متعلق امر و نهى واقع نمى ‏شود، مگر آن كه در پیدایش آن اراده شخص دخیل باشد و مقدماتش را با اراده و اختیار فراهم كند و یا آن كه به گمانش ترتیب اثر سوئى بدهد، مثلا با تجسّس در اسرار دیگران مقدمات پیدایش سوء ظن را ایجاد كند و یا آن كه به صرف سوء ظن دیگران را متهم سازد. در این شرایط، سوء ظن به دایره اختیار باز مى‏ گردد، زیرا با اختیارى بودن مقدمات در صورت اول و اختیارى بودن ترتیب اثر در صورت دوم، سوء ظن یك پدیده اختیارى محسوب مى ‏شود و دیگر به عنوان یك پدیده قهرى و طبیعى به حساب نمى ‏آید. بنا بر این، از مقدّمات سوء ظن مانند تجسس و گوش دادن به شایعات باید پرهیز كرد و نیز در صورت بروز سوء ظن بایستى آن را به فراموشى سپرد و از پیگیرى و ترتیب اثر دورى جست‏.[9]
ترتیب اثر دادن به سوء ظن به دو گونه است: 1- ترتیب اثر قلبى كه علماى اخلاق از آن به «عقد القلب» تعبیر كرده‏ اند. 2- ترتیب اثر عملى كه عملا به صورت تهمت و غیبت یا تضییع حقوق دیگران تحقق مى ‏پذیرد. ترتیب اثر قلبى آن است كه انسان گمان خود را كه در ابتدا یك تصور ساده و خاطره زودگذر بیش نیست در ذهن بسپارد، سپس آن را پرورش دهد و به صورت نوعى باور (عقد قلب) در آورد، به طورى ‏كه امر بر خودش نیز مشتبه شود و گمانش را به جاى یقین بگیرد و آثار علم و یقین بر آن بار كند. در چنین وضعى، انسان نسبت به دوستش بدگمان شده و حس اعتمادش سلب مى ‏گردد. این حالت نوعى بیمارى روحى و اخلاقى است كه در صورت شمول و عمومیت، اساس زندگى را متزلزل مى ‏كند و جامعه را به فساد و تباهى مى ‏كشد. پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: «إذا ظَنَنْتَ فَلا تُحَقِّقْ». ‏هرگاه به كسى بدگمان شدى آن را تصدیق مكن یعنى به صرف گمان، چیزى را باور مدار.
ترتیب اثر عملى عبارت است از این كه انسان گمان خود را به عنوان یك واقعیت مسلّم تلقّى كرده و آثار واقع را بر آن بار كند. مثلا ظنّ خود را به صورت یك خبر قطعى بازگو نماید و دیگران را به صرف گمان، متّهم و محكوم سازد. بدیهى است نتیجه این گونه برخورد جز تهمت و غیبت و هتك آبرو و تضییع حقوق افراد و جامعه، چیز دیگرى نمى‏ تواند باشد. رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: «إنّ اللّه حرّم من المسلم دمه و ماله و عرضه و أن یظنّ به ظنّ السّوء». خداوند خون و مال و آبروى مسلمان را محترم شمرده و سوء ظن به مسلمانان را تحریم فرموده است.[10] این روایت مخصوصاً از این نظر قابل توجه است كه امنیت در جهات چهارگانه (مالى، جانى، آبرویى و فكرى [ایمن بودن از سوء ظن و اتهام دیگران]) را در ردیف یكدیگر قرار داده و همه را در عبارت واحدى تحریم فرموده است.[11]
امام سجاد علیه السلام در دعای 32 از کتاب شریف صحیفه سجادیه، سلطه شیطان بر انسان را در سوء ظن دانسته و به ما می آموزند که برای نجات از این مخمصه باید دست به دامان پروردگار قادر متعال شد. آن حضرت به درگاه خداوند عرضه می دارند: «قَدْ مَلَكَ الشَّیطَانُ عِنَانِی فِی سُوءِ الظَّنِّ وَ ضَعْفِ الْیقِینِ، فَأَنَا أَشْكُو سُوءَ مُجَاوَرَتِهِ لِی، وَ طَاعَةَ نَفْسِی لَهُ، وَ أَسْتَعْصِمُكَ مِنْ مَلَكَتِهِ، وَ أَتَضَرَّعُ إِلَیكَ فِی صَرْفِ كَیدِهِ عَنِّی». شیطان، مهارم را در بدگمانی و کاهش یقین به دست گرفته؛ به این سبب از بد همسایگی ‌اش نسبت به خویش و پیرویم از او به درگاهت شکایت می ‌کنم؛ و از تسلّطش بر وجودم، از تو درخواست حفاظت دارم؛ و برای برگرداندن مکر و حیله ‌اش از خود، به درگاه تو زاری می‌ کنم.[12]
ادامه این بحث را در نوشتار بعد دنبال خواهیم کرد، ان شاء الله.


خودآزمایی


1- یک آیه و روایت در مذمّت سوء ظن به مردم بیان کنید؟
2- چه سوء ظنّی گناه محسوب می شود؟

 

پی‌نوشت‌ها

 

[1] اخلاق در قرآن ج ‏3 ص 335.
[2] معراج السعادة ص 232.
[3] عیون الحكم و المواعظ (للیثی) ص 465.
[4] سوره حجرات/ آیه 12 (ترجمه مکارم).
[5] نقطه هاى آغاز در اخلاق عملى ص 171.
[6] تفسیر نمونه ج ‏22 ص 181 و 182.
[7] سوره إسراء/ آیه 36 (ترجمه مکارم).
[8] الكافی (ط - الإسلامیة) ج ‏2 ص 362.
[9] نقطه هاى آغاز در اخلاق عملى ص 165 و 166. (با تلخیص)
[10] همان ص 166 تا 168. (با تلخیص)
[11] زندگى در پرتو اخلاق ص 119.
[12] ترجمه انصاریان.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حجت‌الاسلام مسلم زکی‌زاده

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: