کد مطلب: ۵۳۲۶
تعداد بازدید: ۳۹۷
تاریخ انتشار : ۰۵ اسفند ۱۴۰۰ - ۰۶:۵۶
همسرداری| ۷
آقای محترم! این شکایت‌ها و آه و ناله‌ها جز ایجاد ناراحتی چه ثمری دارند و چه دردی ‌را دوا می‌کنند؟ چرا برای یک عادت زشت و بی‌ثمر، اسباب ناراحتی خانواده‌ات را فراهم می‌سازی؟

مرد و شکایت‌های بی‌فایده


دشواری‌ها و مشکلات زندگی زیاد است. کسی نیست که اوضاع زمانه بر وفق مرادش بچرخد به گونه‌ای که صددرصد راضی بوده، اصلاً درددلی نداشته باشد. لیکن برخی انسان‌ها به قدری ظرفیت، صبر و حوصله دارند که مشکلات را تحمل می‌نمایند و آن را در دفتر خاطراتشان بایگانی می‌کنند و جز در مواقع ضروری از آن‌ها دم ‌نمی‌زنند. با سعی و جدیت برای مشکلات قابل علاج چاره‌جویی می‌کنند و از آه و ناله، شکایت و درددل ـ که ثمری ندارد و از علایم ضعف نفس به شمار می‌رود ـ جداً خودداری می‌نمایند. پیش خود فکر می‌کنند که بازگو کردن گرفتاری‌ها، دردی را دوا نمی‌کند پس چرا محفل انس دوستان را به وسیله آن بر هم زنیم و عیششان را ناقص سازیم.
اما گروهی دیگر، آن قدر کم ظرفیت هستند که مطلبی را دردل نگه نمی‌دارند و به شکایت و آه و ناله عادت کرده‌اند، به هر که می‌رسند با مناسبت یا بی مناسبت درددل را شروع می‌کنند، در انجمن دوستان که محل انس و تفریح است عنان سخن را در دست گرفته به شرح گرفتاری‌های خویش و کج رفتاری‌های چرخ و فلک مشغول می‌شوند، گویا از سوی شیطان مأموریت دارند که محافل انس و خوشی را بر هم بزنند و اهل‌مجلس را به یاد گرفتاری‌های خودشان بیندازند. بدین دلیل بیش‌تر دوستان از هم‌نشینی با این گونه افرادِ دیوصفت گریزانند و تا بتوانند فرار می‌کنند؛ اما بدبخت و بیچاره همسر و فرزندانشان که راه فرار ندارند. وقتی به منزل وارد می‌شوند، می‌خواهند تلافی دیگران را ـ که حاضر نبودند به شکایت‌ها و درددل‌های آنان گوش دهند ـ از دل خانواده‌شان دربیاورند و در این باره حتی از کوچک‌ترین موضوعات چشم‌پوشی نمی‌کنند.
گاهی از گرانی اجناس شکایت می‌کنند، گاهی از وضع بد تاکسی‌ها یا اضافه سوارکردن اتوبوس‌های خط، شکوه می‌نمایند، گاهی از بدرفتاری‌های دوستان یا کارشکنی‌ها و رقابت‌های همکاران یا ایرادها و سخت‌گیری‌های رئیس ناله برمی‌آورند، گاهی از وضع کسب و کار یا بدحسابی مردم و برگشت چک و سفته داد و فریاد می‌نمایند، گاهی از بیماری‌ها و عدم رسیدگی دکترها و گرانی ‌حق ویزیت‌ها شکایت می‌کنند و ... . این گونه افراد چون چشم خوش‌بینی ندارند و از جهان، جز بدی نمی‌جویند، از کوچک‌ترین حوادث ناگوار، متأثر شده و آه و ناله را سر می‌دهند و بدین وسیله عیش خانواده را از بین می‌برند. آن بیچاره‌ها هم چون راه فرار ندارند، مجبورند که بسوزند و بسازند.
آقای محترم! این شکایت‌ها و آه و ناله‌ها جز ایجاد ناراحتی چه ثمری دارند و چه دردی ‌را دوا می‌کنند؟ چرا برای یک عادت زشت و بی‌ثمر، اسباب ناراحتی خانواده‌ات را فراهم می‌سازی؟ همسر تو از صبح تا شب در خانه زحمت کشیده، با ده‌ها مشکل روبه‌رو شده، از زیادی کارهای خانه و سر و صدای بچه‌ها اعصابش خسته شده است، فرزندانت نیز از مدرسه یا کارگاه با تنی خسته و اعصابی پژمرده به منزل آمده‌اند، همه انتظار دارند تو به منزل بیایی و با سخنان گرم و گفتار دل‌پذیرت اعصاب خسته‌ی آن‌ها را آرامش دهی، آیا انصاف است که به عوض دل‌جویی، درددل و شکایت برای‌شان تحفه بیاوری؟ چرا آسایشگاه منزل و کانون انس و محبت را به جهنمی سوزان مبدل می‌کنی که از هر گوشه‌اش آه و ناله بلند است؟ اگر هزینه زندگی بالا رفته و مردم بدرفتاری می‌کنند و وضع عبور و مرور مشکل شده، تقصیر همسر و فرزندان تو چیست؟ اگر وضع کسبت خوب نیست و مردم بدحساب شده‌اند، آن ها چه کنند؟
با این عادت زیان‌بخش ـ که کوچک‌ترین اثری در حل مشکلات ندارد ـ خانواده‌ات را از خانه و زندگی و دیدارت بیزار می‌گردانی. غذایی که با این آه و ناله‌ها صرف شود از زهر مار هم تلخ‌تر خواهد بود. نتیجه‌ی این عمل به خوبی روشن است؛ زیرا زن و فرزندت تا بتوانند از محیط خانه فرار می‌کنند تا از شرّ آه و ناله‌های دایمی تو نجات یابند و چه بسا ممکن است در دام‌های رنگارنگ فساد گرفتار شوند. به علاوه همواره در معرض بیماری‌ها مخصوصاً بیماری‌های اعصاب خواهند بود.
آیا بهتر نیست که بردبار، متین، بزرگ نفس و عاقل باشی، و وقتی خواستی به منزل بروی گرفتاری‌های روزگار را به طور موقت هم که شده به دست فراموشی بسپاری و دردل خویش به حوادث روزگار بخندی و مادامی که در خانه هستی لب به شکایت و درد دل نگشایی، و غمی بر دل خانواده‌ات نگذاری؟
بهتر نیست که بگویید و بخندید و با خوشی و لذت، غذا تناول کنید و در آن کانون انس و محبت، استراحت و تجدید نیرو کنید تا برای کار و کوشش آماده گردید؟
اسلام نیز بردباری و خودداری از آه و ناله و شکایت را، از اخلاق خوب بر شمرده و برایش پاداش تعیین کرده است.
حضرت علی(ع) می‌فرماید:
وقتی کار بر مسلمان دشوار شد شکایت خدا را نزد مردم نبرد، بلکه به خدایی که کلید همه مشکلات در دست اوست شکایت‌کند.[1]
و نیز در جایی دیگر می‌فرماید:
در تورات چنین نوشته است: هر کس از مصیبتی که بر او وارد شده شکایت کند در واقع از خدا شکایت نموده است.[2]
پیغمبر اسلام(ص) می‌فرماید:
هر کس مصیبتی را که در مال یا بدنش وارد شده کتمان کند و نزد مردم شکایت نکند، بر خدا لازم است گناهانش را بیامرزد.[3]


خودآزمایی


1- آه و ناله، شکایت و درددلی که ثمری ندارد از علایم چیست؟
2- شکایت‌ها و آه و ناله‌های مرد در خانه چه نتایجی دارد؟
3- وقتی کار بر مسلمان دشوار شد، کدام کارها را باید انجام دهد؟

 

پی‌نوشت‌ها

 

[1]. بحارالأنوار، ج 7۲، ص ۳۲۶.
[2]. همان، ص ۱۹۶.
[3]. مجمع الزوائد، ج ۳، ص ۳۳۱.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله ابراهیم امینی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: