بخش نخست : شخصیّت و فضایل امام حسین (ع) | ۱۵
مسلّم است که ارزش واقعی انسانها به علم و کمالات و فضایل و صفات اخلاقی است.
افراد بشر هرچند از جهت جسم و ظاهر و لباس و مکان و مال و مقام و اینگونه عوارض باهم تفاوتهایی دارند ولی این تفاوتها سبب امتیاز آنها بر یکدیگر نیست. آن چیزی که سبب امتیاز حقیقی است علم و فضیلت و اخلاق و رفتار نیک است.
به عبارت دیگر: فضیلت آدمیان در تمتع از لذائذ حیوانی، و برخورداری از آنچه مابهالاشتراک انسان و سایر حیوانات است، نیست بلکه کمال آدمی وابسته به مابهالامتیاز او از حیوانات است.
هرچه بهره او از این مابهالامتیاز بیشتر باشد، فاصلهاش از عالم حیوانی زیادتر و در عالم انسانیت جلوه و نمایش انسانی او بیشتر میشود.
بسیاری از انسانها هستند که به صورتْ انسانند، اما به سیرت و معنا، در همان عالم حیوانیت ماندهاند. بعضی هم فاصلهای را که بین عالم حیوانیت محض و انسانیت کامل و تمامعیار است طی مینمایند و در این فاصله گاه در یک نقطه توقف میکنند و گاه به سیر خود ادامه داده تا به سرحدّ انسانیت کامل و تمامعیار میرسند.
علم و اخلاق و معارف افراد، نشاندهندهی مقدار سیر آنها و مراحلی است که از این فاصله پیمودهاند.
انسان فطرتاً شیفته اخلاق پسندیده است، و صاحبان مکارم اخلاق را دوست میدارد، و تحتتأثیر مناظر حساس اخلاقی قرار میگیرد.
در تمام قرون و اعصار، عدالت، طهارت نفس، امانت، صداقت، استقامت، ثبات قدم، شجاعت، صراحت لهجه، صبر و حلم، وفای به عهد، تواضع، رحم، احسان، اغماض و گذشت، فداکاری و ایثار، آزادیخواهی و خدمت به همنوع، و سایر صفات حمیده محبوب بشر بوده، و هرچه هم شکل دنیا عوض شود، و ظواهر زندگی تغییر کند در این احساس بشر و احترام او از نیکوکاران و نیکوخویان، تغییری حاصل نمیشود.
چنانچه صفات رذیله مانند، حسد، تکبّر، نفاق، ظلم و بیرحمی، خیانت، دروغ، کینهتوزی و خودبینی، همیشه مورد تنفّر و نامطبوع بوده است.
علم اخلاق بر اساس همین توجّه فطری انسان و درک باطنی او به وجود آمده است.
راجع به اخلاق حمیده و اضداد آن، اطلاع بر تحقیقات و مطالعات علمای علم اخلاق و معرفةالنفس برای کسی که در مقام تهذیب اخلاق خویش باشد لازم و سودمند است.
برنامههای تربیتی و اخلاقی اسلام که آخرین ادیان آسمانی است، عالیترین و جامعترین برنامههای اخلاقی است و علاوه بر آنکه اخلاق، موضوع یک قسمت مهم احکام و فصل مخصوصی از تعالیم اسلام است، درضمن تعالیم و احکام دیگر نیز جنبه تربیت و تکمیل نفوس رعایت شده و در احکام عبادات و معاملات، واجبات و محرمات، تکالیف روزانه، انفاقات و معاشرت با مردم حتی در جهاد با کفار، تربیت جامعه و پرورش فکر و اراده و اصلاح باطن کاملاً ملاحظه شده است.
مجاهدهی با نفس و رذائل اخلاقی را، «جهاد اکبر» نامیدهاند، و حسن خلق را نشانه کمال ایمان معرفی نمودهاند.
دانشمندان و فلاسفهی اسلام، با اقتباس از تعالیم اخلاقی این دین بهترین کتابها را در علم اخلاق نوشته، و ادبیات عرب و عجم هر دو نمونه این دستورات و برنامههای اخلاقی است.
کلمات جامع پیغمبر اعظم(ص)، و خطبهها و کلمات قصار امیرالمؤمنین و سایر ائمه طاهرین(ع)، و محامد اخلاق و کرائم صفات هریک سند افتخار مسلمین و دلیل زنده کمال برنامههای تربیتی اسلام است.
از تشویقات و فضایل و ثوابهایی که برای هریک از صفات حسنه فرمودهاند میزان توجّه و اعتنای اسلام به پرورش اخلاق معلوم میشود.
در قرآن مجید در آیهی 164 سورهی آل عمران، و آیهی 2 سورهی جمعه، برنامه کار و دعوت پیغمبر(ص) باصراحت در سه قسمت خلاصه شده است:
۱. تلاوت آیات خدا.
۲. تزکیه و تربیت نفوس.
۳. تعلیم کتاب و حکمت.
و در حدیث معروف است که فرمود:
«إِنَّمَا بُعِثْتُ لِاُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأْخْلَاقِ»؛[1]
شخص پیامبر(ص) به تمام اخلاق فاضله و صفات ممتازه آراسته و در حسن اخلاق، یگانه نمونه کمال بشری و به تصدیق دوست و دشمن مثل اعلا، و سرآمد تمام مردم بود.[2]
راجع به صفات پیغمبر(ص)، خلق و خو، روش و رفتار آن حضرت علاوه بر آنچه کتابهای سیره و تواریخ نوشتهاند متبحّرین در علوم اسلامی و دانشمندان بزرگ کتابهای مخصوصی نوشتهاند که مطالعه آنها برای راهنمایی انسان به اخلاق و فضایل، کافی و وافی است.
اهل بیت(ع) و اوصیای رسول خدا(ص) نیز در اخلاق و علم و عمل نمونه آن حضرت و به اتّفاق موافق و مخالف، برجسته و نابغه بودند.
امیرالمؤمنین، فاطمه زهرا و حسنین و سایر ائمه(ع) هریک نماینده تکامل و ترقی انسان، و امتداد خلق کریم و عظیم نبوی بودند، و تابش معنویت اخلاق پیغمبر(ص) در وجودشان آشکار بود.
1- ارزش واقعی انسانها به چیست؟
2- نشانه کمال ایمان کدام است؟
3- برنامه کار و دعوت پیغمبر(ص) در آیهی 164 سورهی آل عمران، و آیهی 2 سورهی جمعه، در چه قسمتهایی خلاصه شده است؟
[1]. بیهقی، السننالکبری، ج10، ص192؛ ابن عبدالبر، الاستذکار، ج8، ص576؛ همو، التمهید، ج16، ص254. «از جانب خدا فقط برای این مبعوث شدم که اخلاق پسندیده و رفتار نیکو را به حدّ کمال برسانم».
[2]. جای بسی تأسف است اگر مسلمانان با داشتن تعالیم پرارزش اخلاقی و برنامههای جامعه آسمانی، در نکبات فساد اخلاق گرفتار شوند و به تقلید از مسیحیها و ملل مغرب زمین که فاقد مدنیت اخلاقی میباشند، از صفات ممتاز اسلامی و کرائم آداب که موجب مباهات ملل اسلام بود دست شسته و به بیعفتی و بیغیرتی و هتک شرف و منحرف ساختن جوانان و بانوان و ارتباط دادن آنها با بیگانگان، و میگساری و قمار و رقص و توسعه فساد افتخار کنند و مجلات و مطبوعاتی داشته باشند که این روشهای ناپسند را ترویج و با انتشار داستانها و سرگذشتهای شهوتانگیز و عکسها و صور قبیحه، آتش غرائز حیوانی جوانان را روشن سازند بااینکه استقلال و موجودیت هر ملت، وابسته به بقای عادات و اخلاق و آداب اوست و اگر آداب و اخلاق او در اخلاق دیگران هضم شد، استقلال و شخصیت او نیز خواه وناخواه هضم میشود.
به تصدیق دانشمندان عالیمقام و جامعهشناس، وضع فعلی مسلمین و ضعف کنونی آنها مربوط به ضعف فلسفه و اخلاق و برنامههای تربیتی و تعالیم اجتماعی نیست؛ زیرا تعلیماتی از تعالیم اسلام استوارتر و جامعتر نیست؛ بلکه علت آن ملتزم نبودن آنها به احکام اسلام و بیرون شدن امور از برنامههای شرعی و جهل به معارف عالیه و هدفهای اسلامی و ضعف آنها در علوم تجربی و صنعت است. باید مسلمانان با تکمیل صنایع و علوم جدید، خود را از بیگانگان بینیاز کرده پولهایی را که صرف تقلید از روشهای نکوهیده و آداب زشت غربیها مینمایند، صرف ترقی علم و صنعت کنند تا هم کشورهای اسلامی در شاهراه ترقی به سرعت گام بردارند و هم از فساد اخلاق و آفات تمدن جدید محفوظ و مصون بمانند. ای کاش برای آگاهی از تعالیم اخلاقی اسلام و روش تربیتی قرآن، این مسلمانهای غربزده مراجعه به کتابهای مسلمین و بلکه دانشمندان غرب مینمودند، و این قدر کورکورانه و شتاب زده، راه مغرب را که راه ضعف و ذلّت و فساد اخلاق است پیش نمیگرفتند. اکنون دنیا در آتش نکبات اخلاقی غربیها میسوزد و اضطراب فکری و ناراحتی روحی میلیاردها انسان را بیچاره کرده و هیچ کس از طغیان ناگهانی حرص و آز صاحبان سلاحهای ویران کننده در امان نیست و هر روز از سوء اخلاق و مظالم آنها چیزها میشنویم و میخوانیم که انسان از نقل آن شرمنده میشود. آری، مسلمانها باید در فضایل و کرامت نفس و پاکدامنی و عفت و امانت، ملت نمونه باشند و با تمسک به کلمه توحید و اتحاد و همبستگی اسلامی، قویترین ملل باشند. نباید کارشان به جایی برسد که اجتماع آنها به یک اجتماع مسیحی و دورانهای جاهلیت شبیهتر باشد تا به یک اجتماع عالی و درخشان اسلامی.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله العظمی صافی گلپایگانی