کد مطلب: ۵۷۹۳
تعداد بازدید: ۳۰۹
تاریخ انتشار : ۲۷ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۷:۰۶
جهاد | ۲۲
امام مجتبی علیه السلام گاهی مبالغ قابل توجهی، پول را یک جا به مستمندان می بخشید، به طوری که مایه شگفت واقع می شد. نکته یک چنین بخشش چشم گیر این است که حضرت مجتبی علیه السلام با این کار برای همیشه شخص فقیر را بی نیاز می ساخت و او می توانست با این مبلغ، تمام احتیاجات خود را برطرف نموده و زندگی آبرومندانه ای تشکیل بدهد و احیاناً سرمایه ای برای خود تهیه نماید.

جهاد فرهنگی در روایات |۷

 

نقش مکارم اخلاق در جهاد فرهنگی


پیش از این در باره برخی از راهکارها و فعالیت های مهم فرهنگی امیر المؤمنین علیه السلام در جهاد فرهنگی مطالبی مطرح شد. اینک به برخی از اقدامات فرهنگی سایر ائمه علیهم السلام می پردازیم تا اصول ارزشمند و کارآمد دیگری را در جهاد فرهنگی از آن بزرگواران بیاموزیم.


مکارم اخلاق و جهاد فرهنگی


چنان چه پیشتر اشاره شد، عامل بودن مجاهدین فرهنگی نسبت اوامر الهی، خود یکی از اقدامات مهمی است که در عرصه فرهنگ می تواند آثار پُربرکتی را از خود به جای بگذارد. همچنین عکس قضیه نیز صادق است، به این معنی که مجاهدین فرهنگی اگر خود نسبت به موازین فرهنگ اسلامی عامل نباشند، تلاش های های آن ها نه تنها بی ثمر خواهد بود، بلکه در بسیاری از مواقع موجب بدبینی و تنفّر دیگران نسبت به فرهنگ و آموزه های دینی می گردد، یعنی نتیجه فعالیت آن ها، به جای ایجاد و تقویت فرهنگ متعالی اسلام در سطح جامعه، منجر به وارد کردن ضربه و صدمات جدی به آن می شود و بدین ترتیب عوض آن که با دشمنان دین و فرهنگ اسلامی مقابله کنند، ناخواسته در صف دشمنان اسلام قرار می گیرند.
بر همین اساس مجاهدین فرهنگی باید بیش از هر قشر دیگری نسبت به رعایت موازین اسلامی، تقّید داشته باشند، همچنان که حضرات معصومین علیهم السلام در هر دوره ای سرآمد و الگوی تقوا و عمل به دستورات پروردگار متعال بودند و همین امر باعث جذب فوق العاده مردم نسبت به ایشان و سیره و سنت آن حضرات بود. در این رابطه خوب است به برخی از مکارم اخلاق امام مجتبی علیه السلام اشاره کنیم که در پیشرفت فرهنگ اسلامی در میان مردم بسیار تأثیرگذار بوده و هست.


کمک به مستمندان و نصرت یاری خواهان


دست بخشنده و سخاوتمند امام مجتبی علیه السلام در بین همگان شهره بود، آن چنان که لقب «کریم اهل بیت» برای آن حضرت شهرت پیدا کرده است. آن امام همام سفره دار مدینه بودند و هیچ حاجتمند و گرفتاری از در خانه ایشان ناامید باز نمی گشت. پیشوای دوم، نه تنها از نظر علم، تقوی، زهد و عبادت، مقامی برگزیده و ممتاز داشت، بلکه از لحاظ بذل و بخشش و دست گیری از بیچارگان و درماندگان نیز در عصر خود زبان زد خاص و عام بود. وجود گرامی آن حضرت آرام بخش دل های دردمند، پناهگاه مستمندان و تهیدستان، و نقطه امید درماندگان بود. هیچ فقیری از درِ خانه آن حضرت دست خالی برنمی گشت. هیچ آزرده دلی شرح پریشانی خود را نزد آن بزرگوار بازگو نمی کرد، جز آن که مرهمی بر دل آزرده او نهاده می شد. گاه پیش از آن که مستمندی اظهار احتیاج کند و عرق شرم بریزد، احتیاج او را برطرف می ساخت و اجازه نمی داد رنج و مذلّت سؤال را برخود هموار سازد. «سیوطی» در تاریخ خود می نویسد: «حسن بن علی» دارای امتیازات اخلاقی و فضائل انسانی فراوان بود، او شخصیتی بزرگوار، بردبار، باوقار، متین، سخی و بخشنده، و مورد ستایش مردم بود.
امام مجتبی علیه السلام گاهی مبالغ قابل توجهی، پول را یک جا به مستمندان می بخشید، به طوری که مایه شگفت واقع می شد. نکته یک چنین بخشش چشم گیر این است که حضرت مجتبی علیه السلام با این کار برای همیشه شخص فقیر را بی نیاز می ساخت و او می توانست با این مبلغ، تمام احتیاجات خود را برطرف نموده و زندگی آبرومندانه ای تشکیل بدهد و احیاناً سرمایه ای برای خود تهیه نماید. امام روا نمی دید مبلغ ناچیزی که خرج یک روز فقیر را به سختی تأمین می کند، به وی داده شود و در نتیجه او ناگزیر گردد برای تأمین روزی بخور و نمیری، هرروز دست احتیاج به سوی این و آن دراز کند.[1]
از جمله مصادیق جود و کرم امام مجتبی علیه السلام جریانی است که بیهقی در کتاب «المحاسن و المساوى» نقل می کند:

«و ذكروا أنّه أتاه رجل في حاجة فقال: اذهب فاكتب حاجتك في رقعة و ارفعها إلينا نقضها لك، قال: فرفع إليه حاجته، فأضعفها له، فقال بعض جلسائه: ما كان أعظم بركة الرقعة عليه يا ابن رسول اللّه، فقال: بركتها علينا أعظم حين جعلنا للمعروف أهلا، أ ما علمت أنّ المعروف ما كان ابتداء من غير مسألة، فأمّا من أعطيته بعد مسألة فإنّما أعطيته بما بذل لك من وجهه».

نقل کرده اند که مردی برای نیازی خدمت امام مجتبی علیه السلام آمد. امام فرمودند: برو و نیازت را در کاغذی بنویس و برای ما بفرست تا ما آن را اجابت کنیم. آن مرد حاجت خود را برای امام علیه السلام فرستاد و حضرت دو برابر آن را برایش اجابت کردند. بعضی از حضّار گفتند: ای فرزند رسول خدا! چقدر این نوشته برای او برکت داشت! امام علیه السلام فرمودند: برکت آن برای ما بزرگ تر بود چراکه ما را اهل معروف (بخشش) قرار داد. آیا نمی دانی که معروف آن است که همان ابتدا بدون این که نیازمند اظهار حاجت کند انجام شود؟ اما آن چه را پس از اظهار حاجت پرداخت کنی، آن را در مقابل آبروی شخص پرداخت کرده ای.[2]
در این جریان، گوشه ای از آقایی و کرم امام مجتبی علیه السلام مشاهده می شود که آن حضرت راضی نشدند که آن فرد نیازمند مستقیما و در حضور دیگران إظهار نیاز کند، لذا به او فرمودند که با نوشتن نامه و به شکل غیر مستقیم نیاز خود را مطرح کند. و پس از تقاضای مکتوب، آن حضرت دو برابر خواسته او را روا نمودند. همچنین نقل می کنند روزی سائلى از آن حضرت تقاضای کمک کرد، حضرت فرمودند: براى او چهارصد درهم (سکه نقره) بنويسند، كاتب اشتباه كرد و چهارصد دينار (سکه طلا) نوشت، چون آن برات و حواله را برای مهر و امضاء به حضرت دادند، امام فرمودند: اين بخشش كاتب است، پس چهار صد درهم ديگر به آن مبلغ اضافه نموده و مهر كردند.[3]
این سبک تعامل با مردم که حاکی از قلب رئوف و شفقت امام نسبت به مردم و تلاش در جهت حل مشکلات و نیازهای ایشان است، موجب دل گرمی و دل بستگی مردم به آن حضرت شده و زمینه پذیرش فرهنگ الهی را از سوی ایشان دوچندان می کند. بنا بر این توجه به این دسته از امور، علاوه بر تربیت نفس انسان و تعالی درجات معنوی و قرب او به سوی خداوند متعال، آثار سازنده و پُربرکتی در جامعه خواهد داشت.


صبر در مقابل جسارت دیگران


از جمله مکارم اخلاق امام مجتبی علیه السلام صبر شگفت آن بزرگوار در برابر جسارت ها و رفتارهای ناپسند دیگران از دوستان جاهل گرفته تا دشمنان عنود بود. صبر امام علیه السلام و کرامت و بزرگواری که در برابر بدی دیگران از خود به یادگار می گذارد، در بسیاری از موارد، چنان بر دیگران تأثیرگذار بود که بیش از هر سخن و یا عمل دیگری در راستای احیای فرهنگ دین جدّ بزرگوارشان کارگر می افتاد. از جمله واقعه تاریخی است که در کتب روایی نقل شده است: روزی مردی شامی امام حسن علیه السّلام را در حالی که سواره بودند مشاهده کرد، پس شروع کرد به لعن و نفرین امام علیه السّلام ولی امام علیه السّلام پاسخ او را ندادند. پس از ساکت شدن او، امام علیه السّلام با چهره ای خندان رو به او کرده سلام نمودند و فرمودند:
«ای پیرمرد! به گمانم در این شهر غریب هستی و شاید سوء تفاهمی شده و اشتباهی رخ داده، اگر از ما رضایت بخواهی رضایت می دهیم، اگر از ما درخواستی بنمایی به تو عطا خواهیم کرد، اگر از ما راهنمائی بخواهی راهنمائیت می کنیم، اگر از ما مرکب بخواهی به تو مرکب می دهیم، اگر گرسنه ای غذایت می دهیم، اگر برهنه باشی به تو لباس می دهیم، اگر نیازمندی بی نیازت می کنیم، اگر رانده شده ای پناهت می دهیم و اگر از برای تو حاجتی باشد روایش می نمائیم. اگر مرکب خود را به سوی ما حرکت دهی و مهمان ما باشی تا زمانی که برگردی برایت بهتر و سودمندتر خواهد بود، زیرا که ما مهمان خانه ای وسیع، مقام و منزلتی رفیع و اموالی فراوان داریم».
زمانی که آن مرد شامی سخنان امام علیه السّلام را شنید، گریست و عرض کرد: شهادت می دهم که خلیفه خدا در زمین تو هستی و خدا بهتر می داند که رسالت خویش را در کجا قرار دهد. تا به حال نزد من، تو و پدرت دشمن ترین خلق خدا بودید امّا الآن محبوب ترین آفریده خدا هستید. مرد شامی این را گفت و مرکبش را به سوی خانه امام مجتبی علیه السّلام حرکت داد و تا زمانی که در مدینه بود مهمان امام حسن علیه السّلام بود و از معتقدان به محبّت خاندان عصمت علیهم السّلام گردید.[4]
این جریان و نظیر آن نشان می دهد که صبور بودن در عرصه جهاد فرهنگی از لوازم ضروری این جهاد است و بدون آن مجاهدین فرهنگی نمی توانند موفقیت چشم گیری حاصل کنند و حتی گاهی تلاش های ایشان ناکام خواهد ماند.


تواضع


یکی دیگر از مکارم اخلاقی امام مجتبی علیه السلام تواضع و خاک نشینی آن امام همام در برابر مردم بود. خداوند متعال طبیعت تواضع را طوری قرار داده که قلوب مردم را به سمت خود جذب می کند و موجب رفعت مقام فرد متواضع می گردد. از سوی دیگر وضعیت تکبّر کاملا متفاوت است، یعنی تکبّر باعث خواری و زبونی فرد متکبّر می شود و او را نزد مردم بی مقدار می نماید. امام صادق علیه السلام به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:

«مَنْ تَوَاضَعَ لِلّهِ رَفَعَهُ اللهُ، وَمَنْ تَكَبَّرَ خَفَضَهُ اللهُ». هر کس برای خدا تواضع کند، خداوند او را بالا می برد (درجاتش را بالا می برد) و هر کس تکبّر ورزد، خداوند او را پایین می کشد (خوار می کند).[5]
بنا بر این تکبّر سدّ بزرگی در برابر فعالیت های فرهنگی کسانی است که در میدان جهاد فرهنگی تلاش می کنند و در مقابل، تواضع عامل موفقیت و پیشرفت فعالیت های مجاهدین فرهنگی می باشد. در حالات امام مجتبی علیه السلام نقل می کنند که روزی امام علیه السّلام بر جمعی از گدایان گذشتند که چند تکّه نان خشک روی زمین گذارده و مشغول خوردن بودند. وقتی چشمشان به امام علیه السّلام افتاد از ایشان دعوت کردند تا با ایشان هم سفره شوند. حضرت از اسب پیاده شدند و فرمودند: خدا متکبّران را دوست ندارد. سپس با آن ها نشسته و از طعامشان تناول فرمودند. به برکت حضرت از طعامشان چیزی کم نشد. پس از آن، حضرت ایشان را به مهمانی دعوت کردند و غذاهای نیکو برایشان حاضر نمودند و با لباس های فاخری ایشان را مزیّن کردند و پس از آن مرخصشان نمودند.[6]


خودآزمایی


1- نقش مکارم اخلاق را در جهاد فرهنگی توضیح دهید؟
2- دو نمونه از مکارم اخلاق امام مجتبی علیه السلام را بنویسید و شرح دهید که چه تأثیری در روند جهاد فرهنگی خواهد داشت؟

 

پی نوشت ها


[1] برگرفته از کتاب: سیره پیشوایان ص 108.
[2] إحقاق الحق و إزهاق الباطل (التستري، القاضي نور الله) ج 11 ص 147.
[3] جلاء العیون ص ٤٠٩.
[4] مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام (لابن شهرآشوب) ج ‏٤ ص ١٩.

[5]  الکافی (ط - دار الحدیث) ج 3 ص 315.
[6] جلاء العيون ص ٤١٣.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

حجت‌الاسلام مسلم زکی‌زاده
برچسب ها: جهاد جهاد فرهنگی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: