پس از مرگ به کجا میروم؟ آیا دوباره باز میگردم؟ آمدنم بهر چه بود؟
آیا باید در این باره بیندیشم؟ آنچه واقع امر است انجام خواهد گرفت پس اندیشیدن من در این باره چه سودی دارد؟ تصور مرگ و حوادث بعد از آن، زندگی انسان را تلخ میسازد، چرا در این باره فکر کنم و عیش و نوشم را ناقص کنم؟
آری، این قبیل پرسشها در طول تاریخ مطرح بوده و ذهن انسانها را همواره مشغول ساخته و میسازد و در صدد یافتن پاسخ قانعکننده بوده است. از همین رهگذر دانشمندان و فیلسوفان کوشش کردهاند بدین پرسشها پاسخ دهند تا وجدان حق جوی خود را قانع سازند و حاصل پژوهشهای خود را در اختیار دیگر انسانها قرار دهند.
پیامبران الهی معاد را باور داشته و اساس دعوت خود را بر آن استوار ساختهاند. زندگی پس از مرگ در ادیان آسمانی یکی از عقاید قطعی به شمار میرود. صدها و هزارها کتاب به زبانهای مختلف نگاشته شده است. پیامبر گرامی اسلام و امامان معصوم(ع) در راستای ترویج و تثبیت ایمان به معاد، جایگاه بسیار والایی دارند. قرآن مجید بیش از همهی کتابهای آسمانی در این باره تأکید دارد و در آیات فراوانی به جنبههای گوناگون آن اشاره میکند. تدبر در آیات عمیق این کتاب آسمانی با استفاده از رهنمودهای احادیث پیامبر و امامان معصوم(ع) میتواند ما را در شناخت زندگی پس از مرگ که جهانِ غیب است و درک روشن و کامل آن برای ما و در این جهان غیر ممکن میباشد، به مقدار درکمان کمک کند (البته بسیار کم و مبهم) و به همین دلیل مطالب کتاب را بر اساس آیات استوار ساختهایم. به امید این که برای همگان به ویژه جوانان حقجو مفید و برای زندگی این عزیزان مؤثر باشد.
قبل از شروعِ بحث، لازم میدانم به دو دیدگاه مؤمنان و منکران معاد و برخی آثار هر یک از آنها اشاره کوتاهی کنم:
ایمان به معاد گاهی از حد گفتار و تصور مفاهیم ذهنی فراتر نمیرود که این، ایمان واقعی نیست و آثار ویژه دنیوی و اخروی ندارد و گاهی از مرحله مفاهیم فراتر رفته و به باور قلبی رسیده است. ایمان واقعی به معاد همین است و آثار دنیوی و اخروی خود را به همراه خواهد داشت از مقدار تعهد و پایبندی افراد به انجام وظایف میتوان به مقدار قوت یا ضعف ایمان آنها پی برد.
کسانی که واقعاً به معاد ایمان دارند زندگی خود را منحصر به زندگی چند ساله در دنیا نمیبینند بلکه با دیدی بسیار گستردهتر بدان مینگرند که از جهان دنیا آغاز شده و در جهان پس از مرگ همیشگی خواهد بود.
مرگ را نابودی و پایان زندگی نمیدانند بلکه وسیلهای برای انتقال به جهان آخرت و زندگی جاویدان در آن سرای میدانند خود را به منزله مسافری میدانند که در دنیا آمده تا خود را بسازد و پرورش دهد و برای زندگی جاویدان در سرای آخرت آماده سازد. چنین افرادی چنان که برای زندگی محدود این جهانی خود برنامهریزی و تلاش میکنند از زندگی نفسانی و اخروی خویش نیز هیچگاه غفلت نخواهند کرد. دنیا را به منزله مزرعه آخرت و عمر خود را بهترین سرمایه برای تحصیل توشه برای تأمین سعادت اخروی میدانند. این سرمایه بسیار ارزشمند را بیهوده تلف نمیکنند. مبادا در روز رستاخیز پشیمان شوند. آنان میدانند و به گفتار پیامبران باور دارند که انسان موجودی است مختار و مسئول که در جهان آخرت باید پاسخگوی اعمال خوب و بد خود باشد. سعادت و شقاوت اخروی او در این جهان و به وسیله عقاید، اعمال و اخلاق او فراهم میشود. بهشت و نعمتهای بهشتی و دوزخ و عذابهای دوزخی در همین جهان و به وسیله کردار نیک یا بد او فراهم میشود. چنین انسانی وظیفهشناس، خوش اخلاق، خیرخواه، امانتدار، راستگو و عدالتخواه خواهد بود. و از اخلاق زشت و کارهای ناشایسته جداً پرهیز میکند. در برابر مصائب روزگار و دشواریهای زندگی که برای هر کس خواه ناخواه بهوجود میآید خود را نمیبازد و جزع و فزع نمیکند بلکه با کمال آرامش میگوید: «إِنّا لِلَّهِ وَ إِنّا إِلَیهِ راجِعُونَ».
به هنگام پیری و در سراشیب زندگی امید وآرامش روانی خود را از دست نمیدهد و از مرگ نمیهراسد، چون از آینده خویش خبر دارد و میداند به کجا میرود.
در عین حال ایمان به معاد، انسان را به گوشهگیری و ترک وظایف اجتماعی دعوت نمیکند بلکه او را در کسب دانش و کشف اسرار طبیعت و عمران و آبادی جهان و خدمت به بندگان خدا جدیتر و مقاومتر ودر عدالتخواهی و مبارزه با بیدادگری و دفاع از ارزشهای انسانی تا سر حد ایثار و شهادت آمادهاش میسازد. چون باایمان به معاد و پاداش اخروی است که ایثار و جانباختن در راه حق توجیه عقلانی پیدا میکند. زندگی در پرتو ایمان به معاد چه آرام و دلپذیر است؟ کاش همه مردم جهان در عقیده و عمل به جهان آخرت و حساب و کتاب و کیفر پاداش اخروی ایمان داشتند؟ در چنین فرضی جهان چه زیبا میشد؟
اما زندگی منکران معاد چگونه است؟ دوران زندگی در نظر منکران معاد بسیار کوتاه و مرگ به معنای پایان زندگی و سقوط در وادی هولناک عدم است. زندگی در این جهان که متأسفانه غالباً پر از رنج و اندوه است پوچ و بیهدف و بدون توجیه عقلانی است. منکر معاد به هنگام مصایب طاقتفرسا و دشواریهای سخت زندگی که خواه ناخواه برای هر انسانی به وجود میآید وسیله تسکیندهنده و آرامشبخشی ندارد. از جزع و فزع هم کاری ساخته نیست. گاهی برای تسکین آلام درونی خود به مشروبات الکلی یا سایر مواد مخدر پناه میبرد تا ساعتی خود و افکار آزاردهندهاش را فراموش کند. ولی از تخدیر موقت هم کاری ساخته نیست. گاهی از شدت ناراحتی عصبی و احساس پوچی مرگ را بر زندگی ترجیح میدهد و خودکشی میکند. منکر معاد با مشاهده ظلم و بیدادگری بعضی ستمکاران به خود یا دیگر انسانها و فرار از کیفرهای قانونی از همه جا مأیوس و به دستگاه آفرینش و زندگی در این جهان بیحساب و کتاب و کیفر و پاداش بدبین میشود. با انکار معاد التزام به رعایت اخلاق و احسان به دیگر انسانها، دفاع از حقوق محرومان و ستمدیدگان، ایثار و شهادت و در دفاع از حق توجیه عقلانی و پشتوانه عملی ندارد. سختترین دوران زندگی منکر معاد زمانی است که در اثر بیماری غیر قابل علاج یا پیری و فرسودگی قوا از ادامه زندگی مأیوس، مرگ را نزدیک و خود را در حال سقوط در پرتگاه عدم مشاهده میکند. وه که تصور نابودی و عدم چه وحشتناک است. زندگی بدون ایمان به معاد چقدر سخت و دشوار است. منشأ اکثر ستمها، جنگها، پایمال کردن حقوق، کشت و کشتارها، جنایتها، بیرحمیها و قساوتها، انکار معاد است. اگر همه مردم منکر معاد و حساب و کتاب و پاداش و کیفر بودند چه دنیای زشت و وحشتناکی داشتیم؟
1- یکی از عقاید قطعی در ادیان آسمانی را نام ببرید.
2- نتیجه ایمان به معاد در انسان چیست؟
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله ابراهیم امینی