کد مطلب: ۶۲۱۲
تعداد بازدید: ۳۲۱
تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۸:۵۶
جهاد | ۲۶
يعنى اگر اقبال و ادبار دنيا و بود و نبودش نزد شما يكسان باشد به طورى ‏كه با از دست دادن آن متأثر و متأسف و اندوهگين نشويد و با به دست آوردنش خوشحالى و وابستگى در خود احساس نكنيد، آن گاه به مقام زهد نائل شده ‏ايد. از اين جمله كاملا استفاده مى ‏گردد كه زهد يك امر قلبى است كه با اين دو خصيصه (عدم تأسف نسبت به از دست رفته ‏ها و عدم خوشحالى نسبت به داده‏ ها) شناخته مى ‏شود.

جهاد فرهنگی در روایات | ۱۱


استفاده از اجتماعات انسانی و تبلیغ چهره به چهره

 
پیش از این در باره اقسام آراستگی (سیرت و صورت) و نقش آن در جهاد فرهنگی سخن گفتیم و به مناسبت در مورد ارتباط زهد با آراستگی ظاهری توضیحاتی داده شد که اینک به ادامه این بحث پرداخته و پس از آن موضوع دیگر را مطرح می کنیم.


زهد نتیجه آراستگی سیرت و صورت


چنان چه گفته شد، آراستگی ظاهر، چون مطابق با رضای پروردگار است، اثر مستقیمی بر آراستگی سیرت و باطن خواهد داشت. بنا بر این کسانی که با شلختگی و بی نظمی و عدم رعایت نظافت در زندگی خود، به دنبال زهد در دنیا و آراستگی سیرت هستند، کاملا راه را اشتباه رفته و هر لحظه از این مقصود دورتر و دوتر می شوند. نه تنها سیرت را اصلاح نمی کنند بلکه با آراسته نبودن خود، آن را خراب و تباه می سازند. حقیقت زهد دل نبستن به دنیا است. یعنی حتی اگر خداوند متعال همه دنیا را به زاهد بدهد، آن را در مسیر رضای پروردگار مصرف می کند بدون آن که ذره ای نسبت بدان دل بسته و وابسته باشد. چنان که احادیث ائمه علیهم السلام، زهد را در یک آیه قرآن خلاصه نموده است:

«لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُم ...». اين به خاطر آن است كه براى آن چه از دست داده ‏ايد تأسف نخوريد، و به آن چه به شما داده است دل بسته و شادمان نباشيد.[1]
يعنى اگر اقبال و ادبار دنيا و بود و نبودش نزد شما يكسان باشد به طورى ‏كه با از دست دادن آن متأثر و متأسف و اندوهگين نشويد و با به دست آوردنش خوشحالى و وابستگى در خود احساس نكنيد، آن گاه به مقام زهد نائل شده ‏ايد. از اين جمله كاملا استفاده مى ‏گردد كه زهد يك امر قلبى است كه با اين دو خصيصه (عدم تأسف نسبت به از دست رفته ‏ها و عدم خوشحالى نسبت به داده‏ ها) شناخته مى ‏شود. بنا بر اين، زاهد واقعى كسى است كه مظاهر زيبا و فريبنده دنيا او را فريفته و دل باخته نسازد و توجهش از ماديّات دنيا به عنوان كمال مطلوب و بالاترين خواسته عبور كند و متوجه هدف هاى والاترى گردد.[2]
و این مقصود حاصل نمی گردد مگر بعد از آن که مؤمن با آراستن سیرت و صورت، طبق فرمان حق تعالی، وجود خویش را برای دریافت انوار محبت پروردگار آماده ساخته، و با درک محبّت او، بیش از پیش از وابستگی های مادی جدا گردد و توجهش به سمت معبود افزایش یابد. لذا چنان که پیداست، نه تنها جمال و آراستگی صورت تعارضی با مقام زهد ندارد، بلکه زمینه ساز آن شده و موجبات رضوان حق تعالی را فراهم می سازد.


آراستگی در میان خانواده و نزدیکان


متأسفانه بسیاری افراد در میان خانواده و اقوام نزدیک و دوستان صمیمی، اصلا به آراستگی خود اهمیت نداده و آن را نشانه صمیمیت و قرابت با ایشان می دانند. در صورتی که سبک زندگی اسلامی و سیره اهل بیت علیهم السلام و سفارشات ایشان هرگز این رفتار را تایید نمی کند. چگونه کسی که با شلختگی، بی نظمی و عدم رعایت نظافت و آراستگی موجبات انزجار و دل زدگی نزدیکان خود را فراهم می کند، می تواند ارتباط مطلوبی و صمیمی با دیگران برقرار نموده و در مسیر تبلیغ دین و فرهنگ اسلامی موفق باشد؟! در پاره ای از روایات عدم رعایت نظافت و آراستگی در منزل، به عنوان یکی از عوامل گرایش همسران به سمت فحشا و گناه معرفی شده است. از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده است که فرمودند:

«اغسلوا ثيابكم‏ و خذوا من‏ شعوركم‏ و استاكوا و تزيّنوا و تنظّفوا فإنّ بني إسرائيل لم يكونوا يفعلون ذلك فزنت نساؤهم‏». لباس هاى خود را تميز كنيد و موهاى خود را كم كنيد، مسواك بزنيد و آراسته و پاكيزه باشيد زيرا يهودان چنين نكردند و زنانشان زناكار شدند.[3]
حسن بن جهم می ‌گوید:

«رَأَيْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع اخْتَضَبَ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ اخْتَضَبْتَ فَقَالَ نَعَمْ إِنَ‏ التَّهْيِئَةَ مِمَّا يَزِيدُ فِي‏ عِفَّةِ النِّسَاءِ وَ لَقَدْ تَرَكَ النِّسَاءُ الْعِفَّةَ بِتَرْكِ أَزْوَاجِهِنَّ التَّهْيِئَةَ ثُمَّ قَالَ أَ يَسُرُّكَ أَنْ تَرَاهَا عَلَى مَا تَرَاكَ عَلَيْهِ إِذَا كُنْتَ عَلَى غَيْرِ تَهْيِئَةٍ قُلْتُ لَا قَالَ فَهُوَ ذَاكَ». امام کاظم علیه السّلام را دیدم که خضاب کرده بودند. با تعجب پرسیدم: آیا خضاب کرده اید؟! حضرت پاسخ دادند: آری، اصلاح (آراستگی) مرد عفت زن را افزایش می ‌دهد و زنان به سبب ترک اصلاح (آراستگی) مردان به فساد کشیده می‌ شوند. سپس فرمودند: آیا تو دوست داری زن خود را به حالتی مثل خود که اصلاح را ترک کرده‌ ای، ببینی؟ گفتم: نه، فرمودند: نکته همین است و او نیز همین طور است.[4]
از سوی دیگر در دین اسلام سفارشات فراوانی نیز نسبت به زنان شده است تا در آراستگی خود برای شوهران و محیط خانه از هیچ تلاشی فروگذار نکنند. از جمله امام صادق علیه السلام فرمودند:

«جَاءَتِ امْرَأَةٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا حَقُّ الزَّوْجِ عَلَى الْمَرْأَةِ قَالَ أَكْثَرُ مِنْ ذَلِكَ‏ فَقَالَتْ فَخَبِّرْنِي عَنْ شَيْ‏ءٍ مِنْهُ فَقَالَ ...عَلَيْهَا أَنْ تَطَيَّبَ بِأَطْيَبِ طِيبِهَا وَ تَلْبَسَ أَحْسَنَ ثِيَابِهَا وَ تَزَيَّنَ بِأَحْسَنِ زِينَتِهَا وَ تَعْرِضَ نَفْسَهَا عَلَيْهِ غُدْوَةً وَ عَشِيَّةً وَ أَكْثَرُ مِنْ ذَلِكَ حُقُوقُهُ عَلَيْهَا». زنی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله رفت و عرضه داشت: ای رسول خدا! حق شوهر بر همسرش چیست؟ حضرت فرمودند: بیش از آن است که (اکنون) ذکر شود. زن گفت: قسمتی از آن را بگویید. حضرت فرمودند: بر او لازم است که خود را (برای شوهر) با بهترین عطرهایش معطّر سازد و بهترین لباس هایش را بپوشد و با بهترین زینتی که دارد خود را بیاراید و خود را صبح و شام به او عرضه کند و حقوق او بر زن بیش از این هاست.[5]
کاملا روشن است که مردم از افرادی که در سیرت و صورت آراسته نیستند، انزجار داشته و از ایشان دوری می کنند. قطعا کسانی که نزد مردم منفور و مطرود هستند، توانایی و صلاحیت انجام فعالیت های فرهنگی را ندارند. بنا بر این هرچه مجاهدین عرصه فرهنگ، بیشتر به کمالات معنوی و ظاهری آراسته باشند، در این مسیر موفق تر خواهند بود.


استفاده از اجتماعات انسانی و تبلیغ چهره به چهره


بعد از درگذشت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، وظیفه حفاظت و تفسیر دین اسلام بر عهده امامان معصوم علیهم السلام قرار گرفت. اوضاع  سیاسی و اجتماعی دوران حیات امام حسن علیه السلام به گونه‌ ای رقم خورد که معاویه در رأس قدرت قرار گرفت. او از اسلام فقط ظواهر را حفظ می کرد و در خفا به دنبال برچیدن دین اسلام بود. تلاش برای تضعیف جایگاه اهل بیت در بین مردم، کشتار کسانی که علیه اقدامات ضد دینی او موضع می گرفتند، جعل حدیث و تحریف سنت پیامبر و در آخر به کار گماردن افراد معارض دین اسلام، از جمله اقدامات معاویه در جهت از بین بردن اصول و ارزش ‌های اسلامی بود. از طرف دیگر عامه مردم به دلیل وقوع جنگ ‌های داخلی متعدد، تمایلی به شرکت در فعالیت ‌های علمی و فرهنگی نداشتند و کم تر به فکر حراست از اصول دین بودند.
بنا بر این تقریباً تمام تلاش‌ های امام مجتبی علیه السلام در جهت حفظ و بقای دین اسلام صرف شد. امام علیه السلام در گام اول با پذیرش صلح با معاویه، از کشتار مسلمانان راستین جلوگیری کردند و مبارزه با اقدامات دین ستیزان را از میدان جنگ به میدان علم و فرهنگ کشاندند. امام حسن علیه السلام از هر فرصتی برای احیا و تبلیغ دین راستین استفاده می کردند. حضور مستمر در مناسک حج، به عنوان عمومی ‌ترین پایگاه تبلیغاتی، از مهم ‌ترین اقدامات فرهنگی ایشان بود.[6]
امام مجتبی علیه السلام از اجتماعات مسلمین برای ترویج فرهنگ دینی و اسلام ناب محمدی بهره می بردند. بر این اساس بسیاری از خطابه های آن حضرت در میان توده مسلمین و روشن گری های آن امام همام بر سر منابر، و یا در مسیر حرکت به سمت بیت الله الحرام و بازگشت از آن برای انجام مناسک حج، که به شهادت تاریخ و روایات همواره با پای پیاده انجام می گرفت، بر محور بیداری امت و رسوایی طاغوت هایی انجام می شد که در صدد نابودی فرهنگ متعالی اسلام در میان مسلمین بودند. همین جهاد امام مجتبی علیه السلام معاویه را بر آن داشت تا با دسیسه ای امام علیه السلام را به شهادت برساند.
بنا بر این تبلیغ چهره به چهره و حضور در محافل پر جمعیت مسلمین برای تلاش علمی و تبلیغی در جهت اعتلای فرهنگ اسلامی، یکی از شیوه های ائمه اطهار علیهم السلام در جهاد فرهنگی به حساب می آید. خطابه های عبادی و سیاسی امیر المؤمنین علیه السّلام در محافل عمومی مسلمین از جمله مسجد کوفه، و یا سفرهای متعدد امام مجتبی علیه السلام با پای پیاده به سمت مکه مکرمه برای انجام مناسک حج، که همین پیاده روی در میان مسلمینی که مشتاق زیارت ایشان بودند و از همراهی و تماشای رفتار و گفتار آن حضرت، کسب فیض می نمودند؛ همچنین حضور در میان جمعیت مسلمانان که از اقصی نقاط جغرافیای اسلام به خانه خدا می آمدند و سلوک امام مجتبی علیه السلام را مشاهده کرده و سخنان ایشان را می شنیدند، این ها و موارد فراوان دیگری از همین دست، یکی از شیوه های رفتاری امامان معصوم علیهم السلام در ارتباط گیری و تبلیغ چهره به چهره با مردم بود که تحولات بزرگ فرهنگی و دینی از خود به یادگار می گذارد.
 ادامه این بحث را در نوشتار بعد دنبال خواهیم کرد، ان شاء الله.


خودآزمایی


1- آیا زهد با آراستگی صورت تعارض دارد؟ توضیح دهید.
2- «استفاده از اجتماعات انسانی و تبلیغ چهره به چهره» را به عنوان یکی از راهکارهای ائمه علیهم السلام در جهاد فرهنگی توضیح دهید؟

 

پی نوشت ها


[1] سوره حدید/ آیه 23 (ترجمه مکارم).
[2] نقطه هاى آغاز در اخلاق عملى (مهدوى كنى، محمد رضا) ص 626.
[3] نهج الفصاحة ص 226.
[4] الكافي (ط - الإسلامية) ج ‏5 ص 567.
[5] همان ص 508.
[6] برگرفته از مقاله: فعالیت های فرهنگی امام حسن علیه السلام تلاشی در راستای خنثی سازی اقدامات معاویه (فلاحی فرد، مهرداد- بهرامیان، مسعود)، منبع: فصلنامه علمی- ترویجی میقات حج.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

حجت‌الاسلام مسلم زکی‌زاده
برچسب ها: جهاد جهاد فرهنگی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: