در روز عاشورا بهنگام میدان رفتن «هلال بن نافع» همسر جوانش، دامن او را گرفت و گفت: پس از تو به کجا روم؟ و به چه کسی تکیه کنم؟ و آنگاه به شدّت گریست. وقتی امام حسین(ع) متوجّه شد، با همان روح آزادگی خطاب به هلال فرمود:
قال الامام الحسین(ع): یا نَافِعُ، اِنَّ اَهْلَکَ لا یَطیبُ لَها فِراقُکَ، فَلَوْ رَأَیْتَ اَنْ تَخْتارَ سُرورَها عَلَی الْبَرازِ.[۱]
امام حسین(ع) فرمود: (ای پسر نافع! همانا همسرت، جدائی تو را نمیپسندد، آزادی تا خشنودی او را بر مبارزه با شمشیرها مقدّم بداری).
هلال بن نافع گفت: ای پسر رسول خدا(ص)، اگر امروز تو را یاری نکنم، فردای قیامت جواب پیامبر(ص) را چگونه بدهم؟. آنگاه به میدان جنگ رفت، مبارزه کرد تا شهید شد.
[۱]. أدب الحسین ۲۱۰، معالی السبطین ج۱ ص ۳۸۴، ناسخ التواریخ، ج۲ ص ۲۷۷.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد دشتی