کد مطلب: ۶۸۰۳
تعداد بازدید: ۱۹۷
تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱۴۰۲ - ۱۵:۴۸
همه باید بدانند | ۱۴
جای شفاعت، قیامت و بعد از محاسبه اعمال است. در آن جاست که چون به پرونده‌ی اعمال رسیدگی می‌شود، باید تکلیفش روشن و کارش یکسره شود و به همین جهت شفاعت کننده، تقاضای بخشش می‌کند و شخص گنه‌کار مستوجب دوزخ را بهشتی می‌گرداند؛ اما در عالم برزخ شفاعتی در کار نیست و شخص گنه‌کار ناچار، باید بر طبق اعمالش شکنجه و عذاب ببیند...

فصل چهارم: معاد«2» 

 

قیامت و رستاخیز عمومی


قرآن شریف و احادیث پیغمبر و امامان، قیامت را چنین توصیف می‌نمایند: خورشید و ماه، تاریک و بی‌نور می‌شوند؛ کوه‌ها متلاشی و پراکنده می‌گردند؛ دریاها بی‌آب و سوزان می‌شوند؛ دستگاه منظومه‌ی شمسی برهم می‌خورد؛ زمین و آسمان دگرگون و به صورت دیگری تبدیل می‌گردند؛ آنگاه همه‌ی مردگان زنده و مبعوث می‌گردند و برای حساب و عرض اعمال حاضر می‌شوند. تمام اعمال و حرکات مردم نزد خدا ثابت و در دفتر وجود مضبوط است؛ کوچک‌ترین کردار آنان مورد غفلت و فراموشی واقع نمی‌شود. روز رستاخیز که پرده از چشم مردم برداشته می‌شود. اعمال و کردارشان را حضوراً مشاهده می‌کنند؛ آن‌گاه محاسبه‌ی اعمال شروع می‌شود و با کمال دقت مورد رسیدگی قرار می‌گیرد. کفار و گنهکارانی که قابل بخشش نباشند به دوزخ فرستاده می‌شوند. افراد مؤمن و نیکوکار به بهشت می‌روند. گناهکارانی که قابلیت بخشش داشته باشند، چون در عالم برزخ معذب بوده‌اند و نتیجه‌ی اعمال بدشان را چشیده‌اند؛ به وسیله‌ی شفاعت پیامبران و ائمه‌ی اطهار، مورد عفو و بخشش قرار می‌گیرند و بالاخره نور توحید ظلمت گناه را برطرف می‌سازد و به بهشت می‌روند.
حساب افراد با ایمان و نیکوکار به آسانی انجام می‌گیرد و به زودی رهسپار بهشت می‌شوند؛ اما نسبت به کفار و بسیاری از گناهکاران، خیلی سخت‌گیری می‌شود. کوچک‌ترین اعمال و حرکاتشان مورد رسیدگی و بازخواست قرار می‌گیرد. مدت زیادی باید در محشر توقف نمایند و در کمال ناراحتی و سختی مراحل متعدد محاسبه را به پایان رسانند.[1]


بهشت


بهشت جایی است که افراد شایسته و نیکوکار را به آنجا می‌برند؛ انواع و اقسام نعمت‌ها و اسباب و وسائل آسایش و خوش‌گذرانی در آن‌جا هست؛ هر چه انسان تصور کند و بخواهد وجود دارد.[2] نعمت‌های بهشتی عالی‌تر و بهتر از نعمت‌های دنیا است و کسی مانند آن‌ها را ندیده و نشنیده است. هیچ گونه ناراحتی و سختی در آن پیدا نمی‌شود؛ هرکس وارد بهشت شد، زندگی جاویدان دارد و برای همیشه در آن خواهد ماند. بهشت دارای درجات و مراتب مختلفی است و هر کسی بر طبق فضایل و کمالات نفسانی و اعمال شایسته‌اش در جای مناسب سکونت خواهند کرد.[3]


جهنم


دوزخ جای کفار و تبه‌کاران است. هر نوع شکنجه و عذابی در آن‌جا هست. افرادی که به دوزخ می‌روند، در کمال سختی و ناراحتی معذب خواهند شد؛ عذاب‌های جهنم به قدری سخت است که نمی‌توان توصیف کرد؛ آتش دوزخ نه تنها جسم را می‌سوزاند، بلکه روح و دل انسان را نیز می‌سوزاند و از باطن ذات سرچشمه می‌گیرد و سراسر وجودش را شعله‌ور می‌سازد.[4]
اهل دوزخ دو دسته‌اند: دسته‌ی اول کفار و افرادی که از نور ایمان و خداپرستی به طور کلی محرومند؛ این دسته برای همیشه در جهنم، در عذاب و شکنجه خواهند بود و راه نجات ندارند.
دسته‌ی دوم افراد خداپرست و با ایمانی که به سبب ضعف ایمان، مرتکب معصیت شده‌اند، و بدان جهت مستحقِّ عذاب دوزخ گشته‌اند. این دسته به طور موقت مدتی در جهنم معذب خواهند شد؛ ولی بالاخره نور توحید بر تاریکی گناه غالب می‌گردد و به واسطه‌ی عفو مستقیم پروردگار عالم، یا شفاعت پیامبران برگزیده، از دوزخ نجات می‌یابند و داخل بهشت می‌شوند.
جهنم دارای درجاتی است و عذاب‌های گوناگون دارد؛ هر کسی را بر طبق گناهش در مکانی جا می‌دهند و به نوعی از عذاب معذب می‌گردانند.[5]


شفاعت


مسأله‌ی شفاعت در قرآن کریم وارد شده و روایات زیادی از پیغمبر اکرم و ائمه‌ی اطهار، در این‌باره صادر شده است. به طوری که اصل ثبوت شفاعت، قابل انکار نیست؛ از مجموع روایات استفاده می‌شود که پیغمبر اکرم و ائمه‌ی اطهار(ع) نسبت به بعضی از گنه‌کاران، شفاعت می‌کنند و می‌گویند: بار پروردگارا! اگرچه این شخص، گنه‌کار و مستحقّ عذاب است، اما به واسطه‌ی فلان صفت برجسته و خوبی که در او هست یا به واسطه‌ی صفت بخشندگی و بزرگی خودت یا به واسطه‌ی آبرویی که ما نزد تو داریم، تقاضا می‌کنیم گناهش را نادیده بگیری و قلم عفو بر جرایم اعمالش بکشی؛ درخواست آنان مورد قبول واقع می‌شود و شخص گنه‌کار مشمول رحمت و بخشش پروردگار مهربان قرار می‌گیرد؛ با توجه به آیات و روایات، اصل ثبوت شفاعت را نمی‌توان انکار نمود؛ امّا از چند مطلب نباید غفلت کرد:
1. شفاعت‌کنندگان بدون اجازه و دستور پروردگار جهان اقدام به شفاعت نمی‌کنند.
2. جای شفاعت، قیامت و بعد از محاسبه اعمال است. در آن جاست که چون به پرونده‌ی اعمال رسیدگی می‌شود، باید تکلیفش روشن و کارش یکسره شود و به همین جهت شفاعت کننده، تقاضای بخشش می‌کند و شخص گنه‌کار مستوجب دوزخ را بهشتی می‌گرداند؛ اما در عالم برزخ شفاعتی در کار نیست و شخص گنه‌کار ناچار، باید بر طبق اعمالش شکنجه و عذاب ببیند؛ گرچه ممکن است در آن‌جا هم به واسطه‌ی سفارش پیغمبر و ائمه اطهار، تخفیفی در عذابش حاصل شود، ولی این مطلب شفاعت نیست.
3. خود شفاعت‌کنندگان فرموده‌اند: شما جدیت کنید، به صورت انسان وارد محشر شوید، تا ما بتوانیم از شما شفاعت کنیم؛ بنابراین اگر گناه و درنده‌خویی به جایی رسید، که ذات انسان را دگرگون کرد و به صورت یکی از حیوانات وارد محشر شد، جایی برای شفاعت نیست. به هر حال در مورد شفاعت لیاقت و قابلیت لازم است.
4. شفاعت‌کنندگان در مورد بعضی از معصیت‌ها، مانند ترک نماز، فرموده‌اند: شفاعت ما شامل حال این گروه نمی‌شود.
5. با توجه به مطالب بالا، انسان نباید به وعده‌ی شفاعت مغرور شود و مرتکب گناه گردد؛ زیرا کسی که به امید شفاعت مرتکب معصیت شود، مانند شخصی است که به امید دکتر و دارو، خودش را مسموم سازد و در معرض هلاکت قرار دهد.


توبه


از آیات قرآن و احادیث معصومین استفاده می‌شود، که شخص گنه‌کار، اگر قبل از مردنش توبه کند و از کردار زشتش پشیمان گردد؛ گناهش آمرزیده می‌شود و مورد بازخواست قرار نمی‌گیرد.[6]
بنابراین، در توبه و بازگشت برای همه‌ی گنه‌کاران باز است و هیچ کس نباید از رحمت خدا مأیوس گردد؛ اما مبادا خیال کنید که هر کس کلمه «استغفرالله» را بر زبان جاری ساخت و با فشار اعصاب، قطره‌ی اشکی از چشمش ریخت، توبه کرده و مشمول بخشش قرار می‌گیرد؛ بلکه توبه‌ی حقیقی شرایطی دارد که علی بن ابی‌طالب(ع) به جمله‌ای از آن‌ها اشاره فرموده است.
حضرت علی(ع) می‌فرماید: در توبه شش چیز لازم است:
اول: از گناهان گذشته‌ات واقعاً پشیمان گردی؛
دوم: تصمیم جدی داشته باشی که در آینده مرتکب گناه نشوی؛
سوم: اگر مردم بر تو حقی دارند، تمام حقوقشان را ادا کنی.
چهارم: واجباتی را که ترک نموده‌ای قضا کنی؛
پنجم: گوشتی را که به واسطه‌ی غذاهای حرام، در بدنت روییده، به وسیله‌ی غم و اندوه بر گناه، آب کنی؛
ششم: چنان‌که شیرینی معصیت را چشیده‌ای، تلخی و دشواری عبادت را نیز تحمل کنی، آن‌گاه کلمه‌ی استغفار را بر زبان جاری سازی.[7]


فصل پنجم: اخلاق


اخلاق


صفات خوب و صفات بد را اخلاق می‌نامند. صفات خوب صفاتی هستند که سبب کمال و فضیلت نفس می‌شوند؛ مانند: عدالت، تواضع، اعتماد بر خدا، بردباری، خوشبینی، خیرخواهی، راستی، امانتداری، راضی بودن به رضای خدا، شکر خدا، خوش‌اخلاقی، قناعت، سخاوت، شجاعت، غیرت در دین، غیرت ناموس، انصاف، صله‌ی رحم، احسان به پدر و مادر، خوش‌رفتاری با همسایگان، خوش‌رفتاری با مردم، مراقب احوال ‌نفس، محبت خدا. بر هر مسلمانی لازم است، صفات و اخلاق نیک را بشناسد و سعی و جدیت کند تا دارای آن صفات شود.
اخلاق بد صفاتی هستند که سبب نقصان و انحطاط نفس می‌شوند، مانند: تکبر، خودبینی، خودستایی، ستمکاری، بی‌اعتمادی بر خدا، بی‌صبری، بدبینی، بدخواهی، نادرستی، راضی نبودن از خدا، حسد، ناسپاسی، سخن‌چینی، کینه‌توزی، غضب، بداخلاقی، حرص، طمع، بخل، ریاکاری، دورویی، خیانت، اسراف، بی‌غیرتی در دین و ناموس، بی‌انصافی، ترک صله‌ی رحم، آزار پدر و مادر، آزار همسایگان، بدرفتاری با مردم، حبِّ جاه، عیب‌جویی، سعایت، تملق‌گویی، آرزوهای دراز.
بر هر مسلمانی لازم است، اخلاق زشت را بشناسد و کوشش کند که آن‌ها را از نفس خودش دور گرداند. اگر می‌خواهیم سعادتمند شویم، باید از نفس خود کاملاً مراقبت کنیم، دستورات اخلاقی اسلامی را به کار بندیم، نفس خود را از صفات زشت و اخلاق بد پاک نماییم، با اخلاق نیک و صفات عالی زینت دهیم. دستورات اخلاقی یکی از بخش‌های مهم اسلام است، اسلام به موضوعات اخلاقی خیلی توجه داشته است. پیغمبر اسلام، جهاد با نفس را جهاد اکبر می‌داند.[8] رسول خدا فرمود: من مبعوث شدم تا اخلاق نیک را در مردم تکمیل کنم.[9] چون تمام کارهای انسان از صفات نفسانی سرچشمه می‌گیرند، باید در مرتبه‌ی اول، در اصلاح نفس، کوشش نمود.


خودآزمایی

۱- قرآن شریف و احادیث پیغمبر و امامان، قیامت را چگونه توصیف می‌نمایند؟
۲- شش چیز که در توبه لازم است را بیان کنید.

پی نوشت ها

[1]. ر. ك: بحارالانوار، ج 7، ص 54 ـ 237.
[2]. زحرف (43)، آيه‌ی 71.
[3]. ر. ك: بحارالانوار، ج 8، ص 71 ـ322.
[4]. همزه (104) آيه‌ی 6.
[5]. بحارالانوار، ج 8، ص 222 ـ 374.
[6]. وافى، ج 1، جزء سوم، ص 183.
[7]. نهج البلاغه (چاپ مصر)، جزء دوم، ص 253.
[8]. وسائل الشيعه، كتاب جهاد، ص 122.
[9]. فيض كاشانى، محجة البيضاء، ج 2، ص 312.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی‌مسجد هدایت

آیت الله ابراهیم امینی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: