فصل چهاردهم: مردمدوستی | ۲
ارزش خدمت به بندگان خدا
یکی از حساسترین و مهمترین فضایل و کمالات انسانی، خدمت به خلق خدا و سعی در برآوردن حوایج آنها و حلّ مشکلات دیگران است.
طبق روایات ائمهی معصومین(ع): محبوبترین مردم نزد خدا کسی است که وجودش بیشتر برای مردم نافع باشد.
امام موسی بن جعفر(ع) میفرماید:
خدا بندگانی در زمین دارد که کارشان این است که در برابر حاجات مردم و حلّ مشکلاتشان کوشش میکنند. اینها از بندگان ممتاز الهیاند که در قیامت در امنیت هستند.[1]
بنابراین، یکی از شغلهای بسیار حساس و مهم از نظر اسلام شغل خدمتگزاری دولتی است که کارمندی در نظام حکومتی اسلامی، یکی از مصادیق آن است. شغل کارمندی دولت، تنها یک شغل نیست؛ بلکه شغلی است بسیار حساس و محترم که از نظر اسلام اگر کسی درست انجامش دهد و گرهای از کار مردم و کشور باز کند، بسیار ارزش دارد. پس در این مَقطع حساس از تاریخ که در ایران، نظام حکومت اسلامی برقرار شده و در حال تکامل و تکمیل است، کارمندان دولت میتوانند بزرگترین خدمت را به اسلام و انقلاب انجام دهند. اگر خادم اسلام باشند، به وظایفشان خوب عمل کنند و گرهای از مشکلات کشور و مردم باز کنند، همانند سربازانی هستند که در جبههها نبرد میکنند، زیرا اینها هم در پیشبرد اسلام، قدم برمیدارند و به ثواب میرسند. در مقابل، اگر در بینشان فرد یا افرادی مردم را آزرده، و چوب لای چرخشان بگذارند و آنها را ناراضی کنند، قطعاً مرتکب گناهی میشوند که به سادگی، قابل بخشش نیست. گاهی این گناه، گناه فردی است؛ مثلاً انسان دروغی میگوید یا غیبتی میکند که باید توبه کند، ولی زمانی نیز گناه، گناه اجتماعی است. اگر فردی در جامعهی اسلامی، کاری کند که مسلمانها را به نظام سیاسی اسلام ناامید کند و سبب شود که آنان از انقلابشان سرد شوند، این گناه، گناه عادی نیست. بلکه نوعی مخالفت با اسلام و انقلاب است.
در حدیثی آمده است که حضرت علی(ع) به محمد بن ابیبکر مینویسد:
ای محمد بن ابی بکر! برای مردم، بالهای خودت را باز کن؛ همانند مرغی که بال خودش را پهن میکند و جوجههایش را زیر بال میگیرد ـ یعنی با مردم مهربان باش ـ به آنهایی که برایشان کار میکنی، عنایت داشته باش و صورتت را خندان و بشاش نگه دار. بدان! کسانی که به تو مراجعه میکنند احتیاج دارند، پس با آنها با خوشرویی رفتار کن و برخورد دوستی و مهربانانه داشته باش و با آنان مدارا و نرمی کن.[2]
امیرالمؤمنین چنان توجه دارد که میفرماید:
حتی در نظر کردن هم عدالت و مساوات را رعایت کن. با همه یکسان رفتار کن تا قدرتمندان طمع نکنند که میتوانند تو را گول بزنند و به ظلم و تعدی و حیف و میل بیتالمال وادارت کنند. طوری رفتار کن که مردم مستضعف از عدالت تو ناامید نشوند؛ مردم مستضعف، کارگر و کشاورز، مردمی که وضع مالیشان خوب نیست، مردمی که همه کاره هستند، مردمی که اکثریت اجتماع را تشکیل میدهند. امیرالمؤمنین(ع) به والی خودش میفرماید کاری نکن که ضعیفان جامعه مأیوس شوند. آنان همهکاره هستند. همین مردم ضعیف طبقهی سوم هستند که همهی کارها را انجام میدهند. مواظب باش کاری نکنی که مأیوس شوند و بگویند در جامعه اسلامی، عدالت نیست. بدان که فقیر و غنی در نظر اسلام یکسان است و والی امر باید همه را یکسان و با یک چشم نگاه کند. سپس در ادامه میفرماید:
ای مردم، ای ولات، ای کارمندان دولت، ای خدمتگزاران مردم و اسلام! در قیامت از شما بازخواست و مؤاخذه میکنند، کوچکترین عملتان را محاسبه میکنند. البته اگر داشتن مقام کارمندی در اسلام بسیار ارزشمند است در عوض، مسئولیت بسیار سنگینی هست. امیرالمؤمنین در اینباره میفرماید: کوچکترین کارهایتان را حساب میکنند. شما یک فرد عادی نیستید. کارمند عزیز اسلام! تو یک نمونه و الگوی حکومت امیرالمؤمنین هستی و از وُلات امیرالمؤمنین به حساب میآیی. پس برای رضای خدا و برای اسلام و برای اینکه بتوانی در قیامت، چیزی را در پیشگاه خداوند عرضه بداری، باید موقعیت خودت را بسیار حساس بدانی و مواظب رفتارت با مردم باشی، چون در قیامت اعمال پنهانی و ظاهری را حساب میکنند. اگر خدا، عذاب کند، خودتان بیشتر ظلم کردهاید و اگر خدا، ببخشد، خدا مهربان و کریم است.[3]
مولا علی(ع) به مالک اشتر نیز مینویسد:
ای مالک! مواظب باش مبادا خودت، یا خویشانت یا دوستانت یا آن کسانی را که توصیه دارند، یا آنهایی که تو به شکلی علاقهی بیشتری به آنان داری، بر سایر مردم ترجیح دهی، آن هم در اموری که همهی مردم با یکدیگر مساوی هستند و حقّ همهی مردم است. تو چنین حقّی نداری. فرصت خدمت در حکومت اسلامی، امانتی الهی است که باید این امانت را به درستی حفظ کنی.
و در ادامه میفرماید:
در چیزی که همهی مردم با یکدیگر در آن مساوی هستند، تو هم باید یکسان عمل کنی. اگر کوچکترین خطایی بکنی، در قیامت بازخواست میشوی. سپس فرمودند: مواظب باش غفلت نکنی از چیزهای مهمی که چشمها آنها را میبیند. حضرت در ادامه میفرماید: مبادا از امری که این قدر در نظر اسلام مهم است، غفلت کنی، که چشمها متوجه تو هستند و تو را میبینند. بِدان آنچه را تو به دیگران میدهی در آن، بازخواست میشوی. هم در همین دنیا والی امر؛ یعنی آن کسی که فوق توست، تو را بازخواست میکند و هم در آخرت، نزد میزان عدل الهی باید جواب این مردم مستضعف را بدهی که حقّشان را به دیگران دادی؛ استثنا هم ندارد. به زودی پردهها برداشته میشود. بِدان کارهایی را که انجام دادهای، پشت پرده نمیماند. در دنیا یا قیامت برداشته میشود و حقّ مظلوم را یا در دنیا و یا قیامت از تو میگیرند، چون در این ولایتی که داشتی و در مصدر امور بودی، حقِّ آنان را تضییع کردی و به دیگری دادی.[4]
پس خوشا به حال کسی که در نظام اسلامی کار میکند، خدمتگزار اسلام و مردم و در خدمت قرآن است. و وای به حال کسانی که از مقامشان سوء استفاده میکنند. حضرت علی(ع) در حدیث دیگری فرمود:
بدان که این فرمان فرمایی که به تو داده شده، امانتی الهی است. هر کس به امانت خدا خیانت کند، تا روز قیامت، لعنت خدا بر او باد ـ حضرت نمیفرماید تا وقتی زنده است؛ بلکه میفرماید تا قیامت ـ هر کس که خاینی را سر کار بگذارد و به او مأموریت بدهد، به درستی که محمد(ص) در دنیا و آخرت از او بری است.[5]
پایان
1- یکی از حساسترین و مهمترین فضایل و کمالات انسانی چیست؟
[1]. «إنّ لِلّه عِباداً فی الاَرض یَسْعَون فی حَوائِجِ النّاسِ هُمُ الآمنون یوْم القِیامَة» (همان، ص 197، ح 2).
[2]. «فَاخْفِص لَهم جَناحَکَ، و ألِنْ لَهُم جانِبک، وَ ابْسُطْ لَهم وَجْهَکَ، و آسِ بَیْنَهم فِی اللَّحظةِ و النَّظرةِ و الإشارةِ و التَّحیّةِ حَتّی لایَطمَعَ العُظَماءَ فِیهِ حَیفِکَ و لا یَیْأسُ الضعفاءُ مِن عَدلک بِهم، و اللهُ یُسائِلکم مَعْشَرَ عبادِهِ عَنَ الصغیرةِ مِنْ أعمالَکُم وَالکبیرةِ، وَالظاهرةِ وَالمستورةِ، فَإن یعَذّب فَأنتم أظلَمُ، وَإنْ یَعْفُ فَهُوَ أکرَمُ» (نهج البلاغه، نامهی 27).
[3]. همان.
[4]. «... وَ إیّاکَ و الاستِئثارَ بِما النّاسُ فِیه أُسوَةٌ و اتقی بی مما قَد وضع العیون فإنّه مَأخوذٌ مِنکَ لغیره و اما قلیل تنکشف عنک أغنیت الأمور و... المظلوم» (همان، نامهی 53).
[5]. کَتَبَ أمیرالمؤمنین(ع) اِلی رفاعه: «اِعلَم یا رفاعةُ أنّ هذه الإمارة أمانة و فمن جَعَلَهَا خیانةً فَعَلَیهِ لَعنةُ اللهِ إلی یومِ الْقیامةِ وَ مَنْ استعملَ خائناً، فانّ محمدا(ص) مِنهُ بری، فِی الدُّنیا وَ الآخرةِ» (میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج 17، ص 355).
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت