بخش دوّم: سبک زندگی از منظر اسلام | ۱
انسان برای توفیق و پیشرفت در مسیر زندگی مادّی به یک سلسله ابزارها و لوازم نیازمند است که مهمترین آنها عبارتاند از: «علم و دانش»، «توان و قدرت»، «مال و ثروت». فقدان هر یک از این ابزارها در مسیر زندگی فردی و اجتماعی، حیات انسانی را با مشکل مواجه میکند؛ به طوری که شاید بتوان گفت بدون داشتن این سه ابزار، زندگی ممکن نیست.
تبیین دیدگاه دین دربارهی هر یک از این ابزارها در پیریزی سبک زندگی دینی نقشی بسزا دارد. به بیان دیگر لازمِ استفاده و بهرهگیری از ابزارهای سهگانه فوق برای تحقّق حیات مؤمنانه به کشف رویکرد دین در ارتباط با هر یک از این سه ابزار بستگی دارد که مطالب این فصل بیانگر آن است.
اهمیت ابزار علم و دانش در زندگی تا آنجاست که یکی از مهمترین انگیزههای همزیستی و تجمّع آحاد انسانها کنار هم، احتیاج و نیازمندی آنان به کسب علم و دانش است. انسان در عرصهی زندگی مادّی و برای گذران حیات، به دانستنیها و تخصّصهای گوناگونِ دانشی نیاز دارد. به طور طبیعی تحصیل دانستنیها و بهرهمندی از دانشهای ضروری زندگی در یک بستر جمعی محقّق میشود؛ به این معنا که لازمِ تعلیم و تعلّم، برقراری ارتباط با دیگر اعضای جامعه و تعامل با آنان است.
از سوی دیگر تعامل علمی آحاد اجتماع با یکدیگر، آن جامعه را از نظر علمی توسعهیافته میکند که این امر به ارتقای سطحِ زندگی تک تک افراد جامعه میانجامد، از این رو جامعهی دانشبنیان بهترین و کاملترین بستر اجتماعی برای زندگی است. در مقابل، زیستن در جامعهی فاقد علم و دانش بسیار سخت و دشوار است.
از نظر آموزههای اسلامی هم ابزار علم یکی از کلیدهای موفقیت در زندگی است. حضرت علی(ع) ضمن سفارش به کسب علم، بهرهمندی از حیات و زندگی را به دانشاندوزی وابسته دانستهاند:
«إکْتَسِبُوا الْعِلْمَ یُکْسِبْکُمُ الْحَیَاةُ»[1]. بنابراین فرمایش امام(ع) چنانچه جامعهای از نظر علمی پیشرفت کند به ترقّی و توسعهی در زندگی خواهد رسید.
بیشتر آنکه در گذشته نظریهی توسعهی زندگی در جوامع غربیِ مبتنی بر اندیشههای سوسیالیسم و لیبرالیسم، براصل دترمینیسم اقتصادی (Eeonomic Determinsim) به معنای زیربنا بودن اقتصاد استوار بود، به همین دلیل در این جوامع تمام شؤون زندگی بر اقتصاد، متفرّع بود و توسعه، موفقیت و پیشرفت در زندگی را نیز با خطکشِ توسعهی اقتصادی اندازهگیری میکردند. هر قدر مسائل اقتصادی توسعه یافتهتر بود زندگی هم پیشرفتهتر تلقّی میشد. برخی هم ملاک توسعهی زندگی را پیشرفت و موفقیت در عرصهی سیاست دانسته، شاخص توسعهی زندگی را بر محور توسعهی سیاسی (Political Development) تحلیل میکردند. در این میان از نظر اندیشهی اسلام، یکی از مهمترین شاخصهای توسعهی زندگی، توسعهی دانشبنیان است و پیشرفت در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و مانند اینها بدون توسعه در مسیر علم و دانش مطلوب نیست. جامعهی توسعهیافته براساس الگوی اسلامی که در مثل روایت پیشگفتهی حضرت علی(ع) ملاحظه شد، جامعهای است که در پرتو پیشرفت علمی به پیشرفت در حوزههای دیگر نائل شود و در اصطلاح پیشرفت دانشبنیان داشته باشد.
تأکیدها و رهنمودهای مقام معظّم رهبری نسبت به دههی چهارم انقلاب که این مقطع را به دههی پیشرفت و عدالت نامگذاری کردند نیز به توسعه و تعالی دانشبنیان در حوزههای مختلف زندگی ناظر است.
اگرچه نقش ابزاری دانشهای معنوی و علوم فرهنگزا در زندگی دینی بسیار حائز اهمیت است، دین مبین اسلام از نقش ابزاری فنّاوریها و دانستنیهای لازم برای بهتر زیستن و پیشرفت در مسیر زندگی مادّی نیز غافل نشده است. چه بسا یک معنای سخن معروف پیامبر اکرم(ص) که فرمود: دانش را بجویید، هر چند در سرزمین چین باشد:
«أطْلُبُوا الْعِلْمَ وَلَوْبِالصِّینِ»[2]، این باشد که برای تحصیل دانشهای غیر دینی که لازمِ زندگی مادّی است تلاش کنید، چه ظاهراً چین در آن روزگار به عنوان مهد علم و فنّاوریِ مدرن شناخته شده بود.
البته فرمایش پیغمبر اکرم(ص) به این معنا نیز میتواند باشد که در راه طلب علم و تحصیل دانش بسیار تلاش و جدّیت داشته باشید؛ تا جایی که برای دستیابی به علم به دوردستترین مناطق سفر کنید، زیرا کشور چین در آن روزگار دورترین نقطه نسبت به خاورمیانه محسوب میشد.
از جمله بایدهای توسعهی علم از نظر اندیشهی اسلام، توجّه به استعدادهای درونی و توانمندیهای داخلی جامعه در مسیر کسب دانش است. ارزش جامعهی دانشبنیان به این است که در مسیر بهرهمندی از علوم و دانشها و فنّاوریهای لازمِ زندگی، به جریانهای فکری و نیروهای توانمند علمی خودش اتّکا و از تقلید پرهیز کند. حضرت علی(ع) در رهنمودی راهبردی علم را به دو قسم دانش درونی و دانش بیرونی تقسیم کردهاند: علم درونی، علمی است که از درون انسانها میجوشد و بر استعدادهای باطنی ایشان متّکی است؛ در حالی که علم بیرونی از دیگران اخذ میشود. امیرالمؤمنین(ع) همچنین تأکید میکنند که اگر علمِ متّکی بر درون انسانها نباشد، آن علم بیرونی هم نفعی برای انسان نخواهد داشت:
«ألْعِلْمُ عِلْمَانِ مَطْبُوعٌ وَ مَسْمُوعٌ وَ لايَنْفَعُ الْمَسْمُوعُ إذَا لَمْ يَكُنِ الْمَطْبُوعُ».[3]
امروز هم مقام معظّم رهبری در پیروی از این منطق راهگشای مقام ولایت، بر اتّکا به استعدادهای درونی و توانمندیهای داخلی در مسیر توسعه و پیشرفت علمی کشور تأکید دارند.
بر پایهی این راهبرد ولایی و رویکرد اسلام به دانش درونی به عنوان نخستین ابزار زندگی، لازم است به تجربهها و دستاوردهای علمی وارداتی ابتدا به عنوان موادّ خام نگاه شود. سپس در کانون اندیشهها، افکار و استعدادهای درونی، تحلیل و بررسی شوند و بعد از پرورش و رویش مبتنی بر فرهنگ داخلی، مورد استفاده قرار گیرند. شکلگیری نهضت اسلامیسازی علوم که این هم از تأکیدات مقام معظّم رهبری میباشد بر پایهی این تحلیل بوده است.
در پایان یادکردنی است که اکتفا به علوم و دانشهای وارداتی و تقلید کورکورانه از فنّاوریهای غیر بومی، به از بین رفتن هویت فرهنگی جامعه میانجامد، چه لازمِ تقلیدِ صِرف و بدون هرگونه تأمل از صنایع، تکنولوژی و فنّاوریهای وارداتی، نقلید از فرهنگ وارداتیِ همراه با آن دانش است. در مقابل، استفاده از تجربهها و دانشهای خارجی بعد از پرورش آنها با کمک جریانهای فکری داخلی نه تنها از فرهنگزدا نیست که به تثبیت فرهنگ دینی و بومی کمک میکند.
1- مهمترین ابزارهای زندگی در آموزههای دینی را نام ببرید.
2- معانی سخن معروف پیامبر اکرم(ص) که فرمود: «دانش را بجویید، هر چند در سرزمین چین باشد» را بیان کنید.
[1]. غررالحکم و دررالکلم، ص۶۳.
[2]. روضةالواعظین، ج۱، ص۱۱؛ مشکاتالانوار، ص۱۳۵. این سخن از حضرت علی(ع) نیز نقل شده است. مصباحالشریعة، ص۱۳.
[3]. نهجالبلاغه، حکمت ۳۳۸؛ بحارالانوار، ج۱، ص ۲۱۸.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت