کد مطلب: ۲۶۰۸
تعداد بازدید: ۲۳۰۱
تاریخ انتشار : ۰۷ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۳:۵۲
پاسخ به سوالات اعتقادی| ۵۲
 از نظر اسلام برای یک مرد جایز است تا چهار همسر دائم داشته باشد، مشروط بر اینکه عدالت بین آن‌ها را رعایت کند، در صورتی‌ که مطابق آیه ۲۹ سوره نساء، رعایت عدالت بین چند همسر، برای مرد، امکان ندارد...
 سؤال: از نظر اسلام برای یک مرد جایز است تا چهار همسر دائم داشته باشد، مشروط بر اینکه عدالت بین آن‌ها را رعایت کند، در صورتی‌ که مطابق آیه ۲۹ سوره نساء، رعایت عدالت بین چند همسر، برای مرد، امکان ندارد، پس چرا جواز ازدواج با چهار همسر، مشروط به‌ شرط غیرممکن شده است، با اینکه تعلیق به محال، جایز نیست؟
 
پاسخ: اتفاقاً همین سؤال در زمان امام صادق (ع) مطرح شد، امام صادق (ع) پاسخ آن را داد و سؤال‌کننده از پاسخ امام قانع شد، برای توضیح مطلب، نظر شما را به ماجرای زیر جلب می‌کنم:
یکی از انتقادگران به قرآن نزد «ابوجعفر احْول» یکی از شاگردان امام صادق(ع) آمد و چنین ایراد کرد که قرآن در یک جا (آیه ۳ سوره نساء) می‌فرماید:
«فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً»؛
«هرگاه می‌ترسید عدالت را (درباره همسران متعدّد) رعایت نکنید و تنها به یک همسر قناعت نمایید.»
ولی در آیه ۱۲۹ همین سوره می‌فرماید:
«وَ لَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ»؛
«شما توانایی برای رعایت عدالت بین زن‌ها را ندارید، اگر چه در این مورد جدّیّت به خرج دهید.
با جمع ‌کردن و توجّه به این دو آیه، چنین نتیجه می‌گیریم که اسلام تعدّد زوجات را ممنوع نموده است!
ابوجعفر احول در پاسخ به این انتقاد، درمانده شد و به مدینه سفر کرد و به محضر امام صادق (ع) رسید و انتقاد اعتراض‌کننده را به عرض آن حضرت رسانید.
امام صادق (ع) در پاسخ فرمود:
«أَمَّا قَوْلُهُ سُبحانَهُ: «فَإِنْ خِفْتُمْ أَلّا تَعْدِلُوا» فَإِنَّهُ عَنَى فِي النَّفَقَةِ وَ أَمَّا قَوْلُهُ «وَ لَن تَسْتَطِيعُوا أَن تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ» فَإِنَّهُ عَنَى فِي الْمَوَدَّةِ فَإِنَّهُ لاَ يَقْدِرُ أَحَدٌ أَنْ يَعْدِلَ بَيْنَ اِمْرَأَتَيْنِ فِي الْمَوَدَّةِ»؛
«امّا سخن خدا که می‌فرماید: «اگر می‌ترسید که عدالت را رعایت نکنید، باید به یک همسر قناعت کنید.» منظور خداوند رعایت عدالت در مخارج زندگی است، اما سخن خداوند از اینکه «شما توانایی رعایت عدالت بین زن‌ها را ندارید، گرچه جدّیّت نمایید» منظور رعایت عدالت در اندازه دوستی و علاقه قلبی است، زیرا هیچ ‌کس نمی‌تواند علاقه قلبی بین دو زن را مساوی سازد.»
ابوجعفر احول می‌گوید: همین پاسخ را به اعتراض‌کننده، ابلاغ کردم، او که از این پاسخ قانع شده بود، گفت: «این پاسخ از تو نیست، بلکه آن را از حجاز آورده‌ای!»[1]
توضیح اینکه: منظور از لزوم عدالت بین زن‌ها، در جنبه‌های عملی مانند نفقه و برخورد با آن‌ها است و منظور از آیه اول (آیه ۳ نساء) همین عدالت است؛ که اگر رعایت نشود، مرد حق ندارد که با بیش از یک زن ازدواج کند و منظور از عدالت در آیه دوم (آیه ۱۲۹ نساء) عدالت در تمایلات قلبی است که از قدرت انسان خارج است و چنین عدالتی از شرایط تعدّد زوجات نیست.
از این‌رو در دنباله آیه ۱۲۹ سوره نساء می‌فرماید:
«فَلَا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ»؛
«اکنون ‌که نمی‌توانید مساوات کامل در محبّت در میان همسران خود را رعایت کنید، لااقل تمام تمایل قلبی خود را متوجّه یک نفر از آن‌ها نسازید که دیگری را به‌ صورت بلاتکلیف درآورید.»
به عبارت روشن‌تر؛ هر چند علاقه قلبی، اختیاری نیست، ولی نباید آن را به‌ گونه‌ای آشکار ساخت که همسری که مورد علاقه کمتر است، در انزوا قرار گیرد و زندگی پریشان داشته باشد، باید حتی‌الامکان سعی کرد که در اموری که اختیاری است، نسبت به همسران، بی‌عدالتی نشود. چرا که انسان در آشکار نمودن علاقه دارای اختیار است و می‌تواند اختیار خود را کنترل کند.
 
پی‌نوشت
[1] . مجمع‌البیان، ج ۳، ص ۱۲۱.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: