سؤال: در مسئله خلافت و مقام رهبری بعد از پیامبر اسلام(ص) آیا پیامبر(ص) برای خود جانشین (و رهبر بعد از خود) تعیین کرد یا تعیین نکرد؟ اگر تعیین کرد پس چرا اختلاف نمودند؟
پاسخ: در پاسخ این سؤال به گفتگوی زیر که بین یکی از بانوان برجسته شیعه «حُسنیّه» با استاد نامدار بصره به نام ابراهیم بن خالد عونی رخ داد توجّه کنید:
عصر هارونالرّشید (پنجمین خلیفه عباسی) بود، ابراهيم بن خالد عونی استاد بزرگ اهل تسنّن در بصره، به دعوت هارون، به بغداد آمد و درباره امامت، با یکی از بانوان آگاه و باهوش شیعه، به نام حُسنیّه به بحث و مناظره پرداخت، در اینجا نظر شما را به یک فراز از بحثهای او جلب میکنم:
حُسنیه: ای ابراهیم! آیا پیامبر(ص) در بستر رحلت، برای خود جانشینی تعیین کرد یا نه؟ ابراهیم: نه تعیین نکرد.
حُسنیّه: آیا پیامبر(ص) در تعیین نکردن جانشین برای خود، خطا کرد یا صواب؟ و آیا اصحاب سقیفه که (ابوبکر را) برای پیامبر به عنوان جانشین تعیین کردند، خطا کردند یا صواب؟ به نظر تو پیامبر(ص) خطا کرد یا اصحاب سقیفه؟
ابراهیم در برابر این سؤال، فرو ماند و در فکر فرو رفت، دید اگر بگوید پیامبر(ص) خطا کرده، دینش که دین اسلام و عقیده به صدق پیامبر(ص) بود، باطل میشود و اگر بگوید: اصحاب سقیفه خطا کردند و پیامبر(ص) صواب کرد ادّعای حُسنیّه ثابت میشود و مذهب خودش باطل میگردد و اگر بگوید هر دو خطا کردند، بدتر خواهد شد و اگر بگوید هر دو کار درست کردند باز ایراد وارد میشود (زیرا صحیح نیست که گفته شود پیامبر(ص) جانشینی تعیین نکرد و مردم با اختلاف و تهدید، جانشین تعیین کردند.)
ابراهیم در بنبست قرار گرفت و وامانده شد، اهل مجلس به او نیشخند زدند و گفتند: کنیزی در مباحثه، بر استادی چون ابراهیم بن خالد، غالب شد!
بنابراین حق این است که پیامبر(ص) برای خود جانشینی تعیین کرد و آن على (ع) بود که مطابق مذهب تشیّع است.[۱]
اما علّت و اختلاف، روشن است که به خاطر خودخواهیها و حسادتها و هوسهای نفسانی بود، وگرنه در برابر آن همه دلایل آشکار برتری علی (ع) و ماجرای غدیر خم و... دیگر دلیل معقول و منطقی برای اختلاف، وجود نداشت.
پینوشت: [۱] . بحثهای حسینیّه، از کتاب دفاع از حریم تشیّع، ص ۴۷ و ۴۸.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی