حجاب و آزادی| ۳
نکتهی ششم: گسترش فساد اخلاقی و فحشا و عدم رکود آن در چندین دههی اخیر در جوامع غربی که بر مبنای نظریات روانشناسان و جامعهشناسانی چون فروید و راسل اداره میشود، دلیل محکمی است بر بطلان فرضیات ایشان، چراکه به قول دانشمندان «أدَلُّ الدَّلیلِ عَلی وُجودِ شَیءٍ وُقُوعُهُ»، یعنی محکمترین دلیل برای وجود چیزی، وقوع آن در عالم خارج است، چنانکه محکمترین دلیل برای بطلان نظر فروید و راسل و امثال آنها، وقوع خلاف آن یعنی تقویت شهوت جنسی و تنوعطلبیها و کثرت مفاسد اخلاقی و جنایتها در این جوامع میباشد. بعد از هتک حریم عفت و حجاب در میان بسیاری از کشورهای غربی با استناد به نظریات نپخته و نسنجیدهی افرادی چون فروید و راسل، پس از گذشت مدّتی مدید و طولانی، چیزی که مشاهده شد نهتنها توقّف و کمرنگ شدن شهوات و وسوسههای جنسی نبود بلکه بر میزان آن افزوده شد و انسان مادیگرای غربی را تا بدان جا پیش برد که برای ارضای هوس سرکش خویش، دست به اعمال زشتی بزند که عقل و وجدان بشر از درک پلیدی آن عاجز است. نتیجهی این تفکّر سست شدن بنیان خانواده و پوچی واژگانی عمیقی چون عشق و وفاداری شد و در سایهی شوم آن ناکامیها، خیانتها، بدبینیها و ... انواع و اقسام بیماریهای روحی و جسمی در جامعه اوج گرفت.
شهید مطهّری دراینباره میگوید: بدين نكته بايد توجّه كرد كه آزادى در مسائل جنسى سبب شعلهور شدن شهوات بهصورت حرص و آز میگردد، از نوع حرص و آزهايى كه در صاحبان حرمسراهای رومى و ايرانى و عرب سراغ داريم. ولى ممنوعيت و حريم، نيروى عشق و تغزّل و تخيّل را بهصورت يك احساس عالى و رقيق و لطيف و انسانى تحريك مىكند و رشد مىدهد و تنها در اين هنگام است كه مبدأ و منشأ خلق هنرها و ابداعها و فلسفهها میگردد. ميان آنچه عشق ناميده مىشود و به قول ابنسینا عشق عفيف، و آنچه بهصورت هوس و حرص و آز و حسّ تملّك درمیآید -با اینکه هر دو روحى و پایانناپذیر است- تفاوت بسيار است. عشق، عميق و متمركز كننده نيروها و یگانهپرست است و امّا هوس، سطحى و پخشکننده نيرو و متمايل به تنوع و هرزه صفت است.
اقسام حاجتهای طبیعی انسان
حاجتهای طبيعى بر دو قسم است. يك نوع حاجتهای محدود و سطحى است؛ مثل خوردن، خوابيدن. در اين نوع از حاجتها همینکه ظرفيت غريزه اشباع و حاجت جسمانى مرتفع گردد، رغبت انسان هم از بين میرود و حتّى ممكن است به تنفّر و انزجار مبدّل گردد. ولى يك نوع ديگر از نيازهاى طبيعى، عميق و درياصفت و هيجان پذير است مانند پولپرستی و جاهطلبی. غريزه جنسى هم دو جنبه دارد: جنبه جسمانى و جنبه روحى. از جنبهی جسمى محدود است. از اين نظر يك زن يا دو زن براى اشباع مرد كافى است، ولى از نظر تنوعطلبی و عطش روحیای كه در اين ناحيه ممكن است به وجود آيد، شكل ديگرى دارد. اين نوع از عطش تمايل به تنوع دارد. از يكى سير مىشود و متوجّه ديگرى میگردد. در عين اینکه دهها نفر در اختيار دارد، در بند دهها نفر ديگر است و همين نوع از عطش است كه در زمینهی بیبندوباریها و معاشرتهای بهاصطلاح آزاد به وجود میآید. اين نوع از عطش است كه «هوس» ناميده مىشود.
عدم محدودیت خواستههای روحی
علمدوستى و مالدوستی هم همين حالت را دارد. در حديثى از پيغمبر اكرم صلّى الله عليه و آله آمده است: «مَنهومانِ لا يَشْبَعانِ طالِبُ عِلْمٍ وَ طالِبُ مالٍ/ يعنى دو گرسنه هرگز سير نمىشوند: يكى جویندهی علم و ديگر طالب ثروت، هر چه بيشتر به آنها داده شود اشتهایشان تيزتر میگردد». بهطورکلی در طبيعت انسانى از نظر خواستههای روحى محدوديت در كار نيست. انسان روحاً طالب بینهایت آفریدهشده است. وقتى هم كه خواستههای روحى در مسير مادّيات قرار گرفت، به هيچ حدّى متوقّف نمىشود، رسيدن به هر مرحلهای، ميل و طلب مرحلهی ديگر را در او به وجود میآورد.[1]
اشتباه دیدگاه فروید از نگاه شهید مطهّری
اشتباه فرويد و امثال او در اين است كه پنداشتهاند تنها راه آرام كردن غرايز، ارضاء و اشباع بى حدّ و حصر آنهاست. اینها فقط متوجّه محدودیتها و ممنوعیتها و عواقب سوء آنها شدهاند و مدّعى هستند كه قيد و ممنوعيت، غريزه را عاصى و منحرف و سركش و ناآرام میسازد. طرحشان اين است كه براى ايجاد آرامش اين غريزه بايد به آن آزادى مطلق داد، آن هم بدين معنى كه به زن اجازه هر جلوه گرى و به مرد اجازه هر تماسى داده شود.
اینها چون یکطرف قضيه را خواندهاند، توجّه نکردهاند همانطور كه محدوديت و ممنوعيت، غريزه را سركوب و توليد عقده مىكند، رها كردن و تسليم شدن و در معرض تحريكات و تهييجات درآوردن، آن را ديوانه میسازد، و چون اين امكان وجود ندارد كه هر خواستهای براى هر فردى برآورده شود، بلكه امكان ندارد همه خواستههای بیپایان يك فرد برآورده شود، غريزه بدتر سركوب مىشود و عقدهی روحى به وجود میآید.
راه حلّ مسأله
به عقیدهی ما براى آرامش غريزه دو چيز لازم است: 1- ارضاء غريزه در حدّ حاجت طبيعى که در دین مبین اسلام راه درست آن ازدواج است، 2- و جلوگيرى از تهييج و تحريك غریزهی جنسی که از طریق رعایت حریم حجاب و عفاف صورت میگیرد. انسان از لحاظ حوائج طبيعى مانند چاه نفت است كه تراكم و تجمّع گازهاى داخلى آن خطر انفجار را به وجود مى آورد. در اين صورت بايد گاز آن را خارج كرد و به آتش داد، ولى اين آتش را هرگز با طعمه ی زياد نمى توان سير كرد.
اين كه اجتماع با وسائل مختلف سمعى و بصرى و لمسى موجبات هيجان غريزه را فراهم كند و آن گاه بخواهد با ارضاء، غريزه ی ديوانه شده را آرام كند، ميسّر نخواهد شد. هرگز بدين وسيله نمى توان آرامش و رضايت ايجاد كرد، بلكه بر اضطراب و تلاطم و نارضايى غريزه با هزاران عوارض روانى و جنايات ناشى از آن افزوده مىشود. تحريك و تهييج بى حساب غريزه ی جنسى، عوارض وخيم ديگرى نظير بلوغ هاى زودرس و پيرى و فرسودگى را نیز در پی خواهد داشت.[2]
جایگاه زن در غرب، از تخیّل تا واقعیّت
در ادامه ی بحث از نتایج شوم نظریه ی فروید و امثال او در جوامع غربی، مناسب دیدیم گزارش مستندی در این باره ارائه کنیم تا این مطلب به شکل مصداقی و میدانی نیز مورد بررسی قرار گیرد. کیهان در گزارش مستندی بر اساس منابع رسمی غرب، سعی نموده تا با استناد به اخبار و گزارش های خود غربی ها، شرایط واقعی حاکم بر زنان را در این جوامع بررسی کند. خلاصه ی این گزارش از قرار زیر است:
موج گسترده و سنگین تبلیغات رسانه ای همواره بر این مبنا بوده که زنان در جمهوری اسلامی زیر شدیدترین فشارها قرار دارند و از هیچ یک از آزادی های قانونی و شرعی خود برخوردار نیستند و در مقابل، زنان در غرب با برخورداری از عدالت جنسیتی و تمامی آزادی ها و حقوق برابر با مردان، به سرعت در حال طی کردن مسیرهای پیشرفت و ترقّی هستند. امّا واقعیت چیز دیگریست.
رهبر معظّم انقلاب، در آستانه ی میلاد با سعادت بانوی دو عالم حضرت زهرا سلام الله علیها طیّ بیانات مهمّی با نقد تفکّر «وجود عدالت جنسیتی در غرب» فرمودند: «زن غربی مظهر مصرف، آرایش، جلوه گری در مقابل مردان و وسیله ی هیجان جنسیِ نوع مرد و جنس مرد است. بقیّه ی حرف هایی که می زنند، مثل قضیّه ی عدالت جنسیّتی و این حرف ها، همه حرف است و ظاهر قضیّه است، شنیدید که تعداد قابل توجّهی از بانوان صاحب مقام غربی، در همین چند ماه قبل از این، یکی پس از دیگری اعلام کردند در دوران جوانی، در جریان مسائل اداری ای که در آن جاها عضو بوده اند، با زور و با خشونت مورد سوء استفاده قرار گرفته اند؛... این عنوان عدالت جنسیّتی و مانند این ها هم حرف است؛ این ها حرف هایی است که دیگران گفته اند، غربی ها گفته اند، یک عدّه هم از روی دست آن ها برمی دارند می نویسند، می شوند بلندگوی آن ها. چه عدالتی؟ این عدالت است؟ الان بیشترین تجاوز جنسیِ با اِعمال زور، در غرب -در آمریکا و در اروپا- دارد انجام می گیرد».
مهمترین معضل اجتماعی آمریکا
همان طور که رهبر انقلاب نیز فرمودند، وجود عدالت جنسیتی در غرب تنها «ظاهر قضیه» است و باطن موضوع کاملاً مغایر با این صورت بَزَک کرده است. در اروپا و آمریکا گزارش ها نشان می دهد حتّی به لحاظ موقعیت کاری نیز زنان کمتر از مردان حقوق می گیرند و همه ساله در روز زن در بسیاری از کشورهای اروپایی، زنان با ریختن به خیابان ها خواستار پایان تبعیض ها علیه خود می شوند. امّا عمق فاجعه ی این بَزَک تبلیغاتی زمانی روشن می شود که مسئله ی تعرّض جنسی به زنان در اروپا و آمریکا زیر ذرّه بین قرار می گیرد. ظاهر قضیه این است که زنان در غرب به دلیل عدم وجود حجاب باید زندگی بدون استرس و فشاری داشته باشند و آمار تعرّض و تجاوز جنسی نیز باید به شدّت پایین باشد، امّا گزارش ها و نظرسنجی هایی که در خود مراکز غربی طی سال های اخیر منتشر شده، دقیقاً پرده از این واقعیت برمی دارد که در پشت ظاهر فریبنده ی تبلیغاتی «برابری جنسیتی» واقعیت تلخ دیگری در جریان است که به وضوح نشان می دهد مشکل حجاب یا روسری نیست.
طی سال های گذشته ده ها زن در آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان، سرگذشت خود را که برگردان اجحافات مداوم نسبت به زنان در این کشورهاست، به شکل کتاب درآورده اند. سیاستمداران غربی معمولاً برای مخفی نگهداشتن حقایق تلخی که نسبت به زنان در این جوامع وجود دارد، انگشت اتّهام را به سمت کشورها و فرهنگ های دیگر می گیرند. در مجاورت بسیاری از مدارس آمریکایی، مهدکودک وجود دارد و دختران کم سنّ و سال فرزندان نامشروع خود را به این مهدها می سپارند و به کلاس درس می روند. نتایج به دست آمده از نظرسنجی ها در آمریکا نیز نشان می دهد، بیش از 60 درصد زنان در این کشور مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته اند.
بر اساس آمار و و ارقام به دست آمده از سوی دانشگاه «کویینپییاک»، که مسئول این بررسی بوده: «زنان کارمند در حالی در محلّ کار مورد آزار جنسی قرار می گیرند، که مردان هم از این معضل در امان نیستند». با استناد به نتایج به دست آمده، 20 درصد مردان نیز در محلّ کار مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته اند. 88 درصد مردان و 89 درصد زنان آمریکایی از آزار و اذیت جنسی به عنوان «مهمترین معضل اجتماعی جامعه ی آمریکا» نام برده اند. موسسه «گالوپ» نیز با انتشار نتایج نظرسنجی خود در این زمینه نوشته: «درصد زنان و دختران آمریکایی که نسبت به امنیت جنسی در این کشور ابراز نگرانی کردهاند رو به افزایش است و در حال حاضر 34 درصد از آنان نگران امنیت جنسی خود هستند». بر اساس همین نظرسنجی دختران و زنان جوان آمریکایی بیشتر از سایر رده های سنّی از این نظر احساس ناامنی می کنند و نزدیک به 50 درصد از این گروه گفته اند که گه گاه دچار نگرانی و احساس عدم امنیت در این زمینه می شوند.
«پایگاه لیست های شگفت انگیز»، لیستی تحت عنوان 10 کشوری که دارای بیشترین آمار آزار و اذیت جنسی هستند را منتشر کرده که در آن به ترتیب آفریقای جنوبی ، سوئد و آمریکا بیشترین میزان تجاوز در جهان را طی سال 2017 داشته اند. بر اساس این گزارش در کشور آمریکا، از هر 3 زن، یک زن در طول زندگی خود آزار جنسی را تجربه می کند.
هالیوود
آمار تعرّض به زنان در هالیوود بسیار وحشتناک تر است. تحقیقات نشان می دهد که ۹۴ درصد زنان مشغول در سینمای هالیوود تجاوز و تعارض جنسی را تجربه کرده اند. رقم ۹۴ درصدی تجاوز و تعرّض جنسی در هالیوود شامل تمام مصادیق این معضل بزرگ سینمای آمریکا است. طبق تحقیقاتی که از سوی «مرکز تحقیقات ملّی تجاوز جنسی» در همکاری با «ائتلاف خلاق» صورت گرفته، بیشترین مصادیق آزار و تجاوز جنسی شامل تجاوز، لمس و سخنان رکیک و جوک های زشت در محلّ فعالیت های سینمایی در هالیوود بسیار شایع است و زنان از این اوضاع بسیار آزرده خاطر بوده و احساس ناامنی می کنند. در این تحقیق همچنین به سنّ این تجاوزها اشاره شده و زنان زیر ۳۰ سال بیشترین موارد آزار و تجاوز را داشته اند و زنان بالاتر از این سنّ نیز بیشتر در هتل ها با استفاده از زور و پیشنهاد ارتقاء سطح کاری مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند.
رسوایی جنسی و ناامنی زنان در میان سیاستمداران آمریکا
سونامی رسوایی جنسی در هالیوود به قدری گسترده است که طی ماه های اخیر کمپینی تحت عنوان «من هم» شکل گرفته است.
اصل ماجرا از شکایت بیش از ۴۰ زن از «هاروی واینستین» تهیه کننده نامدار هالیوود، شروع شد. با گسترده تر شدن این کمپین در ادامه گزارش های زیادی در مورد بازیگران، کارگردانان، تهیه کنندگان هالیوود، مجریان و حتّی سیاستمداران آمریکایی منتشر شد که همگی از جرج بوش پدر و بیل کلینتون گرفته تا سناتورها، رسوایی های متعدّد جنسی داشته اند! طبل این رسوایی حتّی به کنگره ی آمریکا نیز رسید. خبرگزاری آسوشیتدپرس در همین زمینه گزارش داده «یک نماینده ی زن فعلی و سه نماینده ی زن سابق کنگره ی آمریکا، به این خبرگزاری گفته اند که در زمان خدمت در مجلس نمایندگان آمریکا مورد اذیت و آزار جنسی از سوی همکاران مرد خود قرار گرفته اند». بعد از افشای این رسوایی ها بسیار از این افراد عذرخواهی کرده، برخی نیز از سمت های خود برکنار شده یا استعفا کرده اند.
در ادامه، سونامی رسوایی در میان مقامات آمریکا، به کاخ سفید رسید و دامن ترامپ را نیز گرفت. در ابتدا یک هنرپیشه ی فیلم های مستهجن در آمریکا ترامپ را متّهم کرد که وی را به یک رابطه ی جنسی سه نفره دعوت کرده است. پس از آن گزارش دیگری نیز مبنی بر پرداخت حقّ السّکوت از سوی وکیل رئیس جمهوری آمریکا به «استفانی کلیفورد» یکی دیگر از هنرپیشه های فیلم های پورنو منتشر شد. پرداخت حقّ السّکوت به «استفانی کلیفورد» اگر چه از سوی کاخ سفید تکذیب شد امّا این تنها آغاز ماجرا بود، چرا که در ادامه دیلی میل به نقل از «استیو بنن» استراتژیست سابق کاخ سفید اعلام کرد که وکیل دونالد ترامپ نه به یک زن که به ۱۰۰ زن حقّ السّکوت داده تا آن ها ماجرای روابط خود با ترامپ را افشا نکنند.
روزنامه ی وال استریت ژورنال نیز خبر داده بود که وکیل ترامپ به استفانی کلیفورد ۱۳۰ هزار دلار حقّ السّکوت داده تا ماجرای روابط خود با ترامپ را افشا نکند. پیش از این نیز ۱۳ زن با متّهم کردن ترامپ به فساد اخلاقی از وی شکایت کرده بودند امّا هر یک از این شکایت ها به گونه ای مختومه شد. در جریان کارزار انتخاباتی سال ۲۰۱۶ نیز چند مورد اتّهام در زمینه ی رفتار نامناسب با زنان علیه دونالد ترامپ مطرح شده بود.
رسوایی جنسی و ناامنی زنان در اروپا
وضعیت زنان در اروپا نیز اوضاع خوبی ندارد. ظاهر قضیه این است که زنان در کشورهای اروپایی به دلیل حمایت گسترده قانون از آن ها کم تر در معرض تعرّض هستند امّا آمارهای منتشر شده دقیقاً چیز دیگری را می گویند. در پارلمان اروپا که مظهر رعایت حقوق مردمان این قارّه اعمّ از زن و مرد باید باشد، گزارش ساندی تایمز نشان می دهد که تاکنون ۸۷ زن و ۶ مرد، قربانی تعرّض جنسی اعضای پارلمان اروپا شده اند. «آنتونیو تاجانی» رئیس پارلمان اروپا در واکنش به این گزارش گفته: «شوکه و خشمگین» شده است. نام عاملین این فساد اخلاقی حتّی الامکان مخفی مانده حال آن که ساندی تایمز از «ایو کوشه» وزیر اسبق دولت فرانسه و نماینده ی حزب سبز به عنوان یکی از متجاوزین نام می برد. خانم «مارگوت والستروم» وزیر خارجه سوئد هم با پیوستن به کمپین «من هم» گفته است: «من هم در عالی ترین سطح سیاسی، مورد آزار جنسی قرار گرفته ام». او از بیان تجربه ی آزار جنسی خود خودداری کرده است. تعجّبی ندارد که وزیر خارجه سوئد به این کمپین پیوسته، چرا که سوئد در اروپا یکی از کشورهایی است که بالاترین آمار تجاوز به عنف را دارا است. از میان هر ۴ زن یک زن در این کشور قربانی تجاوز بوده است.
این گزارش ها در حالی مطرح می شود که غربی ها مدّعی اند با آزادی جنسی در جامعه، آمار تجاوز به زنان کاهش یافته و توانسته اند با اقداماتی این چنینی حضور زنان در جامعه را تسهیل کنند! آلیسیا جونز، معاون انستیتوی هدینگتون در کالیفرنیا که کمک های روان پزشکی برای امدادرسانان را سازماندهی می کند و به تحقیق درباره ی موضوع خشونت جنسی در سازمان های کمک رسان پرداخته است، می گوید: «در خوش بینانه ترین حالت تنها یک درصد از این خشونت ها گزارش می شوند».[3]
خودآزمایی
1- اشتباه فروید را از دیدگاه شهید مطهّری بیان کنید؟
2- راه حلّ اسلام در برخورد با غریزه جنسی چیست؟
پینوشتها:
[1] برگرفته از مجموعه آثار استاد شهيد مطهّرى (مسأله حجاب) ج 19 ص 457 تا 459.
[2] برگرفته از مجموعه آثار استاد شهيد مطهّرى (مسأله حجاب) ج 19 ص 460 و 461.
[3] http://kayhan.ir/fa/news/ (کد خبر: ۱۲۹۰۸۰/ تاریخ انتشار: ۱۴ فروردين ۱۳۹۷ - ۲۱:۳۴/ جایگاه زن در غرب ، از تخیل تا واقعیت).
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
مسلم زکیزاده