کد مطلب: ۳۳۶۶
تعداد بازدید: ۹۰۲
تاریخ انتشار : ۰۱ فروردين ۱۳۹۹ - ۲۳:۰۰
شرح دعای مکارم‌الاخلاق| ۷۱
زیباترین تواضع آن است که به هنگام بلند مرتبگی برای انسان حاصل شود وگرنه در زمان کوچکی و وقتی که در میان مردم از جایگاه بالایی برخوردار نباشد، تواضع کردن چندان هنر نیست و قیمتی ندارد، چنان که بهترین عفو و گذشت در زمانی حاصل می‌شود که فرد قدرت بر انتقام داشته باشد.

ضرورت همراهی عزّت با تواضع


«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لَا تَرْفَعْنِي فِي النَّاسِ دَرَجَةً إِلَّا حَطَطْتَنِي عِنْدَ نَفْسِي مِثْلَهَا، وَ لَا تُحْدِثْ لِي عِزّاً ظَاهِراً إِلَّا أَحْدَثْتَ لِي ذِلَّةً بَاطِنَةً عِنْدَ نَفْسِي بِقَدَرِهَا». خدایا! بر محمّد و خاندان او درود فرست و مرا در میان مردم درجه ای بالا مبر مگر آن که به همان مقدار، مرا نزد خود پست گردانی، و برای من عزّتی آشکار ایجاد مفرما الّا زمانی که به همان میزان، برایم پستی و فروتنی باطنی پدید آورده باشی.
 

معانی کلمات دعا

 
این دو جمله از دعای امام از نظر معنای لغوی تقریبا روشن و آشکار است ولی برای آن که درک معنای کلام امام علیه السّلام آسان تر شود، به بیان برخی از معانی لغات آن می پردازیم.
«رفع» به معنی: «بالا بردن» است. در قرآن کریم آمده است: «وَ رَفَعَ‏ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ/ (یوسف) پدر و مادرش را به تخت بالا برد». (یوسف/ آیه 100)، و یا در جای دیگر فرموده است: «مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ‏ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ/ از میان ایشان (انبیاء) کسی است که با خدا سخن گفت و درجات بعضی از ایشان را بالا برد» (بقره/ آیه 253). آيه ی اوّل درباره ی بالا بردن ظاهرى و آیه ی دوّم در بالا بردن معنوى است كه فضيلت و شرافت و عظمت باشد. «رفيع» که یکی از نام های مقدّس پروردگار متعال است نیز به معنای: «بالا برنده» مثل رافع است، چنان چه قرآن کریم می فرماید:‏ «رَفِيعُ‏ الدَّرَجاتِ ذُو الْعَرْشِ/ بالا برنده ی درجه ‏ها و صاحب عرش است» (غافر/ آیه 15).[1] بنا بر این «لَا تَرْفَعْنِي» یعنی: مرا بالا مبر.
«الحَطّ» به معنای: «فرو افتادن چيزى از بلندى» است. «حَطَطْتُ‏ الرّحلَ» یعنی: بار و باربند و پالان را از مركب پائين آوردم ... خداى تعالى می فرماید: «وَ قُولُوا حِطَّةٌ» (بقره/ آیه 58) «حطّة» در اين آيه واژه ‏اى است كه به بنى اسرائيل امر شد در موقع ورود به شهر پس از سال ها سرگردانى در بيابان بيان كنند تا آزموده شوند و معنى «حطّة»: «گناهان ما را فرو گزار» است.‏[2] پس «حَطَطْتَنِي» یعنی: مرا پایین بیاور. «عزز»: عزّت به معنى «توانائى» است مقابل ذلّت. ... راغب گفته: عزّت حالتى است كه از مغلوب بودن انسان مانع مي شود.[3] بنا بر این از آن جایی که ذلّت در مقابل عزّت قرار دارد، معنای ذلّت «ناتوانی و مغلوب بودن» است که با خود نوعی از خشوع و شکستگی را به همراه دارد.
 

نکاتی از دعای امام سجّاد علیه السّلام

 
از این دو فراز نورانی از دعای حضرت سیّد الساجدین علیه السّلام نکات ارزشمندی استفاده می شود که خلاصه ای از آن را تقدیم می کنیم:
1-مراقبت خود از گرفتار شدن در دام کبر و عُجبی که بیشتر از به دست آمدن رفعت و عزّت آشکار در میان مردم نشأت می گیرد. به همین دلیل در کلام گهرباری از امیرالمؤمنین علیه السّلام می خوانیم: «مَا أَرَى شَيْئاً أَضَرَّ بِقُلُوبِ الرِّجَالِ مِنْ خَفْقِ‏ النِّعَالِ‏ وَرَاءَ ظُهُورِهِم». من برای دل های مردان چیزی را پُرضررتر از صدای کفش ها در پشت سرشان نمی بینم.‏[4] یعنی وقتی افراد به خاطر اسبابی دارای موقعیّت بالایی در میان مردم می شوند به طوری که همیشه عدّه ای به دنبال ایشان در حرکت هستند، این زمینه ی فساد دل ایشان را فراهم می آورد و اگر لحظه ای غفلت کنند در دام کبر و عُجب گرفتار می آیند، و پناه بر خدا از بیماری کبر که صاحب خود را از بهشت برین محروم می سازد، از حضرت صادق علیه السّلام روایت شده است: «لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ مَنْ فِي قَلْبِهِ مِثْقَالُ حَبَّةٍ مِنْ كِبْرٍ». داخل بهشت نمی شود کسی که ذرّه ای در دلش کبر وجود داشته باشد.[5]
البته این بدان معنا نیست که هر کس در این موقعیّت قرار گرفت، حتماً دچار لغزش و هلاکت خواهد شد، زیرا همواره عدّه ای از دوستان خدا هستند که در هر موقعیّتی با توکّل به او و عنایت و لطف پروردگار از امتحاناتی این چنین، سربلند بیرون می آیند، لذا در روایتی دیگر از مولا علی علیه السّلام آمده است: «... إِنَّ خَفْقَ‏ النِّعَالِ‏ خَلْفَ أَعْقَابِ الرِّجَالِ مَفْسَدَةٌ لِقُلُوبِ النَّوْكَى». همانا صدای کفش ها در عقب مردان مایه ی فساد دل های احمقان است.‏[6] بنا بر این کسی که دل از نور ایمان روشن داشته و حجاب های عقل را با گوهر تقوا و توکّل کنار زده است، با نصرت پروردگار می تواند از این فتنه و آزمایش سربلند بیرون آید.
2- زیبنده شدن به زیور تواضع به هنگامه ی رفعت مقام و عزّت:
زیباترین تواضع آن است که به هنگام بلند مرتبگی برای انسان حاصل شود وگرنه در زمان کوچکی و وقتی که در میان مردم از جایگاه بالایی برخوردار نباشد، تواضع کردن چندان هنر نیست و قیمتی ندارد، چنان که بهترین عفو و گذشت در زمانی حاصل می‌شود که فرد قدرت بر انتقام داشته باشد. لذا از رسول خدا صلّی الله علیه و آله روایت شده است که فرمودند: «طُوبَى لِمَنْ تَوَاضَعَ‏ فِي‏ غَيْرِ مَنْقَصَةٍ». خوشا به حال کسی که در غیر نقصان (در توانمندی و رفعت) تواضع کند، همچنین در روایت دیگری فرمودند: «طُوبَى لِمَنْ ... ذَلَّ مِنْ غَيْرِ مَسْكَنَةٍ». خوشا به حال کسی که بدون فقر و نداری (یعنی در توانگری)، خاشع و فروتن باشد.[7]
شاعر عرب می گوید:
دنوت تواضعا و علوت قدرا / فشأنک انحدار و ارتفاع
کذاک الشمس تبعد أن تسامی / و یدنو الضوء منها و الشعاع
-به خاطر تواضع پایین آمدی و منزلت تو بالا رفت، پس جایگاهت فرودآمدن و اوج گرفتن است.
-مانند خورشید که از فخرفروختن دوری می کند در حالی که شعاع نور او نزدیک می شود.
3-مراقبت و نگهداری فرد از رفعت و عزّت خود (در میان مردم) در برابر نابودی آن و همچنین تلاش برای ازدیادش. اثری که تواضع به هنگام رفعت و عزّت دارد، مانند اثری است که شکر در هنگام به دست آوردن نعمت دارد، چنان چه قرآن کریم می فرماید: «وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ». و (همچنين به خاطر بياوريد) هنگامى را كه پروردگارتان اعلام داشت: اگر شكرگزارى كنيد، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود و اگر ناسپاسى كنيد، مجازاتم شديد است.[8] در باره ی اثرِ نابودگر «کِبر» در مورد عزّت و رفعت مقام، خداوند متعال در قرآن کریم از جریان ابلیس ملعون حکایت می کند که چون در برابر فرمان سجده به آدم نافرمانی کرد و تکبّر ورزید، خداوند متعال او را از جایگاه رفیعی که در میان ملائکه داشت، پائین آورد و سرنگون کرد: «قالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَما يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فِيها فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ». گفت: از آن (مقام و مرتبه ‏ات) فرود آى! تو حقّ ندارى در آن (مقام و مرتبه) تكبّر كنى! بيرون رو، كه تو از افراد پست و كوچكى.[9]
بنا بر این راه حفظ عزّت و شوکت انسان تواضع و فروتنی اوست و آفت این عزّت، تکبّر و خودبزرگ بینی است که موجب نابودی آن جایگاه خواهد شد. رسول گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله می فرمایند: «إِنَّ مَنْ‏ تَوَاضَعَ‏ لِلَّهِ‏ رَفَعَهُ اللَّهُ وَ مَنْ تَكَبَّرَ خَفَضَهُ اللَّهُ». همانا هر کس برای خدا تواضع کند، خداوند او را بالا می برد و هر که تکبّر ورزد، خدا او را (پست و ذلیل کرده و) پایین می آورد.‏[10] همچنین فرمودند: «إِنَّ التَّوَاضُعَ يَزِيدُ صَاحِبَهُ رِفْعَةً فَتَوَاضَعُوا يَرْفَعْكُمُ اللَّهُ». همانا تواضع جایگاهِ صاحب خود ‏را بالاتر می برد پس تواضع کنید تا خداوند (جایگاه) شما را بالا برد.[11] به قدری صفت تواضع نزد خداوند اهمیّت و ارزش دارد که دو فرشته را به این امر اختصاص داده تا تنها تواضع و یا تکبّر افراد را به دقّت بررسی نموده و با توجّه به آن، پاداش و کیفر دهند. حضرت صادق علیه السّلام در این باره می فرمایند: «إِنَّ فِي السَّمَاءِ مَلَكَيْنِ مُوَكَّلَيْنِ بِالْعِبَادِ فَمَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَاهُ وَ مَنْ تَكَبَّرَ وَضَعَاهُ». به درستی که در آسمان دو فرشته مأمور به بندگان هستند، پس هر کس برای خدا تواضع کرد او را بالا می برند و هر که تکبّر ورزید او را (از جایگاه خود) پائین می کشند.[12]
4-فهمیدن این نکته که حقیقت انسان نقصان و نیاز بوده و این ذات مقدّس پروردگار است که از هر نقص و نیازی منزّه می باشد. خداوند عزّ و جلّ می فرماید: «يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ». اى مردم شما (همگى) نيازمند به خدائيد تنها خداوند است كه بى ‏نياز و شايسته ی هر گونه حمد و ستايش است.[13] در نتیجه توجّه به این ضعف و نقصان در وجود بشر باعث رفعت مقام و عزّت او می گردد و اگر این اکسیر اعظم در وجود انسان به فراموشی سپرده شود، او را در هر درجه ای از عزّت و شوکت نزد مردم که باشد، به زمین خواهد زد. به همین جهت امام سجّاد علیه السّلام هم وزنِ رفعت مقام و عزّت، از خداوند تواضع و خشوع نفس را درخواست می کنند. از طرفی این تعادل و موازنه ی میان عزّت و تواضع بسیار حیاتی است چراکه اگر تواضع کم تر از رفعت و عزّت باشد، انسان را دچار تکبّر می سازد و اگر بیشتر باشد موجب تملّق، چاپلوسی و ذلّت نفس انسان می شود در حالی که خداوند بر مؤمنین لازم دانسته تا هیچ گاه عزّت نفس خویش را خدشه دار ننمایند.
5-هر عزّتی که به بنده می رسد از جانب پروردگار بوده و اگر ذات مقدّسش اراده نمی فرمود و توفیق از جانب او رفیق راه بنده نمی شد، هرگز بدین عزّت و جایگاه دست پیدا نمی کرد، چنان چه قرآن کریم فرموده است: «الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَ يَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً». همان كسانى كه كافران را به جاى مؤمنانْ سرپرست و دوست خود مى ‏گيرند آيا عزّت و قدرت را نزد آنان مى ‏طلبند؟ يقيناً همه ی عزّت و قدرت فقط براى خداست.[14] بنا بر این با وجود آن که نقش تلاش و سعی بنده را در این راستا نمی توان انکار نمود ولی هرگز نباید از این نکته غافل شد که هادی و ناصر حقیقی در تمام پیروزی ها خداوند متعال است که بدون امداد و عنایتش هیچ کس قادر بر موفقیّت و پیروزی نیست، و درست به همین خاطر است که امام سجّاد علیه السّلام در این فراز از دعا و همچنین در سراسر دعای مکارم الاخلاق از خداوند متعال تمنّای توفیق طاعت و ترک معصیت و سلوک در طریق کمال می نمایند.[15]
 

خودآزمایی


1- توضیح دهید چرا باید عزّت و تواضع باطنی به یک میزان در وجود انسان باشد؟
2- دو نکته از معارف این فراز از دعای امام سجّاد علیه السّلام را بیان کنید؟
 

پی‌نوشت‌ها

 
[1] قاموس قرآن ج 3 ص 110.
[2] ترجمه مفردات راغب ج ‏1 ص 507.   
[3] قاموس قرآن ج 4 ص 338.
[4] مجموعة ورام ج ‏1 ص 65.
[5] الزهد ص 61.
[6] المحاسن ج ‏2 ص 629.
[7] نزهة الناظر و تنبيه الخاطر ص 36.
[8] سوره ابراهیم/ آیه 7 (ترجمه مکارم).
[9] سوره اعراف/ آیه 13 (ترجمه مکارم).
[10] الكافي (ط - الإسلامية) ج ‏2 ص 122.
[11] همان ص 121.
[12] همان ص 122.
[13] سوره فاطر/ آیه 15 (ترجمه مکارم).
[14] سوره نساء/ آیه 139 (ترجمه انصاریان).
[15] برگرفته از کتاب: رياض السالكين في شرح صحيفة سيد الساجدين ج ‏3 ص 304 تا 307 (با دخل و تصرّف).

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
مسلم زکی‌زاده
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: