نورانیت نماز| ۱
حال که به مرحله «عمل» رسیدیم، اوّلین دستوری که در این مرحله صادر شده است مربوط به «نماز» است که خطاب به پیامبر اکرم(ص) فرموده است: «اَقِم الصَّلوة، نماز را بر پا دار» بر پا داشتن نماز کنایه از شدّت مراقبت در محافطت از آن است، یعنی مراقب باش در سراسر زندگیت «نماز» از پا در نیاید و تعطیل نشود. در اصول عقاید ما اصل اوّل «توحید» است و اصل خداشناسی است که اگر نباشد هیچ یک از سایر اعتقادیّات از اعتقاد به معاد و نبوّت و امامت، نافع به حال انسان نخواهد بود و اصلاً تحقّق نخواهد یافت.
امّا «اصل توحید» و اعتقاد به خدا که در فضای عقل آدمی جا گرفت، بر اساس تلازم عقلی، اعتقادیّات دیگر از معاد و نبوّت و امامت نیز در فضای عقل سالم محقّق خواهد گشت، این جریان در اصول عقاید است امّا در فروع و احکام عملی دین، اوّلین دستور «نماز» است که اگر با شرایطش انجام شد سایر اعمال عبادی از روزه و حجّ و جهاد و انفاقات مالی از خمس و زکات و صدقات و... ارزش الهی خواهد داشت و دارای ثواب اخروی خواهد بود و گرنه که هیچ کدام از آنها اثربخش روحی و معنوی نخواهد بود که فرمودهاند:
«اِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ ما سِواها وَ اِنْ رُدَّتْ رُدَّ ما سِواها؛[1]
نماز اگر مقبول درگاه خدا واقع شد سایر اعمال نیز مقبول میشود و نماز اگر مردود شد دیگر اعمال نیز مردود میگردد.»
چون نماز در میان عبادات تنها عبادتی است که انسان، مستقیماً با خدا در ارتباط است، در سایر عبادات با وساطت یکی از مخلوقات خدا با خدا مرتبط میشویم مثلاً در عبادت حجّ کعبه را طواف میکنیم و کعبه، مخلوقی از مخلوقات خداست، البتّه به امر خدا کعبه را طواف میکنیم ولی کعبه واسطهی ما در ارتباط با خداست و همچنین به امر خدا سعی بین دو کوه صفا و مروه میکینم، در عرفات و مشعرالحرام و منی، وقوف و رَمی جَمَرات میکنیم اینها همه مخلوقات خدا هستند و واسطهی ما در ارتباط با خدا میباشند. در خمس و زکات و امر به معروف و نهی از منکر و جهاد با کفّار نیز با افراد آدمیان در ارتباطیم و با ارتباط با آنها در مسیر ارتباط با خدا قرار میگیریم حتّی در روزه هم مستقیماً با معدهی خود در ارتباط میباشیم و آن را با امساک از خوردنیها و آشامیدنیها وا میداریم واز این طریق ارتباط با خدا پیدا میکنیم.
امّا در نماز که حقیقت آن، توجّه قلب به خدا و عرض نیاز و تذلّل به پیشگاه خداست جز خدا با احدی طرف نیستیم و هیچ مخلوقی از مخلوقات خدا را واسطهی بین خود و خدا قرار نمیدهیم و در تمام حالاتِ نماز از قیام و قعود و رکوع و سجود و قرائت و اذکار تنها محور فکر و ذکر ما «الله» است و بس.
«الله» تنها ذکر ما در نماز
اذان که اوّلین قدم به سوی نماز است با «الله» آغاز میشود و با «الله» به پایان میرسد، اقامه هم که دوّمین قدم است به همین کیفیّت است و آغاز و انجامش «الله» است. خودِ نماز هم که شروع میشود «الله اکبر» اوّلین جزء واجب رکنی آن است و بعد به هنگام انتقال از حالی به حال دیگر از قیام به رکوع و از رکوع به قیام و از قیام به سجود و سر برداشتن از سجود در همهی این حالات تکبیر یعنی گفتن «الله اکبر» مستحبّ است. در قرائت هم که همهاش سخن از «الله» است:
«بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * الْحَمْدُللهِ رَبِّ الْعالَمِینَ * الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ * إیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إیَّاکَ نَسْتَعِینُ»؛
در رکوع و سجود هم وظیفه، تسبیح «الله» است «سبحان ربّی العظیم، سبحان ربّی الاعلی» بعد «اشهد اَن لا اله الّا الله» و جملهی پایانی نماز «السّلام علیکم و رحمة الله» با «الله» آغاز میگردد و با «الله» خاتمه مییابد و لذا فرمودهاند:
«الصَّلاةُ عَمُودُ الدّین؛[2]
نماز ستون خیمهی دین است.»
هر خیمهای که ستونش فرو ریخت، خیمه هم میخوابد، آدم بینماز بی دین است. از دیگر امتیازات نماز از سایر عبادات این که نماز در هیچ حال از احدی ساقط نیست ولی سایر عبادات هر کدام در شرایط خاصّی از بعضی افراد ساقط است؛ مثلاً روزه از بیمار و مسافر ساقط است، حجّ که در تمام عمر یک بار واجب است از غیر مستطیع مالی و بدنی ساقط است و همچنین دادن خمس و زکات در صورت فقدان شرایط وجوب از افراد ساقط است امّا وظیفهی نماز از احدی در هیچ حال و تحت هیچ شرطی ساقط نیست؛ تنها زن در حال حیض است که موظّف به نماز، اداءً و قضاءً نمیباشد غیر زن حائض هر مسلمانی اعمّ از مرد و زن، حاضر و مسافر، بیمار و سالم، در خانه و بیمارستان، موظّف به نماز است و حتّی در بستر مرگ افتاده و در حال احتضار است همهی اعضای بدن از کار افتاده چشم نمیبیند زبان کار نمیکند ولی هوشش به جاست اگر بفهمد الآن وقت نماز است در همان حال باید نماز بخواند منتهی نماز او در آن حال همان اشارهی قلبی است و چه بسا همان نماز قلبی در لحظهی آخر عمرش تمام نمازهای شصت هفتاد ساله اش را اصلاح کرده و مقبول درگاه خدا سازد.
جوانان عزیز! نماز، نماز
حال اینجا تذکّراً و تکرّراً خدمت جوانان محترم و نوجوانان عزیز عرض میکنم: ممکن است شما بر حسب اقتضاء دوران جوانی مقهور شهواتی گشته و گناهی یا گناهانی مرتکب شوید، البتّه شکّی در این نیست که گناه، سمّ مهلک است و آدمی را به هلاک ابدی مبتلا میسازد، انسان عاقل با ایمان هرگز خود را به گناه آلوده نمیکند ولی اگر فرضاً نتوانستید خود را نگه دارید و مرتکب گناه یا گناهانی شدید، در هر حال دست از نماز برندارید و خود را به بزرگترین گناه بینمازی یا سبک شماری نماز آلوده نسازید که چنین آدمی هرگز به سوی خدا راهی نخواهد داشت و از شیطان جدا نخواهد شد.
آری ای عزیزان! در هر راهی که هستید و فرضاً غرق در گناه هم که باشید از نماز جدا نشوید و این رشتهی باریک بین خود و خدا را قطع نکنید که عاقبت این نماز شما را به خدا مرتبط کرده و از شیطان جدا میسازد.
به پیغمبر اکرم(ص) گفته شد: فلان جوان که در نماز شما شرکت میکند آدم فاسقی است و گناهان بزرگ مرتکب میشود، رسول خدا(ص) فرمود: عاقبت نماز اصلاحش میکند و رو به خدایش میآورد. پس از چندی گفتند: یا رسول الله! همان جوان فاسق و فاجر چه آدم پاک و صالحی شده است و به کلّی از کارهای زشت خود دست برداشته و رو به خدا آورده است.
حال شما ای جوانان عزیز محترم! پیش خود فکر نکنید که تنها این خم و راست شدن بی روح چه فایدهای دارد؟ عرض میشود درست است عبادت به معنای واقعیش آن است که با توجّه قلبی و با روح انجام شود ولی این حقیقت نیز باورتان بشود که تمام حالات روحی و معنوی تدریجاً و با مرور زمان و تمرین مکرّر عملی در انسان به وجود میآید و لذا نماز هم که گفتیم در میان عبادات تنها عبادتی است که انسان به طور مستیم با خدا در ارتباط قرار میگیرد اوّلین مرحلهاش همین به قول شما خم و راست شدن خشک و بیروح است ولی تدریجاً به شرط عدم تعطیل، مبدّل به نماز زنده و شاداب و روحدار میشود و حیاتبخش سایر عبادات نیز میگردد.
بنابراین شما همین نماز به ظاهر بیروح را تحت هیچ شرایطی تعطیل نکنید و ادامه بدهید و مطمئن باشید انشاءالله اصلاحتان خواهد کرد و با خدای مهربان آشناتان خواهد ساخت. ما هم اوّل مانند شما و مانند همهی جوانها همین طور بودهایم و از نماز جز همین خم و راست شدن چیزی نمیفهمیدیم ولی آن را ترک نکردیم؛ حال امیدواریم از فضل و کرم خدا که ما را هم به نمازگزاران واقعی ملحقمان گرداند ان شاءالله.
در عظمت و بزرگی عبادت نماز، همین بس که خداوند حکیم به رسول گرامیاش(ص) در مرحلهی عمل اوّلین دستوری که میدهد دستور «نماز» است که در آیهی مورد بحث سورهی اسراء میفرماید که نماز را برپا دارد و با این بیان نشان داده که برپا نگه دارندهی دین، نماز است و تا نماز سرپا است دین هم سر پا است، نماز که از پا درآمد دین هم از پا درآمده است و ارتباط مستقیم بین خدا و انسان قطع شده است.
خداوندا! به حرمت رسول گرامیت توفیق اقامهی نماز و برپا نگه داشتن نماز به همهی ما مخصوصاً جوانان ما عنایت فرما آمین یا ربّ العالمین.
خودآزمایی
1- در فروع و احکام عملی دین، اوّلین دستور چیست؟
2- از دیگر امتیازات نماز از سایر عبادات را بیان کنید.
3- آیا خم و راست شدن(نماز) بی روح فایدهای دارد؟ توضیح دهید.
پینوشتها
[1]- بحارالانوار، جلد 10، صفحهی 393.
[2]- وسائل الشیعه، جلد 4، صفحهی 27.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامیمسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی