کد مطلب: ۳۴۰۶
تعداد بازدید: ۱۲۱۳
تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۸:۰۰
نگاهی بر زندگی امام حسن عسکری(ع)| ۵
یحیی ‌بن یسار قنبری می‌گوید: «چهار ماه قبل از شهادت امام هادی(ع)، آن حضرت وصیّت کرد و من و جمعی از مَوالی (غلامان آزاد شده و رهروان راه تشیّع) را بر آن گواه گرفت. وصیّتش این بود که امام بعد از من و جانشین من، حضرت حسن عسکری(ع) است.

امام حسن عسکری(ع) پس از امامت| ۱
 

اشاره:
امام حسن عسکری(ع) در سال ۲۵۴ هجری قمری در شهر سامرّا با شهادت پدر بزرگوارش امام هادی(ع) روبرو شد و از آن ساعت در حالی که ۲۲ بهار از عمرش گذشته بود، به مقام امامت رسید و همه‌ی طول مدّت امامتش شش سال بود که در سنّ ۲۸ سالگی به دستور معتمد عبّاسی (پانزدهمین طاغوت عبّاسی) مسموم شده و به شهادت رسید. بنابراین آن حضرت بعد از امام جواد(ع) از جوانترین امامانِ معصوم(ع) است که در دوران جوانی شربت شهادت نوشیده است. شخصی که شایسته بود تا جهان اسلام، بلکه جهان بشریّت دهها سال از وجود مبارکش استفاده کنند و بهره‌مند شوند. دستهای مرموز و جنایتکار، گل وجود آن عزیز ارجمند را پس از شش سال عهده‌داری امامت، پرپر نمود و جهان را از فیض وجود تابان و پربارش محروم ساخت.
امام حسن عسکری(ع) در عصر کوتاه امامت، با ماجراها و موضوعات گوناگونی روبرو بود که برای توضیح، نظر شما را به مطالب زیر جلب می‌کنم:
 

تعیین امامت امام حسن عسکری(ع) توسّط پدر

 
یکی از پسران امام هادی(ع)، محمّد نام داشت (که اکنون به امامزاده سیّد محمّد معروف است و مرقد شریفش در هشت‌فرسخی شهر سامرّا قرار دارد.)
این بزرگوار در زمان پدرش امام هادی(ع) از دنیا رفت[1] شیعیان و دوستان (در شهر سامرّا) از هرسو به خانه‌ی امام هادی(ع) می‌آمدند و به آن حضرت تسلیت می‌گفتند. حدود صد و پنجاه نفر از خاندان عبدالمطّلب و بنی‌هاشم، در منزل امام هادی(ع) به گرد هم آمده بودند و به امام هادی(ع) سرسلامتی می‌دادند، ناگهان در این هنگام دیدند جوانی که گریبانش را به‌ خاطر مصیبت رحلت برادرش، سیّد محمّد(ع) چاک زده بود، وارد مجلس شد.
او حضرت حسن عسکری(ع) بود که آمد و در جانب راست پدرش امام هادی(ع) نشست. امام هادی(ع) به او رو کرد و فرمود:
«یا بُنَیَّ اَحْدِثْ لِلّهِ عَزَّوَجَلَّ شُکْراً، فَقَدْ اَحْدَثَ فِیکَ اَمْراً:
پسرجانم! خدا رو شکر تازه کن، که درباره‌ی تو امری را پدید آورد.» (یعنی مقام امامت بعد از مرا به تو سپرد.)
حضرت حسن عسکری(ع) گریه کرد و شکر خدای نمود و کلمه‌ی استرجاع را به زبان آورد و گفت: «حمد و سپاس خدای را که پروردگار جهانیان است و من از درگاه خدا، کامل کردن نعمتش را برای ما از جانب تو می‌خواهیم.
«اِنّا للهِ وَ اِنّا اِلَیْهِ راجِعُون:
همه‌ی ما از آنِ خدا هستیم و به سوی او باز می‌گردیم.»
بعضی از حاضران که این جوان را نمی‌شناختند پرسیدند: «این جوان کیست؟»
گفته شد: «این جوان، حسن(ع) پسر امام هادی(ع) است.»
حاضران حدس زدند که آن حضرت در آن وقت در حدود ۲۰ سال یا اندکی بیشتر دارد و در آن روز او را شناختند و فهمیدند که امام هادی(ع) (در سخن فوق) به امامت او اشاره فرموده و او را به عنوان جانشین خود تعیین نمود.[2]
 

آشکار شدن تقدیر الهی در مورد امامت امام حسن عسکری(ع)

 
ابوهاشم جعفری (که از فقها و اصحاب امام هادی و امام حسن عسکری(ع) بود) می‌گوید: پس از وفات سیّد محمّد (فرزند ارشد امام هادی(ع)) من پیش خود فکر می‌کردم و می‌خواستم به زبان آورم که ماجرای سیّد محمّد و برادرش حسن عسکری(ع)، همانند ماجرای اسماعیل و امام کاظم (دو فرزند امام صادق(ع)) می‌باشد، که نخست تصوّر می‌شد سیّد محمّد (پسر ارشد امام هادی)، امام بعد از پدرش گردد [ولی بعد از وفاتش، آشکار شد که امامِ بعد از امام هادی(ع) فرزند دیگرش حسن عسکری(ع) می‌باشد، چنانکه در مورد فرزندان امام صادق(ع) نخست تصوّر می‌شد که امام بعد از او، اسماعیل (فرزند ارشدش) است، ولی وقتی که اسماعیل وفات کرد، آشکار شد که امام بعد از امام صادق، امام کاظم(ع) می‌باشد.] ولی قبل از آنکه در این باره سخنی بگویم، امام هادی(ع) به من رو کرد و فرمود: «آری ای ابوهاشم! برای خدا درباره‌ی حسن عسکری(ع)، بعد از سیّد محمّد، «بَدا» حاصل شد [یعنی خداوند از اوّل مقدّر کرده بود که امام حسن عسکری(ع)، امامِ بعد از امام هادی(ع) باشد، گرچه در ظاهر تصوّر می‌شد که امامِ بعد از امام هادی(ع)، سیّد محمّد است، ولی با وفات سیّد محمّد(ع) برای مردم، امامت مقدّر شده‌ی امام حسن عسکری(ع) آشکار گردید] چنانکه برای امامت موسی‌بن جعفر(ع) پس از وفات برادرش اسماعیل، تقدیر الهی آشکار گشت و این مقایسه، همان‌گونه که در خاطر تو گذشت، درست است گرچه باطل‌گرایان بدشان آید، این را بدان که؛
«اَبُو مُحَمّدٍ اِبْنِی‌ الْخَلَفُ مِنْ بَعْدِی، عِنْدَهُ عِلْمُ مایُحْتاجُ اِلَیْهِ، وَ مَعَهُ آلَةُ الْاِمامَةِ:
ابو محمّد (حسن عسکری(ع)) پسرم، جانشین من بعد از من است. علوم مورد نیاز مردم در نزد او است و ابزار امامت (کتاب و سِلاح پیامبر (ص)) همراه او می‌باشد.»[3]
 

پاسخ امام هادی(ع) به نامه‌ای در مورد امامت امام حسن(ع)

 
شاهویه ‌بن عبدالله جَلّاب می‌گوید: پس از وفات محمّد ‌بن امام هادی(ع) در مورد امامِ بعد از امام هادی(ع) متحیّر و سرگردان بودم و از طرفی (از دستگاه طاغوتی عبّاسیان ترس داشتم که نامه‌ای در این خصوص برای امام هادی(ع) بنویسم، سرانجام نامه‌ای در مورد التماس دعا و حلّ مشکلات برای آن حضرت نوشتم، جواب نامه آن حضرت به من رسید که در آن نامه چنین نوشته بود: «برای شما دعا خواهم کرد و مشکلات شما حلّ خواهد شد.» و در پایان نامه چنین مرقوم فرموده بود:
می‌خواستی درباره‌ی جانشین من بعد از وفات محمّد، از من سؤال کنی و در این مورد نگران هستی، غمگین نباش، خداوند متعال قومی را که هدایت کرده، گمراه نکند، تا اتمام حجّت نماید:
«صاحِبُکُمْ بَعْدِی اَبُو مُحَمَّدٍ اِبْنِی، وَ عِنْدَهُ ما تَحْتاجُونَ اِلَیْه...:
امام شما بعد از من پسرم ابو محمّد (حسن عسکری) است، آنچه را که شما (از امور معنوی) نیاز دارید در نزد او وجود دارد.
خداوند آن‌ کس را که بخواهد مقدّم می‌دارد و آن‌ کس را که بخواهد تأخیر می‌اندازد.
«ما نَنْسَخْ مِنْ آیَةٍ اَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَیْرٍ مِنْها اَوْ مِثْلِها:
خداوند می‌فرماید: هر حکمی را نسخ کنیم یا نسخ آن را به تأخیر اندازیم، بهتر از آن یا همانند آن را می‌آوریم.» (بقره /۱۰۶)
من آنچه را موجب روشن شدن مطلب و قانع شدن برای آن‌ کس که صاحب عقل بیدار و فکر هوشیار است نوشتم.[4]
 

وصیّت امام هادی(ع) به امامت امام حسن عسکری(ع)
 

یحیی ‌بن یسار قنبری می‌گوید: «چهار ماه قبل از شهادت امام هادی(ع)، آن حضرت وصیّت کرد و من و جمعی از مَوالی (غلامان آزاد شده و رهروان راه تشیّع) را بر آن گواه گرفت. وصیّتش این بود که امام بعد از من و جانشین من، حضرت حسن عسکری(ع) است.»[5]
 

خودآزمایی
 

1- امام هادی(ع) پس از وفات پسرش سید محمد، درباره‌ی امام حسن عسگری(ع) چه فرمودند؟
2- درباره‌ی حسن عسکری(ع)، بعد از سیّد محمّد، «بَدا» حاصل شد، به چه معناست؟
3- امام حسن عسگری(ع) در چه سنی به امامت، و در چه سنی به شهادت رسیدند؟
 

پی‌نوشت‌ها

 
[1] رحلت امامزاده محمّد(ع) حدود سال ۲۵۰ هجری در عنفوان جوانی رخ داده و به احتمال قوی بدخواهان و دشمنان، او را به خاطر اینکه گمان می‌کردند امام بعد از امام حسن عسکری(ع) است، با زهر کشته‌اند.
[2] تلخیص و اقتباس از اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۶ و ۳۲۷.
[3] اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۷.
[4] غیبة‌الطّوسی، ص ۱۲۱.
[5] اعلام‌الوری، ص ۳۱۵.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: