حضرت عیسى(ع)| ۱
یكى از پیامبران اولوالعزم و بزرگ، حضرت عیسى(ع) است كه نام مباركش در قرآن 25 بار بهعنوان عیسى و 13 بار بهعنوان مسیح آمده است، واژه عیسى ترجمه عربى كلمه یشوع است كه به معنى نجاتدهنده میباشد.
او 1998 سال قبل (570 سال قبل از ولادت پیامبر اسلام) در سرزمین كوفه در كنار رود فرات چشم به جهان گشود.[1] و به گفته بعضى او در دهكده ناصره یا بیتالمقدس در عصر سلطنت فرهاد پنجم یكى از شاهان اشكانى متولد گردید.
ولادت او بهطور معجزه به اذن خدا، بدون پدر رخ داد. مادرش حضرت مریم(س) دختر عمران از بانوان فرزانه و از شخصیتهای برجسته بنیاسرائیل بود، پدر مریم(س) به نام عمران از نسل حضرت سلیمان(ع) بود و از علماى برجسته و پارسا و عابد بنیاسرائیل به شمار میآمد.
نام مریم(س) در قرآن 34 بار آمده، و یک سوره قرآن (سوره نوزدهم) به نام مریم است، كه از آیه 16 تا 36 به ماجراى ولادت حضرت عیسى(ع) و سخن گفتن او در گهواره، و بخشى از زندگى او چگونگى دعوتش میپردازد.
قبل از آنکه عیسى(ع) متولد شود، فرشتگان از جانب خداوند مریم(س) را به تولد او مژده دادند و شخصیت عیسى(ع) را معرفى كردند، چنانکه در آیه 45 سوره آلعمران میخوانیم:
«إِذْ قَالَتِ الْمَلآئِكَةُ یا مَرْیمُ إِنَّ اللّهَ یبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیمَ وَجِیهًا فِى الدُّنْیا وَالآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ؛»
به یاد آورید هنگامى را كه فرشتگان (از جانب خدا) به مریم گفتند: اى مریم! تو را به کلمهای (وجود باعظمتى) از طرف خودش مژده میدهد كه نامش مسیح، عیسى پسر مریم است، درحالیکه در دو جهان، انسان برجسته و از مقربان درگاه خدا خواهد بود.
عیسى(ع) تحت سرپرستى مادرش مریم(س) بزرگ شد، در سن دوازدهسالگی به مجلس عابدان و پارسایان و اندیشمندان راه یافت، و با آنها به مباحثه و مناظره پرداخت. آثار عظمت و معرفت فوقالعاده، در همان نوجوانى در چهرهاش دیده میشد.
عیسى(ع) در سیسالگی مبعوث به رسالت شد، گرچه طبق آیه 30 سوره مریم «وَ جَعَلَنِى نَبِیاً» هنگام كودكى در گهواره سخن گفت و خود را پیامبر خواند، ولى رسمیت رسالتش از سیسالگی به بعد بود. او داراى معجزات فراوان ازجمله درمان نمودن بیماریهاى ناعلاج، و زنده كردن مردگان بود. كتاب انجیل بر او نازل شد، و داراى شریعت مستقل بود، و بنیاسرائیل را بهسوی خداى یكتا و بیهمتا، دعوت میکرد، و براثر شرایط خاص زندگى و اجبار به سفرهاى متعدد براى تبلیغ دین خدا، ازدواج نكرد و ناگزیر بود كه بهطور مجرد زندگى كند.
از زهد عیسى(ع) اینکه میگفت: خدایا قرص نان جوینى صبح و ظهر و شب به من برسان، بیش از این نرسان که موجب طغیان من گردد.
عیسى(ع) داراى دوازده یار مخصوص به نام حواریون بود، كه در عصرش و بعد از آن، او را بسیار یارى كردند و در گسترش آیینش كوشیدند، جز یك نفر از آنها به نام یهودا اسخریوطى كه منافق گردید.
عیسى(ع) 33 سال عمر كرد، یهودیان او را دستگیر كردند تا بكشند، خداوند او را از دست آنها نجات داد و به آسمان برد، و در روزهاى آخر عمر، شمعون را وصى و جانشین خود نمود.
حضرت یحیى(ع) او را تصدیق كرد و از مبلغان آیین او گردید.[2] آیین او تا بعثت پیامبر اسلام (610 سال) ادامه یافت، و اكنون تعداد پیروان حضرت مسیح(ع) در دنیا از تعداد همه پیروان ادیان دیگر بیشتر است، كه بهعنوان مسیحى خوانده میشوند.
ولادت معجزهآسای حضرت عیسى(ع)
مریم(س) مادر عیسى(ع) از بانوان پاکسرشت و برگزیده خدا است (كه شرححال تولد و نذر مادرش در مورد خدمتگزاری او در مسجد بیتالمقدس، قبلاً در ذكر زندگى حضرت زكریا(ع) خاطرنشان گردید.)
این بانوى باعظمت، از بانوان نمونه تاریخ است كه ازنظر مقام، بعد از فاطمه زهرا(س) و خدیجه كبرى(س) بینظیر میباشد و خداوند در قرآن او را به بزرگى و پاكى و فرزانگى ستوده است.[3]
مریم(س) مطابق نذر مادرش، به خدمتگزاری مسجد پرداخت. او تحت پرستارى حضرت زكریا(ع) همچنان در مسجد بیتالمقدس خدمت میکرد و به عبادت و نیایش ادامه میداد، تا اینکه فرشتگان به نزدش آمدند و او را - بى آنکه ازدواج كرده باشد - به پسرى به نام مسیح، عیسى بن مریم(س) بشارت دادند. پسرى كه داراى شخصیت برجسته در دنیا و آخرت است.
مریم گفت: پروردگارا! چگونه فرزندى براى من خواهد بود درحالیکه انسانى با من تماس نگرفته است؟
خداوند فرمود: خدا اینگونه هر چه را بخواهد میآفریند، هنگامیکه وجود چیزى را بخواهد، فقط به آن میگوید موجود باش، آن نیز بیدرنگ موجود میشود.[4]
مریم(س) در خلوتگاه عبادت، در گوشهای از مسجد بیتالمقدس مشغول راز و نیاز بود، ناگاه خداوند یكى از فرشتگان بزرگ خود (جبرئیل) را به شكل یك جوان زیبا و خوشقیافه و سالم بهسوی مریم فرستاد.
پیدا است كه مریم(س) با دیدن آن جوان بیگانه، چه حالتى پیدا میکند، مریم كه همواره پاکدامن میزیسته و از دامان پاكان پرورش یافته و به عفت و پاکدامنی، ضربالمثل شده، هراسان وحشتزده شد[5] و همان لحظه (با احساسات) فریاد زد:
من از تو به خداى رحمان پناه میبرم، اگر پرهیزكار هستى. مریم(س) با نگرانى و دلهره منتظر پاسخ آن مرد جوان بود، كه ناگهان شنید او میگوید:
«إنَّما اَنا رسُولُ رَبِّكِ لَاهَبَ لَكِ غُلاماً زَكِیاً؛»
من فرستاده پروردگار توأم (آمدهام) تا پسرى پاكیزه به تو ببخشم.
مریم(س) ازاینرو كه اطمینان یافت فرستاده خدا بهسوی او آمده آرامش یافت، ولى از روى تعجب گفت:
چگونه ممكن است فرزندى براى من باشد، درحالیکه تاكنون انسانى با من تماس نگرفته است، و زن آلودهای هم نیستم؟!
جبرئیل گفت: مطلب همین است كه پروردگارت فرموده، این كار بر من سهل و آسان است، ما میخواهیم او (عیسى) را نشانهای براى مردم قرار دهیم، و رحمتى از سوى ما براى آنها باشد.[6]
جبرئیل(ع) در گریبان مریم(س) دمید[7] و ازآنپس مریم(س) احساس كرد كه باردار شده است.[8]
مریم(س) باردار شد، ولى هر چه به روز وضع حمل نزدیك میشد، نگرانتر میگردید، زیرا با خود میگفت: چه كسى از من میپذیرد كه زنى بدون همسر، باردار شود؟! اگر به من نسبت ناروا بدهند، چه كنم؟ دخترى كه سالها الگوى پاكى و عفت است، چگونه براى او نسبت ناروا قابلتحمل است؟
از سوى دیگر احساس میکرد كه چون فرزندش از رسولان الهى است، خداوند او را در بحرانها حفظ خواهد كرد.
لحظه درد زایمان فرارسید، طوفانى از غم و اندوه، سراسر وجود پاك مریم(س) را فراگرفت، بهگونهای كه گفت:
«یا لَیتَنى مِتُّ قَبلَ هذا وَ كُنتُ نَسیاً مَنسِیاً؛»
اى كاش پیشازاین مرده بودم، و بهکلی فراموش میشدم.[9]
مریم(س) هنگامیکه درد زایمان گرفت، كنار تنه درخت خرماى خشکیدهای رفت، تنها و غمگین بود. ناگهان (از جانب خدا) صدایى به گوشش شنید:
غمگین مباش، خداوند در قسمت پایین پاى تو، چشمه آب گوارایى را جارى ساخته است. و نظر به بالاى سرت بیفكن، بنگر كه چگونه ساقه خشكیده، به درخت نخل بارورى تبدیل شده كه میوهها، شاخههایش را زینت بخشیدهاند. درخت را تكانى بده تا رطب تازه براى تو فرو ریزد، و از این غذاى لذیذ و نیروبخش بخور، و از آن آب گوارا بنوش، و چشمت را به این نوزاد روشن بدار و هرگاه كسى از انسانها را دیدى، (با اشاره) بگو من براى خداوند رحمان روزهای (روزه سكوت) نذر کردهام، بنابراین امروز با هیچ انسانى سخن نمیگویم و بدان که این نوزاد خودش از خود دفاع خواهد كرد.[10]
بهاینترتیب عیسى(ع) به قدرت الهى از مادرى پاك و نمونه چشم به جهان گشود.
پینوشتها
[1] . بحار، ج 14، ص 214 (پاورقى)
[2] . بحار، ج 14، ص 250 - 326.
[3] . مانند آیه 42 آل عمران.
[4] . سوره آل عمران، 43 - 47.
[5] . بحار، ج 14، ص 223.
[6] . سوره مریم، آیه 16 تا 21.
[7] . این مطلب در قرآن با تعبیر فَنَفخنا فِیها مِن روحِنا آمده است. (انبیائ، 91؛ تحریم، 12)
[8] . بحار، ج 14، ص 225.
[9] . مریم، 23.
[10] . مضمون آیات 13 تا 26 سوره مریم.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمّد محمّدی اشتهاردی