چگونه میتوان بهشتی شد؟
ما شبانه روز در نمازهایمان از خدا هدایت به صراط مستقیم هدایت میخواهیم و میگوییم:
«إهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ»؛
«[خدایا!] ما را به صراط مستقیم هدایت فرما]».
خدا هم در آیهای دیگر فرمود: من پیامبر را برای همین فرستادم كه هدایت به صراط مستقیم كند.
«وَ إنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إلَی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ»؛[1]
«و ای پیامبر! هر آینه آنان را به صراط مستقیم دعوت میكنی».
قرآن هم برنامهی همین هدایت است امّا چنانكه میبینیم، قرآن به تنهایی درامر هدایت كافی نیست چه آنكه اكنون قرآن در میان مسلمانان هست و این همه فرقههای گوناگون پیدا شده و هر فرقهای به راهی افتاده و راه فرقهی دیگر را به خطا میداند و همه هم مذهب خود را مستند به قرآن میدانند! پس به حكم عقل میفهمیم كه درمیان امّت اسلام، احتیاج به راهشناسی هست كه منصوب از جانب خدا و معصوم از خطا باشد تا مبین مجملات[2] قرآن باشد و امّت را از پراكندگی و كجروی باز دارد. وقتی از امامان(ع) سؤال میكردند كه صراط كدام است، میفرمودند:
«هُوَ الْطَّریقُ اِلَی مَعْرِفَةِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ وَ هُما صِراطانِ»؛
«صراط، راه پی بردن به خداست و آن، دو صراط است».
«صِراطٌ فِی الدُّنْیا وَ صِراطٌ فِی الْاخِرَةِ»؛
«صراطی در دنیا و صراطی در آخرت».
«وَ اَمّا الصِّراطُ الَّذِی فِی الدُّنْیا فَهُوَ الْاِمامُ الْمُفْتَرَضُ الْطّاعَةُ»؛
«امّا صراط در دنیا، امام واجبالاطاعه است و آن كسی اطاعتش واجب است كه معصوم از خطا باشد، اگرنه اطاعتش به طور مطلق واجب نخواهد بود».
«مَنْ عَرَفَهُ فِی الدُّنْیا وَاقْتَدی بِهُداهُ مَرَّ عَلَی الصِّراطِ الَّذِی هُوَ جِسْرُ جَهَنَّمَ فِی الْاخِرَةِ»؛
«كسی كه در دنیا امام را بشناسد و از هدایت او پیروی كند، در آخرت از صراطی كه جسر[3] جهنّم است، به سلامت عبور میكند».
«وَ مَنْ لَمْ یعْرِفْهُ فی الْدُّنْیا زَلَّتْ قَدَمُهُ عَنِ الصِّراطِ فِی الْاخِرَةِ فَتَرَدّی فِی نارِ جَهَنَّمِ»؛[4]
اگر كسی در دنیا امام را نشناسد، در صراط آخرت، پایش میلغزد و در آتش دوزخ هلاك میگردد و میفرمودند:
«الصِّراطُ الْمُستَقیمُ اَمیرُ الْمُؤْمِنینَ عَلِی»؛
«صراط مستقیم، امیرالمؤمنین علی(ع) است».
پیامبر(ص) خطاب به امیرالمؤمنین(ع) فرمود:
«یا عَلِی اَنْتَ مَوْلَی الْمُؤْمِنینَ وَ الْحُجَّةُ بَعْدِی عَلَی النّاسِ اَجْمَعینَ»؛
«ای علی! تو سرور مؤمنان و بعد از من حجّت بر همهی مسلمانان هستی».
«اِسْتَوْجَبَ الْجَنَّةَ مَنْ تَوَلّاكَ وَ اسْتَوْجَبَ دُخولَ النّار مَنْ عاداكَ»؛
بهشتی آن كسی است كه ولایت تو را قبول كند و جهنّمی آن كسی است كه با تو دشمنی ورزد. پس از جملاتی فرمود:
«وَ اِنَّ وِلایتَكَ لا تُقْبَلُ اِلّا بِالْبَرائَةِ مِنْ اَعْدائِكَ وَ اَعْداءِ الْاَئِمَةِ مِنْ وُلْدِكَ)؛
«و حقیقت آنكه ولایت تو هم، مقبول [درگاه خدا] واقع نمیشود مگر آنكه با برائت از دشمنان تو و دشمنان امامان از فرزندان تو همراه و قرین گردد».
قابل توجّه برادران اهل سنّت
بر فرض كه آقایان اهل تسنّن، دوستدار علی و اهل بیت رسول(ص) باشند، امّا چون برائت از دشمنان اهل بیت ندارند، این دوستی، اثری در نجات اُخروی آنها نخواهد داشت. این گفتار پیامبر اكرم(ص) است كه:
«وَ اِنَّ وِلایتَكَ لا تُقْبَلُ اِلّا بِالْبَرائَةِ مِنْ اَعْدائِكَ وَ اَعْداءِ الْاَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِكَ»؛
بعد فرمود:
«بِذلِكَ اَخْبِرَنِی جِبْرِئیلُ «فَمَنْ شاءَ فَلْیؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیكْفُرْ»»؛[5]
«این مطلبی است كه جبرئیل [از سوی خدا] به من خبر داده است؛ حال هر كه میخواهد آن را بپذیرد و ایمان بیاورد و هر كه میخواهد آن را نپذیرد و كافر گردد [و سرانجام هر یك در روز جزا به پاداش و یا كیفر كردار خویش نائل شوند]».
به این حدیث از حضرت امام صادق(ع) نیز توجّه دقیق فرمایید:
«ثَلاثَةٌ لا یكَلِّمُهُمُ اللهَ یومَ الْقیامَةِ وَ لا یزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ اَلیمٌ: مَنْ اِدَّعی اِمامَه مِنَ اللهِ لَیسَتْ لَهُ وَ مَنْ جَحَدَ اِماماً مِنَ اللهِ وَ مَنْ زَعَمَ اَنَّ لَهُما فِی الْاِسْلامِ نَصیباً»؛[6]
«سه كس یا سه گروهند كه خدا در روز جزا با آنها سخن نمیگوید [در حدیث دیگر به جای "لا یكلمهم الله" جملهی "لا ینظر الله الیهم" آمده است؛ یعنی خدا به آنها نگاه نمیكند] و از آلودگیهای عذابانگیز، پاكشان نمیسازد و برای آنان عذابی دردناك میباشد».
اوّلاً كسی كه مدّعی مقام امامت از جانب خدا باشد در حالی كه چنان نیست. ثانیا كسی كه امامت امام منصوب از جانب خدا را انكار نماید. ثالثاً كسی كه معتقد به این باشد كه آن دو گروه (مدّعی امامت باطل و منكر امامت حقّ) از اسلام بهرهای دارند و مسلمان میباشند.
مبادا محروم از لطف خدا باشیم!
مقصود از اینكه خدا با كسی حرف نمیزند و یا به او نگاه نمیكند، آن است كه نظر لطف و عنایت خود را از او بر میدارد و او را با نفرت تمام، از در خانهی خود طرد كرده، از رحمات و بركات بیپایان خویش محروم میگرداند! اینك شدیداً مراقب باشیم كه در جرگهی گروه سوّم قرار نگیریم و چنین نپنداریم كه آن دو گروه از اسلام بهرهای داشته و مسلمان بودهاند و متأسّفانه میبینیم افرادی تحت تأثیر عناوین فریبندهی ابلیسی قرار میگیرند و به مدح و ثنا و نقل فضائل دروغین آن دو گروه خائن میپردازند و مثلاً میگویند: اگر آنها نبودند، اسلام پیش نمیرفت(!) ایران و شام و روم و یمن فتح نمیشد و چنین و چنان نمیشد. در صورتی كه فاتحان آن بلاد، سربازان مجاهد دست پروردهی پیامبر(ص) بودند، نه آن مسندنشینانِ ریاستطلب كه در میدانهای جنگ زمان پیامبر اكرم(ص) شجاعتی از آنها دیده نشد. حالا بر فرض، دین مقدّس اسلام بر اثر یك قسمت از كارهای آن منافقانِ دشمن اسلام پیشرفتی كرده و تأییدی شده باشد ولی خود آنها از جهت سعادت اخروی هیچ بهره و حظّی نخواهند داشت! چه بسیار كسانی هستند كه با ثروت و قدرت و یا بیان و قلمشان به اسلام كمك میكنند ولی خودشان از اسلام بهرهای ندارند. در این حدیث شریف از رسول خدا تأمّل بفرمایید:
«اِنَّ اللهَ لَیؤَیدُ هذَا الدِّینَ بِاَقْوامٍ لاخَلاقَ لَهُمْ»؛[7]
«حقیقت آنكه خداوند این دین را به وسیلهی افرادی تأیید میكند و پیش میبرد در حالی كه خودشان از آن بهرهای ندارند»!
«وَ اِنَّ اللهَ لَیؤَیدُ هذَا الدِّینَ بِالرَّجُلِ الفاجِرِ»؛[8]
«خداوند این دین را [احیاناً] به وسیلهی آدم فاسق و فاجری [كه خود منحرف از دین است] تأیید مینماید».
افرادی هستند كه دین را وسیلهی نیل به دنیا قرار میدهند و میكوشند در زیر چتر دین، به منافع مادّی خود برسند و مقام و منصب اجتماعی خود را نگه دارند و قهراً با اراده و مشیت خدا، دین هم به وسیلهی ثروت و قدرت آنها پیش میرود؛ امّا آنها از دین بهرهای نمیبرند.
پیام آسمانی قرآن: خوشرفتاری با همسران
مطلب دیگری هم به تناسب ایام فاطمیه عرض میكنم و آن، موضوع ناسازگاری است كه در زندگی بسیاری از خانوادهها احساس میشود آنگونه كه زنان و شوهران نسبت به وظایف دینیشان لاقید و بی مبالات شدهاند و در نتیجه رشتهی مودّت و حسّ احترام از بین رفته و بنیان خانواده به هم ریخته است! شوهران از دست زنان نالانند و زنان از دست شوهران در فغانند. در این میان، فرزندانِ بیگناه، متحیر و سرگردانند و همه از دست هم در فشارند؛ درحالی كه این ندای آسمانی قرآن است كه ای مسلمانان:
«عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ»[9]
«با همسرانتان خوشرفتار باشید».
شخصیت انسانی آنها را با اخلاق تند و خشونت بار خویش نكوبید. رسول خدا(ص) فرمودهاند:
«مَنِ اتَّخَذَ زَوجَةً فَلْیكْرِمْها»؛[10]
«هر كه همسری برای خویش اتخّاذ كرده است، باید او را گرامی بدارد».
پیامبر اعظم(ص) همچنین فرمودهاند:
«مِنْ حَقِّ الْوَلَدِ عَلَی الْوالِدِ اَنْ یسْتَفْرِهَ اُمَّهُ»؛[11]
«از حقوقی كه اولاد بر پدر دارد این است كه مادر آن فرزند را نزد او اكرام كند و عزیزش بدارد و تحقیرش ننماید».
شما كه مادر را نزد بچّهاش تحقیر كردی، سه گناه مرتكب شدهای؛ اوّل اینكه بچّه را بد تربیت كردهای. دوّم، عاقّ[12] بر مادر شدن را یاد او دادهای، سوّم راه عاقّ شدن بر خودت را هم پیش پای او نهادهای!
خودآزمایی
1- چرا قرآن به تنهایی در امر هدایت كافی نیست؟
2- منظور از صراط در دنیا چیست؟
3- سه كس یا سه گروه كه خدا در روز جزا با آنها سخن نمیگوید و برای آنان عذابی دردناك میباشد را بیان کنید.
پینوشتها
[1]ـ سورهی مؤمنون، آیهی ٧٣.
[2]ـ مجملات: جمع مُجمل، کلامی که معنای آن محتاج به شرح و تفسیر باشد، مختصر.
[3]ـ جسر: پُل.
[4]ـ نورالثّقلین، جلد ١، صفحهی ٢١.
بحارالانوار، جلد ٣٥ ،صفحهی ٣٦٦
[5]ـ سورهی كهف، آیهی ٢٩ و بحارالانوار، جلد ٢٧، صفحهی ١٩٩.
[6]ـ خصال صدوق، صفحهی ١٠٦، باب الثلاثة.
[7]ـ المحجةالبیضاء، جلد ٥، صفحهی ۵۴.
[8]ـ همان.
[9]ـ سورهی نساء، آیهی ١٩.
[10]ـ وسائلالشّیعه، مقدمات النكاح، باب ٦٥ و ٦٨.
[11]ـ وسائلالشّیعه، جلد ٥، صفحهی ١٩٩.
[12]ـ عاقّ: ناخوش دارنده، آزار دهنده.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی