امام سجّاد(ع) فرمودهاند:
«ما تَجَرَّعْتُ جُرْعَة اَحَبُّ اِلَیَّ مِنْ جُرْعَة غَیْظٍ لا اُکافی بِها صاحِبَها»؛
«هیچ جرعهای نزد من محبوبتر از فروخوردن غیظ و غضب نیست».
داروی تلخ به آسانی از گلو پایین نمیرود، در حالی كه شفای بیمار در همان تجرّع تلخ است.
فرو خوردن خشم برای یک شخص مقتدر تجرّع تلخی است، ولی طبق فرمودهی امام سجّاد(ع) محبوبترین جرعهها نزد خدا همان جرعه است.
مرحوم شیخ جعفر كبیر ـ رضوان الله علیه ـ معروف به «كاشفالغطاء» كه از اعاظم فقهای مذهب است، بسیاری از روزها در مسجد پول میان فقرا تقسیم میكرده است. روزی بین دو نماز ظهر و عصر سیّد فقیری آمد و از شیخ تقاضای کمک مالی کرد. شیخ فرمود: متأسّفانه دیر آمدی، پول تمام شده است، فردا بیا. سید از این حرف عصبانی شد و آب دهان خود را جمع كرد و بهصورت شیخ انداخت. معلوم است كه اهانت بزرگی كرده؛ آن هم در مسجد و در حضور جمعیت. مردم كه همه از ارادتمندان شیخ بودند، سخت برآشفتند و خواستند برخیزند و او را تأدیب كنند؛ ولی شیخ پیشدستی كرد و اوّل، لبخندی به روی سیّد زد و بعد، با كمال بشاشت دست خود را آورد و آب دهان سیّد را به صورت خود مالید و گفت: (زَیَّنَنَا ابنُ فاطِمَه)؛ «[بَهبَه] فرزند فاطمه به ما زینت بخشید».
آنگاه از جا برخاست و دامن خودش را گرفت و بنا كرد در میان صفهای جماعت گردیدن، در حالی كه میگفت: هر که برای ریش شیخ احترام قائل است، پول به دامنش بریزد. پول زیادی جمع شد، همه را به دامن آن سید ریخت و صورتش را بوسید و گفت: از من نزد مادرت فاطمه شفاعت كن.
داستان آن مرد شامی را با حضرت امام مجتبی(ع) شنیدهایم كه امام سوار بر مركب، در حالی كه جمعی از بنیهاشم ملتزم ركابشان بودند، از یكی از گذرگاههای مدینه عبور میكردند. فردی آمد و مقابل امام ایستاد و بنا كرد به بد و بیراه گفتن و اهانت كردن. یک اشارهی امام كافی بود تا بنیهاشم به حسابش برسند؛ ولی آن حضرت ایستاد و آن مرد هرچه میخواست بگوید، گفت. امام تبسّمی کردند و فرمودند: گویا شما در این شهر غریب هستی و تازه به اینجا آمدهای. غربت و رنج سفر آدمی را ناراحت میكند؛ اگر مشكلی داری، چون ما اهل این شهر هستیم، میتوانیم مشكل شما را حلّ كنیم. محلّ پذیرایی از اشخاص غریب و تازه وارد داریم. هر چند روزی كه در این شهر هستی، میتوانی در منزل ما بمانی و با احترام پذیرایی شوی.
آن مرد از این حلم و بزرگواری آن چنان شرمنده شد كه خم شد دست آقا را بوسید و معذرت خواهی كرد و گفت: تبلیغات معاویه ما را از حقّ دور ساخته و منحرفمان كرده است.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی