فصل سیزدهم؛ نیت، اخلاص و پرهیز از شرك و ریا و نفاق | ۸
نكتهاى جالب و قابل توجّه
مخلّص به فتح «لام» به صورت اسم مفعول یعنى خالص شده. پروردگار عالم در مقام معرفى این دو پیامبر (موسى و یوسف) مىفرماید آنها از مخلّصین (به فتح لام) یعنى خالص شدهها بودند و میان مخلّص (به فتح لام) و مخلص (به كسر لام) فاصله زیادى وجود دارد، زیرا واژه مخلص (به كسر لام) به كسانى كه داراى اخلاص موسمى و گذرا هستند نیز اطلاق شده است. مثلا در باره كسانى كه در میان امواج دریا از وسایل مادّى ناامید شده و آنگاه خداى را مىخوانند كلمه اخلاص آمده است، چنانكه مىفرماید:
فَاذا رَكِبُوا فِى الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ فَلَمّا نَجّیهُمْ الَى الْبَرِّ اذا هُمْ یشْرِكُونَ.[1]
هنگامى كه سوار بر كشتى شوند خداوند را با اخلاص مىخوانند [و غیر او را فراموش مىكنند]، اما همین كه خدا آنها را نجات داد و به ساحل رساند دوباره مشرك مىشوند.
همچنین در باره گروهى دیگر از این افراد مىفرماید:
وَ إذا غَشِیهُمْ مَوْجٌ كَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ فَلَمّا نَجّیهُمْ إلَى الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ ما یجْحَدُ بِایاتِنا إلّا كُلُّ خَتّارً كَفُورٍ.[2]
و هنگامى كه موجى همچون ابرهاى سیاه [در سفرهاى دریایى] آنها را بپوشاند [و بالاى سر آنها قرار گیرد] خدا را با اخلاص مىخوانند، اما همین كه خداوند آنها را به خشكى نجات داد بعضى از آنان به راه میانه مىروند [و به ایمان خود وفا دار مىمانند، در حالى كه برخى دیگر فراموش مىكنند و راه كفر در پیش مىگیرند]. و آیات ما را هیچ كس جز پیمان شكنان كفران كننده انكار نمىكند.
و نیز در جاى دیگرى فرمود:
هُوَ الَّذی یسَیرُكُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ حَتّى إِذا كُنْتُم فِی الْفُلْكِ وَ جَرَینَ بِهِمْ بِریحٍ طَیبَةٍ وَ فَرِحُوا بِها جاءَتْها ریحٌ عاصِفٌ وَ جاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكانٍ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحیطَ بِهِمْ، دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ لَئِنْ أَنْجَیتَنا مِنْ هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشّاكِرینَ. فَلَمّا أَنْجیهُمْ إِذا هُمْ یبْغُونَ فِی الأَرْضِ بِغَیرِ الْحَقِّ یا أَیها النّاسُ إِنَّما بَغْیكُمْ عَلى أَنْفُسِكُمْ مَتاعَ الْحَیوةِ الدُّنْیا ثُمَّ إِلَینا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ.[3]
او كسى است كه شما را در خشكى و دریا سیر مىدهد تا آنگاه كه در كشتى قرار گرفتید و بادهاى موافق سرنشینان كشتى را [به سوى مقصد] حركت داد و آنها خوشحال شدند، ناگهان طوفان شدیدى وزیدن گرفت و امواج از هر سو به سراغ آنها آمد و گمان كردند كه در لابلاى امواج فرو رفتهاند و هلاك خواهند شد. در این موقع خدا را از روى اخلاص مىخوانند كه اگر ما را نجات دهى به طور حتم از سپاسگزاران خواهیم بود. اما همین كه خداوند آنها را رهایى بخشید [دوباره] در زمین، بناحق، ستم مىكنند. اى مردم! ستمهاى شما به زیان خود شما است. بهره اندكى از زندگى دنیا [مىبرید]، سپس بازگشت شما به سوى ما است و ما شما را به آنچه انجام دادهاید آگاه خواهیم ساخت.
از این آیات استفاده مىشود كه كلمه مخلص (به كسر لام) داراى مفهوم عامى است كه شامل شاگردان كلاس اول مدرسه اخلاص نیز مىشود و حتى مشركان بت پرست و متّكى به مظاهر فریبنده دنیا را (كه در اثر گرفتارى در امواج متلاطم دریا از تمام وسایل مادّى ناامید شده و به خداى یگانه روى مىآورند) نیز در بر مىگیرد و حال آنكه ساعتى بعد كه به ساحل مىرسند خداوند یگانه را فراموش كرده و دوباره مشرك مىشوند. و طبیعى است آنها كه در مراحل نخستین راهند در برابر وساوس شیطانى و هواهاى نفسانى آسیب پذیرند و آنها كه بتوانند در برابر این خطرها ایستادگى نمایند و خود را از گناه حفظ كنند بسیار اندكند. ولى مخلصین (به فتح لام)- یعنى خالص شدهها- كسانى هستند كه مدارج اولیه كمال را بخوبى پیموده و به مقام عصمت نائل شده و از ولایت شیطان و نفس امّاره بیرون رفته و در وادى ولایة اللّه گام بر مىدارند. یوسف پیامبر از این گروه است، زیرا یوسف در آن موقعیت حساس و حالت بحرانى كه براى او پیش آمده بود همچون كوه ایستاد و هر چه آن زن از او تمناى كامجویى كرد و تمام درها را محكم بست تا یوسف نتواند فرار كند، اما یوسف در جواب او گفت معاذ اللّه (به خدا پناه مىبرم) و با قاطعیت هر چه تمامتر خواسته نامشروع او را رد كرد و براى اینكه خود را از شرّ او برهاند با سرعت به سوى در دوید و در بسته به روى او گشوده شد و خدا او را مشمول امدادهاى غیبى خویش گردانید.
گر زلیخا بست درها هر طرف
یافت یوسف هم ز جنبش منصرف
باز شد قفل در و شد ره پدید
چون توکل کرد یوسف بر جهید
گرچه رخنه نیست عالم را پدید
خیره یوسفوار میباید دوید
تا گشاید قفل و ره پیدا شود
سوی بیجایی شما را جا شود[4]
بىشك، رسیدن به این مرحله از تهذیب و تزكیه علاوه بر توفیقات الهیه و امدادهاى غیبیه مبارزه پىگیر با هواى نفس لازم دارد و كسى كه نتواند از خواستههاى درونى خود چشم بپوشد و هر چه دلش خواست انجام بدهد، هرگز به این مقام نمىرسد.
اگر دل از غم دنیا جدا توانی کرد
نشاط و عیش به باغ بقا توانی کرد
و گر به آب ریاضت برآوری غسلی
همه کدورت دل را صفا توانی کرد
ولیک این عمل رهروان چالاک است
تو نازنین جهانی، کجا توانی کرد[5]
خلاصه اینكه دلى مىتواند صفا و نورانیت پیدا كند كه خواست پروردگار را بر هواى خویش مقدّم دارد و جز او هوایى دیگر در سر نپروراند. و به دیگر سخن، كسى مىتواند در زمره مخلّصین قرار گیرد كه تمام اعمالش تنها براى خدا باشد، چنانكه خاتم پیامبران صلّى اللّه علیه و آله به ابلاغ و اعلام این نكته مأمور بوده كه فرمود:
قُلْ انَّ صَلوتى وَ نُسُكى وَ مَحْیاىَ وَ مَمَاتى لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ لا شَریكَ لَهُ وَ بِذلِكَ امِرْتُ وَ أنَا اوَّلُ الْمُسْلِمینَ.[6]
بگو نماز و تمام عبادات و زندگى و مرگ من همه براى خداوند پروردگار جهانیان است، كه شریكى براى او نیست و به همین اخلاص كامل دستور یافتهام و من نخستین مسلمانم.
اخلاص در احادیث
در روایات و احادیث ائمه معصومین سلام اللّه علیهم در باره اخلاص تأكید فراوانى دیده مىشود، زیرا- چنانكه گفته شد- مسئله اخلاص بسیار دقیق و ظریف است و قبولى اعمال بستگى به مقدار خلوص انسان دارد و هر چه اخلاص بیشتر و كاملتر باشد عمل ارزشمندتر است. اخلاص یك پدیده تصوّرى و تخیلى و تحمیلى نیست كه با تصوّر و خیال و یا با بازى با الفاظ بتوان آن را ایجاد كرد بلكه یك واقعیت و حقیقت قلبى است كه تنها با استمداد از عنایت الهى و ریاضت نفسانى حاصل مىشود. چه بسا افرادى كه به گمان خود مخلصاند ولى، در واقع، با اخلاص فاصله بسیار دارند و غرق در هوى پرستى و خود پرستى هستند.
پیامبر اكرم صلّى اللّه علیه و آله و سلم فرمود: جبرئیل به من خبر داد كه خداوند عزّ و جلّ فرموده است:
الاِخلاصُ سِرٌّ مِن أسرَارِى اِستَودَعتُهُ قَلبَ مَن أحبَبتُ مِن عِبادِى.[7]
اخلاص سرّى از اسرار من است كه آن را در دل بندگانى كه دوستشان مىدارم به امانت مىسپارم.
حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها فرمود:
مَن أصعَدَ إلَى اللّه عزّوجلّ خَالصَ عِبادَتِه أهبَطَ اللّه عزّوجلّ إلَیهِ أفضَلَ مَصلِحَتِه.[8]
هر كس كه عبادت خالص خود را به سوى خدا بالا بفرستد خداى عزّ و جلّ بالاترین مصلحت را برایش فرو مىفرستد.
از امام هشتم حضرت على بن موسى الرضا علیه السلام نقل شده است كه فرمود:
أنَّ اَمیرالمُؤمنینَ صَلواتُ اللّهِ عَلیهِ كَان یقُول: طُوبَى لِمَن أخلَصَ لِلّهِ العِبادَةَ وَ الدُّعاءَ وَ لَم یشغَل قَلبَه بِما تَرَى عَینَاه وَ لَم ینسَ ذِكرَ اللّهِ بِما تَسمَعُ أذناهُ وَ لَم یحزَن صَدرُهُ بِمَا اُعطِىَ غَیرَهُ؟[9]
امیر المؤمنین علیه السلام پیوسته مىگفت: خوشا به حال كسى كه عبادت و دعایش را براى خدا خالص كند و دلش را به آنچه مىبیند مشغول ندارد و به خاطر آنچه گوشش مىشنود خدا را فراموش نكند و براى آنچه به دیگران دادهاند اندوهگین نباشد.
امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه شریفه «... لِیبْلُوَكُمْ ایكُمْ احْسَنُ عَمَلًا ...»[10] فرمود:
لَیسَ یعنى أكثرُكُم عَملاً وَ لكِن أصوَبُكُم عملاً وَ إنّمَا الإصَابَةُ خَشیةُ اللّه وَ النّیةُ الصّادِقةُ وَ الخَشیةُ ثُمَّ قَالَ: الإبقاءُ عَلَى العَمَلِ حَتّى یخلَصُ أشَدُّ مِنَ العَمَلِ ....[11]
مقصود خداوند از «أیكُمْ أحْسَنُ عَمَلًا» كسى است كه صحیحتر عمل مىكند نه آنكه بیشتر عمل مىكند، و عمل صحیح آن است كه با خدا ترسى و صدق نیت همراه باشد. سپس فرمود: نگهدارى عمل [از آلودگى] سختتر از خود عمل است ....
البته، باید دانست كه تحصیل اخلاص و تشخیص آن بسیار دشوار و دقیق است و سفر در این وادى ریاضت و كوشش فراوان لازم دارد، چنانكه رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلم فرمود:
الشِّركُ أخفَى فِی أمّتِى مِن دَبیبِ النَّملِ عَلَى الصَّفَا.[12]
در امّت من شرك از راه رفتن مورچه بر سنگ خارا پوشیدهتر است.
احادیثى كه در باره اخلاص وارد شده به سه بخش تقسیم مىشود:
بخش اوّل: نشانههاى اخلاص
بخش دوّم: عوامل و اسباب اخلاص
بخش سوّم: آثار و فواید اخلاص
خودآزمایی
1- تفاوت مخلَّص (به فتح لام) و مخلِص (به كسر لام) را شرح دهید؟
2- چه كسانى مىتواند در زمره مخلّصین قرار گیرند؟
3- امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه شریفه «... لِیبْلُوَكُمْ ایكُمْ احْسَنُ عَمَلًا ...» چه فرمودند؟
پینوشتها
[1] عنكبوت- 65.
[2] لقمان- 32.
[3] یونس- 22 و 23.
[4] مثنوى معنوى، دفتر پنجم، ص 876.
[5] كشكول شیخ بهایى، ج 2- ص 267.
[6] انعام- 162 و 163.
[7] بحار الانوار، چاپ بیروت، ج 67- ص 249، حدیث 24، منیة المرید، ص 43.
[8] بحار الانوار، ج 67- ص 249.
[9] اصول كافى، ج 2- ص 16، باب الاخلاص، حدیث 3.
[10] ملك- 2: تا بیازمایدتان كه كدامیك از شما در عمل نیكوتر است ....
[11] اصول كافى، ج 2- ص 16، تفسیر المیزان، ج 20- ص 11، بحار الانوار، چاپ بیروت، ج 67- ص 230، الاخلاق شبّر، ص 17 با اندكى تفاوت.
[12] مستدرك الوسائل، ج 1- ص 12.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله محمدرضا مهدوی کنی