فصل هفدهم: خدمت به بندگان خدا| ۲
خواری دنیا و آخرت
در روایت دیگری امام صادق علیه السلام فرمود:
مامِنْ مُؤمِنٍ یخْذُلُ أخاهُ وَ هُوَ یقْدِرُ عَلی نُصْرَتِهِ إلاّ خَذَلَهُ اللهُ فِی الدُّنْیا وَ الْاخِرَةِ.[1]
هر مؤمنی كه برادر دینی خود را یاری ندهد با اینكه قدرت این كار را دارد خداوند او را به حال خود واگذارد و در دنیا و آخرت خوار و ذلیلش كند.
خیانت به خدا و پیامبر
در روایت دیگری آمده است كسی كه از برآوردن حاجت برادر دینی خود دریغ ورزد به خدا و رسول خیانت كرده و اهل جهنم است. امام صادق علیه السلام فرمود:
أَیما مُؤْمِنٍ مَنَعَ مُؤْمِناً شَیئاً مِمّا یحْتاجُ إِلَیهِ وَ هُوَ یقْدِرُ عَلَیهِ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ مِنْ عِنْدِ غَیرِهِ أَقامَهُ اللهُ یوْمَ الْقِیامَةِ مُسْوَدّاً وَجْهُهُ مُزْرَقَةً عَیناهُ مَغْلُولَةً یداهُ إِلى عُنُقِهِ فَیقالُ هذَا الْخائِنُ الَّذِی خانَ اللهَ وَ رَسُولَهُ ثُمَّ یؤْمَرُ بِهِ إِلَى النّارِ.[2]
هر مؤمنی كه دست رد بر سینهی برادر نیازمندش بزند با اینكه میتواند از پیش خود یا دیگران نیاز او را برآورد خداوند روز قیامت او را با روی سیاه و چشم كبود و دستهای به گردن بسته وامیدارد و سپس گفته میشود این است آن خیانتكاری كه به خدا و پیامبرش خیانت كرده. آنگاه دستور داده میشود كه وی را به دوزخ ببرند.
محروم شدن از رحمت خدا
امام صادق علیه السلام فرمود:
مَنْ كانَتْ لَهُ دارٌ فَاحْتاجَ مُؤمِنٌ إلی سُكْناها فَمَنْعَهُ إیاها قالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ یا مَلائِكَتی أبَخِلَ عَبْدی علی عبدی بِسُكْنَی الدّار الدُّنْیا وَ عِزَّتی وَ جَلالی لا یسْكُنُ جَنانی أبَداً.[3]
كسی كه خانهای دارد و مؤمنی به اقامت در آن نیازمند باشد با این حال او را از اقامت در آن خانه محروم كند خدای عزّوجلّ به فرشتگانش خطاب میكند: ای فرشتگان من! چرا این بنده از واگذاردن خانهاش به بندهی دیگرم بخل ورزید؟ به عزّت و جلالم سوگند كه او هرگز ساكن بهشت من نخواهد شد.
این روایات و نمونههای فراوانی از این قبیل، بیان كنندهی آن است كه اگر كسی بتواند نیاز برادر ایمانی خود را برآورَد و كوتاهی كند مورد غضب خداوند متعال قرار خواهد گرفت و ذلّت و خواری دنیا و آخرت را برای خویش آماده ساخته است؛ از این رو هر كس میتواند در خدمت برادران دینی خود باشد باید مضایقه نكند و اگر كسی به او روی آورَد با روی باز از او استقبال نماید و آن را نعمتی از نعمتهای پروردگار بداند، زیرا از نعمتهای بزرگ خداوند حاجتها و تقاضاهای بندگان خدا است كه به انسان اعطا میشود. و خوشا به حال آنان كه درِ خانه خویش را به روی مردم باز گذارند و بدا به حال كسانی كه به آستانهی خود كسی را راه ندهند.
امام صادق علیه السلام میفرماید:
إنَّ الرَّجُلَ لَیسْألُنِی الْحاجَةَ فَاُبادِرُ بِقَضائِها مَخافَةَ أنْ یسْتَغْنِی عَنْها فَلا یجِدُ لَها مَوْقِعاً إذا جائَتْهُ.[4]
کسی كه برای حاجتی نزد من میآید از ترس اینكه نكند حاجت او از طریق دیگری برآورده شود زودتر اقدام میكنم و نیاز وی را برمیآورم تا این توفیق نصیب من گردد.
ثواب رفع حوایج مؤمنان
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود:
مَنْ قَضی لِأخیهِ الْمُؤمِنِ حاجَةً قَضَی اللهُ عَزَّوجَلَّ لَهُ یوْمَ الْقِیامَةِ مِأَةَ ألْفِ حاجَةٍ من ذلك، أوَّلُهَا الْجَنَّةُ وَ مِنْ ذلِكَ أن یدْخِلَ قَرابَتَهُ وَ مَعارِفَهُ وَ أخْوانَهُ الْجَنَّةَ بَعْدَ أنْ لا یكُونُوا نُصّاباً.[5]
كسی كه یكی از خواستههای برادر دینی خود را برآورَد خداوند عالم در روز قیامت صدهزار خواستهی او را بر میآورد كه نخستین آنها بهشت است و از جملهی این پاداشها آن است كه خویشان و آشنایان و برادران دینی او را نیز وارد بهشت میكند و به شرط اینكه ناصبی نباشند.
و نیز فرمود:
قَضاءُ حاجَةِ الْمُؤمِنِ خَیرٌ مِنْ عِتْقِ ألْفِ رَقَبَةٍ وَ خَیرٌ مِنْ حُمْلانِ ألفِ فَرَسٍ فی سَبیلِ اللهِ.[6]
روا ساختن حاجت مؤمن از آزاد ساختن هزار بنده و بار كردن هزار اسب در راه خدا [: فرستادن به جهاد] بهتر است.
و در روایت دیگری فرمود:
ما قَضی مُسْلِمٌ لِمُسْلِمٍ حاجَةً إلاّ ناداهُ اللهُ تَبارَكَ وَ تَعالی عَلَی ثَوابُكَ وَ لا أرْضی لَكَ بِدُونِ الْجَنَّةِ.[7]
هر مسلمانی كه حاجت مسلمان دیگر را برآورَد خداوند متعال به او ندا میدهد كه ثواب تو با من است و به كمتر از بهشت برای تو راضی نمیشوم.
در حدیثی كه امیرمؤمنان علیه السلام از رسول گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم نقل كرده است میخوانیم:
مَنْ قَضی لِأَخیهِ الْمُؤمِنِ حاجَةً كانَ كَمَنْ عَبَدَاللهَ دَهْرَهُ.[8]
كسی كه حاجت برادر دینی خود را برآورَد مانند كسی است كه همهی عمر خدا را عبادت كرده باشد.
و فرمود:
مَنْ سَعی فی حاجَةِ أَخیهِ الْمُؤمِنِ فَكَاَنَّما عَبَدَاللهَ تِسْعَةَ الافِ سَنَةٍ صائِماً نَهارَهُ قائِماً لَیلَهُ.[9]
كسی كه برای برآوردن حاجت برادر مؤمن خود كوشش كند مانند این است كه نُه هزار سال خدا را عبادت كرده باشد كه روزها را به روزهداری و شب را به شب زندهداری بگذراند.
همچنین امیرمؤمنان علیه السلام به كمیل بن زیاد فرمود:
یا كُمَیلُ مُرْ أهْلَكَ أنْ یرُوحُوا فی كَسْبِ الْمَكارِمِ، وَ یدْلِجُوا فی حاجَةِ مَنْ هُوَ نَائِمٌ، فَوَالَّذی وَسِعَ سَمْعُهُ الْأصْواتَ ما مِنْ أحَدٍ أوْدَعَ قَلْباً سُرُوراً إلاّ وَ خَلَقَ اللهُ لَهُ مِنْ ذلِكَ السُّرُورِ لُطْفاً فَإذا نَزَلَتْ بِهِ نائِبَةٌ جَری إلَیها كَالْماءِ فِی انْحِدارِهِ حَتّی یطْرُدَها عَنْهُ کَما تُطْرَدُ غَریبَةُ الْإبِلِ.[10]
ای كمیل! خاندان و خویشان خود را وادار كن كه روزها در پی كسب فضایل و مكارم باشند و شبها در انجام حوایج مردمی كه خوابند بكوشند. سوگند به كسی كه تمام صداها را میشنود، هر كس سرور و خوشحالی در قلبی ایجاد كند خداوند به عوض آن برایش لطف و مهربانی میآفریند كه هرگاه مصیبت و اندوهی به او برسد این لطف مانند آب به سوی آن سرازیر میشود تا آن مصیبت را از او دور كند، همانگونه که ساربان شتر غریب را از گلّه دور میسازد.
خلاصه آنكه آنقدر دربارهی اهمیت كمك به برادران دینی و برآوردن حوایج آنان سفارش شده است كه اگر كسی برای رفع حاجت برادر دینی خود گام بردارد ولی موفق نشود باز هم اجر زیادی نزد خدا دارد، تا آنجا كه امام باقر علیه السلام فرمود:
أوْحَی اللهُ عَزَّوَجَلَّ إلی مُوسی أنَّ مِنْ عِبادی مَنْ یتَقَرَّبُ إلَی بِالْحَسَنَةِ فَأُحَكِّمُهُ فِی الْجَنَّةِ فَقالَ مُوسی یا رَبِّ وَ ما تِلْكَ الْحَسَنَةُ؟ قالَ یمْشی مَعَ أخیهِ الْمُؤمِنِ فی قَضاءِ حاجَتِهِ قُضِیتْ أوْلَمْ تُقْضَ![11]
خدای عزّوجلّ به موسی [علیه السلام] وحی فرمود: همانا از جملهی بندگانم كسی است كه به وسیلهی حسنه و كار نیك به من تقرّب جوید و من او را در بهشت حاكم سازم [: بهشت را در اختیار او گذارم]. موسی عرض كرد: پروردگارا! آن كار نیك چیست؟ فرمود: اینكه همراه برادر مؤمنش در راه برآوردن حاجت او گام بردارد، چه آنكه برآورده شود یا نشود.
امام صادق علیه السلام فرمود:
وَ ما مِنْ مُؤمِنٍ یمْشی لِأخیهِ فی حاجَةٍ إلاّ كَتَبَ اللهُ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةً وَ حَطَّ عَنْهُ بِها سَیئَةً وَ رَفَعَ لَهُ بِها دَرَجَةً.[12]
هر مؤمنی كه برای برآوردن حاجت برادر مؤمن خود گام بردارد خداوند متعال برای هر قدمی یك ثواب مینویسد و یك گناه از او كم میكند و یك درجه در بهشت به مقام او میافزاید.
در روایتی رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلم فرمود:
مَنْ مَشی فی حاجَةِ أخیهِ الْمُسْلِمِ كَتَبَ اللهُ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ سَبْعینَ حَسَنَةً وَ كَفَّرَ عَنْهُ سَبْعینَ سَیئَةً.[13]
كسی كه جهت برآوردن حاجت برادر مسلمان خود گام بردارد خداوند متعال برای هر قدمی هفتاد ثواب در نامهی عمل او مینویسد و هفتاد گناه او را میبخشد.
دو تذكّر لازم:
1.عرض حاجت نزد برادران دینی دلیل بر امید و اعتماد و اتكای به آنها است. انسان باید در برابر این احساس عملاً به گونهای برخورد كند كه موجب تضعیف آن نشود بلكه آن را تأیید و تأكید نماید، همان گونه كه امام صادق علیه السلام فرمود:
كَفی بِالْمَرءِ اعْتِماداً عَلی أخیهِ أنْ ینْزِلَ بِهِ حاجَتَهُ.[14]
در اثبات اعتماد به برادر دینی همین بس كه شخص حاجتش را نزد او آورد.
2. در فرهنگ اسلامی از حوایج مردم تعبیر به نعمت و رحمت شده است. بنابراین، افرادی كه در اثر تمكّن مالی یا موقعیت خاص اجتماعی در معرض هجوم امواج تقاضاها و حاجتها واقع میشوند باید بدانند كه درهای رحمت الهی به روی آنان گشوده شده و هیچ كس از فراوانی نعمت خسته و ملول نمیشود. به این جهت حضرت امام حسین علیه السلام فرمود:
إنَّ حَوائِجَ النّاسِ إِلَیكُمْ مِنْ نِعَمِ اللهِ عَلَیكُمْ فَلا تَمِلّوا النِّعَمَ.[15]
... از نعمتهای خدا این است كه مردم حوایج خود را نزد شما میآورند، پس از نعمتهای خدا [كه حاجت مردم است] ناراحت نشوید.
همچنین امام هفتم علیه السلام در ضمن روایتی فرمود:
مَنْ أَتاهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فی حاجَةٍ فَإِنَّما هِی رَحْمَةٌ مِنَ اللهِ تَبارَکَ وَ تَعالی ساقَها إلَیْهِ...[16]
كسی كه برادر مؤمنِ حاجتمندِ او نزد وی برود تا نیازش را برطرف سازد رحمتی است كه خدا به سوی او فرستاده است...
بنابراین، هر انسان مسلمانی باید از این نعمتها و رحمتهای پروردگار بخوبی استقبال كند و تا آنجا كه توان دارد در برآوردن حاجت حاجتمندان بكوشد و در صورتی كه قدرت نداشته باشد حدّاقل با بیانی امیدوار كننده جوابش را بدهد، كه پیامبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلم این گونه بود:
مَنْ سَألَهُ حاجَةً لَمْ یرُدَّهُ إلاّ بِها أوْ بِمَیسُورٍ مِنَ الْقَوْلِ.[17]
یعنی آن حضرت صلّی الله علیه و آله و سلّم هیچگاه صاحب حاجت را برنمیگرداند مگر با حاجت برآورده شده و در صورتی كه توان برآوردن حاجت او را نداشت حدّاقل با سخنان امیدواركننده پاسخ او را میداد.
ای دوست تا که دسترسی داری / حاجت برآر اهل تمنّا را
زیرا که جستن دل مسکینان / شایان سعادتی است توانا را
به هر حال، اگر كسی نمیتواند نیاز نیازمندی را برآورد باید به گونهای با او سخن بگوید كه دل شكسته و مأیوس نشود.
قرآن مجید میفرماید:
وَ إِمّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغاءَ رَحْمَةٍ مِنْ رَبِّكَ تَرْجُوها فَقُلْ لَهُمْ قَوْلاً مَیسُوراً.[18]
و هرگاه از آنها [: مستمندان] روی برتابی و انتظار رحمت پروردگارت را داشته باشی [تا گشایشی در كارت پدید آید و به آنها كمك كنی] با گفتار نرم و آمیخته با لطف با آنها سخن بگو.
رسول گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله و سلم پس از نزول این آیه هنگامی كه كسی از ایشان چیزی طلب میكرد و حضرت چیزی نداشت كه به او بدهد میفرمود:
یرْزُقُنَا اللهُ وَ إیاكُمْ مِنْ فَضْلِهِ.[19]
امیدوارم خدا ما و تو را از فضلش روزی دهد.
از این رو كسی كه نمیتواند حاجت نیازمندی را برآورد باید با گفتن سخنانی امیدوار كننده از قبیل اینكه «امیدوارم خدا نیازت را برطرف كند، من نیز تا آنجا كه در توان داشته باشم برای تو تلاش میكنم» او را دلداری دهد نه اینكه با پرخاشگری و تندی با او روبرو شود و او را ناامید برگرداند. چنین كسی در آخرت در امان خدا نخواهد بود، زیرا كسانی در امان خواهند بود كه در دنیا پناهگاه صاحبان حاجت باشند و این همان است كه حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود:
إِنَّ للهِ عِباداً مِنْ خَلْقِهِ فی أرْضِهِ یَفْزَعُ الْعِبادُ إِلَیْهِمْ فی حَوائِجِ الدُّنْیا وَ الْاخِرَةِ أُولئِكَ هُمُ الْمُؤمِنُونَ حَقّاً امِنُونَ یَوْمَ الْقِیامَةِ.[20]
خدای متعال در روی زمین بندگانی دارد كه مردم در انجام خواستههای دنیوی و اخروی خود به آنان پناه میبرند و آنها مؤمنان حقیقی بوده و روز قیامت در امان خدا هستند.
خودآزمایی
1- چه عقوبتی در انتظار مؤمنی است كه برادر دینی خود را یاری نمیکند با اینكه قدرت این كار را دارد؟
2- دو حدیث درباره ثواب رفع حوایج مؤمنان بیان کنید.
3- اگر كسی نمیتواند نیاز نیازمندی را برآورد باید چگونه رفتار کند؟
پینوشتها
[1]. بحارالانوار، چاپ بیروت، ج 71 / صفحه 312 و ج 72 / صفحه 17؛ امالی صدوق، چاپ بیروت، مجلس 73، صفحه 393، حدیث 16.
[2]. اصول کافی، ج۲ / ص ۳۶۷؛ معراجالسعاده، ص ۳۸۵؛ محاسن برقی، ج ۱/ ص ۱۰۰.
[3]. اصول کافی، ج۲ / ص ۳۶۷، حدیث ۳.
[4]. بحارالانوار، چاپ بیروت، ج 71 / صص ۲۸۶ و ۳۱۷.
[5]. اصول كافی، ج 2 / ص 193، حدیث 1 با اندكی تفاوت.
[6]. همان، حدیث 3؛ بحارالانوار، ج 71 / صفحه 324؛ اختصاص مفید، ص 26 با اندكی تفاوت.
[7]. قرب الاسناد، ص 19؛ اصول كافی، چاپ اسلامیه، ج 2 / ص 194، حدیث 7؛ بحارالانوار، چاپ بیروت، ج 71/ ص 285.
[8]. بحارالانوار، چاپ بیروت، ج 71 / ص 302، حدیث 4.
[9]. همان، ص 315.
[10]. نهج البلاغهی فیض الاسلام، حكمت 249.
[11]. الجواهر السنیه، ص 441، اصول كافی، ج 2 / ص 195، حدیث 12.
[12]. اختصاص مفید، ص 27.
[13]. مكاشفة القلوب غزالی، ص 131.
[14]. اصول كافی، ج 2 / ص 198، 131، حدیث 8.
[15]. بحارالانوار، چاپ بیروت، ج 71 / ص 318.
[16]. اصول كافی، ج 2 / ص 196، وسائل الشیعه، ج 11 / ص 578، حدیث 9.
[17]. المحجّة البیضاء، ج 4 / ص 161.
[18]. اسراء / ۲۸.
[19]. مجمع البیان، چاپ اسلامیه، ج 3 / ص 411.
[20]. تحف العقول، ص 281. این حدیث مضمون در بحارالانوار (چاپ بیروت، ج 74 / صفحه 157) نقل شده است.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله محمدرضا مهدوی کنی