کد مطلب: ۴۹۶۴
تعداد بازدید: ۷۴۵
تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱۴۰۰ - ۲۰:۱۸
پیام‌های عاشورا| ۳۵
مسأله، مسأله‌ی گریه نیست، مسأله، مسأله‌ی تباکی نیست، مسأله، مسأله‌ی سیاسی است که ائمّه با همان دید الهی که داشتند، می‌خواستند که این ملّت‌ها را با هم بسیج کنند و یکپارچه کنند، از راه‌های مختلف اینها را یکپارچه کنند تا آسیب‌پذیر نباشد.

فصل هفتم: پیام‌های احیاگری| ۳

 

۸. احیای عاشورا


از محورهای عمده‌ی احیاگری نسبت به اصل عاشورا، برنامه‌های گسترده و یادآورانه‌ای است که از سوی امامان شیعه(ع) نسبت به این حادثه انجام می‌گرفت یا توصیه می‌شد.
امویان برای پوشاندن رسوایی خویش از آن جنایت بزرگ، پیوسته سعی در کتمان و فراموشاندن آن داشتند. ائمّه شیعه نیز برای افشای چهره‌ی دشمن و بیان مظلومیّت اهل بیت و توجّه دادن به فرهنگ سازنده‌ی جهاد و شهادت که در قیام عاشورا نهفته بود، همواره آن را زنده نگاه می‌داشتند.
تأکید فراوان بر زیارت سیدالشهدا(ع)، بیان فضیلت بسیار برای گریستن در سوگ امام حسین(ع) و شهدای کربلا، برگزاری مجالس عزا و گریه از سوی خود امامان برای کشتگان کربلا، تشویق به سرودنِ شعر و خواندن مرثیه و مراسمی از این قبیل، هر یک سهمی عمده داشت تا آن حادثه‌ی الهام بخش برای همیشه زنده بماند و به فراموشی سپرده نشود.
امام صادق(ع) به جعفر بن عفّان طایی فرمود: شنیده‌ام درباره‌ی حسین بن علی(ع) شعر و مرثیه می‌گویی و خوب هم می‌سرایی. گفت: آری. سپس برخی از اشعارش را در محضر امام صادق(ع) خواند. آن حضرت و حاضران به شدّت گریه کردند و اشک‌هاشان بر صورت‌ها جاری شد.
امام فرمود: ای جعفر! سوگند به خدا، در این لحظه که مرثیه‌ی حسین(ع) را می‌خواندی، فرشتگان خدا شاهد و شنوای سخن تو بودند. آنان نیز همچون ما گریستند. خداوند بهشت را بر تو لازم کرد و تو را آمرزید. سپس امام صادق(ع) فرمود:
ما مِنْ اَحَدٍ قالَ فِی الْحُسَیْنِ شِعْراً فَبَکی وَ ابکی بِهِ اِلاّ اَوْجَبَ اللهُ لَهُ الجَّنَة و غَفَرَ لَهُ.[1]
هیچ کس نیست که برای حسین بن علی(ع) شعری بگوید و بگرید و بگریاند، مگر آنکه خداوند بهشت را بر او واجب سازد و او را بیامرزد.
این همه ستایش و ثواب برای گریاندن و گریستن و نوحه‌خوانی و مرثیه، برای آثار احیاگرانه‌ی آن نسبت به حادثه‌ی عاشورا است. به تعبیر امام خمینی(قدس سره):
با این هیاهو، با این گریه، با این نوحه‌خوانی، با این شعر خوانی، با این نثرخوانی، ما می‌خواهیم این مکتب را حفظ کنیم، چنانچه تا حالا هم حفظ شده.[2]
در حدیثی آمده که امام باقر(ع) به پیروان خویش چنین دستور می‌داد:
بر حسین(ع) ندبه و گریه کنند، به اهل خانه دستور داده شود که بر حسین بگریند و در خانه‌ها، مراسم گریه و عزاداری و ناله سر دادن در غم حسین(ع) باشد، و اهل خانه و شیعیان به یکدیگر تعزیت و تسلیت گویند.[3]
این برنامه‌ها برای جلوگیری از فراموش شدن عاشورا و سبب «احیاء امر» است. چیزی که خود معصومین(ع) تأکید داشتند خط و برنامه و هدف و «امر» ما را زنده نگهدارید.
امام خمینی«ره» درباره‌ی اینگونه برنامه‌ها نیز فرموده است:
این مجالسی که در طول تاریخ بر پا بوده و با دستور ائمّه(ع) این مجالس بوده است... ائمّه این قدر اصرار کردند به اینکه مجمع داشته باشید، گریه بکنید، چه بکنید، برای اینکه این حفظ می‌کند کیان مذهب ما را... .[4]
در آن شرایط خفقان‌بار که از سوی امویان و عباسیان نسبت به خطّ اهل بیت(ع) اعمال می‌شد، این‌گونه مجالس و نوحه‌ها و محفل‌های ذِکر و احیاگری، حسّ عدالتخواهی و انتقام‌جویی از ستمگران را در جان عزاداران زنده می‌کرد و عرصه را نیز برای ظالمان تنگ می‌ساخت، چون هرکدام از اینها فریاد اعتراضی برضدّ ظلم و تلاشی برای احیای یاد ستمدیدگان و شهیدان بود و علاوه بر بُعد عاطفی، بُعد سیاسی هم داشت.
امام امّت می‌فرمود:
«مسأله، مسأله‌ی گریه نیست، مسأله، مسأله‌ی تباکی نیست، مسأله، مسأله‌ی سیاسی است که ائمّه با همان دید الهی که داشتند، می‌خواستند که این ملّت‌ها را با هم بسیج کنند و یکپارچه کنند، از راه‌های مختلف اینها را یکپارچه کنند تا آسیب‌پذیر نباشد.»[5]
«گریه کردن بر شهید، نگهداشتن، زنده نگهداشتن نهضت است.»[6]
«این‌که برای عزاداری، برای مجالس عزا، برای نوحه‌خوانی، برای اینها این همه ثواب داده شده است، علاوه بر آن امور عبادی‌اش و روحانی‌اش، یک مسأله مهمّ سیاسی در کار بوده است. آن روز که این روایات صادر شده است، روزی بوده است که این فرقه‌ی ناجیه مبتلا بودند به حکومت اموی و بیشتر عباسی و یک جمعیت بسیار کمی، یک اقلیّت کمی در مقابل قدرت‌های بزرگ. در آن وقت، برای سازمان دادن به فعالیّتِ سیاسی این اقلیّت، یک راهی درست کردند که این راه، خودش سازمان‌ده است... شیعیان با اقلّیت آن وقت، اجتماع می‌کردند و شاید بسیاری از آنها هم که نمی‌دانستند مطلب چه هست، ولی مطلب سازماندهی یک گروه اقلیّت در مقابل آن اکثریّت‌ها و در طول تاریخ این مجالس عزا که یک سازماندهی سرتاسری کشورها هست، کشورهای اسلامی هست، و در ایران که مهد تشیّع و اسلام و شیعه هست، در مقابل حکومت‌هایی که پیش می‌آمدند و بنای این را داشتند که اساس اسلام را از بین ببرند، اساس روحانیّت را از بین ببرند، آن چیزی که در مقابل اینها، آنها را می‌ترساند، این مجالس عزا و این دستجات بود.»[7]
سنّت سوگواری برای امام حسین(ع) و شهدای عاشورا هم نگهبان حقیقتِ آن حادثه‌ی الهام‌بخش است، هم در سایه‌ی حفظ و حیات و بقای آن خاطره، نگهبانی از دین و ارزش‌های اسلامی نهفته است.[8]


۹. زیارت کربلا


جلوه‌ی دیگری از احیاگری نسبت به قیام عاشورا، حضور در کنار تربت آن احیاگران دین و زیارت مرقد امام حسین(ع) در کربلا است. غیر از آثار تربیتی، روحی و سازندگی‌های معنوی و اخلاقی که در زیارتِ تربت پاکان و مزار اولیای دین نهفته است. زیارت کربلا ویژگی دیگری هم دارد و آن بهره گرفتن از این کانون شور و حماسه برای مبارزه در راه حق و جانفشانی در راه دین و خداست.
علی‌رغم ممنوعیّت‌هایی که از سوی خلفای اموی و عباسی نسبت به زیارت کربلا انجام می‌گرفت، امامان پیوسته به آن تشویق و توصیه می‌کردند و با بیان فضایل بیشمار برای زائران قبر سیدالشهدا(ع)، برنامه داشتند که این کانون معنویّت و شور و حماسه، پیوسته زنده و مطرح بماند و آن را یکی از نشانه‌های هم خطّی با امامان و وفای به عهد و بیعت شیعه با ائمّه(ع) می‌دانستند.
امام صادق(ع) فرمود:
مَنْ لَمْ یَأْتِ قَبْرَ الْحُسَیْن(ع) وَ هُوَ یَزْعَمُ اَنَّهُ لَنا شیعَةٌ حَتّی یَمُوتَ فَلَیْسَ هُوَ لَنا بِشیعَةٍ.[9]
کسی که به زیارت حسین بن علی(ع) نرود تا بمیرد، هر چند خود را شیعه‌ی ما بپندارد، شیعه و پیرو ما نیست.
در روایت دیگری فرموده است:
زَیارَةُ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیُّ واجِبَةٌ عَلی کُلِّ مَنْ یُقِرُّ لِلْحُسَیْنِ بِالْاِمامَةِ مِنَ الله عَزَّ وَ جَلَّ.[10]
هرکس که به امامت حسین بن علی(ع) از ناحیه‌ی خداوند متعال معتقد است، زیارت آن حضرت بر او واجب است.
دعوتی که از سوی ائمّه نسبت به این زیارت انجام گرفته و حتّی در شرایط خوف و خطر و ناامنی فضیلت و ثواب بیشتری برای آن بیان شده است، نشانه‌ی نقش احیاگری زیارت نسبت به حماسه‌ی عاشورا و ارزش‌ها و پیام‌های آن است. امام صادق(ع) به «ابن بُکیر» که درباره‌ی خوفناک بودن راه و منطقه‌ی زیارتی سیدالشهدا(ع) سخن می‌گفت، فرمود:
ای ابن بکیر! آیا دوست نداری خداوند، تو را در راه ما ترسان ببیند؟ آیا نمی‌دانی که هر کس به خاطر ما در هراس و بیم افتد، خداوند او را در سایه‌ی عرش خویش قرار می‌دهد؟[11]
در حدیث دیگری امام صادق(ع) به محمد بن مسلم درباره‌ی همین مسأله فرمود:
ما کانَ مِنْ هذا اَشدَّ فَالثَّوابُ فیهِ عَلی قَدْرِ الْخَوْفِ وَ مَنْ خافَ فی اِتْیانِهِ آمَنَ اللهُ رَوْعَتَهُ یَوْمَ یَقُومُ النّاسُ لِرَبِّ الْعالَمینَ.[12]
هر چه این مسأله، دشوارتر و پرمخاطره‌تر باشد، پاداش زیارت هم به اندازه‌ی آن هراس است. هر کس در راه زیارت حسین(ع) به خطر و هراس افتد، خداوند او را از ترس و وحشت در روز قیامت، ایمن می‌سازد.
و در حدیثی فرمود: «ایتُوا قَبْرَ الْحُسَیْنِ کُلَّ سَنَةٍ مَرَّةً»[13]، سالی یک بار به زیارت قبر امام حسین(ع) بروید.
زیارت کربلا ازآنجا که منشأ حرکت و نهضت و تجمّع هواداران انقلابی اهل بیت(ع) بود، پیوسته محدود و ممنوع بود و زائران، آرامش و آزادی کامل نداشتند. پس از قیام زید بن علی در کوفه و شهادتش در سال 121 هجری منع و مراقبت نسبت به زیارت کربلا بیشتر شد و هشام بن عبدالملک، مأمورانی برای کنترل رفت و آمدها بر آنجا گماشت.[14] در زمان هارون الرشید و متوکّل بارها قبر حسین بن علی(ع) را تخریب و زیارت را ممنوع کردند. حتی در زمان هارون، درختِ سدری را که در آن حوالی، نشانه‌ی قبر حسین(ع) بود، قطع کردند، تا مردم جای قبر را گم کنند و دیگر آنجا تجمّع نکنند.[15]
به دستور متوکّل، هفده بار قبر امام حسین(ع) را خراب کردند.[16] ولی سختگیری‌های مدام خلفا هرگز نتوانست رابطه‌ی مردم را با قبر الهام بخش حسین بن علی(ع) قطع کند. مأموران و والیان به متوکّل خبر می‌دادند که مردم در سرزمین نینوا برای زیارت قبر حسین(ع) جمع می‌شوند و از این رهگذر، جمعیّت انبوهی پدید می‌آید و کانون خطری تشکیل می‌شود. او هم مأموران خود را گسیل می‌داشت تا مردم را متفرّق کنند و آثار قبر را ویران سازند و در کمین زائران سیدالشهدا(ع) بنشینند.[17]
در دستورهای دینی، سفارش شده که کام نوزادان خویش را با تربت سیدالشهدا(ع) و آب فرات بردارید. از جمله امام صادق(ع) فرمود:
حَنِّکُوا اَولادَکم بِتُربَةِ الْحُسَیْنِ فانّها اَمانٌ.[18]
کام فرزندانتان را با تربت حسین بردارید، چرا که آن امان است.
در مورد آب فرات هم اینگونه احادیث آمده است. فضیلت سجده بر تربت سیدالشهدا(ع) و ذکر گفتن با مهری که از تربت امام حسین(ع) ساخته شده باشد نیز روایات متعدّدی داریم. حتّی امام صادق(ع) کیسه‌ای داشت که در آن تربت امام حسین(ع) بود. هنگام نماز بر آن تربت سجده می‌کرد و می‌فرمود: سجود بر تربت حسین، حجابهای هفتگانه را کنار می‌زند.[19]
اینگونه انس و الفت با تربت شهید کربلا، احیاگر آن حماسه‌هاست. به بیان علاّمه‌ی امینی:
آیا بهتر نیست که محلّ سجود، از خاک و تربتی قرار داده شود که در آن، چشمه‌های خونی جوشیده است که رنگ خدایی داشته است؟ تربتی آمیخته با خون کسی که خداوند، او را پاک قرار داده و محبّت او را اجر رسالت محمد(ص) شمرده، خاکی که با خون سرور جوانان بهشت و ودیعه‌ی محبوب پیامبر و خدا عجین گشته است.[20]
نکته‌ی دیگری که در زیارت نهفته است، مفاهیم بلند و آموزنده‌ای است که در متن زیارتنامه‌ها نهفته است. پیشوایان دین با آموزش این متون به شیعه، یادآور ارزشهای دینی و مفاهیم ارزشی نیز بودند. بررسی محتوایی این زیارتنامه‌ها روشنگر بسیاری از نکته‌هاست. علاوه بر آنکه افشاگر ستم آل امیّه نسبت به دودمان رسالت است و علاوه بر آنکه ترسیم روشنی از چهره‌ی نورانی و شخصیّت الهام بخش شهدا دارد، الهام بخش درس‌های اخلاق و معرفت و ایمان نیز می‌باشد. از سوی دیگر روشنگر موضع و خطّ فکری و عملی زائر است و جناح حقگرای او را نشان می‌دهد.[21]
در یک مرور گذرا به متون زیارت، با این واژه‌ها و مفاهیم رو به رو می‌شویم: محبّت، مودّت، موالات، اطاعت، صلوات، سلام، لعن، عهد، شفاعت، توسّل، وفا، جهاد، دعوت، نصرت، تسلیم، تصدیق، صبر، تولّی، تبرّی، مواسات، زیارت، نماز، زکات، امر به معروف و نهی از منکر، تبلیغ، وراثت، مساعدت، معاونت، سعادت، رضا، خونخواهی، جنگ و صلح، تقرّب به خدا، برائت از دشمنان، ولایت، فوز، نصیحت، فدا شدن و... ده‌ها عنوان دیگر.
شوق زیارت، پیوسته عامل برانگیزنده‌ی شیعه در ابراز محبت و ولایت خویش نسبت به امامان معصوم(ع) و شهدای کربلا بوده است. این فرهنگ در طول قرن‌ها همچنان در خانواده‌های موالی اهل بیت(ع)، به عنوان گوهری نفیس، نسل به نسل حفظ شده است.
به دلیل همین آثار و برکات نهفته در پیوند با تربت شهید و کربلای حسین(ع)، امامان تشویق به زیارت کرده‌اند تا آن حماسه‌های خونین، ماندگار و تأثیرگذار بماند. باز هم نوعی احیاگری نسبت به فرهنگ و پیام عاشورا.[22]
نقش اینگونه پیوندها و گرایش‌ها به تربت حسینی و تعظیم شعائر و مراسم عزاداری و نوحه و گریه بر سالار شهیدان، در تاریخ انقلاب اسلامی و سال‌های دفاع مقدّس نیز مشهود بود و از عناصر مهمّ روحیّه بخشی و الگو بودن برای رزمندگان، همان فرهنگ شهادت و زیارت بود و آرزوی بسیجیان رزمنده آن بود که: «یا زیارت یا شهادت».
پیام عاشورا و دستورالعمل‌های ائمّه(ع) نسبت به احیای آن حماسه و یاد کرد مداوم از آن خون‌های مطهّر، آن است که پیوسته باید الهام بخشی خون شهید و مزار شهید و نام و یاد شهید، مورد بهره‌گیری قرار گیرد و برای تداوم فرهنگ شهادت و حفظ و ماندگاری میراث آنان، بزرگداشت و یادبود و مجالس و تکریم و خاطره‌گویی و به کارگیری قلم و هنر و شعر و ادبیّات، هرگز فراموش نشود.


خودآزمایی


1- چرا و چگونه، ائمّه شیعه(ع) همواره قیام عاشورا را زنده نگاه می‌داشتند؟
2- ویژگی دیگر و متمایزی که زیارت کربلا دارد، چیست؟
 

پی‌نوشت‌ها

 
[1]. وسائل الشیعه، ج 10، ص 464.
[2]. صحیفه‌ی نور، ج 8، ص 71.
[3]. وسائل الشیعه، ج 10، ص 468.
[4]. صحیفه‌ی نور، ج 10، ص 217.
[5]. همان، ج 13، ص 153.
[6]. همان، ج 1۰، ص 153.
[7]. همان، ج 1۶، ص ۲۱۷.
[8]. درباره‌ی سوگواری برای سیدالشهداء، احادیث بسیار است. کتاب «چهل حدیث عزاداری» (نشر معروف) گوشه‌ای از این احادیث را در بردارد.
[9]. وسائل الشیعه، ج 10، ص 336.
[10]. همان، ص 346.
[11]. کامل الزیارات، ص 126؛ وسائل الشیعه، ج 10، ص 356.
[12]. بحارالأنوار، ج 98، ص 11.
[13]. همان، ص 13.
[14]. تاریخ النیاحة علی الأمام الشهید، ج 1، ص 126.
[15]. تاریخ الشیعه، محمدحسین المظفّری، ص 89.
[16]. تتمة المنتهی، ص 241.
[17]. تراث کربلا، ص 34.
[18]. وسائل الشیعه، ج 10، ص 410.
[19]. بحارالأنوار، ج 82، ص 153 و 334.
[20]. سیرتنا و سنّتنا، ص 166.
[21]. بحث مبسوط از این موضوع و تحلیل محتوایی زیارتنامه‌ها را در کتاب «کربلا، کعبه‌ی دلها» از مؤلف مطالعه کنید.
[22]. در این زمینه‌ها، ر. ک: «کربلا کعبه‌ی دلها»، نشر مشعر، به قلم نویسنده.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
جواد محدثی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: