فصل هشتم: پیام به بانوان| ۱
عاشورا را نمیتوان در قلمرو قشر خاصّی محدود کرد. تأثیر و درسهای آن برای همگان است. از این رو پیامهایی هم که در این کتاب مطرح شده است، عامّ است و به یک صورت برای زنان و مردان و پیران و جوانان مطرح میشود.
ولی... از آنجا که نیمی از افراد جامعه را بانوان و دختران تشکیل میدهند، و از آنجا که در نهضت عاشورا سهمی عمده و قابل ملاحظه بر دوش بانوان کاروان حسینی استوار بود و «عاشورا»، ماندگاری خود را تا حدّ زیادی مرهون فداکاریها و قهرمانیهای خانوادهی امام حسین(ع)، به خصوص زینب کبری(س) است، در بخشی جداگانه به پیامهای عاشورا خطاب به زنان مسلمان پرداخته شده است، تا هم رسالت اجتماعی سیاسی این قشر را نشان دهد و خنثی کنندهی تبلیغات سوئی باشد که دیدگاه اسلام را محروم کردن زنان از مشارکت در کارهای اجتماعی و حضور در صحنه معرفی میکند، هم نقش زنان را در پشتیبانی از مبارزات مردان و جوانان نشان دهد، هم آمیختن عفاف و پاکدامنی را به تلاش و مجاهدات اجتماعی قابل اجرا بنمایاند، هم به مسئولیّت شهیدپروری و تربیت نسلی با ایمان، شجاع و مدافع حق، توسّط بانوان اشاره کند و هم به تبلیغ و تبیین مرام و اهداف شهیدان بپردازد و نقش ذکر و یاد و روشنگری و پاسداری از خط فکری و عملی شهیدان را یادآور شود.
مجموعهی محورهای مهمّ، ذیل نگرش مستقلّی به حضور زنان در نهضت عاشورا را میطلبد:
ـ مشارکت زنان در جهاد
ـ آموزش و الهام صبر و مقاومت
ـ پیامرسانی پس از یک حماسه و انقلاب و جهاد
ـ روحیهبخشی به رزمندگان و بازماندگان شهدا
ـ مدیریّت خانوادههای شهدا و بازماندگان نهضت در شرایط دشوار
ـ حفظ ارزشها و پایبندی به اصول، حتّی در شرایط اسارت
نکات فوق، میتواند موضوع بحثهایی مبسوط و گسترده در جریانشناسی عاشورا باشد تا نقش زنان را در آن حماسه نشان دهد.
از نگاه دیگر، شناخت آماری از وضعیّت زنان در قیام عاشورا، ایفای آن نقش را روشنتر بیان میکند. در این راستا توجّه به آگاهیهای زیر، در خور تأمّل است:
زنان حاضر در عاشورا، برخی از اولاد علی(ع) بودند و برخی جز آنان، چه از بنیهاشم یا دیگران. از فرزندان امیرالمؤمنین(ع) میتوان از زینب، ام کلثوم، فاطمه، صفیّه، رقیّه و امّ هانی نام برد. سکینه و فاطمه نیز دختران سیدالشهدا(ع) بودند که در نهضت مشارکت داشتند. رباب، عاتکه، مادرِ محسن بن حسن، دختر مسلم بن عقیل، فضّهی نوبیّه، کنیز خاصّ ِامام حسین(ع)، مادر وهب بن عبدالله و... ازجمله زنان حاضر درکربلا بودند.[1]
پنج نفر از خیام امام حسین به طرف دشمن بیرون آمدند. آنان عبارت بودند از: کنیرِ مسلم بن عوسجه، امّ وهب زن عبدالله کلبی، مادر عبدالله کلبی، مادر عمرو بن جناده، زینب کبری علیها السلام که نقش چشمگیرتر از دیگران داشت.
امّ وهب، زنی بود که در عاشورا شهید شد، آن هم بر بالین شوهر شهیدش.
در عاشورا دو زن از فرط خشم و عصبانیّت و احساس، به حمایت از امام برخاستند و جنگیدند: یکی همسر عبدالله بن عمیر، دیگری مادر عمرو بن جناده که یادشان خواهد آمد.
همسر زهیر بن قین (دلهم) در راه کربلا همراه شوهرش به امام حسین(ع) پیوستند.
به نقلی رباب همسر امام حسین(ع)، نیز مادر سکینه و عبدالله رضیع هم در کربلا حضور داشتند.
سخنرانیهای زینب و ام کلثوم و فاطمه بنتالحسین در کوفه و شام، از فصلهای درخشان این حماسه است. و... نقشها و کارهای دیگری که زنان و دختران این کاروان نور، در طول این مسافرت تا رسیدن دوباره به مدینهی پیامبر داشتند.\
سزاوار است که زنان با الهامگیری از نوع عمل و رفتار زنان عاشورایی، حضوری متعهّدانه و متدیّنانه در صحنههای مبارزات سیاسی و فعّالیّتهای اجتماعی داشته باشند.
۱. حضور سیاسی در جامعه
تکلیف اجتماعی یک مسلمان، مخصوص مردان نیست. زنان نیز بنا به تعهّد دینی و مسلمانی خویش، موظّفند نسبت به جریان حق و باطل در جامعه و مسألهی ولایت و رهبری موضع داشته باشند، از رهبری حق دفاع کنند و از حکومت باطل و فسادهای مسئولان نالایق انتقاد کنند و آنجا که پای حمایت از دین در میان است، در صحنه حضور داشته باشند.
در تداوم خطّی که حضرت زهرا(س) در حمایت از امام معصوم(ع) و افشاگری علیه رویّههای ناسالم حکّام داشت، حضرت زینب(س) نیز در نهضت کربلا دوشادوش حسین بن علی(ع) مشارکت داشت. برای ایفای این نقش، در معیّت امام خویش از مدینه تا مکّه و از آنجا تا کربلا آمد و در صحنههای مختلف، حضوری فعّال و تأثیرگذار داشت.
عمدهترین محورهایی که میتوان از «حضور زن در نهضت عاشورا» برداشت کرد، اینهاست:
۱. صبر و پایداری و مقاومت در برابر سختیها و مصیبتها، چه در طول نهضت و چه پس از حادثهی عاشورا؛
۲. شهامت و دلیری در افشای حقایق و گفتن سخن حق در برابر سلطهی جائر که در اسلام از بزرگترین جهادها محسوب میشود؛
۳. پیامرسانی و تبیین و روشنگری در طول سفر، حتّی پس از بازگشت از سفر کربلا به مدینه، که توسّط حضرت زینب، ام کلثوم و دیگر بانوان اهل بیت انجام میگرفت.
۴. کارهای پرستاری، پشتیبانی، امدادگری در روز عاشورا و صحنههای پس از آن؛
۵. روحیّهبخشی و تشجیع نسبت به رزمآوران یا ترغیب مادران یا همسرانِ شهدا نسبت به دفاع از امام و فداکاری در راه حق، در عمل زنان اهل بیت و همسر زهیر، همسر مسلم بن عوسجه، امّ وهب، همسر خولی و... نمونههایی از این قبیل؛
۶. مدیریّت در شرایط بحران، که عمدتاً نقش حضرت زینب(س) بود، به عنوان قافلهسالار اسیران و سرپرست کودکان و حفظ و مدیریّت آن مجموعهی داغدار، در شرایط سخت دوران اسارت و در مقابل نیروهای دشمن و کوچ دشوار شهر به شهر تا رسیدن به شام و سپس به مدینه.
۷. تغییر ماهیّت اسارت و تبدیل آن به آزادسازی انسانها و بیدارگری اذهان جامعه. زینب و امکلثوم و فاطمه دختر امام حسین(ع)، اسیرانِ آزادیبخش بودند و ذهنیّت مردم را نیز از اسیرانِ جنگی متحوّل ساختند.
۸. عمق بخشیدن به بُعد تراژدیک حادثه، که حاصل نفس حضور زنان و دخترکان در یک ماجرا است و تأثیرگذاری عاطفی صحنههای پس از عاشورا و بسیج عواطف به نفع جبههی حق. گریستن و سوگواریهای اهل بیت(ع)، و گریاندن مردم کوفه و شام با سخنرانیهایشان، از عوامل این عمق بخشی به بُعد عاطفی حماسهی عاشورا بود.
۹. مراعات حدود الهی و عفاف و متانت یک زن مسلمان و متعهّد، حتّی در شرایط اسارت و زیر سلطهی سربازان دشمن.
۲. مشارکت در جهاد
بررسی همهی موارد و شواهد این «حضور»، به طول میانجامد. بعنوان نمونه به چند صحنه اشاره میشود، تا روشنگر این بُعد باشد، آن هم از بانوانِ غیر اهل بیت عصمت.
«طوعه»
وقتی حضرت مسلم به نمایندگی از سوی امام حسین(ع) به کوفه اعزام شد و هزاران نفر با او بیعت کردند، با آمدن ابن زیاد به کوفه و دگرگون شدن اوضاع، مردم نیز دور مسلم بن عقیل را خالی کردند و او تنها و غریب و سرگردان در شهر کوفه میگشت و پناه و مأمنی نداشت. طوعه زنی فداکار بود که وقتی مسلم را شناخت، با آنکه شهر پرآشوب بود، او را به خانهی خویش راه داد و پذیرایی کرد و با این عمل مخاطرهآمیز و شجاعانه، وفاداری خویش را به امام حسین(ع) و نمایندهی او نشان داد.[2]
درها همه بسته بود، در قحطی مرد
فریاد نشسته بود، در قحطی مرد
یک زن، شبِ کوچههای بن بستِ غریب
مردانه شکسته بود، در قحطی مرد[3]
و در یک مرحله، خانهی آن زن، میدان رزم مسلم با مهاجمانِ کوفی شد و سرانجام از خانهی طوعه بیرون آمد و در میدانگاه با آن سپاه مهاجم جنگید.[4]
«همسر زهیر»
وقتی سیدالشهدا(ع) در راه کربلا به زهیر بن قین برخورد و قاصدی به طرف خیمهی او فرستاد، ابتدا زهیر نمیخواست اجابت کند و بی میلی نشان داد. ولی همسرش او را تشویق کرد که نزد امام رود و ببیند که پسر پیامبر چه میگوید و با او چه کار دارد؟ همین رفتن بود که زهیر را حسینی ساخت و به امام پیوست.[5] همسرش نیز همراه او آمد و همراه و همسفر زینب و اهل بیت امام شد. اگر تشویق و تحریک همسر زهیر «دلهم بنتِ عمرو» نبود، شاید زهیر توفیق پیوستن به جناح حق و نیل به فوز شهادت در عاشورا را نمییافت!
«امّ وهب»
امّ وهب، همسر عبدالله بن عمیر کلبی بود و در کوفه میزیست. وقتی شوهرش تصمیم گرفت برای یاری سیدالشهدا(ع) شبانه از کوفه به کربلا برود، اصرار کرد تا او را نیز همراه خویش ببرد. آنان شبانه به یاران امام پیوستند. روز عاشورا وقتی شوهرش به میدان رفت، او نیز چوبی به دست گرفت و عازم میدان شد، امّا سیدالشهدا(ع) جلوی او را گرفت و فرمود: بر زنان جهاد نیست. پس از آنکه شوهرش به شهادت رسید، خود را به معرکه رساند و به پاک کردن خون از چهرهی او پرداخت. شمر غلام خود را فرستاد. آن غلام، با گرزی که بر سر آن بانوی رشید کوبید، او را هم شهید کرد.[6]
فرزند امّ وهب نیز در عاشورا به شهادت رسید. مادرش روز عاشورا از مشوّقان او بود تا به جانبازی و فداکاری بپردازد. وقتی وهب (پسر او) پس از مقداری جنگیدن، نزد مادر برگشت و گفت: آیا راضی شدی؟ مادرش گفت: وقتی راضی میشوم که در رکاب حسین(ع) به شهادت برسی. دوباره رفت و جنگید تا شهید شد. امّ وهب، اوّلین زنی بود که از سپاه حسین بن علی(ع) به شهادت رسید[7] و تنها زن شهید در کربلا بود.
«مادر عمرو بن جناده»
کم سن و سالترین شهید کربلا از یاران امام، عمرو بن جنادهی یازده ساله بود. پدرش در حملهی اوّل شهید شد. خودش خدمت امام حسین(ع) آمد و اجازهی میدان طلبید. امام اجازه نمیداد و او اصرار میکرد. امام مراعات حال مادرش را میکرد. ولی او گفت: «اِنَّ اُمّی اَمَرَتْنی»،[8] مادرم دستور داده است که به میدان بروم و لباس رزم بر من پوشانده است.
علاوه بر اینکه مادرش (بحریّة بنت مسعود خزرجی) مشوّق او برای جهاد و شهادت بود، پس از شهادت نیز با روحیهای بزرگ با این مسأله برخورد کرد. سپاه دشمن سر او را به طرف سپاه امام حسین(ع) افکندند. مادرش آن سر مطهّر را برداشت و خطاب به آن میگفت: چه نیکو جهاد کردی پسرم! ای شادی قلبم، ای نور چشمم! سپس سر را پرتاب کرد و با آن کسی را کشت، آنگاه چوبهی خیمه را برداشت و حمله کرد که به وسیلهی آن بجنگد. امام حسین(ع) مانع شد و او را به خیمهی زنان برگرداند.[9]
«همسر مسلم بن عوسجه»
«امّ خلف»، همسر مسلم بن عوسجه از زنان برجستهی شیعه بود که در کربلا حضور داشت و از یاران سیّدالشهدا(ع) بود. وقتی همسرش مسلم شهید شد، پسرش «خَلَف» آمادهی نبرد شد. امام از او خواست که به مراقبت از مادرش بپردازد، امّا مادرش او را به جهاد در راه یاری امام تشویق کرد و گفت: جز با یاری پسر پیغمبر، از تو راضی نخواهم شد. خلف به میدان شتافت و پس از جنگی نمایان به شهادت رسید. وقتی سر او را به طرف مادرش پرتاب کردند، شجاعانه سر را برداشت و بوسید و گریست.[10]
او نیز، هم در تشویق فرزند به مبارزه در راه یاری دین و هم برخورد مناسب و شایسته با شهادت جوانش، الهام بخش مادران شهید است که از تقدیم فرزندان خود برای یاری اسلام، مضایقهای ندارند.
خودآزمایی
1- دو زن که در عاشورا، به حمایت از امام برخاستند و جنگیدند را نام ببرید.
2- عمدهترین محورهایی که میتوان از «حضور زن در نهضت عاشورا» برداشت کرد، را ذکر کنید.
پینوشتها
[1]. زندگانی سیدالشهدا، عمادزاده، ج 2، ص 124.
[2]. الکامل، ابن اثیر، ج 2، ص 541.
[3]. محمدرضا سنگری.
[4]. ارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 58.
[5]. مقتل الحسین، مقرّم، ص 208.
[6]. اعیان الشیعه، ج 3، ص 482؛ انصارالحسین، ص 61.
[7]. بحارالأنوار، ج 45، ص 17.
[8]. انصارالحسین، ص 86.
[9]. تنقیح المقال، مامقانی، ج 2، ص 327.
[10]. ریاحین الشریعه، ج 3، ص 305.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
جواد محدثی