اکنون حجّت خدا روی زمین و درمیان بشر حضرت امام حجّةبنالحسن المهدی ـ عجّلالله تعالی فرجهالشّریف ـ است که دلیل و برهان بر دین و قاطع عذر بندگان خداست تا نگویند اگر حجّت آسمانی معصوم در دسترس ما بود، ما دنبالش میرفتیم. آری اگر خدا آن امام معصوم(ع) را خلق نكرده بود، مردم بر خدا حجّت داشتند، نه خدا بر مردم؛ یعنی، میتوانستند اعتراض كنند و بگویند: خدایا، تو ما را بیرهبر معصوم گذاشتی و ما راه را پیدا نكردیم. ولی خدا حجّت را خلق كرده و او هم الآن زنده و آماده است و غیبت او به علّت صلاحیّت نداشتن بشر در پیروی است.
«... لِئَلّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللهِ حُجَّة...»؛[۱]
برای اینكه مردم بر خدا حجّت نداشته باشند و عذر نداشتن رهبر معصوم نیاورند، او حاضر و آماده است. شما از خود صلاحیّت و اهلیّت نشان دهید تا میان شما بیاید و وقتی آمد، دنبالش حركت كنید و به سعادت ابدی برسید؛ ولی شما دارای چنین آمادگی نیستید؛ شاهدش اینكه یازده امام از پدرانش میان شما آمدند و شما آنها را كشتید. فرق علی(ع) را با شمشیر شكافتید، جنازهی مسموم امام حسن(ع) را تیر باران كردید و بدن قطعهقطعهی حسین(ع) را زیر سم اسبها لگدمال كردید. ابوبكر و عمرها و معاویه و یزیدها را روی سر نشاندید. خدا میگوید: شما جامعهی بشر امتحان خود را دادهاید. دیگر نمیتوانید عذری بیاورید و از من گلایهای داشته باشید كه چرا رهبر معصوم برای ما خلق نكردی؟ خلق كردم. چرا در میان مردم ظاهر نكردی؟ ظاهر كردم. نه یكی و نه دوتا و نه سه تا. یازده امام معصوم میان شما ظاهر كردم، ولی شما همه را یا با شمشیر كشتید یا مسموم كردید و یا در زندان از بین بردید. این آخرینشان است؛ اگر در میان شما ظاهر شود، او را هم میكشید و اگر او كشته شود، نظام عالم مختلّ میشود و لذا برای حفظ نظام عالم باید زنده و غایب از شما باشد تا روزی که صلاحیّت در شما پیدا شود. آن روز او ظاهر میشود.
حاصل آن كه، هم قرآن موجود است و حاضر، هم مجری قرآن زنده است و حاضر. نقص از شماست كه آمادگی پیروی از او را ندارید.
به گفتهی مرحوم خواجه نصیر طوسی(ره):
«وُجُوُدُه لُطْفٌ وَ تَصَرُّفُهُ لُطْفٌ آخَرٌ وَ عَدَمُهُ مِنّا»؛
«وجود امام لطف خداست و تصرّفش در عالم لطف دیگری و عدم تصرّفش از ناحیهی ماست [این ما هستیم که از خود صلاحیّت نشان نمیدهیم]».
مردی در بین راه کربلا به امام حسین(ع) گفت: آقا، دلهای مردم كوفه با شماست ولی شمشیرشان نیز آمادهی فرود آمدن بر شماست. اهل كوفه شیعه بودند، دوستدار خاندان علی(ع) بودند؛ ولی بدبختها آمادهی دفاع از حجّت زمان نبودند، بلكه با دست خودشان امامشان را قطعهقطعه كردند؛ همانها که مانند ما «بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی» هم میگفتند و روز دوازدهم محرّم در كوفه مردانشان بر سر و سینهی خود میزدند و زنانشان موهای سرشان را میكندند؛ یعنی، دوستدار خاندان علی(ع) بودند، امّا آمادهی دفاع از آنها نبودند، وضع امام زمان(ع) نیز اكنون چنین است. مردم محبّ آن حضرت هستند و در فراقش گریه میكنند و دعای ندبه و اشعار عاشقانه میخوانند؛ امّا اگر بیاید با او همانگونه رفتار میكنند كه با پدرانش كردند. او ۳۱۳ نفر جانباز واقعی میخواهد. اگر پیدا بشوند، میآید؛ امّا 313 نفری که هر نفرش بتواند امّتی را حرکت دهد و كشوری را اداره كند؛ حاصل آنكه:
«لِلّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغة»؛
«خدا بر بشر حجّت دارد».
با نصب امام معصوم اتمام حجّت كرده و راه عذر را به روی بشر بسته است. نه در دنیا میتواند به خدا اعتراض كند نه در عالم آخرت. الآن حجّت معصوم بیش از هزار و صد سال است كه در میان شماست؛ از همین هوای شما استنشاق میكند، زیر همین آسمان شما زندگی میكند، روی همین زمین شما در رفتوآمد است و در عین حال، از شما آمادگی نمیبیند تا در میانتان ظاهر شود.
پینوشت
[۱]ـ سورهی نساء، آیهی ۱۶۵.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی